Discoverشب بخیر کوچولو با آزاده ضابطی
شب بخیر کوچولو با آزاده ضابطی
Author: Azadeh zabeti
Subscribed: 5,209Played: 389,508Subscribe
Share
Description
داستان و شعر های کودکانه
قصه گو :آزاده ضابطی
قصه کودکانه
کودک من دستان کوچکت را در دستان من بگذار ،من تو را به سرزمین قصه ها میبرم با من بیا،باید از دشتها،کوهها ودریاها عبور کنیم وبه سرزمینهای دورسفرکنیم واندکی در کنار مردمان ویا حیوانات آنجا بمانیم قصه آنها را بشنویم وسپس با کوله باری از تجربه ودرسهای زندگی به دنیای واقعی خود باز گردیم وزندگی خود را قشنگتر وبهتر بسازیم
قصه کودکانه
Azadeh Zabeti
#شب_بخیر_کوچولو
قصه گو :آزاده ضابطی
قصه کودکانه
کودک من دستان کوچکت را در دستان من بگذار ،من تو را به سرزمین قصه ها میبرم با من بیا،باید از دشتها،کوهها ودریاها عبور کنیم وبه سرزمینهای دورسفرکنیم واندکی در کنار مردمان ویا حیوانات آنجا بمانیم قصه آنها را بشنویم وسپس با کوله باری از تجربه ودرسهای زندگی به دنیای واقعی خود باز گردیم وزندگی خود را قشنگتر وبهتر بسازیم
قصه کودکانه
Azadeh Zabeti
#شب_بخیر_کوچولو
194 Episodes
Reverse
داستان از زمانی آغاز میشود که خالهی هایدی کاری در شهر فرانکفورت پیدا میکند و دیگر نمیتواند از او نگهداری کند. بنابراین تصمیم میگیرد که هایدی را نزد پدربزرگش که تنها خویشاوند اوست، ببرد تا سرپرستیاش را به عهده بگیرد.نویسنده یوهانا اسپیریقصه گو :آزاده ضابطیفصل اول :بالای کوهفصل دوم :پیش پدربزرگ
فرانکلین بازی فوتبال را خیلی دوست دارد۰او توپ را روی پایش بارها وبارهاوبه هوا پرتاب میکند،بدون اینکه یک بار توپ به زمین بخورد۰خانم غاز توی پارک قدم می زد فرانکلین با ناراحتی گفت:من نمی توانم خیلی تند بدوم۰۰۰گروه سنی بنویسنده:پالت بورژواقصه گو :آزاده ضابطی
خواهر خرسی ولیزی با هم خیلی صمیمی بودند۰ با هم عروسک بازی ودوچرخه سواری می کردند۰آنها دوستهای خوبی برای هم بودند تا این که سوزی به شهر آنها آمد وبا بچه خرسها دوست شدولی خواهر خرسی خیلی بیشتر با او وقت می گذراند وکم کم لیزی از دست آنها ناراحت شده بود و۰۰۰از مجموعه داستان های خانواده خرسهای برنستایننویسنده :مارک وجن برنستینقصه گو :آزاده ضابطی
پپا یه ماهی داره به نام طلایی ویه روز پپا فکر میکنه که طلایی خیلی تنهاست وبه فکر پیدا کردن یه دوست براش می افته وبه همین دلیل به آکواریوم میروند تا برای طلایی از بین ماهی ها دوست پیدا کنند۰۰۰نویسنده :نویل استلی ومارک بیکرقصه گو :آزاده ضابطیگروه سنی الف و ب
سارا از این که با هم کلاسی هایش به یک گردش علمی رفته حسابی هیجان زده است۰اما وقتی جلو ویترین اسباب بازی می ایستد تا ماشین مورد علاقه اش را نگاه کند از گروه ودوستانش جدا می شود ونمی تواند آنها راپیدا کند۰۰۰نویسنده :استوارت جی۰مورفیاز کتاب های مهارت های زندگیقصه گو :آزاده ضابطیگروه سنی الف
فرانکلین ودوستانش نمی توانند بدون چرخ های کمکی دوچرخه سواری کنند۰ اما سگ آبی بدون چرخ های کمکی دوچرخه سواری می کرد۰خرس از بالای سرسره به سگ آبی نگاه کردوبا خوشحالی گفت:آفرین سگ آبی۰۰۰نویسنده : پالت بورژواقصه گو :آزاده ضابطیگروه سنی الف وب
وزی وروزگاری ملکه وپادشاهی بودند که صاحب دختری شدند واین دختر به سفیدی برف وموهایی به سیاهی شب ولبهایی چون گل قرمز داشت و آنها اسم اورا سفید برفی گذاشتند اما بعد از مدتی مادر سفید برفی از دنیا رفت وپادشاه همسر دیگری گرفت که او زنی بدجنس بود ویک آینه جادویی داشت۰۰۰تهیه و تنظیم :آزاده ضابطیقصه گو :آزاده ضابطی
امروز مامان یک کیک پخته بود وه لایه ی زیرش پر از آناناس بود۰می خواستم یک ناخنک کوچولو بزنم ،که کیک افتاد روی زمین۰ای وای!گفتم :"ببخشید مامان"۰مامان گفت:"اشکالی ندا ره کریتر کوچولو۰لایه ی زیر وروی کیک با هم یکی شده۰ اتفاق است دیگر۰ پیش می آید۰"۰۰۰نویسنده :مرسر مایر قصه گو :آزاده ضابطیگروه سنی ب و ج
