رمان کفش هایش
Subscribed: 1,517Played: 60,003
Subscribe
Description
سلام دوستان
امیدوارم از شنیدن این کتاب لذت ببرید
و اگه دوستش داشتید کتاب رو تهیه کنید و به دوستانتون هدیه بدید
رمان کفشهایش
اثر جوجو مویز
ترجمه کیمیا فضایی
نشر میلکان
فکر میکنید یک جفت کفش چقدر میتواند مسیر زندگی آدم را عوض کند؟
کفشهایش رمانی است به شدت سرگرم کننده و تسلی بخش درباره دوستی ، قدرت زنان ، خانواده ، خیانت و امید.
خودتان را برای هیجان چرخ و فلکی احساسی آماده کنید.
با خواندن این کتاب که از همان اول شما را با پیامد های غیر منتظره ، دادگاه و گاهی اتفاقات مضحک درگیر میکند ، به قدرت دوستی ،انعطاف پذیری زنان و ماهیت عشق پی میبرید.
دو زن با پیشینه و سبک زندگی کاملا متفاوت با جابهجا شدن ساکهایشان در باشگاه ورزشی مجبور میشوند کفشهای همدیگر را بپوشند و گوشه ای از زندگی دیگری را درک کنند.
همین کفشها زمینهساز اتفاقات بزرگتری میشوند و آنها را در شرایطی غیر عادی به هم میرسانند تا بدون اینکه بخواهند به هم درس زندگی بدهند.
کفشهایش داستان دوستی زنانه است. از آن دوستی هایی که پلی بر تفاوتها میزند و مهمترین اتفاق زندگیات میشود .
همچنین صدای زنانیست که که با گذر از جوانی احساس میکنند از چشمها افتادهاند و اهمیت سابق را ندارند . زنانی که اگرچه همه به آنها نیاز دارند اما کسی آنها را نمیخواهد.
این قضیه به خصوص در مورد سم با آن رئیس کند ذهنش صدق میکند و همدردی خواننده را به همراه دارد.
.
« قدرت ، قدرت واقعی لزوماً این نیست که به خواسته های یکی دیگه تن ندی. قدرت یعنی اینکه هر روز با موقعیتی تحملناپذیر و سخت مواجه بشی تا از عزیزانت حمایت کنی. قدرت یعنی ساعتها بودن تو اون اتاق وحشتناک ، گرچه تمام سلولهای بدنت داره بهت میگه نمیتونه بیشتر از این تحمل کنه.»
امیدوارم از شنیدن این کتاب لذت ببرید
و اگه دوستش داشتید کتاب رو تهیه کنید و به دوستانتون هدیه بدید
رمان کفشهایش
اثر جوجو مویز
ترجمه کیمیا فضایی
نشر میلکان
فکر میکنید یک جفت کفش چقدر میتواند مسیر زندگی آدم را عوض کند؟
کفشهایش رمانی است به شدت سرگرم کننده و تسلی بخش درباره دوستی ، قدرت زنان ، خانواده ، خیانت و امید.
خودتان را برای هیجان چرخ و فلکی احساسی آماده کنید.
با خواندن این کتاب که از همان اول شما را با پیامد های غیر منتظره ، دادگاه و گاهی اتفاقات مضحک درگیر میکند ، به قدرت دوستی ،انعطاف پذیری زنان و ماهیت عشق پی میبرید.
دو زن با پیشینه و سبک زندگی کاملا متفاوت با جابهجا شدن ساکهایشان در باشگاه ورزشی مجبور میشوند کفشهای همدیگر را بپوشند و گوشه ای از زندگی دیگری را درک کنند.
همین کفشها زمینهساز اتفاقات بزرگتری میشوند و آنها را در شرایطی غیر عادی به هم میرسانند تا بدون اینکه بخواهند به هم درس زندگی بدهند.
کفشهایش داستان دوستی زنانه است. از آن دوستی هایی که پلی بر تفاوتها میزند و مهمترین اتفاق زندگیات میشود .
