Discoverكتاب صوتى ممنوعه "رمان" آیات شیطانی (سلمان رشدی)"اول بشنوید بعد قضاوت" کامل
كتاب صوتى ممنوعه "رمان" آیات شیطانی (سلمان رشدی)"اول بشنوید بعد قضاوت" کامل

كتاب صوتى ممنوعه "رمان" آیات شیطانی (سلمان رشدی)"اول بشنوید بعد قضاوت" کامل

Author: کتاب صوتی "برترین آثار"

Subscribed: 11,457Played: 239,600
Share

Description

کتاب رمان صوتی آیات شیطانی
نویسنده سلمان رشدی
خوانش قاسم قره داغی


آیات شیطانی (به انگلیسی: Satanic Verses) چهارمین رُمان «سلمان رشدی» است؛ این کتاب جنجال‌برانگیز، برای نویسنده‌اش، جایزه «وایت‌برد» را به ارمغان آورد، در همین سال کتاب به فهرست نهائی جایزه «بوکر» نیز راه یافت، اما موفقیتی کسب نکرد. در تاریخ ۱۴ فوریه ۱۹۸۹ میلادی «سید روح‌الله خمینی» رهبر مذهبی و سیاسی جمهوری اسلامی ایران با صدور فتوائی حکم مرگ «سلمان رشدی» نویسنده این کتاب «رُمان آیات شیطانی» را صادر کرد و از آن پس «سلمان رشدی» زندگی مخفیانه‌ای را در انگلستان می‌گذراند که تاکنون ادامه داشته است. داستان کتاب رمان در قالب رئالیسم جادوئی نوشته شده و روایت اصلی داستان آمیخته با رشته‌ای از جستارهای فرعی است که در قالب رؤیاهای یکی از شخصیتهای اصلی داستان بازگو می‌شود، روایت اصلی، همچون دیگر داستان‌های رشدی که شامل «ترک وطن کردگان هندی» در انگلستان امروز می‌شود. ««««««داستان اصلی کتاب آیات شیطانی»»»»»» هواپیمائی از هند که توسط گروهی از سیک‌ها ربوده‌ شده بر فراز انگلیس منفجر و تمام سرنشینان آن به جز دو هنرپیشهٔ هندی مسلمان که قهرمان‌های اصلی داستان می‌باشند کشته می‌شوند. هنرپیشهٔ سرشناس بالیوود که نقش تخصصیش بازی در نقش خدایان هندوست؛ نفر نخست «جبرئیل فرشته» نام دارد، و دیگری «صلاح‌الدین چمچا» فرزند یک بازرگان که ملیت هندی خویش را کنار گذارده و به‌عنوان «دوبلور» در انگلیس فعالیت می‌کند. به‌دنبال این انفجار هر دو داخل کانال آبی سقوط کرده و به‌ طرز جادوئی نجات می‌یابند. در یک استحالهٔ معجزه‌آسا، «جبرئیل فرشته» واقعاً هویت جبرئیل (برترین فرشته مقرب در ادیان ابراهیمی که او را رابط میان خداوند و پیامبران می‌دانند) را می‌گیرد و «چمچا» نیز هویت یک روح پلید. پس از یافته‌شدن در ساحل، «چمچا» توسط پلیس به‌ظن مهاجر غیرقانونی بودن دستگیر می‌شود، درحالیکه «جبرئیل» بی‌تفاوت جریان را نظاره می‌کند. دو قهرمان برای بازیابی زندگی خود تلاش می‌کنند. «جبرئیل» در جستجوی عشق گمشدهٔ خویش، کوهنوردی با نام «الی کن» را می‌یابد، ولی بیماری روانی او بر پیوندشان سایه می‌افکند. صلاح‌الدین «چمچا» نیز که به‌گونه‌ای معجزه‌آسا ساختار انسانی خویش را بازیافته، به‌دنبال کینه‌جوئی از جبرئیل برای واگذاشتن او پس از واقعهٔ سقوط از هواپیمای ربوده‌شده است. وی این اندیشه را با افروختن آتش حسد در «جبرئیل» و نابودسازی رابطه‌اش با «الی کن» عملی می‌سازد. در تنگنای دیگری در داستان، جبرئیل بر آنچه صلاح‌الدین انجام داده آگاه می‌شود، ولی او را می‌بخشد و حتی جانش را نجات می‌دهد. هر دوِی آنها به هند باز می‌گردند. «جبرئیل» که هنوز از بیماریش رنج می‌برد در یک طغیان حسادتی دیگر «الی کن» را به قتل می‌رساند و سپس خودکشی می‌کند. «صلاح‌الدین چمچا» نیز که نه‌تنها مورد بخشایش جبرئیل قرارگرفته، بلکه با پدر و نیز هویت هندی فراموش شده‌اش به آشتی رسیده، و برآن می‌شود که در هند باقی بماند. ((((مُــــهــم: چرا این کتاب برای مسلمانان توهین‌آمیز تلقی گردیده‌ است و باعث شد که روح الله خمینی فتوای قتل سلمان رشدی را بدهد)))) یکی از این حکایات فرعی شامل بیشترین عناصری‌ است که برای مسلمانان توهین‌آمیز تلقی گردیده‌است. ۱- این حکایت شامل بازگوئی دگرگون شدهٔ زندگی محمد(پیامبراسلام) در رمان با نام «محوند» در شهر مکه {در رمان با نام «جاهلیه»} است. در میان این حکایت، بخش آیات شیطانی روایت می‌شود که در آن پیامبر ابتدا خبر از وحی آیاتی در پشتیبانی از بت‌های شرک‌آلود دیرینه می‌دهد ولی بعد آنرا لغزشی برخاسته از القائات شیطانی عنوان می‌دارد. دو شخصیت نیز در حکایت معرفی می‌گردند که به مخالفت با «پیامبر» می‌پردازند: یکی زن کاهن بی‌دین شیطان‌صفتی با نام «هند» است و دیگری شاعری‌است بذله‌گو، گمان‌مند و هتاک با نام «بال». وقتی پیامبر پیروزمندانه به شهر بازمی‌گردد، «بال» خودرا در یک روسپی‌خانهٔ زیرزمینی که درآن روسپی‌ها نام همسران پیامبر را برخویش نهاده‌اند، پنهان می‌سازد. همچنین یکی از صحابه پیامبر در تشکیک صحت گفتار او، مدعی می‌شود که پیامبر در بخش‌هایی از قرآن در حین وحی زیرکانه دستکاری کرده است. ۲- بخش دوم داستان؛ عایشه، رعیت هندی را به تصویر می‌کشد که مدعی می‌شود از جبرئیل (فرشتهٔ مقرب) بدو وحی می‌شود. او همهٔ عوام روستایش را اغفال می‌کند تا با پای پیاده آهنگ سفری از برای زیارت به‌سوی مکه کنند، با این ادعا که می‌توانند پیاده از دریای عربی بگذرند. در این زیارت هنگامی‌ که باورمندان همه پا به دریا گذارده و ناپدید می‌شوند به پایانی مصیبت‌بار می‌انجامد. دراین‌میان شاهدان واقعه، شرح‌های ضدونقیضی از غرق شدن یا گذر معجزه‌وار این افراد از آب ارائه می‌دهند. ۳- بخش سوم؛ رؤیا یک رهبر مذهبی متحجر تبعیدی، با نام «امام» را در اواخر قرن بیستم به تصویر می‌کشد.


