Discover
روایت های کتاب گویا/ داستان (به یاد حسین محمدیانی)

روایت های کتاب گویا/ داستان (به یاد حسین محمدیانی)
Author: hamid
Subscribed: 10,625Played: 968,997Subscribe
Share
Description
این کانال در زمستان ۱۴۰۰ با همراهی حسین محمدیانی عزیز شکل گرفت. پادکستی راه نیفتاد، اما اینجا به یادگار ماند.
امروز حسین دیگر در کنار ما نیست و این کار ساده برای من یادگاری از اوست.
📚 اینجا مجموعهای از داستانهای روایی را میشنوید؛ قصههایی که خودم دوست داشتم بشنوم.
🔸 ابتدا برای چند دوست نزدیک آغاز شد، اما کمکم جمع بزرگتری پیدا کرد. خوشحالم که امروز شنوندگانی دارم که شاید هیچکدامشان را نشناسم، اما همراه این قصهها شدهاند.
تمامی آثار متعلق به کتاب گویا در نشانی: http://book.iranseda.ir هستند و بهطور رایگان در دسترس عموم قرار دارند.
معرفی کتابها و مقالات برگزیده، در کانال تلگرام:
📌 t.me/ketaabjaleb
نوشتهها و نگاههای شخصیتر در اینستاگرام:
📸 instagram.com/babavand
امروز حسین دیگر در کنار ما نیست و این کار ساده برای من یادگاری از اوست.
📚 اینجا مجموعهای از داستانهای روایی را میشنوید؛ قصههایی که خودم دوست داشتم بشنوم.
🔸 ابتدا برای چند دوست نزدیک آغاز شد، اما کمکم جمع بزرگتری پیدا کرد. خوشحالم که امروز شنوندگانی دارم که شاید هیچکدامشان را نشناسم، اما همراه این قصهها شدهاند.
تمامی آثار متعلق به کتاب گویا در نشانی: http://book.iranseda.ir هستند و بهطور رایگان در دسترس عموم قرار دارند.
معرفی کتابها و مقالات برگزیده، در کانال تلگرام:
📌 t.me/ketaabjaleb
نوشتهها و نگاههای شخصیتر در اینستاگرام:
📸 instagram.com/babavand
689 Episodes
Reverse
نویسنده: ژوزه ساراماگوراوی: مهرداد ضیاییراوی رمان که با نام «اچ» شناخته می شود، یک نقاش بسیار موفق و پرآوازه است. او از ثروتمندان پول خوبی دریافت میکند و زندگی مرفه و آسودهای برای خود فراهم کرده است.سفر فیل را هم از ساراماگو بشنوید.
نویسنده: دانیل کیزراوی: محمودرضا قدیریانداستان از زبان چارلی گوردون روایت میشود؛ مرد جوانی که عقبماندهی ذهنی است. خانوادهاش طردش کردند و بسیار دوست دارد مانند مردم عادی زندگی کند. دانشمندان روی مغز چارلی عملی انجام میدهند که بهرهی هوشی او را سه برابر میکند؛ اما این عمل با شکست مواجه میشود و همانطور که الجرنون، موش آزمایشگاهی که قبل از چارلی هوشش را از دست داده و میمیرد، ناکامی هم به سراغ چارلی میآید.
نویسنده: محمدسجاد ابراهیمیراوی: رویا فلاحی ؛ امیر زنده دلانیاور، رانندهی تاکسی پیکان نارنجی، هر روز مسافران زیادی را سوار میکند و به مقصد میرساند. یاور، به اقتضای شغلش، نمیتواند در برابر آنچه در مقابل چشمش اتفاق میافتد، بیتفاوت باشد. تاکسی نارنجی ماجرای مسافران یاور است. مسافرانی که هریک داستانی دارند... .