همچنین صدای زنانیست که که با گذر از جوانی احساس میکنند از چشمها افتادهاند و اهمیت سابق را ندارند . زنانی که اگرچه همه به آنها نیاز دارند اما کسی آنها را نمیخواهد.
این قضیه به خصوص در مورد سم با آن رئیس کند ذهنش صدق میکند و همدردی خواننده را به همراه دارد.
.
« قدرت ، قدرت واقعی لزوماً این نیست که به خواسته های یکی دیگه تن ندی. قدرت یعنی اینکه هر روز با موقعیتی تحملناپذیر و سخت مواجه بشی تا از عزیزانت حمایت کنی. قدرت یعنی ساعتها بودن تو اون اتاق وحشتناک ، گرچه تمام سلولهای بدنت داره بهت میگه نمیتونه بیشتر از این تحمل کنه.»
42 Episodes
Reverse
Top Podcasts
The Best New Comedy Podcast Right Now – June 2024The Best News Podcast Right Now – June 2024The Best New Business Podcast Right Now – June 2024The Best New Sports Podcast Right Now – June 2024The Best New True Crime Podcast Right Now – June 2024The Best New Joe Rogan Experience Podcast Right Now – June 20The Best New Dan Bongino Show Podcast Right Now – June 20The Best New Mark Levin Podcast – June 2024
سلام و خداقوت ممنون بابت خوانش خوبتون داستان خیلی خوب و اموزنده ای و بدرد زندگی الان من میخورد
ممنون که برامون میخونید
تازه تقلبی هم هستن... کارل چه اعتماد بنفسی داره
سم بیچاره... داستان همیشگی... زنی که همه بار زندگی رو تحمل میکنه و چه زود مورد قضاوت قرار میگیره
چقدر شوهر نیشا بیشعوره
از ۱۲:۳۵ دیگه صدا نداره 😭
من ته اپیزودهام خالیه، متوجه نمیشم مشکل کست باکس هست یا چیز دیگهای
چقدر داستانش قشنگ بود.ممنون از خوانش روان شما
سلام ممنون از خوانش خبتون برای این کتاب صدای خوبی دارید خیلی خوب جای کاراکترها ی مختلف صحبت کردید فقط تپوقهارو کمتر کنید عالی تر هم میشه همونطور که فرمودید ترجمه ضعیفی اشت مثلا زگیلهایی که در حمام باشگاه روی زمین بودن؟ قطعا اصلاحی بوده که چندین معنا داشته و ایشون دم دست ترین رو انتخاب کردن یا اصطلاح پوستها، باور پذیرتره که بگن شوره مگه سلولهای مرده پوست با چشم دیده میشن؟!
چرا اپيزودها براي من نصف هست باقي خالى مياد
آفرین عزیزم. خوانش روون و صدای آرام بخشی داری. لطفا ادامه بده ♥️
صداتون اصلا برای خوندن رمان مناسب نیست، اینقدر بی احساس و بد می خونید که من فقط تونستم ده دقیقه گوش بدم و خاموش کردم
چ کتاب خوبی؟ 👍🌹
سلام من در عرض دو هفته هر روز بعد از کار،موقع آشپزی گوش می دادم ببینم داستان چی شد،داستان دلنشینی بود که در عین حال از زندگی واقعی خیلی فاصله نداشت،قسمت های معماگونه داستان مثل تکه های پازل به نحو زیرکانه ای کنار هم قرار میگرفت طوری که در روند داستان بهت زده میشدم مثل اونجایی که الماسهای بدل جایگزین شده بود.کتاب مناسبی بود خصوصا برای خانم هایی که در روابط زناشوییشون مشکلاتی دارند یا مورد سواستفاده واقع شدن تا دو طرز برخورد و نگرش مختلف و مهارتهای تازه ای رو ببینند.خواننده هم که نمره ش بیسته
🥰🥰خیلی عالیه
فکر کنم سم رفت دستکش بوکسشو بیاره😄
کتابا چه +۱۸ شدن😄
اون بستهای که به سم تحویل داده بودن چی شد؟
توی سردخونه؟؟؟😄
بیچاره سم