لینک کانال تلگرام کتاب صوتی "برترین آثار"
https://t.me/BookLoversNeverGoToBedAlone
لینک تلگرام کتاب‌های حذف شده
https://t.me/HumanityIsTheBestReligion
13 Episodes
Reverse
کتاب رمان صوتی آیات شیطانی / نویسنده سلمان رشدی / خوانش قاسم قره داغی / آیات شیطانی (به انگلیسی: Satanic Verses) چهارمین رُمان «سلمان رشدی» است؛ این کتاب جنجال‌برانگیز، برای نویسنده‌اش، جایزه «وایت‌برد» را به ارمغان آورد، در همین سال کتاب به فهرست نهائی جایزه «بوکر» نیز راه یافت، اما موفقیتی کسب نکرد. در تاریخ ۱۴ فوریه ۱۹۸۹ میلادی «سید روح‌الله خمینی» رهبر مذهبی و سیاسی جمهوری اسلامی ایران با صدور فتوائی حکم مرگ «سلمان رشدی» نویسنده این کتاب «رُمان آیات شیطانی» را صادر کرد و از آن پس «سلمان رشدی» زندگی مخفیانه‌ای را در انگلستان می‌گذراند که تاکنون ادامه داشته است. داستان کتاب رمان در قالب رئالیسم جادوئی نوشته شده و روایت اصلی داستان آمیخته با رشته‌ای از جستارهای فرعی است که در قالب رؤیاهای یکی از شخصیتهای اصلی داستان بازگو می‌شود، روایت اصلی، همچون دیگر داستان‌های رشدی که شامل «ترک وطن کردگان هندی» در انگلستان امروز می‌شود. ««««««داستان اصلی کتاب آیات شیطانی»»»»»» هواپیمائی از هند که توسط گروهی از سیک‌ها ربوده‌ شده بر فراز انگلیس منفجر و تمام سرنشینان آن به جز دو هنرپیشهٔ هندی مسلمان که قهرمان‌های اصلی داستان می‌باشند کشته می‌شوند. هنرپیشهٔ سرشناس بالیوود که نقش تخصصیش بازی در نقش خدایان هندوست؛ نفر نخست «جبرئیل فرشته» نام دارد، و دیگری «صلاح‌الدین چمچا» فرزند یک بازرگان که ملیت هندی خویش را کنار گذارده و به‌عنوان «دوبلور» در انگلیس فعالیت می‌کند. به‌دنبال این انفجار هر دو داخل کانال آبی سقوط کرده و به‌ طرز جادوئی نجات می‌یابند. در یک استحالهٔ معجزه‌آسا، «جبرئیل فرشته» واقعاً هویت جبرئیل (برترین فرشته مقرب در ادیان ابراهیمی که او را رابط میان خداوند و پیامبران می‌دانند) را می‌گیرد و «چمچا» نیز هویت یک روح پلید. پس از یافته‌شدن در ساحل، «چمچا» توسط پلیس به‌ظن مهاجر غیرقانونی بودن دستگیر می‌شود، درحالیکه «جبرئیل» بی‌تفاوت جریان را نظاره می‌کند. دو قهرمان برای بازیابی زندگی خود تلاش می‌کنند. «جبرئیل» در جستجوی عشق گمشدهٔ خویش، کوهنوردی با نام «الی کن» را می‌یابد، ولی بیماری روانی او بر پیوندشان سایه می‌افکند. صلاح‌الدین «چمچا» نیز که به‌گونه‌ای معجزه‌آسا ساختار انسانی خویش را بازیافته، به‌دنبال کینه‌جوئی از جبرئیل برای واگذاشتن او پس از واقعهٔ سقوط از هواپیمای ربوده‌شده است. وی این اندیشه را با افروختن آتش حسد در «جبرئیل» و نابودسازی رابطه‌اش با «الی کن» عملی می‌سازد. در تنگنای دیگری در داستان، جبرئیل بر آنچه صلاح‌الدین انجام داده آگاه می‌شود، ولی او را می‌بخشد و حتی جانش را نجات می‌دهد. هر دوِی آنها به هند باز می‌گردند. «جبرئیل» که هنوز از بیماریش رنج می‌برد در یک طغیان حسادتی دیگر «الی کن» را به قتل می‌رساند و سپس خودکشی می‌کند. «صلاح‌الدین چمچا» نیز که نه‌تنها مورد بخشایش جبرئیل قرارگرفته، بلکه با پدر و نیز هویت هندی فراموش شده‌اش به آشتی رسیده، و برآن می‌شود که در هند باقی بماند. ((((مُــــهــم: چرا این کتاب برای مسلمانان توهین‌آمیز تلقی گردیده‌ است و باعث شد که روح الله خمینی فتوای قتل سلمان رشدی را بدهد)))) یکی از این حکایات فرعی شامل بیشترین عناصری‌ است که برای مسلمانان توهین‌آمیز تلقی گردیده‌است. ۱- این حکایت شامل بازگوئی دگرگون شدهٔ زندگی محمد(پیامبراسلام) در رمان با نام «محوند» در شهر مکه {در رمان با نام «جاهلیه»} است. در میان این حکایت، بخش آیات شیطانی روایت می‌شود که در آن پیامبر ابتدا خبر از وحی آیاتی در پشتیبانی از بت‌های شرک‌آلود دیرینه می‌دهد ولی بعد آنرا لغزشی برخاسته از القائات شیطانی عنوان می‌دارد. دو شخصیت نیز در حکایت معرفی می‌گردند که به مخالفت با «پیامبر» می‌پردازند: یکی زن کاهن بی‌دین شیطان‌صفتی با نام «هند» است و دیگری شاعری‌است بذله‌گو، گمان‌مند و هتاک با نام «بال». وقتی پیامبر پیروزمندانه به شهر بازمی‌گردد، «بال» خودرا در یک روسپی‌خانهٔ زیرزمینی که درآن روسپی‌ها نام همسران پیامبر را برخویش نهاده‌اند، پنهان می‌سازد. همچنین یکی از صحابه پیامبر در تشکیک صحت گفتار او، مدعی می‌شود که پیامبر در بخش‌هایی از قرآن در حین وحی زیرکانه دستکاری کرده است. ۲- بخش دوم داستان؛ عایشه، رعیت هندی را به تصویر می‌کشد که مدعی می‌شود از جبرئیل (فرشتهٔ مقرب) بدو وحی می‌شود. او همهٔ عوام روستایش را اغفال می‌کند تا با پای پیاده آهنگ سفری از برای زیارت به‌سوی مکه کنند، با این ادعا که می‌توانند پیاده از دریای عربی بگذرند. در این زیارت هنگامی‌ که باورمندان همه پا به دریا گذارده و ناپدید می‌شوند به پایانی مصیبت‌بار می‌انجامد. دراین‌میان شاهدان واقعه، شرح‌های ضدونقیضی از غرق شدن یا گذر معجزه‌وار این افراد از آب ارائه می‌دهند. ۳- بخش سوم؛ رؤیا یک رهبر مذهبی متحجر تبعیدی، با نام «امام» را در اواخر قرن بیستم به تصویر می‌کشد.
کتاب رمان صوتی آیات شیطانی / نویسنده سلمان رشدی / خوانش قاسم قره داغی / آیات شیطانی (به انگلیسی: Satanic Verses) چهارمین رُمان «سلمان رشدی» است؛ این کتاب جنجال‌برانگیز، برای نویسنده‌اش، جایزه «وایت‌برد» را به ارمغان آورد، در همین سال کتاب به فهرست نهائی جایزه «بوکر» نیز راه یافت، اما موفقیتی کسب نکرد. در تاریخ ۱۴ فوریه ۱۹۸۹ میلادی «سید روح‌الله خمینی» رهبر مذهبی و سیاسی جمهوری اسلامی ایران با صدور فتوائی حکم مرگ «سلمان رشدی» نویسنده این کتاب «رُمان آیات شیطانی» را صادر کرد و از آن پس «سلمان رشدی» زندگی مخفیانه‌ای را در انگلستان می‌گذراند که تاکنون ادامه داشته است. داستان کتاب رمان در قالب رئالیسم جادوئی نوشته شده و روایت اصلی داستان آمیخته با رشته‌ای از جستارهای فرعی است که در قالب رؤیاهای یکی از شخصیتهای اصلی داستان بازگو می‌شود، روایت اصلی، همچون دیگر داستان‌های رشدی که شامل «ترک وطن کردگان هندی» در انگلستان امروز می‌شود. ««««««داستان اصلی کتاب آیات شیطانی»»»»»» هواپیمائی از هند که توسط گروهی از سیک‌ها ربوده‌ شده بر فراز انگلیس منفجر و تمام سرنشینان آن به جز دو هنرپیشهٔ هندی مسلمان که قهرمان‌های اصلی داستان می‌باشند کشته می‌شوند. هنرپیشهٔ سرشناس بالیوود که نقش تخصصیش بازی در نقش خدایان هندوست؛ نفر نخست «جبرئیل فرشته» نام دارد، و دیگری «صلاح‌الدین چمچا» فرزند یک بازرگان که ملیت هندی خویش را کنار گذارده و به‌عنوان «دوبلور» در انگلیس فعالیت می‌کند. به‌دنبال این انفجار هر دو داخل کانال آبی سقوط کرده و به‌ طرز جادوئی نجات می‌یابند. در یک استحالهٔ معجزه‌آسا، «جبرئیل فرشته» واقعاً هویت جبرئیل (برترین فرشته مقرب در ادیان ابراهیمی که او را رابط میان خداوند و پیامبران می‌دانند) را می‌گیرد و «چمچا» نیز هویت یک روح پلید. پس از یافته‌شدن در ساحل، «چمچا» توسط پلیس به‌ظن مهاجر غیرقانونی بودن دستگیر می‌شود، درحالیکه «جبرئیل» بی‌تفاوت جریان را نظاره می‌کند. دو قهرمان برای بازیابی زندگی خود تلاش می‌کنند. «جبرئیل» در جستجوی عشق گمشدهٔ خویش، کوهنوردی با نام «الی کن» را می‌یابد، ولی بیماری روانی او بر پیوندشان سایه می‌افکند. صلاح‌الدین «چمچا» نیز که به‌گونه‌ای معجزه‌آسا ساختار انسانی خویش را بازیافته، به‌دنبال کینه‌جوئی از جبرئیل برای واگذاشتن او پس از واقعهٔ سقوط از هواپیمای ربوده‌شده است. وی این اندیشه را با افروختن آتش حسد در «جبرئیل» و نابودسازی رابطه‌اش با «الی کن» عملی می‌سازد. در تنگنای دیگری در داستان، جبرئیل بر آنچه صلاح‌الدین انجام داده آگاه می‌شود، ولی او را می‌بخشد و حتی جانش را نجات می‌دهد. هر دوِی آنها به هند باز می‌گردند. «جبرئیل» که هنوز از بیماریش رنج می‌برد در یک طغیان حسادتی دیگر «الی کن» را به قتل می‌رساند و سپس خودکشی می‌کند. «صلاح‌الدین چمچا» نیز که نه‌تنها مورد بخشایش جبرئیل قرارگرفته، بلکه با پدر و نیز هویت هندی فراموش شده‌اش به آشتی رسیده، و برآن می‌شود که در هند باقی بماند. ((((مُــــهــم: چرا این کتاب برای مسلمانان توهین‌آمیز تلقی گردیده‌ است و باعث شد که روح الله خمینی فتوای قتل سلمان رشدی را بدهد)))) یکی از این حکایات فرعی شامل بیشترین عناصری‌ است که برای مسلمانان توهین‌آمیز تلقی گردیده‌است. ۱- این حکایت شامل بازگوئی دگرگون شدهٔ زندگی محمد(پیامبراسلام) در رمان با نام «محوند» در شهر مکه {در رمان با نام «جاهلیه»} است. در میان این حکایت، بخش آیات شیطانی روایت می‌شود که در آن پیامبر ابتدا خبر از وحی آیاتی در پشتیبانی از بت‌های شرک‌آلود دیرینه می‌دهد ولی بعد آنرا لغزشی برخاسته از القائات شیطانی عنوان می‌دارد. دو شخصیت نیز در حکایت معرفی می‌گردند که به مخالفت با «پیامبر» می‌پردازند: یکی زن کاهن بی‌دین شیطان‌صفتی با نام «هند» است و دیگری شاعری‌است بذله‌گو، گمان‌مند و هتاک با نام «بال». وقتی پیامبر پیروزمندانه به شهر بازمی‌گردد، «بال» خودرا در یک روسپی‌خانهٔ زیرزمینی که درآن روسپی‌ها نام همسران پیامبر را برخویش نهاده‌اند، پنهان می‌سازد. همچنین یکی از صحابه پیامبر در تشکیک صحت گفتار او، مدعی می‌شود که پیامبر در بخش‌هایی از قرآن در حین وحی زیرکانه دستکاری کرده است. ۲- بخش دوم داستان؛ عایشه، رعیت هندی را به تصویر می‌کشد که مدعی می‌شود از جبرئیل (فرشتهٔ مقرب) بدو وحی می‌شود. او همهٔ عوام روستایش را اغفال می‌کند تا با پای پیاده آهنگ سفری از برای زیارت به‌سوی مکه کنند، با این ادعا که می‌توانند پیاده از دریای عربی بگذرند. در این زیارت هنگامی‌ که باورمندان همه پا به دریا گذارده و ناپدید می‌شوند به پایانی مصیبت‌بار می‌انجامد. دراین‌میان شاهدان واقعه، شرح‌های ضدونقیضی از غرق شدن یا گذر معجزه‌وار این افراد از آب ارائه می‌دهند. ۳- بخش سوم؛ رؤیا یک رهبر مذهبی متحجر تبعیدی، با نام «امام» را در اواخر قرن بیستم به تصویر می‌کشد.