نویسنده: پل کالانیتیراوی: محسن دین محمدپاول کالانیتی در سن سی و شش سالگی، در آستانه تکمیل یک دهه آموزش به عنوان جراح مغز و اعصاب، به سرطان ریه مرحله چهارم مبتلا شد. یک روز او پزشکی بود که افراد در حال مرگ را درمان میکرد و روز بعد بیماری بود که برای زندگی تقلا میکرد. و درست به همین سادگی، آیندهای که او و همسرش تصور کرده بودند، دود شد و رفت. چه چیزی زندگی را در مواجهه با مرگ ارزشمند میکند؟ وقتی آینده، دیگر نردبانی به سوی اهداف شما در زندگی نیست، چه میکنید؟ داشتن فرزند، پرورش یک زندگی جدید در حالی که زندگی دیگری محو میشود، به چه معناست؟ اینها برخی از سوالاتی هستند که کالانیتی در این خاطرات عمیقاً تأثیرگذار با آنها دست و پنجه نرم میکند. پاول کالانیتی در مارس ۲۰۱۵، هنگام کار بر روی این کتاب درگذشت، اما سخنان او به عنوان راهنما و هدیهای برای همه ما زنده است. او نوشت: «کمکم متوجه شدم که مواجهه با مرگ خودم، به نوعی، هیچ چیز و همه چیز را تغییر نداده است. هفت کلمه از ساموئل بکت در سرم تکرار میشد: «نمیتوانم ادامه دهم. ادامه میدهم.»
نویسنده: لئو تولستویراوی: میثم نیکنامدیمیتری طی یک بحران هویتی، ملال روزمرگی اشرافی خود را رها میکند و در پی فهم تازهای از زندگی به ارتش میپیوندد و راهی قفقاز - خاستگاه قزاقها - میشود.این سفر او را به دنیای بیریا و خالص قزاقها وارد میکند؛ دنیایی با فرهنگی کاملا متضاد با آنچه تا آن زمان تجربه کرده است، یعنی تضاد زندگی مرفه شهری با زندگی پر مخاطره، اما شیرین روستایی.داستانهای دیگری از تولستوی:پدر سرگیمرگ ایوان ایلیچ
نویسنده: فریدا مک فادنراوی: نگین خواجه نصیر , مرتضی حسنلوبروک پرستاری است که پس از یازده سال به زادگاهش برمیگردد. او در یک زندان مشغول به فعالیت میشود. یکی از زندانیها، شین، همان کسی است که یازده سال پیش با شهادتِ بروک به زندان افتاده است. شین متهم به قتل شد و به حبس ابد محکوم شده است. بازگشتِ مجددِ بروک به زادگاهش، آبستنِ حوادث بسیاری است که رازهای زیادی از گذشته را برملا میکند.داستانهای دیکری از فریدا مک فادن:بخش دیهمکارهرگز دروغ نگو
نویسنده: توشیکازو کاواگوچیراوی: رویا فلاحیبازگشت به گذشته یکی از حسرتهایی است که بهنوعی همهی انسانها در دورهای از زندگیشان تجربه میکنند؛ حالا در توکیو کافهای وجود دارد که این رؤیا را محقق میکند، اما با قوانین خودش!قبلِ آنکه قهوهات سرد شود!قسمت اولقسمت دومقسمت سوم
نویسنده: مری هیگینز کلارکراوی: محمد سلوکیکاترین، در شب سال نو درحالی همراه دو پسرش در خیابان قدم میزند که نگران همسر بیمارش است. همسر کاترین، بهخاطر ابتلا به سرطان در بیمارستان بستریست. در این گشت و گذار شبانه، کیف کاترین توسط زنی کیفقاپ دزدیده میشود و در جریان این کیفقاپی، برایان (فرزند کوچک کاترین) نیز، ناپدید میشود ... .