پیتر پارکر در دوران کودکی پدر ومادر خود را از دست می دهد واز همین رو سرپرستی اش را به عموی او یعنی بن و زن عمویش می واگذار می شود وآنها از پیتر مانند فرزند خودشون مراقبت میکردند۰او یک نوجوان معمولی بودتا اینکه در آزمایشگاه علوم توسط یک عنکبوت رادیو اکتیو گزیده شد۰۰۰منبع کتاب مرد عنکبوتی نوشته فرانک بریوستهیه وتنظیم متن آزاده ضابطیقصه گو :آزاده ضابطیگروه سنی ب و ج
مادر نگی به او گفت: بیا برویم پارک. اما نگی نگران بود که آفتاب پوستش را بسوزاند.دوست نگی به او گفت بیا بازی کنیم. اما نگی نگران بود که بازی را ببازد.خلاصه این که نگی همیشه و در هر حالی نگران بود. برای همین هیچ کاری را نمی توانست به خوبی انجام دهد ...نوشته تونی گراسقصه گو :آزاده ضابطیاز مجموعه فسقلی هامناسب گروه سنی الف و ب
شب شده و پپا و جورج دارند شام میخورند. دیگر وقت خواب است. ولی آنها خوابشان نمیآید. پپا میپرسد: «میشود فقط یک کوچولو برویم بیرون بازی کنیم؟»بابا میگوید: «باشد، ولی به شرط اینکه وقتی صدایتان زدیم زود برگردید.»پپا و جورج میروند تا قبل از خواب یک بار دیگر بازی کنند.از مجموعه دنیای پپاقصه گو :آزاده ضابطی
فرانکلین خواهر کوچولویش را دوست داردواز اینکه می تواند به او کمک کند خوشحال است۰ او به خواهرش کمک کردتا سرسره بازی کند۰اما فرانکلین متوجه چاله ی پایین سرسره نبود۰سرتا پای خواهرش گلی شده بود۰۰۰نویسنده : پولت بورژواقصه گو : آزاده ضابطیگروه سنی الف و ب
برادر خرسی اسباب بازی موجودات فضايی و فيلمهای ترسناک را خيلي دوست داشت و هميشه پولهايش را جمع میكرد تا از اين اسباب بازیها بخرد ولی خواهر خرسی اصلا" اين اسباب بازیها را دوست نداشت. يک روز برادر خرسی به سينما رفت تا فيلم جنگ موجودات فضايی را ببيند. شب هم او و هم خواهر خرسک كابوس ديدند. آنها خواب موجودات فضايی را ديدند و وحشتزده از خواب پريدند...نویسنده: استن وجن برنستینقصه گو :آزاده ضابطیرده سنی 6تا 9 سالاز مجموعه کتاب های خانواده خرس های برنستاین
سالها پیش در سرزمینی پادشاه وملکه ای زندگی می کردند که مدتها در آرزوی داشتن فرزند بودند وبالاخره بعد از سالها صاحب دختری شدند ۰ پرنسس کوچک را آرورا نامیدند وجشن بزرگی برپا کردند وهمه را به این جشن دعوت کردند از جمله پریان از آسمان و زمین و دریا هم برای دادن هدیه ودعای خیر به قصر دعوت شدند۰۰۰تهیه وتنظیم متن آزاده ضابطیقصه گو :آزاده ضابطی
حسنی پسر پرخوری هست که هرچه توی یخچال و روی میز می بیند،می خورد ۰اگر شکمش پا داشت حتما از دستش فرار می کرد۰۰۰نوشته فریبا کلهرقصه گو :آزاده ضابطیگروه سنی الف و ب
دوباره زبان آرجی او را به دردسر انداخته است؛او در مدرسه و خانه جملاتی به زبان آورده که باعث ناراحتی دیگران و گریهی خواهرش شده است. او نمیداند جملاتش برای دیگران دردناک و آزاردهنده است.آرجی در ماجراهایی میآموزد که پیش از صحبت کردن باید موقعیتی را که در آن قرار دارد، بسنجد و کلمات مناسبتری برای بیان فکرهایش انتخاب کند.این کتاب با استفاده از موقعیتهای اجتماعی که کودکان با آنها مواجه میشوند، ارتباط میان فکر کردن و یافتن پاسخهای مناسب اجتماعی را توصیف کرده و منبع ارزشمندی برای آشنا کردن کودکان با اهمیت هوش اجتماعی است.نویسنده: جولیا کوک قصه گو :آزاده ضابطیگروه سنی ب و جدرباره نویسنده :جولیا کوک قبل از اینکه نویسنده و سخنران انگیزشی باشد، مشاور و معلم مدرسه بوده است. هماکنون، او به مناطق مختلفی سفر میکند و به کودکان با زبان خودشان میآموزد که چگونه مشکلاتشان را حل کنند. هدف اصلی کوک این است که با داستانهای شاد و بهیادماندنی بتواند راهحلهای موثر و کاربردی را برای مشکلات همیشگی زندگی به کودکان بیاموزد.او مدرک کارشناسیارشد در رشتهی مشاوره کودکان گرفته است و زمان بسیاری را با کودکان، والدین،آموزگاران میگذراند. جولیا برای نوشتن داستانهایش از زندگی و تجربه خود الهام میگیرد.