کتاب رمان صوتی آیات شیطانی / نویسنده سلمان رشدی / خوانش قاسم قره داغی / آیات شیطانی (به انگلیسی: Satanic Verses) چهارمین رُمان «سلمان رشدی» است؛ این کتاب جنجال‌برانگیز، برای نویسنده‌اش، جایزه «وایت‌برد» را به ارمغان آورد، در همین سال کتاب به فهرست نهائی جایزه «بوکر» نیز راه یافت، اما موفقیتی کسب نکرد. در تاریخ ۱۴ فوریه ۱۹۸۹ میلادی «سید روح‌الله خمینی» رهبر مذهبی و سیاسی جمهوری اسلامی ایران با صدور فتوائی حکم مرگ «سلمان رشدی» نویسنده این کتاب «رُمان آیات شیطانی» را صادر کرد و از آن پس «سلمان رشدی» زندگی مخفیانه‌ای را در انگلستان می‌گذراند که تاکنون ادامه داشته است. داستان کتاب رمان در قالب رئالیسم جادوئی نوشته شده و روایت اصلی داستان آمیخته با رشته‌ای از جستارهای فرعی است که در قالب رؤیاهای یکی از شخصیتهای اصلی داستان بازگو می‌شود، روایت اصلی، همچون دیگر داستان‌های رشدی که شامل «ترک وطن کردگان هندی» در انگلستان امروز می‌شود. ««««««داستان اصلی کتاب آیات شیطانی»»»»»» هواپیمائی از هند که توسط گروهی از سیک‌ها ربوده‌ شده بر فراز انگلیس منفجر و تمام سرنشینان آن به جز دو هنرپیشهٔ هندی مسلمان که قهرمان‌های اصلی داستان می‌باشند کشته می‌شوند. هنرپیشهٔ سرشناس بالیوود که نقش تخصصیش بازی در نقش خدایان هندوست؛ نفر نخست «جبرئیل فرشته» نام دارد، و دیگری «صلاح‌الدین چمچا» فرزند یک بازرگان که ملیت هندی خویش را کنار گذارده و به‌عنوان «دوبلور» در انگلیس فعالیت می‌کند. به‌دنبال این انفجار هر دو داخل کانال آبی سقوط کرده و به‌ طرز جادوئی نجات می‌یابند. در یک استحالهٔ معجزه‌آسا، «جبرئیل فرشته» واقعاً هویت جبرئیل (برترین فرشته مقرب در ادیان ابراهیمی که او را رابط میان خداوند و پیامبران می‌دانند) را می‌گیرد و «چمچا» نیز هویت یک روح پلید. پس از یافته‌شدن در ساحل، «چمچا» توسط پلیس به‌ظن مهاجر غیرقانونی بودن دستگیر می‌شود، درحالیکه «جبرئیل» بی‌تفاوت جریان را نظاره می‌کند. دو قهرمان برای بازیابی زندگی خود تلاش می‌کنند. «جبرئیل» در جستجوی عشق گمشدهٔ خویش، کوهنوردی با نام «الی کن» را می‌یابد، ولی بیماری روانی او بر پیوندشان سایه می‌افکند. صلاح‌الدین «چمچا» نیز که به‌گونه‌ای معجزه‌آسا ساختار انسانی خویش را بازیافته، به‌دنبال کینه‌جوئی از جبرئیل برای واگذاشتن او پس از واقعهٔ سقوط از هواپیمای ربوده‌شده است. وی این اندیشه را با افروختن آتش حسد در «جبرئیل» و نابودسازی رابطه‌اش با «الی کن» عملی می‌سازد. در تنگنای دیگری در داستان، جبرئیل بر آنچه صلاح‌الدین انجام داده آگاه می‌شود، ولی او را می‌بخشد و حتی جانش را نجات می‌دهد. هر دوِی آنها به هند باز می‌گردند. «جبرئیل» که هنوز از بیماریش رنج می‌برد در یک طغیان حسادتی دیگر «الی کن» را به قتل می‌رساند و سپس خودکشی می‌کند. «صلاح‌الدین چمچا» نیز که نه‌تنها مورد بخشایش جبرئیل قرارگرفته، بلکه با پدر و نیز هویت هندی فراموش شده‌اش به آشتی رسیده، و برآن می‌شود که در هند باقی بماند. ((((مُــــهــم: چرا این کتاب برای مسلمانان توهین‌آمیز تلقی گردیده‌ است و باعث شد که روح الله خمینی فتوای قتل سلمان رشدی را بدهد)))) یکی از این حکایات فرعی شامل بیشترین عناصری‌ است که برای مسلمانان توهین‌آمیز تلقی گردیده‌است. ۱- این حکایت شامل بازگوئی دگرگون شدهٔ زندگی محمد(پیامبراسلام) در رمان با نام «محوند» در شهر مکه {در رمان با نام «جاهلیه»} است. در میان این حکایت، بخش آیات شیطانی روایت می‌شود که در آن پیامبر ابتدا خبر از وحی آیاتی در پشتیبانی از بت‌های شرک‌آلود دیرینه می‌دهد ولی بعد آنرا لغزشی برخاسته از القائات شیطانی عنوان می‌دارد. دو شخصیت نیز در حکایت معرفی می‌گردند که به مخالفت با «پیامبر» می‌پردازند: یکی زن کاهن بی‌دین شیطان‌صفتی با نام «هند» است و دیگری شاعری‌است بذله‌گو، گمان‌مند و هتاک با نام «بال». وقتی پیامبر پیروزمندانه به شهر بازمی‌گردد، «بال» خودرا در یک روسپی‌خانهٔ زیرزمینی که درآن روسپی‌ها نام همسران پیامبر را برخویش نهاده‌اند، پنهان می‌سازد. همچنین یکی از صحابه پیامبر در تشکیک صحت گفتار او، مدعی می‌شود که پیامبر در بخش‌هایی از قرآن در حین وحی زیرکانه دستکاری کرده است. ۲- بخش دوم داستان؛ عایشه، رعیت هندی را به تصویر می‌کشد که مدعی می‌شود از جبرئیل (فرشتهٔ مقرب) بدو وحی می‌شود. او همهٔ عوام روستایش را اغفال می‌کند تا با پای پیاده آهنگ سفری از برای زیارت به‌سوی مکه کنند، با این ادعا که می‌توانند پیاده از دریای عربی بگذرند. در این زیارت هنگامی‌ که باورمندان همه پا به دریا گذارده و ناپدید می‌شوند به پایانی مصیبت‌بار می‌انجامد. دراین‌میان شاهدان واقعه، شرح‌های ضدونقیضی از غرق شدن یا گذر معجزه‌وار این افراد از آب ارائه می‌دهند. ۳- بخش سوم؛ رؤیا یک رهبر مذهبی متحجر تبعیدی، با نام «امام» را در اواخر قرن بیستم به تصویر می‌کشد.
کتاب رمان صوتی آیات شیطانی / نویسنده سلمان رشدی / خوانش قاسم قره داغی / آیات شیطانی (به انگلیسی: Satanic Verses) چهارمین رُمان «سلمان رشدی» است؛ این کتاب جنجال‌برانگیز، برای نویسنده‌اش، جایزه «وایت‌برد» را به ارمغان آورد، در همین سال کتاب به فهرست نهائی جایزه «بوکر» نیز راه یافت، اما موفقیتی کسب نکرد. در تاریخ ۱۴ فوریه ۱۹۸۹ میلادی «سید روح‌الله خمینی» رهبر مذهبی و سیاسی جمهوری اسلامی ایران با صدور فتوائی حکم مرگ «سلمان رشدی» نویسنده این کتاب «رُمان آیات شیطانی» را صادر کرد و از آن پس «سلمان رشدی» زندگی مخفیانه‌ای را در انگلستان می‌گذراند که تاکنون ادامه داشته است. داستان کتاب رمان در قالب رئالیسم جادوئی نوشته شده و روایت اصلی داستان آمیخته با رشته‌ای از جستارهای فرعی است که در قالب رؤیاهای یکی از شخصیتهای اصلی داستان بازگو می‌شود، روایت اصلی، همچون دیگر داستان‌های رشدی که شامل «ترک وطن کردگان هندی» در انگلستان امروز می‌شود. ««««««داستان اصلی کتاب آیات شیطانی»»»»»» هواپیمائی از هند که توسط گروهی از سیک‌ها ربوده‌ شده بر فراز انگلیس منفجر و تمام سرنشینان آن به جز دو هنرپیشهٔ هندی مسلمان که قهرمان‌های اصلی داستان می‌باشند کشته می‌شوند. هنرپیشهٔ سرشناس بالیوود که نقش تخصصیش بازی در نقش خدایان هندوست؛ نفر نخست «جبرئیل فرشته» نام دارد، و دیگری «صلاح‌الدین چمچا» فرزند یک بازرگان که ملیت هندی خویش را کنار گذارده و به‌عنوان «دوبلور» در انگلیس فعالیت می‌کند. به‌دنبال این انفجار هر دو داخل کانال آبی سقوط کرده و به‌ طرز جادوئی نجات می‌یابند. در یک استحالهٔ معجزه‌آسا، «جبرئیل فرشته» واقعاً هویت جبرئیل (برترین فرشته مقرب در ادیان ابراهیمی که او را رابط میان خداوند و پیامبران می‌دانند) را می‌گیرد و «چمچا» نیز هویت یک روح پلید. پس از یافته‌شدن در ساحل، «چمچا» توسط پلیس به‌ظن مهاجر غیرقانونی بودن دستگیر می‌شود، درحالیکه «جبرئیل» بی‌تفاوت جریان را نظاره می‌کند. دو قهرمان برای بازیابی زندگی خود تلاش می‌کنند. «جبرئیل» در جستجوی عشق گمشدهٔ خویش، کوهنوردی با نام «الی کن» را می‌یابد، ولی بیماری روانی او بر پیوندشان سایه می‌افکند. صلاح‌الدین «چمچا» نیز که به‌گونه‌ای معجزه‌آسا ساختار انسانی خویش را بازیافته، به‌دنبال کینه‌جوئی از جبرئیل برای واگذاشتن او پس از واقعهٔ سقوط از هواپیمای ربوده‌شده است. وی این اندیشه را با افروختن آتش حسد در «جبرئیل» و نابودسازی رابطه‌اش با «الی کن» عملی می‌سازد. در تنگنای دیگری در داستان، جبرئیل بر آنچه صلاح‌الدین انجام داده آگاه می‌شود، ولی او را می‌بخشد و حتی جانش را نجات می‌دهد. هر دوِی آنها به هند باز می‌گردند. «جبرئیل» که هنوز از بیماریش رنج می‌برد در یک طغیان حسادتی دیگر «الی کن» را به قتل می‌رساند و سپس خودکشی می‌کند. «صلاح‌الدین چمچا» نیز که نه‌تنها مورد بخشایش جبرئیل قرارگرفته، بلکه با پدر و نیز هویت هندی فراموش شده‌اش به آشتی رسیده، و برآن می‌شود که در هند باقی بماند. ((((مُــــهــم: چرا این کتاب برای مسلمانان توهین‌آمیز تلقی گردیده‌ است و باعث شد که روح الله خمینی فتوای قتل سلمان رشدی را بدهد)))) یکی از این حکایات فرعی شامل بیشترین عناصری‌ است که برای مسلمانان توهین‌آمیز تلقی گردیده‌است. ۱- این حکایت شامل بازگوئی دگرگون شدهٔ زندگی محمد(پیامبراسلام) در رمان با نام «محوند» در شهر مکه {در رمان با نام «جاهلیه»} است. در میان این حکایت، بخش آیات شیطانی روایت می‌شود که در آن پیامبر ابتدا خبر از وحی آیاتی در پشتیبانی از بت‌های شرک‌آلود دیرینه می‌دهد ولی بعد آنرا لغزشی برخاسته از القائات شیطانی عنوان می‌دارد. دو شخصیت نیز در حکایت معرفی می‌گردند که به مخالفت با «پیامبر» می‌پردازند: یکی زن کاهن بی‌دین شیطان‌صفتی با نام «هند» است و دیگری شاعری‌است بذله‌گو، گمان‌مند و هتاک با نام «بال». وقتی پیامبر پیروزمندانه به شهر بازمی‌گردد، «بال» خودرا در یک روسپی‌خانهٔ زیرزمینی که درآن روسپی‌ها نام همسران پیامبر را برخویش نهاده‌اند، پنهان می‌سازد. همچنین یکی از صحابه پیامبر در تشکیک صحت گفتار او، مدعی می‌شود که پیامبر در بخش‌هایی از قرآن در حین وحی زیرکانه دستکاری کرده است. ۲- بخش دوم داستان؛ عایشه، رعیت هندی را به تصویر می‌کشد که مدعی می‌شود از جبرئیل (فرشتهٔ مقرب) بدو وحی می‌شود. او همهٔ عوام روستایش را اغفال می‌کند تا با پای پیاده آهنگ سفری از برای زیارت به‌سوی مکه کنند، با این ادعا که می‌توانند پیاده از دریای عربی بگذرند. در این زیارت هنگامی‌ که باورمندان همه پا به دریا گذارده و ناپدید می‌شوند به پایانی مصیبت‌بار می‌انجامد. دراین‌میان شاهدان واقعه، شرح‌های ضدونقیضی از غرق شدن یا گذر معجزه‌وار این افراد از آب ارائه می‌دهند. ۳- بخش سوم؛ رؤیا یک رهبر مذهبی متحجر تبعیدی، با نام «امام» را در اواخر قرن بیستم به تصویر می‌کشد.