نویسنده: مری هیگینز کلارکراوی: نسرین کوچک خانیداستان با یک برگشت به بیستودو سال پیش آغاز میشود؛ زمانی که کاترین، دختری ششساله، همراه پدرش که باغبان عمارت کارینگتون است، به این عمارت باشکوه میرود. کاترین بهطور اتفاقی وارد کلیسای خانوادگی عمارت میشود و مکالمهای مرموز بین یک زن و مرد را میشنود. در این مکالمه، زن از مرد حقالسکوت میخواهد و مرد با کنایه آهنگی را زمزمه میکند و میگوید: «این آهنگ را قبلاً هم شنیدهام.» این خاطره در ذهن کاترین باقی میماند و تبدیل به کلیدی برای حل معماهای بعدی میشود.
نویسنده: گابریل گارسیا مارکزراوی: ابوالفضل شاه بهرامیبا گازگرفتگی ماریا با دندانهای سگی هار، زندگی او وارد مرحلهای عجیب و پرتنش میشود. پدرش مارکز، برای اولین بار احساس دلسوزی و نزدیکی میکند. ناگهان عوارض جسمی عجیبی در ماریا دیده میشود. محل دندان سگ، به رنگ عجیبی درمیآید. دختر بیچاره با تهوع و حالاتی از غش و دیوانگی و خشم و خشونت، اطرافیانش را درمانده میکند. ماجرا به گوش اسقف کلیسای شهر میرسد. اسقف به مارکز میگوید شیطان به شکل بیماری، وجودِ دخترش را تسخیر کرده است. پدر به ناچار میپذیرد. اسقف، دلاورا (مردِ روحانی باایمان) را مأمور درمان روحی و اعتقادی ماریا میکند. اما در میانهی مسیر ... .
نویسنده: آراویند آدیگاراوی: ایوب آقاخانیبا انتشار خبر سفر نخستوزیر چین به شهر بنگلور، «بالرام» برای او نامهای مینویسد و چگونگی تغییرش از یک راننده و خدمتکار به یک خانوادهی ثروتمند هندی را شرح میدهد.معرفی کتابها و مقالات برگزیده، در کانال تلگرام: 📌 t.me/ketaabjaleb نوشتهها و نگاههای شخصیتر در اینستاگرام: 📸 instagram.com/babavand
نویسنده: رولان توپورراوی: اصغر شریعتی«ترلوفسکی»، با ظاهر و برخورد مناسب، بهدنبال آپارتمانی با قیمت مناسب برای اجاره کردن است. در جستوجوی خود مورد مناسبی را برای اجاره پیدا میکند و برای بازدید به آنجا میرود. داستان از اینجا شروع میشود که نظافتچی خانه به او میگوید: «مستأجری که قبلاً اینجا زندگی میکرده، خودش را از پنجره به بیرون پرت کرده، ولی هنوز نمردهاست.»او برای پی بردن به وضعیت مستأجر قبلی، به بیمارستان میرود. سیمون شول را روی تخت بیمارستان، درحالیکه تمام بدنش باندپیچی شده، میبیند.سیمون میمیرد و او به آن آپارتمان عجیب نقلمکان میکند. اتفاقهای مرموزی که در آنجا رخ میدهد، باعث میشود که او احساس کند توطئهای در کار بوده که باعث خودکشی سیمون شده و حالا نوبت اوست.ترلوفسکی دچار کابوس میشود، سیمون شول را میبیند، خود را میبیند، شورشی میشود و مرز بین حقیقت و رؤیا برایش از بین میرود و ... .
