Discoverخط سفید جاده
خط سفید جاده

خط سفید جاده

Author: Mohammad Tajeran محمد تاجران

Subscribed: 967Played: 48,446
Share

Description

این پادکست، سفرنامه من، محمد تاجران، از سفر دور دنیا با دوچرخه‌ام است.

گزارش های یک سایکل‌توریست که سالهاست داره دورنیا سفر میکنه و درخت میکاره و با کودکان در مورد اهمیت درختان صحبت میکنه.

طبیعت‌دوستی که عاشق محیط‌زیسته خودش در حال آموختن و آموختن و آموختنه و تازه داره سفر کردن رو بعد از ۸۴۰۰۰ کیلومتر و ۵۴ تا کشور و کاشتن ۳۰۰ درخت در ۱۰۰ مدرسه مختلف دنیا یاد میگیره.

وبسایت : www.weneedtrees.com
توییتر : www.twitter.com/tajeran
اینستاگرام : www.instagram.com/mohammad.tajeran
دستنوشته ها : https://bikaraneha.blogspot.com/
پی پال : https://www.paypal.com/paypalme/mohammadtajeran
قهوه ای که مهمون میشه کرد www.coffeete.ir/MohammadTajeran
****************************************************
.بی انتهائی جاده همیشه مرا مجذوب خود ساخته است
انتهای غریبی که بر امتداد جاده استوار است چنان مرا به به خود میکشد که همچنان خواهان رفتنم .... رفتن رفتن به بی انتهائی جاده و این آغاز سفر است
بازتاب نور بر نشانه های راهنما آنان را نمایان میسازد . لحظه ای نور خاموش می گردد
.همه جا سیاه است . سیاه سیاه و دیگر هیچ نشانه ای دیده نمیگردد
از کنار روستائی گذر میکنیم
چراغهای خانه ها روشن است ایوانهای رو به جاده شان با نوری که از میان آنها آویزان است از دور نمایان است
سفره ای نانی وحضوری گرم
اما من فقط امشب آن را دیده ام ودیگر نیز نخواهم دید
باز تاریکی و سیاهی شب و بازتاب نور بر نشانه ها
خطوطی پیوسته که گاهی ونقطع می گردند امتداد راه است . پیوسته و گاهی منقطع
...گوئی در آن دور دستها خطوط دیگر همیشه پیوسته اند . اما آنجا که دیگر جاده ای نیست راهی نیست نشانه ای نیست خطی نیست
انتهای جاده میپیچد و در دل کوه گم میشود و من همچنان در حرکتم در امتداد جاده
***********************************
363 Episodes
Reverse
گزارش رو از بالای گردنه ای به نام سنتا لورنا تقدیمتون می کنم جایی در جاده شماره نه آرژانین به سمت سالتو .بیش از یکماه در بویتس آیرس موندم ولی هنوز تکلیف ویزای اوروگوئه من مشخص نشده بود و نمی تونستم بیشتر اونجا بمونم . تصمیم گرفتم که هیچهایک کنم تا خودم رو به خوخوی برسونم ....
توی یه کافه پشت پنجره نشسته م واز آفتاب زمستان لذت می برم . آخرین بعد از ظهری هست که تو بوینس آیرس هستم .چون توقفم طولانی شده بود تصمیم گرفتم به جای اینکه اینجا منتظر ویزا بمونم برای دیدن ایشوآیا برم و تنها گزینه هواپیما بود و امکانش برام نبود 
این گزارش رو از بوینس آیرس تقدیمتون می کنم .سه هفته هست که اینجام و برای ویزاها و کارهای مربوط بهشون مجبورم منتظر بمونم .گزارش قبلی تا قبل شروع چالش بود.بعد از اون ، ساعت بین یازده تا یازده ونیم صبح که چالش چهل و هشت ساعته رو شروع کردم ....
بعد از مدتی تاخیر این گزارش رو از بوینس آیرس تقدیمتون می کنم . پشت پنجره ی اتاقی که خیلی دوستش دارم هستم و احتمالا در گزارش بعدی برسم که براتون درمورد اینکه چرا اینجا هستم حرف بزنم .آخرین گزارش جایی بود که تو پارک ملی بودم که قرار بود یک شب بمونم ولی دوشب موندم ... .
جلوی چادرم کنار جاده نشسته م و بخاطر سرما خودمو تو کیسه خواب پیچیده م و منتظرم خورشید طلوع کنه ...در ادامه گزارش قبل ...وقتی به نوکن اومدوم گوستاوو و مارسلا رو دیدم که تو برنامه کایاکی که تو شیلی شرکت کرده بودم باهاشون آشناشده بودم و براتون از چند روز خوشایندی که گذروندم صحبت می کنم .
ساعت نه صبحه و خورشید تازه طلوع کرده، بخاطر سرما خودمو ای کیسه خواب پیچیده م و منتظرم گرم بشم تا صبحونه بخورم و راه بیفتم . در ادامه گزارش قبل که تو خونه اولگا و رائول پر شد ،براتون از آشناییم با این دونفر صحبت می کنم و اینکه چطور یه دوستی و محبت عمیق شکل می گیره ....
روی تخت ، توی یک اتاق زیر شیروونی هستم ، فضای گرم و صمیمی و خونه زن وشوهری هست که در گزارشی قبلی گفتم توی راه دیدمشون .بعد از گزارش قبلی که راه افتادم مسیر فوق العاده زیبایی رو باید امتداد می دادم تا به جاده باریلوچه به نوکن می رسیدم و قصد داشتم در مسیر جاده اصلی مواد غذایی تهیه کنم ....
توی چادر کنار یه رودخونه ی زیبا نشسته م ،هوا خیلی خیلی سرده ،اینجا ساعت نه تازه خورشید طلوع می کنه ،الان ساعت ده و نیمه ولی هنوز آفتاب گرم نشده و هنوز نمهای روی چادر یخ زده هستن باید یک ساعتی صبر کنم قراره هوا گرمتر بشه و به دوازده درجه برسه ....
