صباکست | SabaCast

در هفدهمین اپیزود صباکست، به موضوع ترند این روزها، یعنی ویدئو مارکتینگ و اهمیت به‌کارگیری اون پرداختیم. برای اینکه بتونیم خیلی سرراست دربارۀ اهمیت بازاریابی ویدئویی باهاتون صحبت کنیم، سراغ آمار و ارقام‌هایی رفتیم تا بهتون نشون بدیم استفاده از محتوای ویدئویی در جلب مخاطب، افزایش فروش و همچنین دستیابی به اهداف بازاریابی چه مزایایی داره.از طرف دیگه، برای اینکه تمرکزمون رو روی سال 1403 بذاریم، به یک‌سری پیش‌بینی‌ها دربارۀ استفاده از ویدئومارکتینگ پرداختیم که امیدواریم براتون جالب توجه باشه.

تبلیغات یه‌جور برقراری ارتباط غیرشخصی با مخاطبه که معمولاً یک‌طرفه‌ست. حتماً باید براش پول پرداخت بشه و در مدت‌زمان مشخصی در جریانه. از اون طرف ماجرا، روابط‌عمومی یک فرایند بلند‌مدته. از اون‌جایی که روابط عمومی معمولاً با مخاطب همدلی و همراهی می‌کنه، باعث می‌شه که بین مخاطب و کسب‌وکار روابط پایداری ایجاد بشه. در واقع اعتماد مردم به اون برندی جلب می‌شه که روابط‌عمومی موفقی داره. اما تفاوت بین تبلیغات و روابط عمومی تنها محدود به این موارد نمی‌شه. با ما در این اپیزود همراه باشین تا براتون از 8 تفاوت مهم تبلیغات و ورابط عمومی بگیم و از برندهای موفق و ناموفق در این حوزه هم، نام ببریم.

بریف تبلیغاتی، یه سند مکتوبه که در دو یا سه صفحه تنظیم می‌شه و همه‌ی اطلاعاتی که برای اجرای یه پروژه یا کمپین تبلیغاتی لازم داریم، در اون نوشته می‌شه.در اپیزود 15 صباکست، با بریف تبلیغاتی بیشتر آشنا می‌شین و یاد می‌گیرین که چطور بریف تبلیغاتی بنویسین و چه مواردی رو موقع نوشتنش، رعایت کنین. حتی قراره یه پروژۀ فرضی رو مثال بزنیم و براش بریف می‌نویسیم.

سوگیری یعنی تمایل به جانبداری از یک موضوع، نظریه، یا فرضیه، بدون اینکه درستی یا نادرستی اون رو بررسی کرده باشیم. سوگیری معمولاً باعث می‌شه که بقیه‌ی نظرات رو که شاید حتی منطقی‌تر از نظر خودمون باشه، نادیده بگیریم.در این اپیزود قراره درباره‌ی سوگیری در تبلیغات و راه‌های پَرهیز از اون صحبت کنیم.

یکی از مهم‌ترین دلایلی که برندها از موسیقی در تبلیغات استفاده می‌کنن، اینه که موسیقی می‌تونه احساسات آدم‌ها رو بیدار کنه. موسیقی چه شاد باشه، چه غمگین و چه هیجان‌انگیز، می‌تونه دست بذاره روی احساسات مختلف آدم‌ها.در این اپیزود می‌خوایم از اهمیت و اثرگذاری موسیقی در تبلیغات براتون بگیم و چند نمونه تبلیغ موفق و ناموفقی رو که از موسیقی استفاده‌کردن، زیر ذره‌بین قرار بدیم.