نویسنده: ویلیام فاکنرراوی: بهروز خوش فطرتشخصیت اصلی رمان «زندانی لاغر» نام دارد؛ مرد جوانی که در پانزده سالگی بهخاطر اقدام به سرقت مسلحانه، به زندان محکوم شد. او حالا در بیستوپنج سالگی، همراه با بقیهی زندانیان برای کمک به سیلزدگان روانه میشود.او و «زندانی چاق»، قایق را برمیدارند و به آب میزنند، اما چندی بعد قایق واژگون میشود و زندانی چاق خبر میآورد که زندانی لاغر غرق شده است....داستان های دیگر ویلیام فاکنر:خشم و هیاهواسب های خالدار
نویسنده: دین کونتزراوی: سعید داخ ، مرتضی حسنلو ، گلچهره زندچشمان تاریکی رمانی دلهرهآور اثر نویسندهٔ آمریکایی، دین کونتز، است.مادری پسرش را با یک سردسته کوهنوردی به سفر میفرستد. سردسته، پیش از این، ۱۶ بار سفری بدون خطر به کوه داشته است؛ اما در این سفر اتفاقی میافتد. تکتک مسافران، سردسته و راننده بدون هیچ توضیحی میمیرند. وقتی مادر عزادار که شخصیت اصلی داستان است، شروع به پذیرفتن مرگ پسرش میکند، پیامهایی در قالب جملههایی دور از انتظار دریافت میکند. این پیامها شامل نوشتههایی با گچ روی تخته سیاه، پیامهای چاپشده در پرینتر و دیگر نشانههاست.مادر به همراه دوست جدیدش «کریستینا ایوانز» تصمیم دارد آنچه را که احتمالا در روز «درگذشت» پسرش اتفاق افتاد، کشف کند.
نویسنده: پرل باکراوی: فاطمه رکنیخانم «پرل باک» وقتی متوجه شد که نوزاد تازه متولدشدهاش کندذهن است و نمیتواند حرف بزند، ابتدا زندگی را تیرهوتار تصور کرد و دچار ناامیدی شد، اما رفتهرفته به نتایج مثبتی رسید. سعی کرد برای آموزش و پرورش کودکش قدمهای اساسی بردارد. درنتیجه به حرف دیگران گوش میداد و تجربههای آنها را به کار میبست، اما نتیجهای نمیگرفت. تا اینکه در یک سخنرانی به حرفهای خانم روانپزشکی گوش سپرد و نتایج روشنی از رهنمودهای او گرفت. او از خانم دکتر خواست به خانهاش بیاید و دخترش را معاینه کند و دکتر پذیرفت تا روز بعد دخترک را معاینه کند.
نویسنده: پریچهر سلطانیراوی: زرین کشاورزبیبی مریم، معروف به سردار مریم، دختر حسینقلیخان ایلخانی و بیبی فاطمه است. او در خردسالی پدرش را از دست داد و تحت سرپرستی برادران خود، بهویژه حاج علیقلیخان سردار اسعد بختیاری، قرار گرفت. بیبی مریم در دوران مشروطه یکی از فعالان مشروطهخواهی و بعد از آن، یکی از شخصیتهای فعال ملی و آزادیخواه بود و تا پایان عمرش بهعنوان یک شخصیت ضدّاستعماری در میدان مبارزه فعالیت کرد.بیبی مریم مادرِ علیمردانخان بود. علیمردانخان علیه رضاشاه قیام کرد و اعدام شد. این زن در تاریخ معاصر، یگانهاست و نمونهی یک زن تحولخواه و پیشرو است.
نویسنده: تورنتون وایلدرراوی: قطب الدین صادقیپلی در جمعه روزی در سال ۱۷۱۴ فروریخت و پنج مسافری را که درحال گذر از آن بودند، به کام مرگ کشاند.کشیشی که شاهد فروریختن پل است تصمیم میگیرد دربارهی زندگی این پنج نفر تحقیق کرند تا آنها را بهتر بشناسد و سر از بازی سرنوشت در بیارود. در آخر، آنچه از نتیجهی این حادثه میماند، ضمن سوگواری بر عزیزان ازدسترفته؛ ایمان و باور به عشق و محبت است.این داستان برنده جایزه پولیتزر سال 1928 شد.
نویسنده: شهلا دباغیراوی: مینو جبارزادهافسانهای از منطقهی اسکاندیناوی
نویسنده: دونالد ای. وست لیکراوی: اشکان صادقیفرد فیچ، محقق و پژوهشگر، تنها وارث دایی مت است و پس از مرگِ او صاحبِ سیصدهزار دلار میشود. داستانهایی پشتِ این ثروت نهفته است که فرد فیچِ سادهلوح، یکییکی با آنها مواجه میشود و در لحظهای طلایی، همهچیز را کشف میکند.