کتاب رمان صوتی آیات شیطانی / نویسنده سلمان رشدی / خوانش قاسم قره داغی / آیات شیطانی (به انگلیسی: Satanic Verses) چهارمین رُمان «سلمان رشدی» است؛ این کتاب جنجال‌برانگیز، برای نویسنده‌اش، جایزه «وایت‌برد» را به ارمغان آورد، در همین سال کتاب به فهرست نهائی جایزه «بوکر» نیز راه یافت، اما موفقیتی کسب نکرد. در تاریخ ۱۴ فوریه ۱۹۸۹ میلادی «سید روح‌الله خمینی» رهبر مذهبی و سیاسی جمهوری اسلامی ایران با صدور فتوائی حکم مرگ «سلمان رشدی» نویسنده این کتاب «رُمان آیات شیطانی» را صادر کرد و از آن پس «سلمان رشدی» زندگی مخفیانه‌ای را در انگلستان می‌گذراند که تاکنون ادامه داشته است. داستان کتاب رمان در قالب رئالیسم جادوئی نوشته شده و روایت اصلی داستان آمیخته با رشته‌ای از جستارهای فرعی است که در قالب رؤیاهای یکی از شخصیتهای اصلی داستان بازگو می‌شود، روایت اصلی، همچون دیگر داستان‌های رشدی که شامل «ترک وطن کردگان هندی» در انگلستان امروز می‌شود. ««««««داستان اصلی کتاب آیات شیطانی»»»»»» هواپیمائی از هند که توسط گروهی از سیک‌ها ربوده‌ شده بر فراز انگلیس منفجر و تمام سرنشینان آن به جز دو هنرپیشهٔ هندی مسلمان که قهرمان‌های اصلی داستان می‌باشند کشته می‌شوند. هنرپیشهٔ سرشناس بالیوود که نقش تخصصیش بازی در نقش خدایان هندوست؛ نفر نخست «جبرئیل فرشته» نام دارد، و دیگری «صلاح‌الدین چمچا» فرزند یک بازرگان که ملیت هندی خویش را کنار گذارده و به‌عنوان «دوبلور» در انگلیس فعالیت می‌کند. به‌دنبال این انفجار هر دو داخل کانال آبی سقوط کرده و به‌ طرز جادوئی نجات می‌یابند. در یک استحالهٔ معجزه‌آسا، «جبرئیل فرشته» واقعاً هویت جبرئیل (برترین فرشته مقرب در ادیان ابراهیمی که او را رابط میان خداوند و پیامبران می‌دانند) را می‌گیرد و «چمچا» نیز هویت یک روح پلید. پس از یافته‌شدن در ساحل، «چمچا» توسط پلیس به‌ظن مهاجر غیرقانونی بودن دستگیر می‌شود، درحالیکه «جبرئیل» بی‌تفاوت جریان را نظاره می‌کند. دو قهرمان برای بازیابی زندگی خود تلاش می‌کنند. «جبرئیل» در جستجوی عشق گمشدهٔ خویش، کوهنوردی با نام «الی کن» را می‌یابد، ولی بیماری روانی او بر پیوندشان سایه می‌افکند. صلاح‌الدین «چمچا» نیز که به‌گونه‌ای معجزه‌آسا ساختار انسانی خویش را بازیافته، به‌دنبال کینه‌جوئی از جبرئیل برای واگذاشتن او پس از واقعهٔ سقوط از هواپیمای ربوده‌شده است. وی این اندیشه را با افروختن آتش حسد در «جبرئیل» و نابودسازی رابطه‌اش با «الی کن» عملی می‌سازد. در تنگنای دیگری در داستان، جبرئیل بر آنچه صلاح‌الدین انجام داده آگاه می‌شود، ولی او را می‌بخشد و حتی جانش را نجات می‌دهد. هر دوِی آنها به هند باز می‌گردند. «جبرئیل» که هنوز از بیماریش رنج می‌برد در یک طغیان حسادتی دیگر «الی کن» را به قتل می‌رساند و سپس خودکشی می‌کند. «صلاح‌الدین چمچا» نیز که نه‌تنها مورد بخشایش جبرئیل قرارگرفته، بلکه با پدر و نیز هویت هندی فراموش شده‌اش به آشتی رسیده، و برآن می‌شود که در هند باقی بماند. ((((مُــــهــم: چرا این کتاب برای مسلمانان توهین‌آمیز تلقی گردیده‌ است و باعث شد که روح الله خمینی فتوای قتل سلمان رشدی را بدهد)))) یکی از این حکایات فرعی شامل بیشترین عناصری‌ است که برای مسلمانان توهین‌آمیز تلقی گردیده‌است. ۱- این حکایت شامل بازگوئی دگرگون شدهٔ زندگی محمد(پیامبراسلام) در رمان با نام «محوند» در شهر مکه {در رمان با نام «جاهلیه»} است. در میان این حکایت، بخش آیات شیطانی روایت می‌شود که در آن پیامبر ابتدا خبر از وحی آیاتی در پشتیبانی از بت‌های شرک‌آلود دیرینه می‌دهد ولی بعد آنرا لغزشی برخاسته از القائات شیطانی عنوان می‌دارد. دو شخصیت نیز در حکایت معرفی می‌گردند که به مخالفت با «پیامبر» می‌پردازند: یکی زن کاهن بی‌دین شیطان‌صفتی با نام «هند» است و دیگری شاعری‌است بذله‌گو، گمان‌مند و هتاک با نام «بال». وقتی پیامبر پیروزمندانه به شهر بازمی‌گردد، «بال» خودرا در یک روسپی‌خانهٔ زیرزمینی که درآن روسپی‌ها نام همسران پیامبر را برخویش نهاده‌اند، پنهان می‌سازد. همچنین یکی از صحابه پیامبر در تشکیک صحت گفتار او، مدعی می‌شود که پیامبر در بخش‌هایی از قرآن در حین وحی زیرکانه دستکاری کرده است. ۲- بخش دوم داستان؛ عایشه، رعیت هندی را به تصویر می‌کشد که مدعی می‌شود از جبرئیل (فرشتهٔ مقرب) بدو وحی می‌شود. او همهٔ عوام روستایش را اغفال می‌کند تا با پای پیاده آهنگ سفری از برای زیارت به‌سوی مکه کنند، با این ادعا که می‌توانند پیاده از دریای عربی بگذرند. در این زیارت هنگامی‌ که باورمندان همه پا به دریا گذارده و ناپدید می‌شوند به پایانی مصیبت‌بار می‌انجامد. دراین‌میان شاهدان واقعه، شرح‌های ضدونقیضی از غرق شدن یا گذر معجزه‌وار این افراد از آب ارائه می‌دهند. ۳- بخش سوم؛ رؤیا یک رهبر مذهبی متحجر تبعیدی، با نام «امام» را در اواخر قرن بیستم به تصویر می‌کشد.
کتاب رمان صوتی آیات شیطانی / نویسنده سلمان رشدی / خوانش قاسم قره داغی / آیات شیطانی (به انگلیسی: Satanic Verses) چهارمین رُمان «سلمان رشدی» است؛ این کتاب جنجال‌برانگیز، برای نویسنده‌اش، جایزه «وایت‌برد» را به ارمغان آورد، در همین سال کتاب به فهرست نهائی جایزه «بوکر» نیز راه یافت، اما موفقیتی کسب نکرد. در تاریخ ۱۴ فوریه ۱۹۸۹ میلادی «سید روح‌الله خمینی» رهبر مذهبی و سیاسی جمهوری اسلامی ایران با صدور فتوائی حکم مرگ «سلمان رشدی» نویسنده این کتاب «رُمان آیات شیطانی» را صادر کرد و از آن پس «سلمان رشدی» زندگی مخفیانه‌ای را در انگلستان می‌گذراند که تاکنون ادامه داشته است. داستان کتاب رمان در قالب رئالیسم جادوئی نوشته شده و روایت اصلی داستان آمیخته با رشته‌ای از جستارهای فرعی است که در قالب رؤیاهای یکی از شخصیتهای اصلی داستان بازگو می‌شود، روایت اصلی، همچون دیگر داستان‌های رشدی که شامل «ترک وطن کردگان هندی» در انگلستان امروز می‌شود. ««««««داستان اصلی کتاب آیات شیطانی»»»»»» هواپیمائی از هند که توسط گروهی از سیک‌ها ربوده‌ شده بر فراز انگلیس منفجر و تمام سرنشینان آن به جز دو هنرپیشهٔ هندی مسلمان که قهرمان‌های اصلی داستان می‌باشند کشته می‌شوند. هنرپیشهٔ سرشناس بالیوود که نقش تخصصیش بازی در نقش خدایان هندوست؛ نفر نخست «جبرئیل فرشته» نام دارد، و دیگری «صلاح‌الدین چمچا» فرزند یک بازرگان که ملیت هندی خویش را کنار گذارده و به‌عنوان «دوبلور» در انگلیس فعالیت می‌کند. به‌دنبال این انفجار هر دو داخل کانال آبی سقوط کرده و به‌ طرز جادوئی نجات می‌یابند. در یک استحالهٔ معجزه‌آسا، «جبرئیل فرشته» واقعاً هویت جبرئیل (برترین فرشته مقرب در ادیان ابراهیمی که او را رابط میان خداوند و پیامبران می‌دانند) را می‌گیرد و «چمچا» نیز هویت یک روح پلید. پس از یافته‌شدن در ساحل، «چمچا» توسط پلیس به‌ظن مهاجر غیرقانونی بودن دستگیر می‌شود، درحالیکه «جبرئیل» بی‌تفاوت جریان را نظاره می‌کند. دو قهرمان برای بازیابی زندگی خود تلاش می‌کنند. «جبرئیل» در جستجوی عشق گمشدهٔ خویش، کوهنوردی با نام «الی کن» را می‌یابد، ولی بیماری روانی او بر پیوندشان سایه می‌افکند. صلاح‌الدین «چمچا» نیز که به‌گونه‌ای معجزه‌آسا ساختار انسانی خویش را بازیافته، به‌دنبال کینه‌جوئی از جبرئیل برای واگذاشتن او پس از واقعهٔ سقوط از هواپیمای ربوده‌شده است. وی این اندیشه را با افروختن آتش حسد در «جبرئیل» و نابودسازی رابطه‌اش با «الی کن» عملی می‌سازد. در تنگنای دیگری در داستان، جبرئیل بر آنچه صلاح‌الدین انجام داده آگاه می‌شود، ولی او را می‌بخشد و حتی جانش را نجات می‌دهد. هر دوِی آنها به هند باز می‌گردند. «جبرئیل» که هنوز از بیماریش رنج می‌برد در یک طغیان حسادتی دیگر «الی کن» را به قتل می‌رساند و سپس خودکشی می‌کند. «صلاح‌الدین چمچا» نیز که نه‌تنها مورد بخشایش جبرئیل قرارگرفته، بلکه با پدر و نیز هویت هندی فراموش شده‌اش به آشتی رسیده، و برآن می‌شود که در هند باقی بماند. ((((مُــــهــم: چرا این کتاب برای مسلمانان توهین‌آمیز تلقی گردیده‌ است و باعث شد که روح الله خمینی فتوای قتل سلمان رشدی را بدهد)))) یکی از این حکایات فرعی شامل بیشترین عناصری‌ است که برای مسلمانان توهین‌آمیز تلقی گردیده‌است. ۱- این حکایت شامل بازگوئی دگرگون شدهٔ زندگی محمد(پیامبراسلام) در رمان با نام «محوند» در شهر مکه {در رمان با نام «جاهلیه»} است. در میان این حکایت، بخش آیات شیطانی روایت می‌شود که در آن پیامبر ابتدا خبر از وحی آیاتی در پشتیبانی از بت‌های شرک‌آلود دیرینه می‌دهد ولی بعد آنرا لغزشی برخاسته از القائات شیطانی عنوان می‌دارد. دو شخصیت نیز در حکایت معرفی می‌گردند که به مخالفت با «پیامبر» می‌پردازند: یکی زن کاهن بی‌دین شیطان‌صفتی با نام «هند» است و دیگری شاعری‌است بذله‌گو، گمان‌مند و هتاک با نام «بال». وقتی پیامبر پیروزمندانه به شهر بازمی‌گردد، «بال» خودرا در یک روسپی‌خانهٔ زیرزمینی که درآن روسپی‌ها نام همسران پیامبر را برخویش نهاده‌اند، پنهان می‌سازد. همچنین یکی از صحابه پیامبر در تشکیک صحت گفتار او، مدعی می‌شود که پیامبر در بخش‌هایی از قرآن در حین وحی زیرکانه دستکاری کرده است. ۲- بخش دوم داستان؛ عایشه، رعیت هندی را به تصویر می‌کشد که مدعی می‌شود از جبرئیل (فرشتهٔ مقرب) بدو وحی می‌شود. او همهٔ عوام روستایش را اغفال می‌کند تا با پای پیاده آهنگ سفری از برای زیارت به‌سوی مکه کنند، با این ادعا که می‌توانند پیاده از دریای عربی بگذرند. در این زیارت هنگامی‌ که باورمندان همه پا به دریا گذارده و ناپدید می‌شوند به پایانی مصیبت‌بار می‌انجامد. دراین‌میان شاهدان واقعه، شرح‌های ضدونقیضی از غرق شدن یا گذر معجزه‌وار این افراد از آب ارائه می‌دهند. ۳- بخش سوم؛ رؤیا یک رهبر مذهبی متحجر تبعیدی، با نام «امام» را در اواخر قرن بیستم به تصویر می‌کشد.
کتاب رمان صوتی آیات شیطانی / نویسنده سلمان رشدی / خوانش قاسم قره داغی / آیات شیطانی (به انگلیسی: Satanic Verses) چهارمین رُمان «سلمان رشدی» است؛ این کتاب جنجال‌برانگیز، برای نویسنده‌اش، جایزه «وایت‌برد» را به ارمغان آورد، در همین سال کتاب به فهرست نهائی جایزه «بوکر» نیز راه یافت، اما موفقیتی کسب نکرد. در تاریخ ۱۴ فوریه ۱۹۸۹ میلادی «سید روح‌الله خمینی» رهبر مذهبی و سیاسی جمهوری اسلامی ایران با صدور فتوائی حکم مرگ «سلمان رشدی» نویسنده این کتاب «رُمان آیات شیطانی» را صادر کرد و از آن پس «سلمان رشدی» زندگی مخفیانه‌ای را در انگلستان می‌گذراند که تاکنون ادامه داشته است. داستان کتاب رمان در قالب رئالیسم جادوئی نوشته شده و روایت اصلی داستان آمیخته با رشته‌ای از جستارهای فرعی است که در قالب رؤیاهای یکی از شخصیتهای اصلی داستان بازگو می‌شود، روایت اصلی، همچون دیگر داستان‌های رشدی که شامل «ترک وطن کردگان هندی» در انگلستان امروز می‌شود. ««««««داستان اصلی کتاب آیات شیطانی»»»»»» هواپیمائی از هند که توسط گروهی از سیک‌ها ربوده‌ شده بر فراز انگلیس منفجر و تمام سرنشینان آن به جز دو هنرپیشهٔ هندی مسلمان که قهرمان‌های اصلی داستان می‌باشند کشته می‌شوند. هنرپیشهٔ سرشناس بالیوود که نقش تخصصیش بازی در نقش خدایان هندوست؛ نفر نخست «جبرئیل فرشته» نام دارد، و دیگری «صلاح‌الدین چمچا» فرزند یک بازرگان که ملیت هندی خویش را کنار گذارده و به‌عنوان «دوبلور» در انگلیس فعالیت می‌کند. به‌دنبال این انفجار هر دو داخل کانال آبی سقوط کرده و به‌ طرز جادوئی نجات می‌یابند. در یک استحالهٔ معجزه‌آسا، «جبرئیل فرشته» واقعاً هویت جبرئیل (برترین فرشته مقرب در ادیان ابراهیمی که او را رابط میان خداوند و پیامبران می‌دانند) را می‌گیرد و «چمچا» نیز هویت یک روح پلید. پس از یافته‌شدن در ساحل، «چمچا» توسط پلیس به‌ظن مهاجر غیرقانونی بودن دستگیر می‌شود، درحالیکه «جبرئیل» بی‌تفاوت جریان را نظاره می‌کند. دو قهرمان برای بازیابی زندگی خود تلاش می‌کنند. «جبرئیل» در جستجوی عشق گمشدهٔ خویش، کوهنوردی با نام «الی کن» را می‌یابد، ولی بیماری روانی او بر پیوندشان سایه می‌افکند. صلاح‌الدین «چمچا» نیز که به‌گونه‌ای معجزه‌آسا ساختار انسانی خویش را بازیافته، به‌دنبال کینه‌جوئی از جبرئیل برای واگذاشتن او پس از