.در این قسمت، قراره دربارۀ هوش مصنوعی در تبلیغات صحبت کنیمشما به هوش مصنوعی چه حسی دارین؟ از بودنش خوشحالین یا غمگین؟ ازشترسیدین یا قوت قلبتونه؟به‌نظرتون به‌کارگیری هوش مصنوعی در تبلیغات اصلاً کار درستیه؟

در این اپیزود درمورد اهمیت و نقش احساسات در تبلیغات صحبت کردیم و از ویژگی‌ها و .استراتژی‌های اجرای تبلیغات احساسی گفتیمطبق یک تعریف ساده، تبلیغات احساسی، با هدف قراردادن احساساتی خاص در مشتری و مصرف‌کننده، منجر به شکل‌گیری ارتباط عمیقی بین مخاطب و برند می‌شه. جالبه که بدونین این مدل از تبلیغات، با درگیرکردن احساسات مختلفی مثل غم و شادی، خشم و نفرت، عشق و عصبانیت و همچنین به‌کارگیری روان‌شناسی رنگ‌ها، تلاش می‌کنه تا برای مخاطبان الهام بخش و به یادماندنی باشه.اما آیا استفاده از تبلیغات احساسی همیشه با نتیجۀ مثبت و مطلوب همراهه؟  لینک تبلیغات اشاره شده در این اپیزود:https://www.youtube.com/watch?v=5yLXrWLvwAo  https://www.youtube.com/watch?v=xbHszDDdle8https://www.aparat.com/v/N9yrRAndroid - Friends Furever (2015) - YouTube  https://www.aparat.com/v/1YlNI

خلاقیت برای شما چه شکلی تعریف شده؟ وقتی پای تبلیغات و ارتباطش با خلاقیت وسط میاد چی؟ یه تبلیغ باید چه ویژگی‌هایی داشته باشه تا خلاقانه به‌نظر بیاد؟ و سوال مهم‌تر اینکه چه کسی خلاقه؟تو این قسمت از صباکست قصد داریم به همین سوال‌ها پاسخ بدیم. 

اگه مردم دوست نداشته باشن که توجه‌شون رو ساده خرج کنن، تکلیف ما چیه؟ چطور می‌تونیم پیاممون رو در معرض دیدشون قرار بدیم و توجه بخریم؟ می‌دونیم که خیلی از برندها کمپین‌های تبلیغاتیشون با شکست مواجه می‌شه و بودجه تبلیغات هدر میره و مخاطب هدفشون هم اصلا خبردار نمی‌شه. چطور می‌تونیم از پس این چالش بربیایم؟ روانشناسی کمکمون می‌کنه. اون مردم رو، مخاطب هدف ما رو خیلی خوب می‌شناسه، می‌دونه روی کدوم نقطۀ حساس باید تمرکز کنه تا قلاب تبلیغ تو توجه مخاطب گیر کنه، با اون همراه بشه و حتی شده برای چند ثانیه بتونه پیام خودش رو به گوش و چشم مخاطب برسونه. روان‌شناسی ابزاریه که به وسیلۀ اون سریع‌تر و راحت‌تر می‌تونیم به مخاطب دسترسی پیدا کنیم. تو این قسمت قراره پیوند بین روان‌شناسی و تبلیغات رو کندوکاو کنیم و بببینم چطور می‌شه از این علم برای فروش هوشمند و افزایش اثربخشی تبلیغات استفاده کنیم.

