اصطلاح «برند ملتها» اولینبار در سال ۱۹۹۸ در مقالههای سایمون انهالت دیده شد. او که سابقاً در حوزۀ تبلیغات فعالیت میکرد، در مشاهدات اولیۀ خود متوجه وجود ارتباطی بین برند شرکتهای روبهرشد و کشورهای آنها شد. او مشاهده کرد که موفقترین برندها متعلق به کشورهایی بود که خودشان برندهای موفقی محسوب میشدند. انهالت با خودش گفت چرا کشورها، مثل شرکتها، نتوانند تصویری را که از آنها دیده میشود اصلاح کنند.👤نویسنده: سامانت سوبرامانیان🖋مترجم: بابک حافظی🎙گوینده: مهدی صفری📄منبع مقاله: گاردین📑منبع ترجمه: وبسایت ترجمان📻نسخه صوتی: رادیو ریرا
اتحاد برای نابودی: دانشمندان دربارهی آیندهی بشر چه میگویند؟ما میتوانیم جهان را نجات دهیم به شرطی که خودمان را قربانی کنیم👤نویسنده: آدام کرش🖋مترجم: محمد صبائی🎙گوینده: محمد کاظمی📄منبع مقاله: آتلانتیک📑منبع ترجمه: وبسایت ترجمان📻نسخه صوتی: رادیو ریراانسانستیزی آنتروپوسین و ترابشریت دو گرایش عمدۀ منتقدِ بشر امروز هستند. اولی به تسلط انسان بر کرۀ زمین و ویرانی طبیعت اعتراض دارد ولی دومی نگران نابسندگی پیشرفتهای علمی و فنی انسان قرن بیستویکم و برتری عقلی اوست. ظاهراً این دو گرایش در مورد آیندۀ بشریت همرأی نیستند؛ یکی مخالف پیشرفت انسان و دیگری موافق آن است. اما وقتی نظرات متفکران این دو گرایش را میشنویم میبینیم در یک مورد با هم توافق دارند؛ چیزی که حتی افراطیترین نظریهپردازان قرن بیستم فکرش را هم نمیکردند: نابودی بشر.
تصور میشود که هویتِ شخصی یا خودِ درونی بخشی از وجود همۀ انسانهاست. ظاهراً این هویتِ ثابت و جهانشمول همان عنصر مشترکی است که خاطرات و قصههای آدمها را میسازد و زندگی آنها را معنا میبخشد. اما اگر حادثهای فاجعهبار هویت شخص را از بین ببرد چه؟ آیا او میتواند با این بیهویتیِ کنار بیاید و آن را به عنوان وضع تازه خود بپذیرد؟ روایت حاضر برگرفته از کتابِ آنچه ما را نکشد، میسازد است، نشان میدهد که شاید در پس این بیهویتی، فهم تازهای از دنیای اطراف نهفته باشد.👤نویسنده: مایک ماریانی🖋مترجم: محمدحسن شریفیانک🎙گوینده: کوثر یوسفی📄منبع مقاله: وایرد📑منبع ترجمه: وبسایت ترجمان📻نسخه صوتی: رادیو ریرا
وقتی به هروئین فکر میکنم کسی را به خاط میآورم که عمیقا دوستش دارمدربارۀ روزهای غمانگیز مرگ مادر و اعتیاد به هروئینشریل استرید، نویسندۀ آمریکایی، ۲۲ ساله بود که مادرش به سرطان مبتلا شد. شریل وقتی دکترها نتیجۀ آزمایشها را اعلام کردند، پیش مادرش بود، و وقتی چشمهای آبی مادرش در اتاق بیمارستان ثابت ماندند هم آنجا بود. شریل فکر میکرد مرگ مادرش پایانی بر این غصه خواهد بود، اما اشتباه میکرد. در ماههای بعد از مرگ مادر او به دنیایی قدم گذاشت که شاید مهیبتر از روزهای بیماری مادر بود: اعتیاد به هروئین.👤نویسنده: شریل استرید🖋مترجم: عرفان قادری🎙گوینده: رفیعه پوستی📄منبع مقاله: جانک📑منبع ترجمه: وبسایت ترجمان📻نسخه صوتی: رادیو ریرا
