خواهر خرسی و برادر خرسی تصمیم می گیرند هدیه ای مناسب برای روز مادر تهیه کننداز مجموعه کتاب های خانواده خرس هاانتشارات نشر موزوننویسنده : استن برنستین و جن برنستینقصه گو : آزاده ضابطیادیت : آتناروز مادر رو به همه مادران عزیز تبریک می گوییم با آرزوی سلامتی و شادی برای شما عزیزانبچه های عزیز در صورت تمایل پیام صوتی خودتان را در واتس آپ به شماره زیر ارسال کنید تا در قسمت مربوط به صدای قشنگ شما بچه ها منتشر شود09397350928
پری دریایی کوچولو داستان آریل ، یک پری دریایی جوان سرزنده و زیبای تشنه ماجراجویی است. این کوچکترین دختر پادشاه تریتون و همچنین جسورترین آنها، مشتاق است تا درباره دنیای آن سوی دریا اطلاعات بیشتری کسب کند. در حالیکه در حین بازدید از آنجا، عاشق شاهزاده اریک خوشتیپ میشود. اگرچه پری دریاییها از تعامل با انسانها منع شدهاند، اما آریل باید از قلبش پیروی کند. او با جادوگر شیطانی دریا، اورسولا معاملهای میکند که به او این فرصت را میدهد تا زندگی در خشکی را تجربه کندداستان پریان آریل از هانس کریستیان اندرسن در سال ۱۸۳۷ با عنوان پری دریایی کوچولو، الهامبخش انیمیشن دیزنی در سال ۱۹۸۹ به همین نام بود. این فیلم موفقیت گستردهای به دست آورد و آریل پری دریایی به یک نام مشهور تبدیل شدتهیه و تنظیم متن : آزاده ضابطیادیت : آتنااین داستان به درخواست شما بچه های عزیز منتشر شد امیدوارم از شنیدن آن لذت ببریداگر این داستان را دوست داشتید احتمالا داستان های زیر که در این پادکست منتشر شده هم برای شما جذاب باشد :راپونزل _ گیسو کمندالسا و آنا _ فروزنزیبای خفتهپرنسس مریدا _ شجاع _ دلیردختر کفشدوزکیسیندرلادیو و دلبرملکه برفی
بچه های عزیز در صورت تمایل پیام صوتی خودتان را به شماره زیر درواتس آپ بفرستید تا در قسمت صدای قشنگ شما بچه ها منتشر شود09397350928قسمت های مربوط به صدای بچه ها همراه با موزیک هست
قصههای مجید درباره زندگی مجید و ماجراهایی است که بر او میگذرد. مجید نوجوانی است که پدر و مادر خود را از دست داده و با مادربزرگش، «بیبی» زندگی میکند. در این داستانها «مجید» نوجوانی است که کتاب زیاد میخواند، انشای او خوب است، عاشق فیلم و سینما و بازیگری است و آرزوی نویسنده شدن داردبیبی و مجید با حقوق بازنشستگی پدربزرگ مجید روزگار میگذرانند و همچنین بیبی با بافتن ژاکت و مجید با کار در یک نانوایی در اوقات فراغتش، کمک خرج خانه هستند. قصههای مجید دارای نثر زیبا و طنز آمیز است و سرشار از ضربالمثلها، نکات و اصطلاحات عامیانه زیبایی است که بر دل خواننده مینشیند.قصههای مجید هم خواندنی و هم شنیدنی است. از سال ۱۳۵۳ تا سال ۱۳۵۷ این قصهها از رادیو پنجشنبهها پخش میشد و در آن زمان خیلی از دانشآموزان پنجشنبه صبحها بهانه تراشی میکردند تا مدرسه نروند و این قصهها را بشنوند. برخی هم یواشکی با خود رادیو به مدرسه میبردندنویسنده : هوشنگ مرادی کرمانیقصه گو : آزاده ضابطی
دادا پسری بود که خیلی به سر و وضعش می رسید و به زیبایی و خوش تیپی خیلی اهمیت می داد. او خودش را خوش تیپ و خوش قیافه ترین فرد بین همهی اطرافیانش می دانست. حتی از چهرهی پدر و مادرش هم ایراد می گرفت و به آن ها می گفت قشنگ نیستند! او خودش را بهترین و خوش تیپ ترین شاگرد کلاس هم می دانست و دائم به چهرهاش در آینه نگاه می کرد تا نکند ایرادی در مدل موها یا صورتش باشد. دادا همیشه از این که چه قدر جذاب و دوست داشتنی است! تعریف می کرد. بچه های کلاس از این که او این قدر خود پسند و مغرور بود اصلا خوششان نمی آمد؛ یک روز که دادا دیگر تعریف را از حد گذرانده بود، هم کلاسی هایش تصمیم گرفتند یک درس حسابی به او بدهند!