توی چادرم ،تو هوای ابری گرفته ی سرد تقریبا زیر صفر نشسته م . دیروز از جاییکه که کمپ زده بودم به سمت جایی که توی نقشه تصور میکردم شهر باشه به راه افتادم‌ ،مسیر بسیار زیبا بود و مرتب برای عکاسی توقف می کردم
کنار رود خانه ای در پارک ملی nahuel huapi در شمال شهر باریلوچه هستم .بعد از گزارش قبلی که یک روز بارونی بود فرداش هوا ابری ولی بدون بارشی داشتم و چون می خواستم شب پیش دوستانم به باریلوچه برم ، دغدغه خشک کردن چادر رو نداشتم وسایلم رو جمع کردم و در مسیر خیلی زیبایی راه افتادم ....
عد از گزارش قبلی جایی که کنار دریاچه چادر زده بودم ،۱۶۰ کیلومتر تا مرز آرژانتین راه داشتم و چون سر بالایی زیاد تو مسیرم وجود داشت و نمی خواستم شب به مرز برسم اینطور برنامه ریزی کردم که سه روزی که هوا آفتابی بود، دو روز ۶۵ کیلومتری و یه روز ۳۰ کیلومتری برای رد شدن از گردنه پربرف کاردینال ساموره داشته باشم 
زیر چادرم روبروی کوه زیبایی در بیست وهفت هشت کیلومتری مرز آرژانتین نشسته م و در حال آماده شدن هستم که راه بیفتم . بعد از گزارش قبلی که والدیویا بودم ، دوستام به والدیویا اومدن و با هم به پوکوئون رفتیم تادر همایش کایاک شرکت کنیم .چند روز زودتر از همایش رفته بودم ....
از شهر والدیویا گزارش می کنم .در یه خونه کوچک و گرم‌و راحت هستم . این شهر پربارانترین شهر شیلی هست و این دو روزی که اینجا هستم هوا بارانی هست .بعد از گزارش قبلی ،از ایکالما که خارج شدم برنامه م بود تا به پوکوهون برسم چون دوستم حمید که مدتی هست برنامه ریزی کردیم هم رو ببینیم اونجا خونه گرفته ، تقریبا مطمئن بودم که اونروز نمی تونم برسم ....از شهر والدیویا گزارش می کنم .در یه خونه کوچک و گرم‌و راحت هستم . این شهر پربارانترین شهر شیلی هست و این دو روزی که اینجا هستم هوا بارانی هست .بعد از گزارش قبلی ،از ایکالما که خارج شدم برنامه م بود تا به پوکوهون برسم چون دوستم حمید که مدتی هست برنامه ریزی کردیم هم رو ببینیم اونجا خونه گرفته ، تقریبا مطمئن بودم که اونروز نمی تونم برسم ....
کنار دریاچه ایکالما هستم و بعد از یه شببارانی نسبتا سرد دارم از نور گرم خورشید لذت میبرم .بعد از گزارش قبلی وقتی کلبه رو ترک کردم ،اونروز رو دوچرخه سواری کردم تا به شهر کورا کاوتین می رفتم و بعد شهرکوچکی به اسم منسونار می رفتم و تا ار اون به یه مسیر معروف و زیبای دوچرخه سواری می رفتم .
سلام ،در یه کلبه چوبی خیلی خوشگل اجاره ای توی مزرعه هستم نزدیک شهری به اسم ویکتوریا .دیروز روز استراحتم بود و تصمیم داشتم جایی پیدا کنم و یه روز بمونم و جایی رو هم سراغ نداشنم ..‌. .
از شهر کُنسپسیون در حالیکه پشت پنجره آپارتمانم ایستاده م و بیرون رو تماشا می کنم براتون گزارش می کنم .شهر کنسپسیون یه شهر ساحلیه و فکر می کنم حدود هفتصد کیلومتر از سانتیاگو تا اینجا دوچرخه سواری کردم . سارا از قبل با یه خانواده ایرانی اینجا ارتباط برقرار کرده بود تا یک کارگاه رو برام هماهنگ کنن ،آسیه و آرون یه زن و شوهر ایرانی آمریکایی هستن که آسیه برام دوتا گفتگو تو دو دانشگاه هماهنگ کرده بود و وقتی رسیدم اینجا فهمیدم برام یه آپارتمان گرفتن که این چند روز رو بمونم ....
سلام ،جایی کنار جاده جلوی یه ساختمان غیر مسکونی کنار چادر هستم .در ادامه گزارش قبلی وقتی توی جاده افتادم ، روز خیلی فوق العاده ای داشتم .توی جاده شماره پنج که اصلی ترین اتوبان شیلی هست بودم و باید کمی قبل از شهر کوریکو از اون جاده جدا می شدم ولی وقتی دیدم خیلی پر ترافیکه تصمیم گرفتم زودتر ازون جاده بشم و به جاده خلوت تر و کوچکتری برم ...
سلام ، توی چادر روبروی رودخونه نشسته م و خورشید در حال طلوع کردنه . چون به جای دوچرخه با اتوبوس به سانتیاگو اومدم به جای چهل روز یک ونیم روز طول کشید ،نزدیک سانتیاگو که رسیدم فکر کردم کجا برم چون کسی رو توسانتیاگو نداشتم اما ...
گزارش رو تقدیمتون می کنم در حالیکه تو اتوبوس نشسته م در حال گذار از صحرای آکاتاما به سمت سانتیاگو ،طبقه ی بالا وجلوی اتوبوس نشسته م و از پنجره ها طبیعت کویر اکاتاما رو می بینم و از سمت راست اقیانوس آرام .
گزارش رو درحالی تقدیمتون می کنم که جایی در سواحل اقیانوس آرام زیر چادرم نشسته م و دارم اقیانوس رو تو هوای کمی مه آلود تماشا می کنم ... بعد از اینکه از لیما راه افتادم سرماخورده بودم ولی مجبور بودم راه بیفتم ...
loading
Comments (256)