نویسنده: توشیکازو کاواگوچیراوی: رویا فلاحیکافهای قدیمی در یکی از محلات کوچک توکیو هست که با تمام کافههای دنیا فرق دارد. این کافهی منحصربهفرد قهوهای ویژه آماده میکند که مشتریان با آن میتوانند سفر در زمان را تجربه کنند.قسمت های قبلقبلِ آنکه قهوهات سرد شود!قبلِ آن که قهوه ات سرد شود - جلد دوم قصههایی از کافه
کتابی در ژانر معمایی جنایی..بسیار لذت بردم.. سپاس از شما☕️🤎
من عاشق پادکستای نویسنده های ژاپنی ام😘🤍
کتاب خوبی بود..درونیاتم بسیار آموخت.. سپاس✅️
عجب کتابی..بسیار لذت بردم..سپاس فراوان✅️
نویسنده ی این کتاب با طنزی سیاه موضوعاتی مانند سیاست..عوام فریبی و البته تاریخ را بهم بست میدهد و داستانی مینویسد که در آن سرنوشت یک ملت را حشرات رقم میزنند. سوسکی که روزی از خواب بیدار میشود و خود را در جسمی انسانی میبیند..از بدن جدید خوشش نمیآيد اما متوجه میشود که جایگاه خاصی بین انسانها پیدا کرده است. او وزیر انگلستان است و اکنون مأموریت دارد تا حکومت را بر اساس خواسته مردم اداره کند. سپاس از شما جناب باباوند عزیز..🤍
هم جناب باباوند هم گزینش داستاناش حرف نداره. 👌👏👏👏
درود و ارادت صمیمانه تشکر دارم بابت وقتی که میذارین و با اشتیاق ادامه میدین ولی اگه داستان و رمان های ایرانی بیشتر بخونید لطف بزرگی کردین.... ممنون میشم ازتون
کتابی پراز احساس و لطافت شاعرانه... نویسنده به زیبایی سپیدی را جان میبخشد.. و نوشتاری می آفریند که قطعا لایق خواندن و شنیده شدن است...بسیار لذت بردم..سپاس از شما🤍
کتابی بسیار ارزشمند... سپاس از شما✅️
کتاب چرخش کلید شنیده شد..بسیار لذت بردم..سپاس از شما☕️🤎
درود جناب باباوند عزیز .سپاس بیکران از شما که چنین کتب ارزشمندی برای شنیدن قرار میدین.. قدردان محبت های شما هستیم🤍مانا باشید .در پناه حقیقت و نورِ راستین.
متفاوت ...، من دوسش داشتم . اجرا و صداها عالی🙏💚
ممنونم خیلی قشنگ و سرگرم کننده بود عاشق نویسندهای روسم 💕😻
ممنونم خیلی قشنگ و سرگ کننده بود عاشق نویسنده های روسم 💕🥰😻
کتاب پیرمرد به قلم ویلیام فاکنر ،شنیده شد.. سپاس از شما✅️
داستان خوبی است و اجرای هنرمندانهای دارد.
“فایده ندارد؛ باید زندگی کنیم. دایی وانیا، باید به زندگی ادامه بدهیم. شبها و روزهای دراز و ملالانگیزی در پیش داریم. باید با صبر و حوصله رنجها و سختیهایی که سرنوشت برای ما میفرستد تحمل کنیم. باید برای دیگران کار کنیم. و وقتی عمرمان به سر رسید، بی سر و صدا بمیریم. و آنجا زیر خاک، خواهیم گفت که چه رنجی کشیدیم! چه گریهها کردیم! خواهیم گفت که زندگی ما تلخ بود.”
قسمت آخر داستان خلاصه شده، توی نسخهی اصلی هیجانش خیلی بیشتره. اما من این بازخوانی رو هم دوست داشتم. ممنون از بارگذاری 🍁
✨️🌺💝سپاسگذارم 💝🌺✨️
دلستان گیرایی است ترغیب کننده تلزه وجذاب