اگه از فعالان یا حتی علاقه‌مندان به صنعت بازاریابی و تبلیغات باشین احتمالاً سریال «مدمن» رو دیدین. سریال آمریکایی و درامی که اولین بار سال 2007 پخش شد. داستان دربارۀ آژانس تبلیغاتی استرلینگ کوپر، تو خیابان مدیسونِ نیویورک دهه‌ی ۱۹۶۰ بود.مدمن هم اصطلاحی بود که مدیران آژانس‌های تبلیغاتی خیابون مدیسون، اون زمان، یعنی اواخر دهۀ پنجاه برای خودشون درست کرده بودن. مد؛ مخفف مدیسون بود.هستۀ مرکزی داستان این سریال، اما به دور محور «دان دِرِیپر» می‌گشت. کسی که با دنیای واژه‌ها آشنا بود. مقادیر زیادی خلاقیت چاشنی اون‌ها می‌کرد و با چند کلمه، زوایۀ جدیدی از برند و محصولش رو به نمایش می‌ذاشت. طوری که آوازۀ دان دریپر افسانه‌ای همه‌جا پیچیده بود؛ خیلی‌ها دوست داشتن از نزدیک ببیننش و آژانس‌های تبلیغاتی برای داشتنش سرودست می‌شکستن.دان دریپر؛ کپی‌رایتر قَدَری بود که قوانین بازی با واژه‌هارو خوب بلد بود و هنر طراحی پیام تو ذاتش بود.خب، احتمالاَ الان دیگه می‌تونین حدس بزنین موضوع این شماره از صباکست چیه؟ بله. کپی‌رایتینگ در تبلیغات. بریم که به سبک صباکست با مفاهیم بنیادی و اولیۀ این موضوع آشنا بشیم.

ملال، آشفتگی، روزمرگی، تکرار، تکرار و تکرار. کافیه تا دچارشون بشیم و اون وقت دیگه دنیا خاکستری می‌شه، هیچی لذت قبل رو نداره و همۀ خوشی‌ها کمرنگ می‌شن.تنوع، تفاوت، شگفتی و طنز مواد انرژی‌زای ذهن ما آدما هستن. ذهن ما دوست داره به چالش کشیده بشه یا حتی به بازی گرفته بشه. ما دوست داریم کنجکاوی کنیم، فکر کنیم، حدس بزنیم و درنهایت لذت باز کردن گرۀ معماها رو بچشیم. وقتی همه چیز رنگ‌وبوی تکرار به خودش می‌گیره، چشمامون دیگه اونا رو نمی‌بینه، مغزمون نادیده‌شون می‌گیره و هیچ توجهی خرج «همیشگی‌ها» نمی‌کنه.همۀ اینها چه پیامی برای ما مارکترها داره؟ ما که تمام تلاشمون در جهت جلب‌توجه مخاطبه، در برابر ویروسِ تکرار، که به سادگی و سرعت زیاد بین برندها و نحوه تبلیغاتشون منتشر می‌شه، چه کاری از دستمون بر میاد؟ اون هم تو دنیای امروز که حجم داده‌هایی که در معرض حواس مخاطب قرار می‌گیره، اونقدر زیاده و آشفتگی بصری داره که مخاطب فقط از کنارشون گذر می‌کنه و حتی یک اپسیلون توجه نثارشون نمی‌کنه. ممکنه حتی اون‌ها رو مزاحم هم قلمداد کنه. چاره چیه؟جواب ساده‌ست اما آسون نیست. مثل همیشه باید با ذهن مخاطب بازی کنیم. خوراکی که دوست داره براش مهیا کنیم. حالا چه خوراکی؟ قبلا گفتیم: تنوع، خلاقیت، تمایز، شگفتی با کمی چاشنی طنز و شوخی. اینجوریه که نه تنها می‌تونیم مخاطب رو درگیر کنیم، بلکه تو حال خوشش هم تاثیر گذاریم و حسابی برای برندمون تو ذهن و قلبش جا باز می‌کنیم. اما همۀ این‌ها رو چطوری انجام بدیم؟ اینجاست که کمپین‌های تیزینگ-اوپنینگ به دادمون می‌رسن. تو این اپیزود به سراغ این کمپین‌ها می‌ریم تا ببینیم چطور می‌تونن به ما کمک کنن.