اسب سفید و قشنگ بود۰ همه را دوست داشت۰فقط از صدای پیتی کو ۰۰۰ پیتی کوی خودش زیاد خوشش نمی آمد۰ ۰۰نوشته :فریبا کلهرقصه گو :آزاده ضابطیگروه سنی الف و ب
سالی بچه سالم وسرحالی بود۰اون همیشه به اندازه کافی غذا می خورد۰ورزش هم میکرد۰یه روز صبح سالی به آشپزخونه اومد ودید پدرش مشغول خوردن صبحانه است۰صبحانه پدر گوشت وخامه بود۰۰۰برای پیش دبستانی ها وسالهای اول ودومنویسنده :تونی گراس بازنویسی شکوه قاسم نیاقصه گو :آزاده ضابطی
خانم مرغه می خواست تخم مرغهاش را به بازار ببره وبفروشد۰سبد تخم مرغها سنگین بود۰آقای کانگورو را دید وگفت:شما زحمت نکشید۰ بعد تخم مرغها راتوی کیسه اش گذاشت وتا بازار برد۰۰۰ قصه های قد ونیم قد برای کودکاننوشته فریبا کلهرقصه گو :آزاده ضابطیگروه سنی الف
پپا قرار است برای اولین بار در زندگی اش شب را در خانه ی دوستش زویی بماند۰ زویی در را برایش باز میکند ومی گوید:"به مهمانی خوش آمدی!"نویسنده :نویل استلی ومارک بیکرقصه گو :آزاده ضابطی
United States
سلام، من بنیتا عبداللهی هستم ،۸سالمه،از شهر زنجان.، من همیشه قصه های شما را گوش می کنم ،خیلی خیلی خیلی دوست داشتم .❤❤❤❤❤❤ سپاسگزارم.
درود بر شما واقعا عالی بود مانا باشید
سلام جذاب بود و دلنشین منتظر داستان های بعدی هستیم
درود برشما که در قالب این داستان بچه ها را هم به کتاب خواندن تشویق می کنید
سلام ممنونم قصه های خرسهای برنستاین عالیه
سلام لطفاقصه های فرانکلبن رو بیشتر برامون بخوانید😍
سلام خاله آزاده ممنونم که برام قصه خوندی .از طرف مهدیس خانم
مرسی
سلام لطفاً داستان بتمن را هم تعریف کنید ممنون سپهر هستم ۷ ساله
خاله آزاده ازت ممنونم و میشود قصه ی راپنزل هم بزارید
♥️♥️💖💖👍🏻👍🏻
وزیس ندربهی خبری
حالا
سلام خاله ازاده مرسی که واسه من قصه پپا رو خواندین امیدوارم که بزودی واسم قصه از مجموعه فرانکلین بخونین مرسی❤️
لطفا میشه داستان دختر کفشدوزکی را هم بزارید
سلام خاله آزاده من آنیسا هستم قبلا هم پیام دادم که قصه پرنسس واسم بخونید و میشه واسه ما بازم از محموعه های پپا و فرانکلین بخونید ، ممنون میشم ،❤️❤️❤️❤️❤️🌹🌹🌹
درود احسنت به شما که قصه هاتون سراسر پند و آموزش است ممنون که به ما بزرگترها هم یاد آور می شوید که موارد ضروری مثل کدپستی و آدرس دقیق را به بچه ها یاد دهیم
ممنون از کتابهای خوبی که انتخاب کردید🙏
سلام من پارسا هستم این داستان خیلی عالی بود ممنونم
مثل همیشه عالی