در انگلستان خلیجی هست که نوجوانها علاقه دارند از روی دیوارۀ بیستمتریاش شیرجه بزنند. متأسفانه هر سال تعدادی از این نوجوانها به دلیل برخورد با صخرههای کف آب میمیرند یا بهشدت مجروح میشوند. همچنین گهگاه میشنویم نوجوانها خودزنی میکنند یا سراغ مواد و روابط عجیبغریب میروند. بعضیها میگویند این کارها ناشی از جو دوستانِ همسنوسال است و برخی دیگر اینها را فرصتهایی برای تخلیۀ هیجانات میدانند. اینجور حرفها کمی خیال پدر و مادرها را راحت میکند، اما اینطور که پیداست همۀ ماجرا جو و تخلیۀ هیجان نیست و پای نظام آموزشی مدارس و خودِ جامعه در میان است.👤نویسنده: گای کلکستن🖋مترجم: علی امیری🎙گوینده: محمد کاظمی📄منبع مقاله: ایان📑منبع ترجمه: وبسایت ترجمان📻نسخه صوتی: رادیو ریرا
در نوجوانی، چند ساعت بعد از دوست شدن با کسی، فکر میکنیم «تا روز قیامت» دوستش خواهیم داشت و چند لحظه بعد از نفرت از کسی، گمان میکنیم «تا روز قیامت» از او متنفر خواهیم بود. اما این دوره که گذشت سرد و تلخ میشویم و همهچیز برایمان گذرا و موقت و نسبی جلوه میکند. یا شاید قلبمان میمیرد. چگونه باید با حسرت دورۀ از دست رفتۀ نوجوانی کنار آمد؟ چه کنیم که قلبمان نمیرد؟ حالا که احساس ابدیت، خواهناخواه، میگذرد چطور به شکلی درست و خلاقانه برای پایانش سوگواری کنیم؟👤نویسنده: تاوی گوینسون🖋مترجم: محمدحسن شریفیان🎙گوینده: کوثر یوسفی📄منبع مقاله: روکی📑منبع ترجمه: وبسایت ترجمان📻نسخه صوتی: رادیو ریرا
مطابق دیدگاه ریگان و تاچر چیزی بهعنوان جامعه وجود ندارد. تنها خانوادهها هستند که از یکدیگر مراقبت میکنند، و افراد که وارد بازارها میشوند. جیل لپور، استاد تاریخ هاروارد، میگوید: بهرغم همۀ تلاشهای تاچر و ریگان، هنوز چیزی به نام جامعه وجود دارد، همانطور که پیشتر نیز وجود داشته است. مسئله این نیست که آیا جامعهای وجود دارد یا خیر، بلکه باید دید در جهان پساکرونا چه شکلی به خود میگیرد. 👤نویسنده: جیل لپور🖋مترجم: عرفان قادری🎙گوینده: رفیعه پوستی📄منبع مقاله: گاردین📑منبع ترجمه: وبسایت ترجمان📻نسخه صوتی: رادیو ریرا
مردمشناسی بریتانیایی برای انجام پروژهای پژوهشی به شمالگان، در کانادا، نقلمکان میکند. او زبان بومیان آنجا را میآموزد و پای حرفهایشان مینشیند. در گفتوگوهایشان متوجه میشود که بومیان نگران خودکشیهای مشکوک نوجوانانِ آن مناطق هستند. او درمییابد از دهۀ ۱۹۸۰ به اینسو نرخ خودکشی پسران در مناطق شمالی چند برابر شده و در طول دو دهۀ پس از آن، مدام بر تعدادشان افزوده شده است. این مردمشناس، طی ۱۰ سال اقامت در میان اقوام شمالگان، پی به حقیقتی هولناک دربارۀ این خودکشیها میبرد که نه تنها برای دولت کانادا که برای همۀ ما زنگ خطری جدی است.👤نویسنده: هیو برودی🖋مترجم: نسیم حسینی🎙گوینده: محمد کاظمی📄منبع مقاله: گاردین📑منبع ترجمه: وبسایت ترجمان📻نسخه صوتی: رادیو ریرا