واقعهٔ سقوط از هواپیمای ربوده‌شده است. وی این اندیشه را با افروختن آتش حسد در «جبرئیل» و نابودسازی رابطه‌اش با «الی کن» عملی می‌سازد. در تنگنای دیگری در داستان، جبرئیل بر آنچه صلاح‌الدین انجام داده آگاه می‌شود، ولی او را می‌بخشد و حتی جانش را نجات می‌دهد. هر دوِی آنها به هند باز می‌گردند. «جبرئیل» که هنوز از بیماریش رنج می‌برد در یک طغیان حسادتی دیگر «الی کن» را به قتل می‌رساند و سپس خودکشی می‌کند. «صلاح‌الدین چمچا» نیز که نه‌تنها مورد بخشایش جبرئیل قرارگرفته، بلکه با پدر و نیز هویت هندی فراموش شده‌اش به آشتی رسیده، و برآن می‌شود که در هند باقی بماند. ((((مُــــهــم: چرا این کتاب برای مسلمانان توهین‌آمیز تلقی گردیده‌ است و باعث شد که روح الله خمینی فتوای قتل سلمان رشدی را بدهد)))) یکی از این حکایات فرعی شامل بیشترین عناصری‌ است که برای مسلمانان توهین‌آمیز تلقی گردیده‌است. ۱- این حکایت شامل بازگوئی دگرگون شدهٔ زندگی محمد(پیامبراسلام) در رمان با نام «محوند» در شهر مکه {در رمان با نام «جاهلیه»} است. در میان این حکایت، بخش آیات شیطانی روایت می‌شود که در آن پیامبر ابتدا خبر از وحی آیاتی در پشتیبانی از بت‌های شرک‌آلود دیرینه می‌دهد ولی بعد آنرا لغزشی برخاسته از القائات شیطانی عنوان می‌دارد. دو شخصیت نیز در حکایت معرفی می‌گردند که به مخالفت با «پیامبر» می‌پردازند: یکی زن کاهن بی‌دین شیطان‌صفتی با نام «هند» است و دیگری شاعری‌است بذله‌گو، گمان‌مند و هتاک با نام «بال». وقتی پیامبر پیروزمندانه به شهر بازمی‌گردد، «بال» خودرا در یک روسپی‌خانهٔ زیرزمینی که درآن روسپی‌ها نام همسران پیامبر را برخویش نهاده‌اند، پنهان می‌سازد. همچنین یکی از صحابه پیامبر در تشکیک صحت گفتار او، مدعی می‌شود که پیامبر در بخش‌هایی از قرآن در حین وحی زیرکانه دستکاری کرده است. ۲- بخش دوم داستان؛ عایشه، رعیت هندی را به تصویر می‌کشد که مدعی می‌شود از جبرئیل (فرشتهٔ مقرب) بدو وحی می‌شود. او همهٔ عوام روستایش را اغفال می‌کند تا با پای پیاده آهنگ سفری از برای زیارت به‌سوی مکه کنند، با این ادعا که می‌توانند پیاده از دریای عربی بگذرند. در این زیارت هنگامی‌ که باورمندان همه پا به دریا گذارده و ناپدید می‌شوند به پایانی مصیبت‌بار می‌انجامد. دراین‌میان شاهدان واقعه، شرح‌های ضدونقیضی از غرق شدن یا گذر معجزه‌وار این افراد از آب ارائه می‌دهند. ۳- بخش سوم؛ رؤیا یک رهبر مذهبی متحجر تبعیدی، با نام «امام» را در اواخر قرن بیستم به تصویر می‌کشد.
کتاب رمان صوتی آیات شیطانی / نویسنده سلمان رشدی / خوانش قاسم قره داغی / آیات شیطانی (به انگلیسی: Satanic Verses) چهارمین رُمان «سلمان رشدی» است؛ این کتاب جنجال‌برانگیز، برای نویسنده‌اش، جایزه «وایت‌برد» را به ارمغان آورد، در همین سال کتاب به فهرست نهائی جایزه «بوکر» نیز راه یافت، اما موفقیتی کسب نکرد. در تاریخ ۱۴ فوریه ۱۹۸۹ میلادی «سید روح‌الله خمینی» رهبر مذهبی و سیاسی جمهوری اسلامی ایران با صدور فتوائی حکم مرگ «سلمان رشدی» نویسنده این کتاب «رُمان آیات شیطانی» را صادر کرد و از آن پس «سلمان رشدی» زندگی مخفیانه‌ای را در انگلستان می‌گذراند که تاکنون ادامه داشته است. داستان کتاب رمان در قالب رئالیسم جادوئی نوشته شده و روایت اصلی داستان آمیخته با رشته‌ای از جستارهای فرعی است که در قالب رؤیاهای یکی از شخصیتهای اصلی داستان بازگو می‌شود، روایت اصلی، همچون دیگر داستان‌های رشدی که شامل «ترک وطن کردگان هندی» در انگلستان امروز می‌شود. ««««««داستان اصلی کتاب آیات شیطانی»»»»»» هواپیمائی از هند که توسط گروهی از سیک‌ها ربوده‌ شده بر فراز انگلیس منفجر و تمام سرنشینان آن به جز دو هنرپیشهٔ هندی مسلمان که قهرمان‌های اصلی داستان می‌باشند کشته می‌شوند. هنرپیشهٔ سرشناس بالیوود که نقش تخصصیش بازی در نقش خدایان هندوست؛ نفر نخست «جبرئیل فرشته» نام دارد، و دیگری «صلاح‌الدین چمچا» فرزند یک بازرگان که ملیت هندی خویش را کنار گذارده و به‌عنوان «دوبلور» در انگلیس فعالیت می‌کند. به‌دنبال این انفجار هر دو داخل کانال آبی سقوط کرده و به‌ طرز جادوئی نجات می‌یابند. در یک استحالهٔ معجزه‌آسا، «جبرئیل فرشته» واقعاً هویت جبرئیل (برترین فرشته مقرب در ادیان ابراهیمی که او را رابط میان خداوند و پیامبران می‌دانند) را می‌گیرد و «چمچا» نیز هویت یک روح پلید. پس از یافته‌شدن در ساحل، «چمچا» توسط پلیس به‌ظن مهاجر غیرقانونی بودن دستگیر می‌شود، درحالیکه «جبرئیل» بی‌تفاوت جریان را نظاره می‌کند. دو قهرمان برای بازیابی زندگی خود تلاش می‌کنند. «جبرئیل» در جستجوی عشق گمشدهٔ خویش، کوهنوردی با نام «الی کن» را می‌یابد، ولی بیماری روانی او بر پیوندشان سایه می‌افکند. صلاح‌الدین «چمچا» نیز که به‌گونه‌ای معجزه‌آسا ساختار انسانی خویش را بازیافته، به‌دنبال کینه‌جوئی از جبرئیل برای واگذاشتن او پس از واقعهٔ سقوط از هواپیمای ربوده‌شده است. وی این اندیشه را با افروختن آتش حسد در «جبرئیل» و نابودسازی رابطه‌اش با «الی کن» عملی می‌سازد. در تنگنای دیگری در داستان، جبرئیل بر آنچه صلاح‌الدین انجام داده آگاه می‌شود، ولی او را می‌بخشد و حتی جانش را نجات می‌دهد. هر دوِی آنها به هند باز می‌گردند. «جبرئیل» که هنوز از بیماریش رنج می‌برد در یک طغیان حسادتی دیگر «الی کن» را به قتل می‌رساند و سپس خودکشی می‌کند. «صلاح‌الدین چمچا» نیز که نه‌تنها مورد بخشایش جبرئیل قرارگرفته، بلکه با پدر و نیز هویت هندی فراموش شده‌اش به آشتی رسیده، و برآن می‌شود که در هند باقی بماند. ((((مُــــهــم: چرا این کتاب برای مسلمانان توهین‌آمیز تلقی گردیده‌ است و باعث شد که روح الله خمینی فتوای قتل سلمان رشدی را بدهد)))) یکی از این حکایات فرعی شامل بیشترین عناصری‌ است که برای مسلمانان توهین‌آمیز تلقی گردیده‌است. ۱- این حکایت شامل بازگوئی دگرگون شدهٔ زندگی محمد(پیامبراسلام) در رمان با نام «محوند» در شهر مکه {در رمان با نام «جاهلیه»} است. در میان این حکایت، بخش آیات شیطانی روایت می‌شود که در آن پیامبر ابتدا خبر از وحی آیاتی در پشتیبانی از بت‌های شرک‌آلود دیرینه می‌دهد ولی بعد آنرا لغزشی برخاسته از القائات شیطانی عنوان می‌دارد. دو شخصیت نیز در حکایت معرفی می‌گردند که به مخالفت با «پیامبر» می‌پردازند: یکی زن کاهن بی‌دین شیطان‌صفتی با نام «هند» است و دیگری شاعری‌است بذله‌گو، گمان‌مند و هتاک با نام «بال». وقتی پیامبر پیروزمندانه به شهر بازمی‌گردد، «بال» خودرا در یک روسپی‌خانهٔ زیرزمینی که درآن روسپی‌ها نام همسران پیامبر را برخویش نهاده‌اند، پنهان می‌سازد. همچنین یکی از صحابه پیامبر در تشکیک صحت گفتار او، مدعی می‌شود که پیامبر در بخش‌هایی از قرآن در حین وحی زیرکانه دستکاری کرده است. ۲- بخش دوم داستان؛ عایشه، رعیت هندی را به تصویر می‌کشد که مدعی می‌شود از جبرئیل (فرشتهٔ مقرب) بدو وحی می‌شود. او همهٔ عوام روستایش را اغفال می‌کند تا با پای پیاده آهنگ سفری از برای زیارت به‌سوی مکه کنند، با این ادعا که می‌توانند پیاده از دریای عربی بگذرند. در این زیارت هنگامی‌ که باورمندان همه پا به دریا گذارده و ناپدید می‌شوند به پایانی مصیبت‌بار می‌انجامد. دراین‌میان شاهدان واقعه، شرح‌های ضدونقیضی از غرق شدن یا گذر معجزه‌وار این افراد از آب ارائه می‌دهند. ۳- بخش سوم؛ رؤیا یک رهبر مذهبی متحجر تبعیدی، با نام «امام» را در اواخر قرن بیستم به تصویر می‌کشد.
کتاب رمان صوتی آیات شیطانی / نویسنده سلمان رشدی / خوانش قاسم قره داغی / آیات شیطانی (به انگلیسی: Satanic Verses) چهارمین رُمان «سلمان رشدی» است؛ این کتاب جنجال‌برانگیز، برای نویسنده‌اش، جایزه «وایت‌برد» را به ارمغان آورد، در همین سال کتاب به فهرست نهائی جایزه «بوکر» نیز راه یافت، اما موفقیتی کسب نکرد. در تاریخ ۱۴ فوریه ۱۹۸۹ میلادی «سید روح‌الله خمینی» رهبر مذهبی و سیاسی جمهوری اسلامی ایران با صدور فتوائی حکم مرگ «سلمان رشدی» نویسنده این کتاب «رُمان آیات شیطانی» را صادر کرد و از آن پس «سلمان رشدی» زندگی مخفیانه‌ای را در انگلستان می‌گذراند که تاکنون ادامه داشته است. داستان کتاب رمان در قالب رئالیسم جادوئی نوشته شده و روایت اصلی داستان آمیخته با رشته‌ای از جستارهای فرعی است که در قالب رؤیاهای یکی از شخصیتهای اصلی داستان بازگو می‌شود، روایت اصلی، همچون دیگر داستان‌های رشدی که شامل «ترک وطن کردگان هندی» در انگلستان امروز می‌شود. ««««««داستان اصلی کتاب آیات شیطانی»»»»»» هواپیمائی از هند که توسط گروهی از سیک‌ها ربوده‌ شده بر فراز انگلیس منفجر و تمام سرنشینان آن به جز دو هنرپیشهٔ هندی مسلمان که قهرمان‌های اصلی داستان می‌باشند کشته می‌شوند. هنرپیشهٔ سرشناس بالیوود که نقش تخصصیش بازی در نقش خدایان هندوست؛ نفر نخست «جبرئیل فرشته» نام دارد، و دیگری «صلاح‌الدین چمچا» فرزند یک بازرگان که ملیت هندی خویش را کنار گذارده و به‌عنوان «دوبلور» در انگلیس فعالیت می‌کند. به‌دنبال این انفجار هر دو داخل کانال آبی سقوط کرده و به‌ طرز جادوئی نجات می‌یابند. در یک استحالهٔ معجزه‌آسا، «جبرئیل فرشته» واقعاً هویت جبرئیل (برترین فرشته مقرب در ادیان ابراهیمی که او را رابط میان خداوند و پیامبران می‌دانند) را می‌گیرد و «چمچا» نیز هویت یک روح پلید. پس از یافته‌شدن در ساحل، «چمچا» توسط پلیس به‌ظن مهاجر غیرقانونی بودن دستگیر می‌شود، درحالیکه «جبرئیل» بی‌تفاوت جریان را نظاره می‌کند. دو قهرمان برای بازیابی زندگی خود تلاش می‌کنند. «جبرئیل» در جستجوی عشق گمشدهٔ خویش، کوهنوردی با نام «الی کن» را می‌یابد، ولی بیماری روانی او بر پیوندشان سایه می‌افکند. صلاح‌الدین «چمچا» نیز که به‌گونه‌ای معجزه‌آسا ساختار انسانی خویش را بازیافته، به‌دنبال کینه‌جوئی از جبرئیل برای واگذاشتن او پس از واقعهٔ سقوط از هواپیمای ربوده‌شده است. وی این اندیشه را با افروختن آتش حسد در «جبرئیل» و نابودسازی رابطه‌اش با «الی کن» عملی می‌سازد. در تنگنای دیگری در داستان، جبرئیل بر آنچه صلاح‌الدین انجام داده آگاه می‌شود، ولی او را می‌بخشد و حتی جانش را نجات می‌دهد. هر دوِی آنها به هند باز می‌گردند. «جبرئیل» که هنوز از بیماریش رنج می‌برد در یک طغیان حسادتی دیگر «الی کن» را به قتل می‌رساند و سپس خودکشی می‌کند. «صلاح‌الدین چمچا» نیز که نه‌تنها مورد بخشایش جبرئیل قرارگرفته، بلکه با پدر و نیز هویت هندی فراموش شده‌اش به آشتی رسیده، و برآن می‌شود که در هند باقی بماند. ((((مُــــهــم: چرا این کتاب برای مسلمانان توهین‌آمیز تلقی گردیده‌ است و باعث شد که روح الله خمینی فتوای قتل سلمان رشدی را بدهد)))) یکی از این حکایات فرعی