Discoverسعدیانه
164 Episodes
Reverse
حکایت هجدهم از باب پنجم گلستان: باب در عشق و جوانی امروزی کردن متن: علیرضا صحتیگوینده: علیرضا صحتی و سبا باباییتنظیم و ویرایش: ساحل مرتضوی
حکایت هفدهم از باب پنجم گلستان: باب در عشق و جوانی امروزی کردن متن: علیرضا صحتیگوینده: علیرضا صحتی و سبا باباییتنظیم و ویرایش: ساحل مرتضوی
حکایت شانزدهم از باب پنجم گلستان: باب در عشق و جوانی امروزی کردن متن: علیرضا صحتیگوینده: علیرضا صحتی و سبا باباییتنظیم و ویرایش: ساحل مرتضوی
حکایت پانزدهم از باب پنجم گلستان: باب در عشق و جوانی امروزی کردن متن: علیرضا صحتیگوینده: علیرضا صحتی و سبا باباییتنظیم و ویرایش: ساحل مرتضوی
حکایت چهاردهم از باب پنجم گلستان: باب در عشق و جوانی امروزی کردن متن: علیرضا صحتیگوینده: علیرضا صحتی و سبا باباییتنظیم و ویرایش: ساحل مرتضوی
حکایت سیزدهم از باب پنجم گلستان: باب در عشق و جوانی امروزی کردن متن: علیرضا صحتیگوینده: علیرضا صحتی و سبا باباییتنظیم و ویرایش: ساحل مرتضوی
حکایت دوازدهم از باب پنجم گلستان: باب در عشق و جوانی امروزی کردن متن: علیرضا صحتیگوینده: علیرضا صحتی و سبا باباییتنظیم و ویرایش: ساحل مرتضوی
حکایت یازدهم از باب پنجم گلستان: باب در عشق و جوانی امروزی کردن متن: علیرضا صحتیگوینده: علیرضا صحتی و سبا باباییتنظیم و ویرایش: ساحل مرتضوی
حکایت دهم از باب پنجم گلستان: باب در عشق و جوانی امروزی کردن متن: علیرضا صحتیگوینده: علیرضا صحتی و سبا باباییتنظیم و ویرایش: ساحل مرتضوی
حکایت نهم از باب پنجم گلستان: باب در عشق و جوانی امروزی کردن متن: علیرضا صحتیگوینده: علیرضا صحتی و سبا باباییتنظیم و ویرایش: ساحل مرتضوی
حکایت هشتم از باب پنجم گلستان: باب در عشق و جوانی امروزی کردن متن: علیرضا صحتیگوینده: علیرضا صحتی و سبا باباییتنظیم و ویرایش: ساحل مرتضوی
حکایت هفتم از باب پنجم گلستان: باب در عشق و جوانی امروزی کردن متن: علیرضا صحتیگوینده: علیرضا صحتی و سبا باباییتنظیم و ویرایش: ساحل مرتضوی
حکایت ششم از باب پنجم گلستان: باب در عشق و جوانی امروزی کردن متن: علیرضا صحتیگوینده: علیرضا صحتی و سبا باباییتنظیم و ویرایش: ساحل مرتضوی
حکایت پنجم از باب پنجم گلستان: باب در عشق و جوانی امروزی کردن متن: علیرضا صحتیگوینده: علیرضا صحتی و سبا باباییتنظیم و ویرایش: ساحل مرتضوی
حکایت چهارم از باب پنجم گلستان: باب در عشق و جوانی امروزی کردن متن: علیرضا صحتیگوینده: علیرضا صحتی و سبا باباییتنظیم و ویرایش: ساحل مرتضوی
حکایت سوم از باب پنجم گلستان: باب در عشق و جوانی امروزی کردن متن: علیرضا صحتیگوینده: علیرضا صحتی و سبا باباییتنظیم و ویرایش: ساحل مرتضوی
حکایت دوم از باب پنجم گلستان: باب در عشق و جوانی امروزی کردن متن: علیرضا صحتیگوینده: علیرضا صحتی و سبا باباییتنظیم و ویرایش: ساحل مرتضوی
حکایت اول از باب پنجم گلستان: باب در عشق و جوانی امروزی کردن متن: علیرضا صحتیگوینده: علیرضا صحتی و سبا باباییتنظیم و ویرایش: ساحل مرتضوی
حکایت چهاردهم از باب چهارم گلستان: باب در فواید خاموشی امروزی کردن متن: علیرضا صحتیگوینده: علیرضا صحتی و سبا باباییتنظیم و ویرایش: ساحل مرتضوی
حکایت سیزدهم از باب چهارم گلستان: باب در فواید خاموشی امروزی کردن متن: علیرضا صحتیگوینده: علیرضا صحتی و سبا باباییتنظیم و ویرایش: ساحل مرتضوی
پادکستر عزیز، پادکست شما در گروه " دنیای شعر " پادکست استور معرفی شد. https://t.me/ziipodcaststore پادکست استور حامی پادکست هاست. (برای دیدن ادامه کامنت ضربه بزنید) در صورت اشتباه در ارائه اطلاعات مانند لینک پادکست یا نام پادکستر ما را از طریق پشتیبانی پادکست استور در تلگرام مطلع کنید. در ضمن شما دعوت هستید به دو گروه راهنمای ساخت پادکست https://t.me/ziiPcreationguide راهنمای شنونده کست باکس https://t.me/ziicastboxLguide #پادکست #پادکستاستور ......