نوجوانها همیشه کارهای عجیبوغریب میکنند؛ خودشان را از بلندی در آبهای کمعمق میاندازند، رانندگی پرخطر میکنند و وارد دعواها و روابط عاطفی نامتعارف میشوند. بعضی از بزرگترها این حرکات را ناشی از نیروی جوانی میدانند و بعضی دیگر خامی و بیتجربگی نوجوانان را دلیل رفتارهای نسنجیدهشان عنوان میکنند. اما تحقیقات عصبشناختی جدید، با ارجاع به مراحل تکاملی بشر، پرده از حقایقی برداشتهاند که شاید پای فیزیولوژی مغز نوجوانان را به میان بیاورد.👤نویسنده: الیزابت کولبرت🖋مترجم: سهراب جعفری🎙گوینده: نازنین شکرابی📄منبع مقاله: نیویورکر📑منبع ترجمه: وبسایت ترجمان📻نسخه صوتی: رادیو ریرا
کلانتاریخ سی سال پیش بهیکباره پا به عرصه گذاشت، آن هم با این نوید که با روایت گذشتۀ انسان در مقیاس کیهانی، به رشتۀ کسالتبار و بیشازحد تخصصیِ تاریخ جان تازهای ببخشد. کلانتاریخ قصد داشت داستانی از حیات ارائه دهد که با آمیزهای از کیهانشناسی، زمینشناسی، زیستشناسی تکاملی، باستانشناسی و انسانشناسی بتوان آن را فهمید. این روایتها که امروزه در قالب کتابهایی مثل انسان خردمند هراری پرفروش شدهاند، جذاباند اما مشکلات بنیادینی نیز دارند.👤نویسنده: یان هسکث🖋مترجم: نسیم حسینی🎙گوینده: مهدی صفری📄منبع مقاله: ایان📑منبع ترجمه: وبسایت ترجمان📻نسخه صوتی: رادیو ریرا
رالف والدو امرسون نوشته است «قدرت در شادمانی است». ما معمولاً شادمانی را نقطۀ مقابل قدرت و تلاشی غیرواقعی برای نشاطبخشیدن به اوضاع میدانیم. ولی امرسون میدانست شادمانی ذخیرهای برای خویشتن ماست، ابزاری برای شکلدادن به زندگی که میتواند جایگاه ما را در دنیای اجتماعی تغییر دهد و ما را به اجتماع وصل کند. در این روزها که موجی از اخبار بد جهان را احاطه کرده است، شادمانی شایستۀ توجه است.👤نویسنده: تیموتی همپتون🖋مترجم: محمدحسن شریفیان🎙گوینده: محمد کاظمی📄منبع مقاله: ایان📑منبع ترجمه: وبسایت ترجمان📻نسخه صوتی: رادیو ریرا
اگر در فضای عمومی به ما حمله کنند، تکلیف دوستانمان چیست؟ اگنس کالارد میگوید شاید بهترین راه این است که هیچ چیز نگویند. او مینویسد: «یک دهه قبل که فیلسوفی عمومی نبودم و فقط برای گروه اندکی از دانشگاهیان مینوشتم، هرگز به ذهنم نمیرسید چنین سؤالی از خود بپرسم. اما اوضاع حالا تغییر کرده است. این روزها، هر کس که چهرهای عمومی دارد باید این احتمال را هم مدنظر داشته باشد که حیثیتش بر باد برود.»👤نویسنده: اگنس کالارد🖋مترجم: علیرضا شفیعینسب🎙گوینده: نازنین شکرابی📄منبع مقاله: نیویورک تایمز📑منبع ترجمه: وبسایت ترجمان📻نسخه صوتی: رادیو ریرا
فساد در هر جامعهای شکل و شمایل خاص آن جامعه را به خود میگیرد. در زندگی روزمره، در مناسبت اداری و سیاسی، در شبکههای پنهان و نیمهپنهان دوستیها و ارتباطها خودش را جا میکند و فراگیر و پایدار میشود. بنابراین وقتی از فساد حرف میزنیم، بیش از خطاها یا جاهطلبیهای نامشروع فردی، با شبکهای از روابط پایدار اجتماعی روبهروئیم. سودهیر چلا راجان در این مطلب انواع فساد را معرفی و اثرشان بر جوامع را بررسی میکند.👤نویسنده: سودهیر چلا راجان🖋مترجم: بابک حافظی🎙گوینده: رفیعه پوستی📄منبع مقاله: ایان📑منبع ترجمه: وبسایت ترجمان📻نسخه صوتی: رادیو ریرا