قسمت چهارم صباکست رو گوش دادین؟ یادتون میاد درباره اینفلوئنسرمارکتینگ حرف زدیم؟ تاریخچه‌ش، معنی دقیقش، تغییراتش از ابتدا تا به امروز، نحوۀ تدوین استراتژی این نوع از بازاریابی رو مرور کردیم و حتی کمی هم آینده‌ش رو پیش‌بینی کردیم و اطلاعات جامع و به‌روزی در مورد اینفلوئنسرمارکتینگ به‌دست آوردیم، نه؟خبر خوش اینه که تو این قسمت هم به سراغ یکی دیگه از انواع بازاریابی رفتیم که این روزا حسابی بازارش داغه. قراره باز هم زیر و بمش رو در بیاریم. آماده‌اید تا وارد دنیای پرفورمنس مارکتینگ یا بازاریابی عملکردی بشیم؟

بیاین این موقعیت رو با هم تصور کنیم، شرکتتون قصد داره، طراحی سایتش رو تغییر بده و شما مسئولیت اینکار رو به عهده دارین.اصلا چرا راه دور بریم؟ کسب‌وکار نوپای شما حالا جون گرفته و دیگه نوپا نیست و می‌خواین دستی به سر و روی سایتتون بکشین. قاعدتاً اولین سوالی که به ذهنتون میاد اینه که: ریدیزاین سایت چه‌قدر براتون خرج برمی‌داره؟خب، جواب معمولا اینه که: «بستگی داره». فقط قصدتون اینه که یه تمپلیت جدید و آماده بخرین و چندتایی دکمه فراخوان عمل به سایت اضافه کنین؟ یا اینکه تغییرات اساسیه و می‌خواین از اول کد بزنین؟اینجاست که اهمیت اختصاص دادن بخشی از سند برنامه‌ریزی بازاریابی به بودجه رو کاملا می‌تونیم درک کنیم. برنامۀ بودجه به ما کمک می‌کنه تا هزینۀ هر قسمت رو با تقریب خوبی تخمین بزنیم و در آخر بتونیم مقایسه کنیم که هزینۀ واقعی که صرف پروژه شده چه‌قدر از مسیر تدوین شده در این برنامه، انحراف داره. نتایج می‌تونه کمک خیلی بزرگی به برنامه‌های بعدی ما بکنه.تو این قسمت از صباکست، موضوع بودجه‌بندی بازاریابی رو انتخاب کردیم، قصدمون اینه که قدم‌های مهم در بودجه‌بندی بازاریابی رو با هم مرور کنیم و روش‌های مختلف تدوین این برنامه رو یاد بگیریم، اما قبلش ببینیم اصلا منظور از بودجه‌ی‌ بازاریابی چیه؟

اینفلوئنسرها همه جا هستن، تو استوری‌ها، تلویزیون اینستاگرام، فید اینستاگرام، تیک‌تاک، یوتیوب، فیسبوک و.... اون‌ها همیشه در حال تعریف و تمجید از آخرین برند آرایشی‌ای که استفاده کردن، رستوران فوق‌العاده‌ای که رفتن یا حتی شمع خوش‌بو و خوش‌عطری که روشن کردن هستن و این فقط بخشی از ماجراست.اینفلوئنسرها همیشه راهی جدید پیدا می‌کنن تا اسپانسرهای بیشتری بگیرن و تو پلتفرم مورد علاقه‌شون فعالیت کنن. اینفلوئنسرها و برندهایی که اسپانسر اون‌ها می‌شن در حال استفاده از تاکتیک اینفلوئنسرمارکتینگ هستن: موضوعی که تو این قسمت از صباکست به سراغش رفتیم تا ببینیم اینفلوئنسرمارکتینگ چیه؟ اصلا اینفلوئنسر کیه؟ قوانین بازی تو این ماجرا رو کی و چه‌طور تعیین می‌کنه؟ دیگه مقدمه‌چینی بسه، بریم که از چندوچون این موضوع سردربیاریم.

موضوع قسمت سوم صباکست کمپین تبلیغاتیه که ما در اون ابتدا کمپین تبلیغاتی رو تعریف می‌کنیم که دقیقاً یعنی چی، بعد به مدل معروف 5میم اشاره می‌کنیم و در ادامه توضیح می‌دیم که چطور باید یک کمپین تبلیغاتی تعریف کرد.