چی شد..
تشکر از شما مثل همیشه عاالی🌹🌹🌹
عالی بود موفق باشید 👏👏👏
غم بگذرد از من چو به من برگذری تو آن لحظه شوم شاد که در من نگری تو از خود خبرم نیست شب و روز ولیکن دارم خبر از تو که ز من بی خبری تو سرمایه این عمر سرست و جگر و دل رنج دل و خون جگر و درد سری تو
قصهٔ درد دل و غصهٔ شبهای دراز صورتی نیست که جایی بتوان گفتن باز محرمی نیست که با او به کنار آرم روز مونسی نیست که با وی به میان آرم راز در غم و خواری از آنم که ندارم غمخوار دم فرو بسته از آنم که ندارم دمساز بینیازی ندهد دهر خدایا تو بده سازگاری نکند خلق خدایا تو بساز
خییلی خوب بود تشکر از شما👏👏
هر چه افشای آن بود دشوار با حریفان مگو به آسانی کانچه داری نهفته بتوان گفت وانچه گفتی نهفت نتوانی
گر چه دل خون کنی از خاک درت نگریزیم جز تو فریادرسی کو که درو آویزیم تا دل گمشده را بر سر کویت یابیم همه شب تا به سحر خاک درت میبیزیم نیک و بد زان توایم، با دگریمان مگذار با تو آمیختهایم، با دگری نامیزیم
دیر آمدی ای نگار سرمست زودت ندهیم دامن از دست بر آتش عشقت آب تدبیر چندان که زدیم بازننشست از رای تو سر نمیتوان تافت وز روی تو در نمیتوان بست بیچاره کسی که از تو ببرید آسوده تنی که با تو پیوست
ای خوش آن شب که به یاد رخ تو می خفتم در دلم بودی و در خواب همان می دیدم هم ز اول اجل خویش همی دانستم که دل و دیده به سویت نگران می دیدم
تمنا از دل اهل هوس بیرون نمی آید که حرص شهد از جان مگس بیرون نمی آید حرامش باد رسوایی، حلالش باد مستوری می آشامی که از بیم عسس بیرون نمی آید
آنک بخورد دم به دم سنگ جفای صدمنی غم نخورد از آنک تو روی بر او ترش کنی
👌👌👏👏🌹🌹🌹🌹
نیک بخت آن کسی که داد و بخورد شوربخت آن که او نخورد و نداد باد و ابر است این جهان، افسوس باده پیش آر، هر چه باداباد
گرچه شدهام چو مویش از غم یک موی نخواهم از سرش کم از حلقه او به گوشمالی گوش ادبم مباد خالی بیباده او مباد جامم بیسکه او مباد نامم گرچه ز غمش چو شمع سوزم هم بی غم او مباد روزم
هر چند که شد گرمی بازار تو سست هرگز نشدم به مهر در کار تو سست ای کین تو چون سرین سیمین تو سخت وی عهد تو همچو بند شلوار تو سست
باز این مخالفان که در جنگ می زنند بر ساز ما نوای کژآهنگ می زنند از قول دشمنان که شیندند دوستان با ما همه ترانه نیرنگ می زنند بر عشق خوب تا رقم زشت می کشند بر نام نیک ما دغل ننگ می زنند می ننگرند راز گریبان خویش را در دامن حکایت ما چنگ می زنند
👌🌹
🤝👍