Discoverشمس لنگرودی | با صدای خودش
شمس لنگرودی | با صدای خودش

شمس لنگرودی | با صدای خودش

Author: شهروز کبیری

Subscribed: 962Played: 29,738
Share

Description

اینجا شعرهای شمس لنگرودی را با هم می‌شنویم.

این پادکست بخشی از پادکست «شعر با صدای شاعر» است. جایی که در آن شعرهای معاصر با صدای شاعر منتشر می‌شود.

برای دانلود شعرها به کانال تلگرام ما مراجعه کنید: t.me/schahrouzk

15 Episodes
Reverse
▨ نام شعر: شبیه دری نیمه باز▨ شاعر: شمس لنگرودی▨ با صدای: شمس لنگرودی▨ پالایش و تنظیم: شهروزــــــــــــــــــشبیهِ دری نیمه‌بازیمباد به بازیِمان گرفتهاز بسته بودن خود شادمانیم.اینجا برنده کسی استکه به آخر خط می‌رسد.ما مومیایی خویشیمبه تنفسِ هیچ زنده‌ایم.ماهِ پاییزی تیله‌ی شکسته‌ی بچه‌های فرشتگان استکه سرانگشتِ اشاره را خونین می‌کند.گورخری مومین در قلبم پناه گرفتهکه نورِ سحر {شعله‌ی شادی}مضطربش می‌کند.آستینمان پر از شهاب‌های تقلبی برای بریدنِ دام‌های مخفی استای هوای سرد خزانی!ما را به خوشه‌ی انگوری ببخشتا مستِ روزگارِ لگدمال شده از خویش بگذریم.هوای خزانی!بیا و به ما گذرانِ شادمانه‌ی اندوه را بیاموز.▨شمس لنگرودی
▨ نام شعر: تبعیدی خویش▨ شاعر: شمس لنگرودی▨ با صدای: شمس لنگرودی▨ پالایش و تنظیم: شهروزــــــــــــــــــدوستان منانگار حرف‌هایتان شنود می‌شوداز شادی نگوییداز آرامش نگوییدسرنوشتتان را باد بر شن‌های کویر می‌نویسد که سرگردانیتان پایانی نداردآیا جهنم نامِ دیگر این جهان نیست؟و زندان نامِ دیگرِ قلبِ من؟بچه‌های عزیزچشم‌های بی‌پناه شما کافیستکه گلوله‌ها گریان به کارخانه‌ی خود برگردندو سربازخانه‌هابدل به مغازه‌ی اسباب‌بازی شوندقلب نازکتاندریاچه‌ی اشک استو یگانه پناهِ شماپیراهنِ مادران شمادوستانمانببخشید ما راما تبعیدی خویشیمو در تن خود غریبیم▨شمس لنگرودی
▨ نام شعر: حکایت بارانی بی امان است▨ شاعر: شمس لنگرودی▨ با صدای: شمس لنگرودی▨ پالایش و تنظیم: شهروزــــــــــــــــــحکایت بارانی بی‌امان استاین‌گونه که مندوستت می‌دارم.شوریده‌وار و پریشانبر خزه‌ها و خیزاب‌هابه بی‌راهه و راه‌ها تاختنبی‌تاب، بی‌قراردریایی جستنو به سنگ‌چینِ باغِ بسته‌دری سر نهادنو تو را به یاد آوردنچون خونی در دلکه همواره فراموش می‌شود.حکایت بارانی بی‌قرار استاین‌گونه که مندوستت می‌دارم.▨شمس لنگرودیشعر دوم از دفتر نت‌هایی برای بلبل چوبی
▨ نام شعر: دو شعر کوتاه▨ شاعر: شمس لنگرودی▨ با صدای: شمس لنگرودی▨ پالایش و تنظیم: شهروزــــــــــــــــــ۱برخاسته‌ام از خوابدر پلکم توییو نمی‌دانم کجایی ۲دلتنگیخوشهٔ انگور سیاه استلگدکوبش کنلگدکوبش کنبگذار ساعتی سربسته بماندمستت می‌کند اندوه▨شمس لنگرودی
▨ نام شعر: بهار▨ شاعر: شمس لنگرودی▨ با صدای: شمس لنگرودی▨ پالایش و تنظیم: شهروزــــــــــــــــــبرف رد قدم‌ها را پاک می‌کندو گم‌شدگان نه به جایی می‌رسندنه به مبدأ خود بازمی‌گردندگمشدگی در برف شکلی است از چهرۀ زندگیروشنایی خوفناکی استدامی سفیدگستردهکه به تاریکی راه می‌‌برد▨شمس لنگرودی
▨ نام شعر: نقشه های جهان▨ شاعر: شمس لنگرودی▨ با صدای: شمس لنگرودی▨ پالایش و تنظیم: شهروزــــــــــــــــــنقشه‌های جهان به چه درد می‌خورند؟نقشه‌های تو را دوست دارمکه برای من می‌کشیخطوط مرزی و رودخانه‌ها ... متروها ... خانه‌هانقشهٔ کوچکت را دوست دارمکه دیده‌بانان چهارسویشاز برج مراقبه با صدای بلند با هم صحبت می‌کنندو من این‌سو تا آن‌سویش رابا غلتی طی می‌کنم .▨شمس لنگرودی
▨ نام شعر: بیداری▨ شاعر: شمس لنگرودی▨ با صدای: شمس لنگرودی▨ پالایش و تنظیم: شهروزــــــــــــــــــمی‌خواهم دوباره به دنیا بیایمبیرونِ در، تو منتظرم بوده باشیو بی‌آنکه کسی بفهمدجای بیداری و خواب رابه رسم خودمان درآریمچه بود بیداریکه زندگی‌اش نام کرده بودند.▨شمس لنگرودی