شامل بیشترین عناصری‌ است که برای مسلمانان توهین‌آمیز تلقی گردیده‌است. ۱- این حکایت شامل بازگوئی دگرگون شدهٔ زندگی محمد(پیامبراسلام) در رمان با نام «محوند» در شهر مکه {در رمان با نام «جاهلیه»} است. در میان این حکایت، بخش آیات شیطانی روایت می‌شود که در آن پیامبر ابتدا خبر از وحی آیاتی در پشتیبانی از بت‌های شرک‌آلود دیرینه می‌دهد ولی بعد آنرا لغزشی برخاسته از القائات شیطانی عنوان می‌دارد. دو شخصیت نیز در حکایت معرفی می‌گردند که به مخالفت با «پیامبر» می‌پردازند: یکی زن کاهن بی‌دین شیطان‌صفتی با نام «هند» است و دیگری شاعری‌است بذله‌گو، گمان‌مند و هتاک با نام «بال». وقتی پیامبر پیروزمندانه به شهر بازمی‌گردد، «بال» خودرا در یک روسپی‌خانهٔ زیرزمینی که درآن روسپی‌ها نام همسران پیامبر را برخویش نهاده‌اند، پنهان می‌سازد. همچنین یکی از صحابه پیامبر در تشکیک صحت گفتار او، مدعی می‌شود که پیامبر در بخش‌هایی از قرآن در حین وحی زیرکانه دستکاری کرده است. ۲- بخش دوم داستان؛ عایشه، رعیت هندی را به تصویر می‌کشد که مدعی می‌شود از جبرئیل (فرشتهٔ مقرب) بدو وحی می‌شود. او همهٔ عوام روستایش را اغفال می‌کند تا با پای پیاده آهنگ سفری از برای زیارت به‌سوی مکه کنند، با این ادعا که می‌توانند پیاده از دریای عربی بگذرند. در این زیارت هنگامی‌ که باورمندان همه پا به دریا گذارده و ناپدید می‌شوند به پایانی مصیبت‌بار می‌انجامد. دراین‌میان شاهدان واقعه، شرح‌های ضدونقیضی از غرق شدن یا گذر معجزه‌وار این افراد از آب ارائه می‌دهند. ۳- بخش سوم؛ رؤیا یک رهبر مذهبی متحجر تبعیدی، با نام «امام» را در اواخر قرن بیستم به تصویر می‌کشد.
کتاب رمان صوتی آیات شیطانی / نویسنده سلمان رشدی / خوانش قاسم قره داغی / آیات شیطانی (به انگلیسی: Satanic Verses) چهارمین رُمان «سلمان رشدی» است؛ این کتاب جنجال‌برانگیز، برای نویسنده‌اش، جایزه «وایت‌برد» را به ارمغان آورد، در همین سال کتاب به فهرست نهائی جایزه «بوکر» نیز راه یافت، اما موفقیتی کسب نکرد. در تاریخ ۱۴ فوریه ۱۹۸۹ میلادی «سید روح‌الله خمینی» رهبر مذهبی و سیاسی جمهوری اسلامی ایران با صدور فتوائی حکم مرگ «سلمان رشدی» نویسنده این کتاب «رُمان آیات شیطانی» را صادر کرد و از آن پس «سلمان رشدی» زندگی مخفیانه‌ای را در انگلستان می‌گذراند که تاکنون ادامه داشته است. داستان کتاب رمان در قالب رئالیسم جادوئی نوشته شده و روایت اصلی داستان آمیخته با رشته‌ای از جستارهای فرعی است که در قالب رؤیاهای یکی از شخصیتهای اصلی داستان بازگو می‌شود، روایت اصلی، همچون دیگر داستان‌های رشدی که شامل «ترک وطن کردگان هندی» در انگلستان امروز می‌شود. ««««««داستان اصلی کتاب آیات شیطانی»»»»»» هواپیمائی از هند که توسط گروهی از سیک‌ها ربوده‌ شده بر فراز انگلیس منفجر و تمام سرنشینان آن به جز دو هنرپیشهٔ هندی مسلمان که قهرمان‌های اصلی داستان می‌باشند کشته می‌شوند. هنرپیشهٔ سرشناس بالیوود که نقش تخصصیش بازی در نقش خدایان هندوست؛ نفر نخست «جبرئیل فرشته» نام دارد، و دیگری «صلاح‌الدین چمچا» فرزند یک بازرگان که ملیت هندی خویش را کنار گذارده و به‌عنوان «دوبلور» در انگلیس فعالیت می‌کند. به‌دنبال این انفجار هر دو داخل کانال آبی سقوط کرده و به‌ طرز جادوئی نجات می‌یابند. در یک استحالهٔ معجزه‌آسا، «جبرئیل فرشته» واقعاً هویت جبرئیل (برترین فرشته مقرب در ادیان ابراهیمی که او را رابط میان خداوند و پیامبران می‌دانند) را می‌گیرد و «چمچا» نیز هویت یک روح پلید. پس از یافته‌شدن در ساحل، «چمچا» توسط پلیس به‌ظن مهاجر غیرقانونی بودن دستگیر می‌شود، درحالیکه «جبرئیل» بی‌تفاوت جریان را نظاره می‌کند. دو قهرمان برای بازیابی زندگی خود تلاش می‌کنند. «جبرئیل» در جستجوی عشق گمشدهٔ خویش، کوهنوردی با نام «الی کن» را می‌یابد، ولی بیماری روانی او بر پیوندشان سایه می‌افکند. صلاح‌الدین «چمچا» نیز که به‌گونه‌ای معجزه‌آسا ساختار انسانی خویش را بازیافته، به‌دنبال کینه‌جوئی از جبرئیل برای واگذاشتن او پس از واقعهٔ سقوط از هواپیمای ربوده‌شده است. وی این اندیشه را با افروختن آتش حسد در «جبرئیل» و نابودسازی رابطه‌اش با «الی کن» عملی می‌سازد. در تنگنای دیگری در داستان، جبرئیل بر آنچه صلاح‌الدین انجام داده آگاه می‌شود، ولی او را می‌بخشد و حتی جانش را نجات می‌دهد. هر دوِی آنها به هند باز می‌گردند. «جبرئیل» که هنوز از بیماریش رنج می‌برد در یک طغیان حسادتی دیگر «الی کن» را به قتل می‌رساند و سپس خودکشی می‌کند. «صلاح‌الدین چمچا» نیز که نه‌تنها مورد بخشایش جبرئیل قرارگرفته، بلکه با پدر و نیز هویت هندی فراموش شده‌اش به آشتی رسیده، و برآن می‌شود که در هند باقی بماند. ((((مُــــهــم: چرا این کتاب برای مسلمانان توهین‌آمیز تلقی گردیده‌ است و باعث شد که روح الله خمینی فتوای قتل سلمان رشدی را بدهد)))) یکی از این حکایات فرعی شامل بیشترین عناصری‌ است که برای مسلمانان توهین‌آمیز تلقی گردیده‌است. ۱- این حکایت شامل بازگوئی دگرگون شدهٔ زندگی محمد(پیامبراسلام) در رمان با نام «محوند» در شهر مکه {در رمان با نام «جاهلیه»} است. در میان این حکایت، بخش آیات شیطانی روایت می‌شود که در آن پیامبر ابتدا خبر از وحی آیاتی در پشتیبانی از بت‌های شرک‌آلود دیرینه می‌دهد ولی بعد آنرا لغزشی برخاسته از القائات شیطانی عنوان می‌دارد. دو شخصیت نیز در حکایت معرفی می‌گردند که به مخالفت با «پیامبر» می‌پردازند: یکی زن کاهن بی‌دین شیطان‌صفتی با نام «هند» است و دیگری شاعری‌است بذله‌گو، گمان‌مند و هتاک با نام «بال». وقتی پیامبر پیروزمندانه به شهر بازمی‌گردد، «بال» خودرا در یک روسپی‌خانهٔ زیرزمینی که درآن روسپی‌ها نام همسران پیامبر را برخویش نهاده‌اند، پنهان می‌سازد. همچنین یکی از صحابه پیامبر در تشکیک صحت گفتار او، مدعی می‌شود که پیامبر در بخش‌هایی از قرآن در حین وحی زیرکانه دستکاری کرده است. ۲- بخش دوم داستان؛ عایشه، رعیت هندی را به تصویر می‌کشد که مدعی می‌شود از جبرئیل (فرشتهٔ مقرب) بدو وحی می‌شود. او همهٔ عوام روستایش را اغفال می‌کند تا با پای پیاده آهنگ سفری از برای زیارت به‌سوی مکه کنند، با این ادعا که می‌توانند پیاده از دریای عربی بگذرند. در این زیارت هنگامی‌ که باورمندان همه پا به دریا گذارده و ناپدید می‌شوند به پایانی مصیبت‌بار می‌انجامد. دراین‌میان شاهدان واقعه، شرح‌های ضدونقیضی از غرق شدن یا گذر معجزه‌وار این افراد از آب ارائه می‌دهند. ۳- بخش سوم؛ رؤیا یک رهبر مذهبی متحجر تبعیدی، با نام «امام» را در اواخر قرن بیستم به تصویر می‌کشد.
کتاب رمان صوتی آیات شیطانی / نویسنده سلمان رشدی / خوانش قاسم قره داغی / آیات شیطانی (به انگلیسی: Satanic Verses) چهارمین رُمان «سلمان رشدی» است؛ این کتاب جنجال‌برانگیز، برای نویسنده‌اش، جایزه «وایت‌برد» را به ارمغان آورد، در همین سال کتاب به فهرست نهائی جایزه «بوکر» نیز راه یافت، اما موفقیتی کسب نکرد. در تاریخ ۱۴ فوریه ۱۹۸۹ میلادی «سید روح‌الله خمینی» رهبر مذهبی و سیاسی جمهوری اسلامی ایران با صدور فتوائی حکم مرگ «سلمان رشدی» نویسنده این کتاب «رُمان آیات شیطانی» را صادر کرد و از آن پس «سلمان رشدی» زندگی مخفیانه‌ای را در انگلستان می‌گذراند که تاکنون ادامه داشته است. داستان کتاب رمان در قالب رئالیسم جادوئی نوشته شده و روایت اصلی داستان آمیخته با رشته‌ای از جستارهای فرعی است که در قالب رؤیاهای یکی از شخصیتهای اصلی داستان بازگو می‌شود، روایت اصلی، همچون دیگر داستان‌های رشدی که شامل «ترک وطن کردگان هندی» در انگلستان امروز می‌شود. ««««««داستان اصلی کتاب آیات شیطانی»»»»»» هواپیمائی از هند که توسط گروهی از سیک‌ها ربوده‌ شده بر فراز انگلیس منفجر و تمام سرنشینان آن به جز دو هنرپیشهٔ هندی مسلمان که قهرمان‌های اصلی داستان می‌باشند کشته می‌شوند. هنرپیشهٔ سرشناس بالیوود که نقش تخصصیش بازی در نقش خدایان هندوست؛ نفر نخست «جبرئیل فرشته» نام دارد، و دیگری «صلاح‌الدین چمچا» فرزند یک بازرگان که ملیت هندی خویش را کنار گذارده و به‌عنوان «دوبلور» در انگلیس فعالیت می‌کند. به‌دنبال این انفجار هر دو داخل کانال آبی سقوط کرده و به‌ طرز جادوئی نجات می‌یابند. در یک استحالهٔ معجزه‌آسا، «جبرئیل فرشته» واقعاً هویت جبرئیل (برترین فرشته مقرب در ادیان ابراهیمی که او را رابط میان خداوند و پیامبران می‌دانند) را می‌گیرد و «چمچا» نیز هویت یک روح پلید. پس از یافته‌شدن در ساحل، «چمچا» توسط پلیس به‌ظن مهاجر غیرقانونی بودن دستگیر می‌شود، درحالیکه «جبرئیل» بی‌تفاوت جریان را نظاره می‌کند. دو قهرمان برای بازیابی زندگی خود تلاش می‌کنند. «جبرئیل» در جستجوی عشق گمشدهٔ خویش، کوهنوردی با نام «الی کن» را می‌یابد، ولی بیماری روانی او بر پیوندشان سایه می‌افکند. صلاح‌الدین «چمچا» نیز که به‌گونه‌ای معجزه‌آسا ساختار انسانی خویش را بازیافته، به‌دنبال کینه‌جوئی از جبرئیل برای واگذاشتن او پس از واقعهٔ سقوط از هواپیمای ربوده‌شده است. وی این اندیشه را با افروختن آتش حسد در «جبرئیل» و نابودسازی رابطه‌اش با «الی کن» عملی می‌سازد. در تنگنای دیگری در داستان، جبرئیل بر آنچه صلاح‌الدین انجام داده آگاه می‌شود، ولی او را می‌بخشد و حتی جانش را نجات می‌دهد. هر دوِی آنها به هند باز می‌گردند. «جبرئیل» که هنوز از بیماریش رنج می‌برد در یک طغیان حسادتی دیگر «الی کن» را به قتل می‌رساند و سپس خودکشی می‌کند. «صلاح‌الدین چمچا» نیز که نه‌تنها مورد بخشایش جبرئیل قرارگرفته، بلکه با پدر و نیز هویت هندی فراموش شده‌اش به آشتی رسیده، و برآن می‌شود که در هند باقی بماند. ((((مُــــهــم: چرا این کتاب برای مسلمانان توهین‌آمیز تلقی گردیده‌ است و باعث شد که روح الله خمینی فتوای قتل سلمان رشدی را بدهد)))) یکی از این حکایات فرعی شامل بیشترین عناصری‌ است که برای مسلمانان توهین‌آمیز تلقی گردیده‌است. ۱- این حکایت شامل بازگوئی دگرگون شدهٔ زندگی محمد(پیامبراسلام) در رمان با نام «محوند» در شهر مکه {در رمان با نام «جاهلیه»} است. در میان این حکایت، بخش آیات شیطانی روایت می‌شود که در آن پیامبر ابتدا خبر از وحی آیاتی در پشتیبانی از بت‌های شرک‌آلود دیرینه می‌دهد ولی بعد آنرا لغزشی برخاسته از القائات شیطانی عنوان می‌دارد. دو شخصیت نیز در حکایت معرفی می‌گردند که به مخالفت با «پیامبر» می‌پردازند: یکی زن کاهن بی‌دین شیطان‌صفتی با نام «هند» است و دیگری شاعری‌است بذله‌گو، گمان‌مند و هتاک با نام «بال». وقتی پیامبر پیروزمندانه به شهر بازمی‌گردد، «بال» خودرا در یک روسپی‌خانهٔ زیرزمینی که درآن روسپی‌ها نام همسران پیامبر را برخویش نهاده‌اند، پنهان می‌سازد. همچنین یکی از صحابه پیامبر در تشکیک صحت گفتار او، مدعی می‌شود که پیامبر در بخش‌هایی از قرآن در حین وحی زیرکانه دستکاری کرده است. ۲- بخش دوم داستان؛ عایشه، رعیت هندی را به تصویر می‌کشد که مدعی می‌شود از جبرئیل (فرشتهٔ مقرب) بدو وحی می‌شود. او همهٔ عوام روستایش را اغفال می‌کند تا با پای پیاده آهنگ سفری از برای زیارت به‌سوی مکه کنند، با این ادعا که می‌توانند پیاده از دریای عربی بگذرند. در این زیارت هنگامی‌ که باورمندان همه پا به دریا گذارده و ناپدید می‌شوند به پایانی مصیبت‌بار می‌انجامد. دراین‌میان شاهدان واقعه، شرح‌های ضدونقیضی از غرق شدن یا گذر معجزه‌وار این افراد از آب ارائه می‌دهند. ۳- بخش سوم؛ رؤیا یک رهبر مذهبی متحجر تبعیدی، با نام «امام» را در اواخر قرن بیستم به تصویر می‌کشد.