شخصیت اصلی مجموعه کتاب های فسقلی ها دختر یا پسر کوچولویی است که یک ویژگی یا عادتی منفی دارد: لجباز است؛ زیادی غذا می خورد؛ بیش از حد تلویزیون تماشا می کند؛ خجالتی است؛ خبرچینی می کند؛ جیغ و داد راه می اندازد و... این داستان ها به گونه ای هستند که خواننده خردسال از همان ابتدا، بدی رفتار شخصیت داستان را حس می کند و متوجه زشتی کارش می شود. مجموعه مصور فسقلی ها توسط انتشارات «قدیانی» برای کودکانمنتشر شدهاز مجموعه کتاب های فسقلی هانوشته تونی گراسقصه گو : آزاده ضابطیادیت : آتنا
در این داستان کارهای یک روز خانواده خرسی از صبح تا شب آورده شده است. اینکه صبح همه ی اعضای خانواده خرسی با نشاط از خواب بیدار می شوند و به نوبت دست و صورت خود را می شویند و در آرامش کامل صبحانه می خورند در مورد ناهار و شام هم اوضاع به هیمن منوال است. اما با غروب خورشید همه چیز در خانه ی خرسی ها عوض می شود. همه منتظر شنیدن صدا از این خانه هستند حتی کفشدوزک ها چرا که بچه های خرسی دوست ندارند بخوابند و برای اینکه نخوابند ماجراهایی را رقم می زنند.در این داستان با مامان خرسی و بابا خرسی همراه شوید تا متوجه شوید که بچه خرسی ها چطور می خوابند.از مجموعه کتاب های خانواده خرس های برانستایننویسنده : استن و جن برنستینقصه گو : آزاده ضابطیادیت : آتنا
قصههای مجید درباره زندگی مجید و ماجراهایی است که بر او میگذرد. مجید نوجوانی است که پدر و مادر خود را از دست داده و با مادربزرگش، «بیبی» زندگی میکند. در این داستانها «مجید» نوجوانی است که کتاب زیاد میخواند، انشای او خوب است، عاشق فیلم و سینما و بازیگری است و آرزوی نویسنده شدن داردبیبی و مجید با حقوق بازنشستگی پدربزرگ مجید روزگار میگذرانند و همچنین بیبی با بافتن ژاکت و مجید با کار در یک نانوایی در اوقات فراغتش، کمک خرج خانه هستند. قصههای مجید دارای نثر زیبا و طنز آمیز است و سرشار از ضربالمثلها، نکات و اصطلاحات عامیانه زیبایی است که بر دل خواننده مینشیند.قصههای مجید هم خواندنی و هم شنیدنی است. از سال ۱۳۵۳ تا سال ۱۳۵۷ این قصهها از رادیو پنجشنبهها پخش میشد و در آن زمان خیلی از دانشآموزان پنجشنبه صبحها بهانه تراشی میکردند تا مدرسه نروند و این قصهها را بشنوند. برخی هم یواشکی با خود رادیو به مدرسه میبردندنویسنده : هوشنگ مرادی کرمانیقصه گو : آزاده ضابطی
فرانکلین لاکپشت با هوش و توانایی است او روزی یک مخفیگاه را پیدا می کند که بسیار برای یک باشگاه مخفی مناسب است اما باشگاه کوچک بود و جا برای همه دوستانش نبود و فقط چهار عضو داشت فرانکلین چنان مجذوب این باشگاه مخفی می شود که دیگر دوستان خود را فراموش می کند برای همین سگ آبی ناراحت شد چون نمی توانست عضو باشگاه فرانکلین شود نویسنده : پولت بورژواقصه گو : آزاده ضابطیادیت : آتنا
بچه های عزیز در صورت تمایل پیام صوتی خودتان را به شماره زیر درواتس آپ بفرستید تا در قسمت صدای قشنگ شما بچه ها منتشر شود09397350928قسمت های مربوط به صدای بچه ها همراه با موزیک هست