فرانتس کافکا چند ماه پیش از مرگش یکی از درخشانترین داستانهایش را نوشت. در داستان نقب موجودی تنها، شبیه موش کور، برای محافظت از خود، عمرش را صرفِ ساختن خانهای زیرزمینی و تودرتو کرده است. او در آغاز داستان میگوید «من نقب را تمام کردهام و ظاهراً موفق شدهام». ولی اطمینان او فوراً رو به تزلزل میگذارد: از کجا بداند استحکاماتش او را محافظت میکند؟ به نظر میرسد که داستان نقب شرح و تفسیری بازاندیشانه دربارۀ زندگی خودِ کافکا باشد. با این تفاوت که آنچه او از آن میترسید، بیماری بود.👤نویسنده: ویل ریس🖋مترجم: عرفان قادری🎙گوینده: مهدی صفری📄منبع مقاله: ایان📑منبع ترجمه: وبسایت ترجمان📻نسخه صوتی: رادیو ریرا
پدرِ هلن فارغالتحصیل هاروارد و مدرسۀ اقتصاد لندن و استاد دانشگاه بود ولی به دلیل اعتیاد به الکل شغلش را از دست میدهد و خانهنشین میشود و کمکم فرمان زندگیاش را از دست میدهد. پدر سعی میکند با آشپزی برای همسر و بچهها اوقاتش را بگذراند. ولی تدریجاً آشپزی برایش اهمیتی حیاتی پیدا میکند و وسیلۀ ارتباطِ او با خانوادهاش میشود. هلن به یاد میآورد که سوپ و خورش و کباب و سوسیسماکارونی دیگر فقط غذا نبودند بلکه کلماتی بودند که پدرشان با آنها حرف میزد: دوستت دارم، من را ببخش، حالم خوش نیست.👤نویسنده: هلن لانگسترت🖋مترجم: عرفان قادری🎙گوینده: نازنین شکرابی📄منبع مقاله: نیویورکر📑منبع ترجمه: وبسایت ترجمان📻نسخه صوتی: رادیو ریرا
دیدگاه جوامع نسبت به گذشتهی خود در بسیاری از موارد گزینشی و همراه با پیشداوری است و در مورد تعامل خود با دیگر جوامع همراه با اغراق است. خاطرات جمعی، همانطور که از تعریف آن برداشت میشود، بازنماییهایی از گذشتهی مشترک اعضای یک جامعهی مشترک با یکدیگر است. حافظهی جمعی تفاوتی آشکار با تاریخ دارد. تاریخنگار تلاش میکند با استفاده از استانداردهای دقیق و علمی و با استفاده از مدارک، گزارشی عینی از گذشته ارائه بدهد، در حالی که خاطرات جمعی بیشتر بر اساس دغدغهها و نگرانیهای معاصر شکل میگیرند.👤نویسنده: جرمی یاماشیرو و هنری رودیگر🖋مترجم: بابک طهماسبی🎙گوینده: ایمان رییسی📄منبع مقاله: سایکی📑منبع ترجمه: وبسایت ترجمان📻نسخه صوتی: رادیو ریرا
پارسال یکی از بدترین سالهای تاریخ برای مجسمهها بود. در سراسر دنیا، معترضان مجسمۀ رهبران سیاسی و تاریخی را پایین کشیدند، از مجسمههای بردهداران در آمریکا گرفته تا مجسمههای استعمارگران و دیکتاتورها و جنگسالاران در اروپا و آسیا و دیگر جاها. پایینکشیدن و نابودی مجسمهها اقدام نمادینی است که تاریخی طولانی دارد. سرنگونی مجسمۀ صدام حسین بعد از حملۀ آمریکا به عراق، در میدان فردوس بغداد، یکی از پرسروصداترین و البته فریبکارانهترین برگهای این تاریخ است.👤نویسنده: الکس فون تانزلمن🖋مترجم: فاطمه زلیکانی🎙گوینده: آرمان خدادادی📄منبع مقاله: گاردین📑منبع ترجمه: وبسایت ترجمان📻نسخه صوتی: رادیو ریرا