▨ نام شعر: بهار▨ شاعر: شمس لنگرودی▨ با صدای: شمس لنگرودی▨ پالایش و تنظیم: شهروزــــــــــــــــــحیف نیستبهار باشدتو نباشی؟از بس غلتیدتخته‌سنگِ سیزیفبه سنگریزه بدل شد.فردا آمدنی استحرفی در میان نیستاما از کجا در ارابهٔ او ما نیز بوده باشیم؟برخیز و بیابرخیز و به جاده نگاه نکنکه همیشه خود را به تاریکی می‌زندفهمیده‌ام هرکس چراغ جادهٔ خود باید بوده باشد.زندگی! چقدر سر به سرم می‌گذاریخودی به نظر می‌رسیبا تو که قهر می‌کنم می‌فهمم که مرا نمی‌شناسی.حیف نیستبهاراز سر اتفاق بغلتد در دستمآن وقتتو نباشی؟▨شمس لنگرودی
▨ نام شعر: و تو هم روزی پير می شوی▨ شاعر: شمس لنگرودی▨ با صدای: شمس لنگرودی▨ پالایش و تنظیم: شهروزــــــــــــــــــو تو هم روزی پير می‌شویاما منپير تر از اين نخواهم شددر لحظه‌ای از عمرم متوقف شدممنتظرم بيايیو از برابر من بگذریزيباپير شدهآراسته به نوریکه از تاريکیِ مندريغ کرده‌ای▨شمس لنگرودی
مصاحبه با شمس لنگرودیــــــــــــــــــــــــ▨ مصاحبه شونده: محمد شمس لنگرودی▨ محل مصاحبه: شبکه تلویزیونی صدای آمریکا▨ مصاحبه کننده: مهدی فلاحتی▨ موضوع: کودکی شمس و روحیهٔ پدرش، شعر متعهد، چیستی شعر، دوره‌های شعری شمس و شعرخوانی او▨ پالایش: شهروز─────♬ ─────شعر با صدای شاعر | @schahrouzk
▨ نام شعر: چتر سوراخ (شعر شماره ۱۷)▨ شاعر: شمس لنگرودی▨ با صدای: شمس لنگرودی▨ پالایش و تنظیم: شهروزــــــــــــــــــدوردستدر جامه‌های سپید تابستانیِ‌شان، برزِگرانهم‌چون پرندگان به نظر می‌رسیدند:شاد، بازی‌کنان، رویاوار.از رودخانه‌های خشک و سنگلاخِ تشنه و خاربوته‌ها گذشتیمدر زیرِ ابرِ پرندگانکنار ساقه‌های علف،و به گندم‌زاران سپید رسیدیمآن‌جا که برزگراندر جامه‌های سپید و درازشانتکیده و مهتابیخاموش و مرده به نظر می‌رسیدند.▨شمس لنگرودیشعر شماره ۱۷ از دفتر شعر چتر سوراخ
▨ نام شعر: بر دکهٔ روزنامه‌فروشی▨ شاعر: شمس لنگرودی▨ با صدای: شمس لنگرودی▨ پالایش و تنظیم: شهروزــــــــــــــــــبر دکهٔ روزنامه‌فروشیبارانبه شکل الفبا می‌بارد.دوست دارمچند حرف و شاخه گلی در منقار بگیرمو منتظرت بمانم.باران عصرموزون و مقفامی‌باردمی‌باردمی‌باردو تودیر کرده‌ای،گل‌هامثل پرندگان به‌دام‌افتاده در کف من می‌لرزند.تو نخواهی آمدو شعرداستان پرنده‌ای استکه پرواز را دوست دارد وبالی ندارد.▨شمس لنگرودیشعر شماره ۳۵ از دفتر شعر ۵۳ ترانهٔ عاشقانه
▨ نام شعر: دلم به بوی تو آغشته است▨ شاعر: شمس لنگرودی▨ با صدای: شمس لنگرودی▨ پالایش و تنظیم: شهروزــــــــــــــــــدلم به بوي تو آغشته استسپيده‌دمانكلمات سرگردان بر مي‌خيزند و خواب‌آلوده دهان مرا مي‌جويندتا از تو سخن بگويم.كجاي جهان رفته‌اينشان قدم هايتچون دانِ پرندگانهمه سویی ريخته استباز نمی‌گردی، می‌دانمو شعرچون گنجشکِ بخارآلوديبر بامِ زمستانيبه پاره‌یخی بدل خواهد شد.▨شمس لنگرودی
▨ نام شعر: حکایت دریاست زندگی▨ شاعر: شمس لنگرودی▨ با صدای: شمس لنگرودی▨ پالایش و تنظیم: شهروزــــــــــــــــــآرام باش عزیز منآرام باش.حکایت دریاست زندگی،گاهی درخشش آفتاب،برق و بوی نمک،ترشح شادمانی،گاهی هم فرو می‌رویم،چشم‌های‌مان را می‌بندیم،همه جا تاریکی است.آرام باش عزیز منآرام باشدوباره سر از آب بیرون می‌آوریمو تلالو آفتاب را می‌بینیمزیر بوته‌ای از برفکه این دفعهدرست از جایی که تو دوست داری طالع می شود.▨شمس لنگرودیاز دفتر شعر حکایت دریاست زندگی
▨ نام شعر: چه می‌گذرد در دلم؟▨ شاعر: شمس لنگرودی▨ با صدای: شمس لنگرودی▨ پالایش و تنظیم: شهروزــــــــــــــــــچه می‌گذرد در دلمکه عطر آهنِ تفته از کلماتم ریخته است؟چه می‌گذرد در خیالمکه غلغل نور از رگ‌هایم به گوش می‌رسد؟چه می‌گذرد در سرمکه جِرجِر طوفانِ بندشده در گلویم می‌لرزد؟سراسر نام‌ها را گشته‌امو نام تو را پنهان کرده‌اممی‌دانم شبی تاریک در پی استو من به چراغ نامت محتاجمطوفان‌هایی سر چهارراه‌ها ایستاده‌اندو انتظار مرا می‌کشندو من به زورق نامت محتاجمآفتاب را سمت خانه‌ی تو گیج کرده‌امگل آفتابگردانِ ونگوگ!حضور تو چون شمعی تهِ دره کافی‌ستکه مثل پلنگی به دامن زندگی در افتمقرص ماه حل شده در آسمان!چه می‌گذرد در کتابمکه درختانِ بریده برمی‌خیزندکاغذ می‌شوندتا از تو سخن بگویم؟چه می‌گذرد در سرمکه بر نوکِ پا قدم برمی‌دارند، ببر و خدادر خیالم؟▨شمس لنگرودی
Comments (17)