یک خانم بزی بود که با سه تا بزغاله اش توی خانه ی کوچک قشنگی زندگی می کرد. یک روز خانم بزی، هر سه تا بچه اش، شنگول و منگول و حبه ی انگور را جمع کرد و بهشان گفت: «بزغاله های عزیزم! شنیده ام تازگی ها سروکله ی گرگ سیاهی این طرف ها پیدا شده. خیلی خیلی مواظب خودتان باشید و تا من برنگشته ام، در را به روی کسی باز نکنید.» بزغاله ها گفتند: خیالت راحت، مامان بزی! ما خیلی خیلی مواظب خودمان هستیمتهیه و تنظیم متن : آزاده ضابطیادیت : آتنااین داستان با کمی تغییر و پایان خوش همراه استاین داستان به درخواست شما کوچولو های عزیز تهیه و منتشر شد امیدواریم از شنیدن آن لذت ببریدبچه های عزیز لطفا پیام های صوتی خود را به شماره 09397350928 ارسال بفرمایید
لیونل مسی فوتبالیست فوق حرفهای اهل کشور آرژانتین و عضو بارسلونای اسپانیا و تیم ملی آرژانتین است که در پستهای مهاجم و بال بازی میکند.این اپیزود به درخواست بچه های فوتبالی پادکست شب بخیر کوچولو و برای ایجاد اوقاتی خوش برای فوتبال دوستان تهیه و تنظیم شده استاین اپیزود همراه با موزیک می باشدتهیه و نظیم متن : آزاده ضابطیادیت : آتنا
بوبی بچه بدی نبود اما همیشه بوی بد می داد و از بوهای بدم خوشش میومد. پدرش هر روز اون رو با ماشین به مدرسه می رسوند. اون ها از کنار مزرعه ها می گذشتند و بوبی بوی کود راهم حس می کرد. یه روز صبح مادر به اتاق بوبی رفت تا بیدارش کنه. اما اتاقش بوی بدی می داد. اون همه جا رو بو کشید اما نفهمید بوی بد از کجاست. وقتی بوبی به مدرسه رفت مادر مشغول تمیز کردن اتاق بوبی شد. همه جارو تمیز کرد و دستمال کشید و به بوبی گفت که دیگه اتاقش رو کثیف نکنه. پدر بوبی به خونه اومد و گفت که بوی بدی میده. مادر بازم خونه رو مرتب کرد و فکر کرد که شاید بوبی بوی بد میده. مادر بوبی را به حمام برد و بهش عطر زد. اما روز بعد باز هم بوی بد میومد.شخصیت اصلی مجموعه کتاب های فسقلی ها دختر یا پسر کوچولویی است که یک ویژگی یا عادتی منفی دارد: لجباز است؛ زیادی غذا می خورد؛ بیش از حد تلویزیون تماشا می کند؛ خجالتی است؛ خبرچینی می کند؛ جیغ و داد راه می اندازد و... این داستان ها به گونه ای هستند که خواننده خردسال از همان ابتدا، بدی رفتار شخصیت داستان را حس می کند و متوجه زشتی کارش می شود. مجموعه مصور فسقلی ها توسط انتشارات «قدیانی» برای کودکانمنتشر شدهاز مجموعه کتاب های فسقلی هانوشته تونی گراسقصه گو : آزاده ضابطیادیت : آتنا
قصههای مجید درباره زندگی مجید و ماجراهایی است که بر او میگذرد. مجید نوجوانی است که پدر و مادر خود را از دست داده و با مادربزرگش، «بیبی» زندگی میکند. در این داستانها «مجید» نوجوانی است که کتاب زیاد میخواند، انشای او خوب است، عاشق فیلم و سینما و بازیگری است و آرزوی نویسنده شدن داردبیبی و مجید با حقوق بازنشستگی پدربزرگ مجید روزگار میگذرانند و همچنین بیبی با بافتن ژاکت و مجید با کار در یک نانوایی در اوقات فراغتش، کمک خرج خانه هستند. قصههای مجید دارای نثر زیبا و طنز آمیز است و سرشار از ضربالمثلها، نکات و اصطلاحات عامیانه زیبایی است که بر دل خواننده مینشیند.قصههای مجید هم خواندنی و هم شنیدنی است. از سال ۱۳۵۳ تا سال ۱۳۵۷ این قصهها از رادیو پنجشنبهها پخش میشد و در آن زمان خیلی از دانشآموزان پنجشنبه صبحها بهانه تراشی میکردند تا مدرسه نروند و این قصهها را بشنوند. برخی هم یواشکی با خود رادیو به مدرسه میبردندنویسنده : هوشنگ مرادی کرمانیقصه گو : آزاده ضابطی
وقت خواب است، اما پپا اصلاً خواب آلود نیست، بنابراین بابا خوکه داستانی درباره یک شاهزاده خانم زیبا برای پپا و جورج تعریف می کند که با پادشاه بابا، ملکه و شاهزاده کوچک در یک قلعه بزرگ زندگی می کند.تهیه و تنظیم متن : آزاده ضابطیقصه گو : آزاده ضابطیادیت : آتنااز مجموعه داستان های پپا
