ایرج میلانی-جستجوی ناتمام

بدنبال مجادلات سیاسی اخر در محدوده مرز ایران و ارمنستان و جمهوری آذربایجان - تصمیم گرفتم دیده های خود را از این منطقه که در همین ایام یعنی شهریور 1400 بوده ، برای روشنتر شدن تصُور شما از منطقه به این شیوه نشر دهم تشکر ازتوجه شما

سرانجام به بهشهر رسیدیم .. البته اما و اگری هم داشت اما مهم این بود که : شما هم از این سریال کشدار راحت شدید !

سرانجام باید به جنگلهای شمالی وارد میشدیم . و شدیم .

از گردنه مشرف به دریا به سمت غرب جدا شدیم و وارد مجموعه ای از روستاهای زیبا شدیم . 

از سفید چاه گردنه ای بلند را طی کردیم تا به دیدار دریا برسیم .. اما .. 

به روستایی رسیده بودیم که به گورستان متفاوتش معروف بود . اما چرا اینقدر خلوت بود ؟

با همراهی یک چوپان به دهکده بعدی رسیدم . برای اولین بار مسیر پیش رو امید بخش شد با چهره ای فراتر از توقعات ما 

بارندگی زیاد -وجود حیوانات وحشی- تلاش برای کشاورزی- شیوه سفر در جنگل و...

پیر مرد در باره همزیستی روستاییان و حیوانات وحشی جنگل میگوید. 

روستای زیبای لت کومه را ترک کردیم و به پیر مردی دانا رسیدیم . 

از مسیر اصلی جدا شدیم و با نگاهی به امنیت در منطقه وارد روستایی جالب شدیم . 

رسیدیم به منطقه ای که مار زیاد دارد . اما مگر نمیشود که مار با دوچرخه سوارها دوست باشد ؟

میل رادکان در مسیر ما بود . اما چه باورهایی عجیبی که در باره این اثر تاریخی  گفته نشده !

من تا کنون دفاع جانانه ای در مقابل تخریب کنند گان جنگل نشنیده ایم . شما چطور ؟پدیده های زمین شناسی منطقه را هم که بد نیست گفته باشم 

در درد و دل به روستاییان اعتراف بسیار مهمی از روستاییان می شنویم اعترافی که باید هر مدیر تصمیم گیرنده ای آن را شنیده باشد . و در ادامه در جاده های منطقه با کنجکاوی در حشرات و طبیعت پیش میرویم .