فصل دوم ادیسهی انسان به بررسی تاریخ تکامل انسان طی ۷میلیون سال گذشته و پس از ظهور تبار هومینینها (انسانریختها) اختصاص دارد.در قسمت اول این فصل، علاوه بر نگاهی گذرا به تاریخ تکامل حیات از آغاز تا پیدایش هومینینها، سعی شده تا برخی نکات دیگر که ممکن است لازمهی پیشبرد بحثهای این فصل باشند نیز بیان شود.
آخرین قسمت از فصل اول صرفا شامل چند نکته ناگفته است:-تقسیم بندی دوره های زمانی-تکامل یا فرگشت-منابع پادکست-و معرفی پادکست جدیدسپاس از همراهی همه شما
انسانها پس از گسترش و پراکنده شدن در قارههای مختلف به طرق مختلف روی حیات زمینی اثر گذاشته و عمدتا عامل نابودی تنوع حیات بودهاند!قسمت آخر از فصل اول ادیسه انسان، سعی دارد نگاهی مختصر به چرایی و چگونگی این تاثیرات داشته باشد.
انسانها نخستین گونه جانوری بودند که طی فرآیندی ویژه بنام خوداهلی سازی تبدیل به حیواناتی کاملا اهلی شدند!قسمت بیست وچهارم ادیسه انسان بحث مختصری درباره چرایی تغییر ویژگیهای فیزیکی حیوانات در نتیجه فرایند اهلی سازی داشته و پس از آن نگاهی کوتاه به اهلی شدن انسان و چگونگی آن دارد.
تمدنهای نخستین در شش نقطه مختلف از زمین و در مقاطع زمانی متفاوت بصورت مستقل از هم ظاهر شدند.این قسمت از ادیسه انسان نگاهی مختصر به شرایط و چگونگی شکل گیری تمدن در این نقاط دارد.
باورها و آیینها برای دهها هزار سال همواره همراه انسان بوده و امروز نیز بخش جداییناپذیری از زندگی او هستند. قسمت بیست و دوم از ادیسه انسان نگاهی مختصر به شکل گیری باورها و چرایی ماندگاری آن دارد.
خشونت و درگیریهای مرگبار از ابتدای حضور انسان در زمین همواره بخشی از زندگی انسانها بوده است.قسمت بیست و یکم از ادیسه انسان نگاهی مختصر به موضوع خشونت در جوامع انسانی قبل و بعد از شروع یکجانشینی دارد.
در اپیزود بیستم از ادیسه انسان بحث کوتاهی درباره تبعات یکجانشینی و کشاورزی روی زندگی انسانها داشتم.انسانها طی صدها هزار سال برای زندگی در طبیعت بواسطه شکار و گردآوری سازگار شده بودند. اما شروع یکجانشینی روند زندگی انسان را بطور کامل دگرگون ساخت. پس از شروع کشاورزی جنبه های مختلف زندگی انسان از قبیل رژیم غذایی و کار اصلی او کاملا متحول شد و تمام این تحولات در حالی بود که نوع ما فرصتی برای تکامل و سازگاری زیستی با این شیوه جدید زندگی نداشت.بنابراین نتیجه مسلم این تغییرات بروز مشکلات فراوان و ظهور انواع مختلف بیماریها در جوامع انسانی بود.
در این قسمت از ادیسه انسان سعی کردم در قالب روایتی داستان وار تحولاتی که جوامع انسانی از آغاز یکجانشینی تا ظهور تمدن پشت سر گذاشته اند را مختصرا بررسی کرده و طی آن نگاهی کوتاه به عواملی مانند تخصص گرایی و ظهور قدرتهای متمرکز داشته باشم که بنیانهای اصلی تمدن را میسازند.
در قسمت هجدهم نگاهی کوتاه به خصوصیات رفتاری که در انسانها و برای زندگی گروهی تکامل یافته است داشتم. پس از آغاز یکجانشینی، بسیاری از این خصوصیات تغییر کرده و تحولات عظیمی در ساختار جوامع انسانی ایجاد کردند. جایگاه زن در جوامع انسانی و پدید آمدن مالکیت خصوصی، دو مسئلهای هستند که در این قسمت از ادیسه انسان به آنها اشاره شده است.