بچه های عزیز در صورت تمایل پیام صوتی خودتان را به شماره زیر درواتس آپ بفرستید تا در قسمت صدای قشنگ شما بچه ها منتشر شود09397350928قسمت های مربوط به صدای بچه ها همراه با موزیک هست
شخصیت اصلی مجموعه کتاب های فسقلی ها دختر یا پسر کوچولویی است که یک ویژگی یا عادتی منفی دارد: لجباز است؛ زیادی غذا می خورد؛ بیش از حد تلویزیون تماشا می کند؛ خجالتی است؛ خبرچینی می کند؛ جیغ و داد راه می اندازد و... این داستان ها به گونه ای هستند که خواننده خردسال از همان ابتدا، بدی رفتار شخصیت داستان را حس می کند و متوجه زشتی کارش می شود. مجموعه مصور فسقلی ها توسط انتشارات «قدیانی» برای کودکان منتشر شدهاز مجموعه کتاب های فسقلی هانوشته تونی گراسقصه گو : آزاده ضابطی
هر خوراکی، طعم و مزهی خودش را دارد. اما تا حالا شده با خودت فکر کنی شاید حرفهای ما هم مزههای جورواجوری داشته باشند؟ یعنی گاهی طعم آبنبات ژلهای...این کتاب منبعی عالی برای والدینی است که می خواهند به فرزندان خود بیاموزند قبل از صحبت کردن فکر کنند.نویسنده : بونی کلارکقصه گو : آزاده ضابطیادیت : آتنا
قصههای مجید درباره زندگی مجید و ماجراهایی است که بر او میگذرد. مجید نوجوانی است که پدر و مادر خود را از دست داده و با مادربزرگش، «بیبی» زندگی میکند. در این داستانها «مجید» نوجوانی است که کتاب زیاد میخواند، انشای او خوب است، عاشق فیلم و سینما و بازیگری است و آرزوی نویسنده شدن داردبیبی و مجید با حقوق بازنشستگی پدربزرگ مجید روزگار میگذرانند و همچنین بیبی با بافتن ژاکت و مجید با کار در یک نانوایی در اوقات فراغتش، کمک خرج خانه هستند. قصههای مجید دارای نثر زیبا و طنز آمیز است و سرشار از ضربالمثلها، نکات و اصطلاحات عامیانه زیبایی است که بر دل خواننده مینشیند.قصههای مجید هم خواندنی و هم شنیدنی است. از سال ۱۳۵۳ تا سال ۱۳۵۷ این قصهها از رادیو پنجشنبهها پخش میشد و در آن زمان خیلی از دانشآموزان پنجشنبه صبحها بهانه تراشی میکردند تا مدرسه نروند و این قصهها را بشنوند. برخی هم یواشکی با خود رادیو به مدرسه میبردندنویسنده : هوشنگ مرادی کرمانیقصه گو : آزاده ضابطی
بچه های عزیز در صورت تمایل پیام صوتی خودتان را به شماره زیر درواتس آپ بفرستید تا در قسمت صدای قشنگ شما بچه ها منتشر شود09397350928قسمت های مربوط به صدای بچه ها همراه با موزیک هست
مامان رفت طبقهی بالا و نگاهی توی اتاق انداخت. خواهرخرسی هنوز سر جایش خوابیده بود و زیر پتوها گم شده بود. مامان آرام گفت: «خرسی! بلند شو!» ولی خواهرخرسی فقط ناله کرد. مامان گفت: «وای عزیزم! انگار که سرما خوردهای.»کار مامان خرسی خیلی زیاد است به خصوص امروز که خواهرخرسی مریض شده و مدرسه نمیرود. باید به خواهرخرسی برسد، لباس توی ماشین لباسشویی بریزد. مراقب خرس عسلی باشد. برای بچهها غذا آماده کند وغیرهنوشته استن وجن برنستینقصه گو : آزاده ضابطیادیت : آتنا
Fatemeh Asadabadi
سلام واقعاً ممنونم از داستانهایی که ارسال میکنید من هر شب با قصههای شما میخوابم اگر میشود لطفاً داستان من نفرت انگیز را پخش کنید
Nasrin Esmaeili fard
سلام واقعا عالی بود پایدار باشید
Nasrin Esmaeili fard
درود بر شما ممنون از اینکه وقت می گذارید و برای بچه ها داستانهای زیبا می خوانید
Nasrin Esmaeili fard
آفرین بچه های خوش ذوق
mohammad kabiri
خاله ازاده اسم من هم السا است