مینل متانی فرزند خانوادهای مهاجر در کاناداست. مادرش ایرانی و پدرش از هندوهای آفریقای جنوبی است. او بهرغم رنگ پوست و زبانِ لهجهدارش موفق میشود در کانادا تحصیل کند و مجری برنامهای رادیویی شود. ولی موفقیت او در رادیو با ابتلای مادرش به سرطانِ زبان مصادف میشود. به تدریج، گفتوگوهای او با مهمانانِ برنامهها و بیصدایی مادرش در تختِ بیمارستان او را درگیر مسائلی میکند که قبلاً به آنها فکر نکرده: هویت فردی، فشارهای پنهان بر رنگینپوستها و حرفهای نگفته و آهنگ صدای مادرش.👤نویسنده: منیل متانی🖋مترجم: فرشته هدایتی🎙گوینده: رفیعه پوستی📄منبع مقاله: والرس📑منبع ترجمه: وبسایت ترجمان📻نسخه صوتی: رادیو ریرا
کمتر کتابی در تاریخ فرهنگ بشری، به اندازۀ کلیله و دمنه در سرتاسر جهان پخش شده است. فرانکلین اجرتون میگوید فقط کتاب مقدس در این زمینه از کلیله و دمنه پیشی میگیرد. ترجمۀ جدیدی از این کتاب به انگلیسی بهانهای است برای سیر و سیاحتی دوباره در داستانهای تودرتوی این کتاب. داستانهایی که در آنها ماجراهایی که میان حیوانات مختلف رخ میدهد، میدانی برای بروز فضایل، مصالح، اخلاق و قدرت ایجاد میکند و گاهی چنان عملگرایانه میشود که پهلو به پهلوی ماکیاولی میزند.👤نویسنده: کوین بلنکنشیپ🖋مترجم: محمدابراهیم باسط🎙گوینده: مهدی صفری📄منبع مقاله: ایان📑منبع ترجمه: وبسایت ترجمان📻نسخه صوتی: رادیو ریرا
نوجوانی مفهومی است ساختۀ قرن بیستم. پیش از این قرن، برای مردم ناشناخته بود و گویا برای زندگی امروز نیز فایدۀ چندانی ندارد. نوجوانی، در نگاه مصلحان و نظریهپردازانی که آن را صورتبندی کردند، همچون دورهای میانی بین کودکی و بزرگسالی بود که طی آن، نوجوانْ تحت نظارت نهادهایی مثل دبیرستان، پا به بزرگسالی میگذاشت، اما در دنیای اینترنت، نظارت مدرسه بیمعنا شده است و اقتصاد جهانی جایی برای فارغالتحصیلان دبیرستان ندارد.👤نویسنده: پاولا اس. فاس🖋مترجم: علیرضا شفیعینسب🎙گوینده: نازنین شکرابی📄منبع مقاله: ایان📑منبع ترجمه: وبسایت ترجمان📻نسخه صوتی: رادیو ریرا
A.saeed
انتخاب عالی و شنیدنی دلرید
M. Dashti
یکی از روشن ترین تمایزات میان قدرت و خشونت این است که قدرت همیشه نیازمند تعداد است ، حال آنکه خشونت لااقل تا حدی میتواند بدون آن به کار خود ادامه دهد چون متکی به اسباب و ادوات است. صورت افراطی قدرت این است که همه در مقابل یکی قرار بگیرند و شکل افراطی خشونت آنست که یکی در برابر همه بایستد . حالت اخیر هرگز بدون کمک آلات و ادوات صورت امکان نمی پذیرد. #هانا_آرنت #خشونت
masoud mousavi
واقعا گوش دادن به این نحو خواندن سخته
Marjan Mahmodi
درودبرشما💖💖💖
ali bet
مانند همیشه عالی ، گوینده و متن و تدوین و انتخاب موضوع بسیار عالی