یکجانشینی و کشاورزی، با اهلی سازی تعداد معدودی از گیاهان و حیوانات مانند گندم، جو و بز و گوسفند آغاز و نوع انسان پس از صدها هزار سال زندگی در طبیعت، ساکن یک نقطه و محدود به چند نوع خوراک خاص شد. قابل انتظار است که این تغییر در آغاز باعث افت شدید در رژیم غذایی و کیفیت زندگی یکجانشینان اولیه شده باشد. در قسمت هفدهم درباره شرایط پیش آمده پس از شروع یکجانشینی و چگونگی بهبود وضعیت بحث شده است.
در قسمت شانزدهم، بحث کوتاهی درباره حیواناتی که در آغاز یکجانشینی بوسیله انسانها اهلی شدند داشتم. حیواناتی مانند بز، گوسفند، خوک، گاو، خر و مرغ از هزاران سال قبل همراه انسان بوده و او را در مسیر رسیدن به تمدن و پیشرفتهای عصر حاضر قرار دادند.
قسمت پانزدهم از ادیسه انسان، نگاهی مختصر به اهلی شدن گیاهانی مانند گندم، جو، برنج و ذرت دارد. این غلات مهم اولین گیاهانی بودند که در نقاط مختلف زمین اهلی شدند و نقش مهمی در تاریخ بشر ایفا کردند.
اهلیسازی گیاهان و حیوانات، یکجانشینی و افزایش جمعیت و نهایتا تشکیل تمدن را ممکن کرد. در قسمت چهاردهم توضیح مختصری درباره اهلیسازی داشتم و چگونگی این فرایند و چرایی اهلی شدن گونهها بررسی شدند.
آغاز یکجانشینی و کشاورزی در حوالی دوازده هزار سال قبل معلول عوامل متعددی بوده است.در قسمت سیزدهم نگاه کوتاهی به این عوامل و چگونگی شروع یکجانشینی داشتم.
در قسمت دوازدهم درباره تغییر رنگ پوست انسانها بعد از خروج از آفریقا و فراگیر شدن پوست روشن در جمعیتهای ساکن عرضهای شمالی صحبت کردم. بعد از پراکنش انسانها در خارج از آفریقا، تغییرات بزرگی در تاریخ بشر رخ داده است و شاید بتوان بزرگترین این رخدادها را تغییر سبک زندگی از شکار و گردآوری به یکجانشینی و کشاورزی دانست. در پایان این قسمت صحبت کوتاهی نیز درباره این تغییر بزرگ داشتم.
در قسمت یازدهم، پس از صحبت کوتاهی درباره ورود انسان به قاره آمریکا، نگاهی مختصر به انقراض مگافانا داشتم. مگافانا گروه بزرگی از جانوران بزرگ جثه بودند که در فاصله زمانی صد الی ده هزار سال قبل منقرض شدند و بعضی شواهد نشان دهنده نقش پررنگ انسان در نابودی این گونههای ارزشمند هستند.
حوالی ۳۰ الی ۳۵هزار سال قبل، هوموساپینسها تبدیل به تنها گونه انسانی ساکن زمین شده و با تکیه بر تواناییهای بینظیرشان در سراسر زمین پراکنده و ساکن شدند. در قسمت دهم، بحث مختصری درباره علل موفقیت هوموساپینسها و همچنین اهلی شدن سگ داشتم که یکی از مهمترین رخدادهای تاریخ بشر محسوب میشود.
برای صدها هزار سال هوموساپینسها در کنار انواع دیگر گونه های انسانی که در سراسر زمین پراکنده بودند، تنها یکی از انواع انسانها محسوب میشدند. اما به تدریج تمام انواع انسانها از بین رفته و ما تبدیل به تنها گونه انسانی ساکن زمین شدیم. قسمت نهم نگاهی کوتاه است به انقراض این انسانها و بخصوص گونه نئاندرتال که حوالی سی هزار سال قبل منقرض شدند.
Shabnam Shadlu
ممکنه این سایت براتون جذاب باشه. https://www.onezoom.org/OZtree/static/OZLegacy/tetrapods.htm?colour=3&common=1&font=helvetica&hltype=2&init=1<ype=2&polytomy=3&signs=1&view=1
Shabnam Shadlu
خیلی خوشحالم برگشتین. :)منتظر بقیه اپیزودهاتون هستیم.
k1
ممنون. خسته نباشید
corallo
😍😍عالی هستید منتظر قسمت بعدی هستیم
نیلوفر
عجب آهنگی برای اختتامیه انتخاب کردین👌👌👌 پرتم کرد به last of us