سعدیانه
Subscribed: 848Played: 30,335
Subscribe
Description
خوانش خودمونی حکایتهای سعدی
گاه گاه سری به سعدی میزنیم و حکایتی با هم میخونیم
آدرس اینستاگرام سعدیانه:
sadiyane.podacast
گاه گاه سری به سعدی میزنیم و حکایتی با هم میخونیم
آدرس اینستاگرام سعدیانه:
sadiyane.podacast
166 Episodes
Reverse
Top Podcasts
The Best New Comedy Podcast Right Now – June 2024The Best News Podcast Right Now – June 2024The Best New Business Podcast Right Now – June 2024The Best New Sports Podcast Right Now – June 2024The Best New True Crime Podcast Right Now – June 2024The Best New Joe Rogan Experience Podcast Right Now – June 20The Best New Dan Bongino Show Podcast Right Now – June 20The Best New Mark Levin Podcast – June 2024
من خاک تو در چشم خرد می آرم عذرت نه یکی نه ده که صد می آرم سر خواسته ای به دست کس نتوان داد می آیم و بر گردن خود می آرم
هر جان که نه از لب تو آید آید به لب و مرا نشاید وان جان که لب تواش خزانه است گنجینه عمر جاودانه است تا هست ز هستی تو یادم آسوده و تن درست و شادم بلبل ز هوای گل به گرد است مجنون ز فراق تو به درد است یارب چه خوش اتفاق باشد گر با منت اشتیاق باشد مهتاب شبی چو روز روشن تنها من و تو میان گلشن من با تو نشسته گوش در گوش با من تو کشیده نوش در نوش در بر کشمت چو رود در چنگ پنهان کنمت چو لعل در سنگ گردم ز خمار نرگست مست مستانه کشم به سنبلت دست برهم شکنم شکنج گیسوت تاگوش کشم کمان ابروت با نار برت نشست گیرم
تشکر از شما که برای این کار ارزشمند ، وقت و انرژی میگذارید🌹🌹🌹
پادکستر عزیز، پادکست شما در گروه " دنیای شعر " پادکست استور معرفی شد. https://t.me/ziipodcaststore پادکست استور حامی پادکست هاست. (برای دیدن ادامه کامنت ضربه بزنید) در صورت اشتباه در ارائه اطلاعات مانند لینک پادکست یا نام پادکستر ما را از طریق پشتیبانی پادکست استور در تلگرام مطلع کنید. در ضمن شما دعوت هستید به دو گروه راهنمای ساخت پادکست https://t.me/ziiPcreationguide راهنمای شنونده کست باکس https://t.me/ziicastboxLguide #پادکست #پادکستاستور ......
چی شد..
تشکر از شما مثل همیشه عاالی🌹🌹🌹
عالی بود موفق باشید 👏👏👏
غم بگذرد از من چو به من برگذری تو آن لحظه شوم شاد که در من نگری تو از خود خبرم نیست شب و روز ولیکن دارم خبر از تو که ز من بی خبری تو سرمایه این عمر سرست و جگر و دل رنج دل و خون جگر و درد سری تو
قصهٔ درد دل و غصهٔ شبهای دراز صورتی نیست که جایی بتوان گفتن باز محرمی نیست که با او به کنار آرم روز مونسی نیست که با وی به میان آرم راز در غم و خواری از آنم که ندارم غمخوار دم فرو بسته از آنم که ندارم دمساز بینیازی ندهد دهر خدایا تو بده سازگاری نکند خلق خدایا تو بساز
خییلی خوب بود تشکر از شما👏👏
هر چه افشای آن بود دشوار با حریفان مگو به آسانی کانچه داری نهفته بتوان گفت وانچه گفتی نهفت نتوانی
گر چه دل خون کنی از خاک درت نگریزیم جز تو فریادرسی کو که درو آویزیم تا دل گمشده را بر سر کویت یابیم همه شب تا به سحر خاک درت میبیزیم نیک و بد زان توایم، با دگریمان مگذار با تو آمیختهایم، با دگری نامیزیم
دیر آمدی ای نگار سرمست زودت ندهیم دامن از دست بر آتش عشقت آب تدبیر چندان که زدیم بازننشست از رای تو سر نمیتوان تافت وز روی تو در نمیتوان بست بیچاره کسی که از تو ببرید آسوده تنی که با تو پیوست
ای خوش آن شب که به یاد رخ تو می خفتم در دلم بودی و در خواب همان می دیدم هم ز اول اجل خویش همی دانستم که دل و دیده به سویت نگران می دیدم
تمنا از دل اهل هوس بیرون نمی آید که حرص شهد از جان مگس بیرون نمی آید حرامش باد رسوایی، حلالش باد مستوری می آشامی که از بیم عسس بیرون نمی آید
آنک بخورد دم به دم سنگ جفای صدمنی غم نخورد از آنک تو روی بر او ترش کنی
👌👌👏👏🌹🌹🌹🌹
نیک بخت آن کسی که داد و بخورد شوربخت آن که او نخورد و نداد باد و ابر است این جهان، افسوس باده پیش آر، هر چه باداباد
گرچه شدهام چو مویش از غم یک موی نخواهم از سرش کم از حلقه او به گوشمالی گوش ادبم مباد خالی بیباده او مباد جامم بیسکه او مباد نامم گرچه ز غمش چو شمع سوزم هم بی غم او مباد روزم
هر چند که شد گرمی بازار تو سست هرگز نشدم به مهر در کار تو سست ای کین تو چون سرین سیمین تو سخت وی عهد تو همچو بند شلوار تو سست