کتاب رمان صوتی آیات شیطانی / نویسنده سلمان رشدی / خوانش قاسم قره داغی / آیات شیطانی (به انگلیسی: Satanic Verses) چهارمین رُمان «سلمان رشدی» است؛ این کتاب جنجال‌برانگیز، برای نویسنده‌اش، جایزه «وایت‌برد» را به ارمغان آورد، در همین سال کتاب به فهرست نهائی جایزه «بوکر» نیز راه یافت، اما موفقیتی کسب نکرد. در تاریخ ۱۴ فوریه ۱۹۸۹ میلادی «سید روح‌الله خمینی» رهبر مذهبی و سیاسی جمهوری اسلامی ایران با صدور فتوائی حکم مرگ «سلمان رشدی» نویسنده این کتاب «رُمان آیات شیطانی» را صادر کرد و از آن پس «سلمان رشدی» زندگی مخفیانه‌ای را در انگلستان می‌گذراند که تاکنون ادامه داشته است. داستان کتاب رمان در قالب رئالیسم جادوئی نوشته شده و روایت اصلی داستان آمیخته با رشته‌ای از جستارهای فرعی است که در قالب رؤیاهای یکی از شخصیتهای اصلی داستان بازگو می‌شود، روایت اصلی، همچون دیگر داستان‌های رشدی که شامل «ترک وطن کردگان هندی» در انگلستان امروز می‌شود. ««««««داستان اصلی کتاب آیات شیطانی»»»»»» هواپیمائی از هند که توسط گروهی از سیک‌ها ربوده‌ شده بر فراز انگلیس منفجر و تمام سرنشینان آن به جز دو هنرپیشهٔ هندی مسلمان که قهرمان‌های اصلی داستان می‌باشند کشته می‌شوند. هنرپیشهٔ سرشناس بالیوود که نقش تخصصیش بازی در نقش خدایان هندوست؛ نفر نخست «جبرئیل فرشته» نام دارد، و دیگری «صلاح‌الدین چمچا» فرزند یک بازرگان که ملیت هندی خویش را کنار گذارده و به‌عنوان «دوبلور» در انگلیس فعالیت می‌کند. به‌دنبال این انفجار هر دو داخل کانال آبی سقوط کرده و به‌ طرز جادوئی نجات می‌یابند. در یک استحالهٔ معجزه‌آسا، «جبرئیل فرشته» واقعاً هویت جبرئیل (برترین فرشته مقرب در ادیان ابراهیمی که او را رابط میان خداوند و پیامبران می‌دانند) را می‌گیرد و «چمچا» نیز هویت یک روح پلید. پس از یافته‌شدن در ساحل، «چمچا» توسط پلیس به‌ظن مهاجر غیرقانونی بودن دستگیر می‌شود، درحالیکه «جبرئیل» بی‌تفاوت جریان را نظاره می‌کند. دو قهرمان برای بازیابی زندگی خود تلاش می‌کنند. «جبرئیل» در جستجوی عشق گمشدهٔ خویش، کوهنوردی با نام «الی کن» را می‌یابد، ولی بیماری روانی او بر پیوندشان سایه می‌افکند. صلاح‌الدین «چمچا» نیز که به‌گونه‌ای معجزه‌آسا ساختار انسانی خویش را بازیافته، به‌دنبال کینه‌جوئی از جبرئیل برای واگذاشتن او پس از واقعهٔ سقوط از هواپیمای ربوده‌شده است. وی این اندیشه را با افروختن آتش حسد در «جبرئیل» و نابودسازی رابطه‌اش با «الی کن» عملی می‌سازد. در تنگنای دیگری در داستان، جبرئیل بر آنچه صلاح‌الدین انجام داده آگاه می‌شود، ولی او را می‌بخشد و حتی جانش را نجات می‌دهد. هر دوِی آنها به هند باز می‌گردند. «جبرئیل» که هنوز از بیماریش رنج می‌برد در یک طغیان حسادتی دیگر «الی کن» را به قتل می‌رساند و سپس خودکشی می‌کند. «صلاح‌الدین چمچا» نیز که نه‌تنها مورد بخشایش جبرئیل قرارگرفته، بلکه با پدر و نیز هویت هندی فراموش شده‌اش به آشتی رسیده، و برآن می‌شود که در هند باقی بماند. ((((مُــــهــم: چرا این کتاب برای مسلمانان توهین‌آمیز تلقی گردیده‌ است و باعث شد که روح الله خمینی فتوای قتل سلمان رشدی را بدهد)))) یکی از این حکایات فرعی شامل بیشترین عناصری‌ است که برای مسلمانان توهین‌آمیز تلقی گردیده‌است. ۱- این حکایت شامل بازگوئی دگرگون شدهٔ زندگی محمد(پیامبراسلام) در رمان با نام «محوند» در شهر مکه {در رمان با نام «جاهلیه»} است. در میان این حکایت، بخش آیات شیطانی روایت می‌شود که در آن پیامبر ابتدا خبر از وحی آیاتی در پشتیبانی از بت‌های شرک‌آلود دیرینه می‌دهد ولی بعد آنرا لغزشی برخاسته از القائات شیطانی عنوان می‌دارد. دو شخصیت نیز در حکایت معرفی می‌گردند که به مخالفت با «پیامبر» می‌پردازند: یکی زن کاهن بی‌دین شیطان‌صفتی با نام «هند» است و دیگری شاعری‌است بذله‌گو، گمان‌مند و هتاک با نام «بال». وقتی پیامبر پیروزمندانه به شهر بازمی‌گردد، «بال» خودرا در یک روسپی‌خانهٔ زیرزمینی که درآن روسپی‌ها نام همسران پیامبر را برخویش نهاده‌اند، پنهان می‌سازد. همچنین یکی از صحابه پیامبر در تشکیک صحت گفتار او، مدعی می‌شود که پیامبر در بخش‌هایی از قرآن در حین وحی زیرکانه دستکاری کرده است. ۲- بخش دوم داستان؛ عایشه، رعیت هندی را به تصویر می‌کشد که مدعی می‌شود از جبرئیل (فرشتهٔ مقرب) بدو وحی می‌شود. او همهٔ عوام روستایش را اغفال می‌کند تا با پای پیاده آهنگ سفری از برای زیارت به‌سوی مکه کنند، با این ادعا که می‌توانند پیاده از دریای عربی بگذرند. در این زیارت هنگامی‌ که باورمندان همه پا به دریا گذارده و ناپدید می‌شوند به پایانی مصیبت‌بار می‌انجامد. دراین‌میان شاهدان واقعه، شرح‌های ضدونقیضی از غرق شدن یا گذر معجزه‌وار این افراد از آب ارائه می‌دهند. ۳- بخش سوم؛ رؤیا یک رهبر مذهبی متحجر تبعیدی، با نام «امام» را در اواخر قرن بیستم به تصویر می‌کشد.
کتاب رمان صوتی آیات شیطانی / نویسنده سلمان رشدی / خوانش قاسم قره داغی / آیات شیطانی (به انگلیسی: Satanic Verses) چهارمین رُمان «سلمان رشدی» است؛ این کتاب جنجال‌برانگیز، برای نویسنده‌اش، جایزه «وایت‌برد» را به ارمغان آورد، در همین سال کتاب به فهرست نهائی جایزه «بوکر» نیز راه یافت، اما موفقیتی کسب نکرد. در تاریخ ۱۴ فوریه ۱۹۸۹ میلادی «سید روح‌الله خمینی» رهبر مذهبی و سیاسی جمهوری اسلامی ایران با صدور فتوائی حکم مرگ «سلمان رشدی» نویسنده این کتاب «رُمان آیات شیطانی» را صادر کرد و از آن پس «سلمان رشدی» زندگی مخفیانه‌ای را در انگلستان می‌گذراند که تاکنون ادامه داشته است. داستان کتاب رمان در قالب رئالیسم جادوئی نوشته شده و روایت اصلی داستان آمیخته با رشته‌ای از جستارهای فرعی است که در قالب رؤیاهای یکی از شخصیتهای اصلی داستان بازگو می‌شود، روایت اصلی، همچون دیگر داستان‌های رشدی که شامل «ترک وطن کردگان هندی» در انگلستان امروز می‌شود. ««««««داستان اصلی کتاب آیات شیطانی»»»»»» هواپیمائی از هند که توسط گروهی از سیک‌ها ربوده‌ شده بر فراز انگلیس منفجر و تمام سرنشینان آن به جز دو هنرپیشهٔ هندی مسلمان که قهرمان‌های اصلی داستان می‌باشند کشته می‌شوند. هنرپیشهٔ سرشناس بالیوود که نقش تخصصیش بازی در نقش خدایان هندوست؛ نفر نخست «جبرئیل فرشته» نام دارد، و دیگری «صلاح‌الدین چمچا» فرزند یک بازرگان که ملیت هندی خویش را کنار گذارده و به‌عنوان «دوبلور» در انگلیس فعالیت می‌کند. به‌دنبال این انفجار هر دو داخل کانال آبی سقوط کرده و به‌ طرز جادوئی نجات می‌یابند. در یک استحالهٔ معجزه‌آسا، «جبرئیل فرشته» واقعاً هویت جبرئیل (برترین فرشته مقرب در ادیان ابراهیمی که او را رابط میان خداوند و پیامبران می‌دانند) را می‌گیرد و «چمچا» نیز هویت یک روح پلید. پس از یافته‌شدن در ساحل، «چمچا» توسط پلیس به‌ظن مهاجر غیرقانونی بودن دستگیر می‌شود، درحالیکه «جبرئیل» بی‌تفاوت جریان را نظاره می‌کند. دو قهرمان برای بازیابی زندگی خود تلاش می‌کنند. «جبرئیل» در جستجوی عشق گمشدهٔ خویش، کوهنوردی با نام «الی کن» را می‌یابد، ولی بیماری روانی او بر پیوندشان سایه می‌افکند. صلاح‌الدین «چمچا» نیز که به‌گونه‌ای معجزه‌آسا ساختار انسانی خویش را بازیافته، به‌دنبال کینه‌جوئی از جبرئیل برای واگذاشتن او پس از واقعهٔ سقوط از هواپیمای ربوده‌شده است. وی این اندیشه را با افروختن آتش حسد در «جبرئیل» و نابودسازی رابطه‌اش با «الی کن» عملی می‌سازد. در تنگنای دیگری در داستان، جبرئیل بر آنچه صلاح‌الدین انجام داده آگاه می‌شود، ولی او را می‌بخشد و حتی جانش را نجات می‌دهد. هر دوِی آنها به هند باز می‌گردند. «جبرئیل» که هنوز از بیماریش رنج می‌برد در یک طغیان حسادتی دیگر «الی کن» را به قتل می‌رساند و سپس خودکشی می‌کند. «صلاح‌الدین چمچا» نیز که نه‌تنها مورد بخشایش جبرئیل قرارگرفته، بلکه با پدر و نیز هویت هندی فراموش شده‌اش به آشتی رسیده، و برآن می‌شود که در هند باقی بماند. ((((مُــــهــم: چرا این کتاب برای مسلمانان توهین‌آمیز تلقی گردیده‌ است و باعث شد که روح الله خمینی فتوای قتل سلمان رشدی را بدهد)))) یکی از این حکایات فرعی شامل بیشترین عناصری‌ است که برای مسلمانان توهین‌آمیز تلقی گردیده‌است. ۱- این حکایت شامل بازگوئی دگرگون شدهٔ زندگی محمد(پیامبراسلام) در رمان با نام «محوند» در شهر مکه {در رمان با نام «جاهلیه»} است. در میان این حکایت، بخش آیات شیطانی روایت می‌شود که در آن پیامبر ابتدا خبر از وحی آیاتی در پشتیبانی از بت‌های شرک‌آلود دیرینه می‌دهد ولی بعد آنرا لغزشی برخاسته از القائات شیطانی عنوان می‌دارد. دو شخصیت نیز در حکایت معرفی می‌گردند که به مخالفت با «پیامبر» می‌پردازند: یکی زن کاهن بی‌دین شیطان‌صفتی با نام «هند» است و دیگری شاعری‌است بذله‌گو، گمان‌مند و هتاک با نام «بال». وقتی پیامبر پیروزمندانه به شهر بازمی‌گردد، «بال» خودرا در یک روسپی‌خانهٔ زیرزمینی که درآن روسپی‌ها نام همسران پیامبر را برخویش نهاده‌اند، پنهان می‌سازد. همچنین یکی از صحابه پیامبر در تشکیک صحت گفتار او، مدعی می‌شود که پیامبر در بخش‌هایی از قرآن در حین وحی زیرکانه دستکاری کرده است. ۲- بخش دوم داستان؛ عایشه، رعیت هندی را به تصویر می‌کشد که مدعی می‌شود از جبرئیل (فرشتهٔ مقرب) بدو وحی می‌شود. او همهٔ عوام روستایش را اغفال می‌کند تا با پای پیاده آهنگ سفری از برای زیارت به‌سوی مکه کنند، با این ادعا که می‌توانند پیاده از دریای عربی بگذرند. در این زیارت هنگامی‌ که باورمندان همه پا به دریا گذارده و ناپدید می‌شوند به پایانی مصیبت‌بار می‌انجامد. دراین‌میان شاهدان واقعه، شرح‌های ضدونقیضی از غرق شدن یا گذر معجزه‌وار این افراد از آب ارائه می‌دهند. ۳- بخش سوم؛ رؤیا یک رهبر مذهبی متحجر تبعیدی، با نام «امام» را در اواخر قرن بیستم به تصویر می‌کشد.
Comments (455)