M. Dashti

‌‌ فاتحان می‌دانند که عمل، در نفس خود، بیهوده است. تنها یک عمل سودمند وجود دارد و آن عملی است که انسان و زمین را از نو می‌سازد. من هرگز نخواهم توانست انسان ها را از نو بسازم. اما باید به این کار تظاهر کنم چون مسیر مبارزه مرا به رویارویی با نفس انسانی هدایت می‌کند. نفس، حتی نفس خوار شده، تنها یقین من است. نمی‌توانم بدون آن زندگی کنم. انسان میهن من است. برای همین است که این تلاش پوچ و بی‌نتیجه را برگزیده‌ام. برای همین است که طرفدار مبارزه‌ام. #آلبر_کامو #اسطوره_سیزیف

Sep 7th
Reply

Morteza Firoozi

خیلی جالب بود

Sep 7th
Reply

Morteza Firoozi

محمد جان درود بر تو چقدر افتخارآمیز بود

Sep 7th
Reply

Morteza Firoozi

بی نهایت زیبا

Sep 6th
Reply

Morteza Firoozi

زیبا همانند همیشه

Sep 6th
Reply

Morteza Firoozi

خیلی جالب بود

Sep 4th
Reply

Morteza Firoozi

جالب بود خیلی

Sep 3rd
Reply

Morteza Firoozi

محمد جان انجام دادی با شکوه و عظمت درود برتو

Sep 2nd
Reply

Fazel

۲۶ دقیقه حس خوب😍

Aug 26th
Reply (1)

omidreza ebrahimi

سلام به پادشاه لذت از زندگی، اینجا هیچ خبری نیست شما حالتشو ببر

Aug 24th
Reply

Faegheh Bashiripour

عالی بود

Aug 20th
Reply

Byrumi art

🕊️

Aug 17th
Reply

Byrumi art

🌱❤️

Aug 17th
Reply

omidreza ebrahimi

زنده باشی ، به یادت هستیم

Aug 14th
Reply

Siavash

سلام اقا محمد تاجران عزیز تو اینستاگرام سرچ کردم شما رو پیدا نکردم امکان داره ادرس پیجتونو بزارید ممنونم 🙏❤

Aug 8th
Reply (1)

Maryam Dxb

😍👌🏼✨️

Jul 26th
Reply

Maryam Dxb

عالی👍🏼👏🏼👌🏼

Jul 23rd
Reply

Maryam Dxb

😊👏🏼👌🏼

Jul 23rd
Reply

Maryam Dxb

😍👏🏼

Jul 23rd
Reply

Maryam Dxb

😍👌🏼

Jul 23rd
Reply