saba zinati

چقدر مجری بلد نیست صحبت کنه!!! و چقد آقای لنگرودی محترم و صبورن که تذکر بدن یا مصاحبه رو ترک کنن!

Sep 28th
Reply

tahere mehry

به به

Sep 5th
Reply

tahere mehry

چه زیبا بود

Sep 5th
Reply

tahere mehry

❤️❤️❤️❤️

Sep 5th
Reply

tahere mehry

👏👏👏👏

Sep 5th
Reply

samira gholami

چقدر بد صحبت میکنن مجری

Jun 10th
Reply

Aylar Samadi

چقدر فردی که سوال می‌کرد بی‌ادبانه صحبت میکرد!

Apr 7th
Reply

shabnam erfani

بیشتر از اینکه مصاحبه باشه شبیه به بازجویی بود!!!!!

Mar 1st
Reply (1)

rooshan

مرسی برای جمع آوری این کالکشن

Feb 27th
Reply

کناره‌جو

آرام باش عزیزِ من آرام باش من تلخی لحظه‌های تو را هوس دارم لطف کن ذوقِ ناشی از دیدار را، در چند قدمی لب‌هایم مزه کن یادت هست؟ ما بی‌پروا هر چه خواستیم همان کردیم ... یا ... شاید هر چه خواستی همان کردیم قربان سنگ درون سینه‌ات شوم عاشق‌تر از احمقِ دلباخته‌ی بی‌زبانت را چگونه خواهی یافت؟ برگرد جانِ من برگرد و زخم بزن ‌چنان عاشقم که دردهای ناشی از تو را شادمانه تاب می‌آورم زبانم لال زبانم لال رفتنت را؟؟ آه زبانم لال زبانم لال..!! ‌ ♡```` #کناره‌جو‌ #هفت‌اسفند۱۴۰۳

Feb 25th
Reply

parvin reisi

لذت بردم 👌🏼❤️

Feb 18th
Reply

Ipon H

دوستدارشاعرسخنوروپرتوان❤

Feb 18th
Reply

Ipon H

عالی ودوست داشتنی

Feb 18th
Reply

rahime mollaagha

درود برشما ،سپاس از اشتراک صدای ناب استاد 🌱🙏🏻

Feb 11th
Reply (1)

saeideh kamali

⚘️👌

Feb 10th
Reply