جاوید

عالی عالی عالی... هنوزمونده تا اونایی ک نمیتونن بیشترازنوک دماغشان ببینن این کتاب بفهمن... جماعتی ک کاسه داغتر از آش هستن و سنگ دشمنای۱۵۰۰سالشون رو ب سروسینه میزنن و افتخارش میدونن

Sep 14th
Reply

Mohammad

ترک کردم خوشبختانه ، اگر مجدد شیشه می‌زدم متاسفانه ، میشد فازشو بفهمم 😮‍💨

Sep 5th
Reply

Artan-Paul

و وضعیت داغان ما از تربیت بد مردانمان که البته زنانمان مقصر اصلی آن هستند که تربیت های دینی و مریض گونه و متعصب گونه را سرلوحه تربیت کردن فرزندانشان را در سر دارند و این چنین مردانی منحرف جنسی عقب مانده و گرسنگان جنسی و عقب ماندگان بی اعتماد ب نفس و وحشی که مطمعنند آن ها را خدا آفریده ب عنوان جنس برتر بدون آنکه بدانند هر انسان ۴۶ کروموزوم دارد ۳۳ از پدر و ۳۳ از مادر و جنسیت فقط ظاهریست و تفاوتی برای زیبا کردن این موجود تمایل برای نزدیک شدن و عشق ورزیدن نه وحوشیت و تبدیل زن به پت خانگی

Aug 30th
Reply

Artan-Paul

این کتاب در خانه همه هست در ایران لطفاً پی دی آف آن را دانلود کنید با ادوبی آکروبات ریدر سرچ کنید و به دنبال احکام کتاب راجب زنان بگردید و ببینم باز هم سنگ اسلام و دین را ب سینه خواهند زد ، زن موجودی کتک خور و حیوان خانگی مرد و فقط کاراییش ازدواج و رابطه حتی روی شتر و بزرگ کردن بچه ها و کلفتی مرد و زندگی پر کنار هرچند زن که مرد عقد کند وظیفه دارند که حتی اعتراض نکنند ، خانم های ما چنان خودتخریب و خود محکوم و بدون اعتماد بنفس و داغون هستند و فراموش کردند ما مردان را آن ها تربیت میکنند

Aug 30th
Reply

Artan-Paul

ب امید روزی که مسلمانان یکبار کتاب را قرآن را ب پارسی و زبان مادری خویش بخوانند لحظه ای تامل نمایند مخصوصا بانوان اگر بفهمند در این کتاب با بیضه چپ مرد تناظر گرفته شدند و دیه ی آن ها ب اندازه بیضه چپ مرد است ، نمی‌دانند که زندگیشان هم اندازه بیضه ی چپ مردان است ، هیچ کجایش نیامده آن ها در بهشت مسخره و بی معنی جا دارند به مردان اجاره داده شده ۴ عقد و بی نهایت صیغه کنند و می‌توانند در صورت کبود نکردن بدن زنان درصورت نافرمانی بزنند آن ها را ،

Aug 30th
Reply

Artan-Paul

این کتاب در کنار عقاید یک دلقک هاینریش بل که زندگی من رو تغییر داد دومین کتاب زیبا و تکان دهنده و موسیخ کننده است نه از باب جنگ با یک مشت ارزشی و ایدیولوگ و ... آن ها اگر برای خود و انسانیت خود قائل بودند کتاب های خود می‌خواندند هر دینی فرق ندارد مخصوصا اسلام و یهودیت ، جالب اسراییل ۶۰ % مردمش بدون دین هستند چ برسد گرایش به یهودیت منتهی ما با این هویت دارای مسیرهای زیبایی برای رسیدن و نزدیک شدن به پیدا کردن رسالت و مسیر خود به اسم میتراییسم به دنبال بدوی و وحشی گری و قتل و قتال رابطه روی شتریم

Aug 30th
Reply

Somayeh

این مرد نابغه ست. بار دومه گوش میکنم . دوستانی که متوجه نمیشن. سبک کتاب رئالیسم جادویی هست. یه مقدمه ای درباره این کتاب بخوانید و بعد به خوانش کوش بدین

Aug 11th
Reply

MARYAM KOLAHCHI

درود و سپاس از خوانش روان به نظر من هر کتابی یکبار ارزش خواندن و حتی گوش کردن داره ...اما سلمان رشدی این بشرِ به اصطلاح نویسنده،کلا روان پریش و پریشان احواله😐 فقط از قیافه بسیار زشت و بی ریخت رشد کرده نه فهم و سواد😁

Aug 11th
Reply

ازاده دادپور

خوانش وحشتناک، نبودش بهتره

Aug 2nd
Reply

Somayeh

👏👏👏🙌

Jul 26th
Reply

Iman Momeni

دمتون گرم. درسته کار گویندگی حرفه ای نبود اما ارزشمنده

Jul 16th
Reply

Iman Momeni

خوبه خود گوینده اومده گفته کار حرفه ای گویندگی نکرده. ادعا هم نداره. بنا به دلایلی خودش به عنوان به فرد آماتچر کتاب رو خونده.... حالا به عده هی میان میگن چقدر بد خونده ... آقای گوینده دمتون گرم. شما تنها کسی بودی که این کتاب رو اجرا کردب. من در حین خواندن متن کتاب این فایل هم لابه لاش گوش دادم . ترجمه کتاب هم کمی کار خوندن رو سخت کرده و کلا متن کتاب کمی دشواره و روان ترجمه نشده

Jul 15th
Reply

Somayeh

کامنت ها رو میخونم تاسف میخورم به حال قشر مثلا فرهیخته ی این جامعه. اول اینکه خودشون ابتدای ایپزود گفتن خوانش آماتور هست. پس بد و بیراه گفتن نداره. ثانیا شما عجله نکنید سبک کتاب رئالیسم جادویی هست. ترکیب واقعیت و خیال. تا آخرش گوش کنین متوجه میشین . حتی میتونین یه خلاصه چند خطی از این کتاب رو در گوگل سرچ کنید که بفهمین داستان از چه قراره. من بار دومه که دارم این کتاب رو گوش میکنم و عالیه. صبور باشین

Jul 10th
Reply

miss kaffashniaa

حالا خوانش ضعیف و‌مزخرفشو‌به خاطر اینکه همون اول گفت میبخشیم. سلمان رشدی میخواد قرانو‌ببره زیر سوال ببره با این مزخرفات و ادبیات ضعیف و بی سروته که معلوم‌نیست چی میگه و ازکحا شروع میکنه و به کجا میخواد بره😂😂😂

May 19th
Reply

رضا خجسته نژاد

خدا به همتون رحم کنه

Apr 26th
Reply

reza misavi

اه اه خفه شو

Apr 21st
Reply

Yeganeh Karimi

درود به ست در کارن محترم روش گر کتاب بسیا عالی بود مرسی

Apr 17th
Reply

Chistana Rahimi

واقعا زمان گذاشتید. ممنون. عالی♥️💫🍀

Apr 5th
Reply

Chistana Rahimi

ممنون. چقدر حوصله گذاشتید. عالی♥️👌🏼💝

Apr 5th
Reply

sedigheh ghazvini

اخه کیفیت خوانش خیلی ضعیفه

Mar 12th
Reply