ما تمامش میکنیم
Subscribed: 4,934Played: 133,704
Subscribe
Description
سلام دوستان و همراهان عزیز. خیلی ممنونم که با کتاب جدید همراهم هستید و پیشاپیش عذرخواهی میکنم که زمان کافی برای پاسخ دادن به پیامهای پر از محبت و انرژیبخشتون رو ندارم. امیدوارم اگر کتاب رو دوست داشتید برای حمایت از نشر آموت و مترجم خوب کتاب خانم مسعودی، یک جلد از کتاب رو برای خودتون یا دوستانتون تهیه کنید و هدیه بدید.💖🌹
اطلاعات کتاب:
نویسنده: کالین هوور
مترجم: آرتمیس مسعودی
انتشارات: نشر آموت
تعداد فصلها: ۳۵+سرانجام
گاهی اوقات، کسی که دوستت دارد، بیش از همه آزارت میدهد.
اطلاعات کتاب:
نویسنده: کالین هوور
مترجم: آرتمیس مسعودی
انتشارات: نشر آموت
تعداد فصلها: ۳۵+سرانجام
گاهی اوقات، کسی که دوستت دارد، بیش از همه آزارت میدهد.
36 Episodes
Reverse
Top Podcasts
The Best New Comedy Podcast Right Now – June 2024The Best News Podcast Right Now – June 2024The Best New Business Podcast Right Now – June 2024The Best New Sports Podcast Right Now – June 2024The Best New True Crime Podcast Right Now – June 2024The Best New Joe Rogan Experience Podcast Right Now – June 20The Best New Dan Bongino Show Podcast Right Now – June 20The Best New Mark Levin Podcast – June 2024
ممنون و خداقوت عزیزم
کاش جامعه ما هم به این درک می رسید که صرف بودن پدر ومادر باهم به نفع بچه نیست گاهی تو این موندنهای زورکی باهم آسیب های بیشتری به بچه می رسه
چقدر سخته این حس درون یه زن که مدتی با یه مرد زندگی میکنه و بعد بخاطر رفتارهای تون مرد مجبور میشه ترکش کنه... چه حس داغون کننده ایه عمر و زمانی که ازش به هدر رفته... و بدتر ازون آینده نامعلومی که با یه بچه پیش روش هست... کاش هیچوقت هیچ زنی این حس رو تجربه نکنه
طفلی این بچه های معصوم تو این زندگی های دربو داغون
واقعااا چرا زنها این همه احمقند؟ چرا؟ چطور میتونیم بپذیریم که کسی که دوستمون داره این بلاهارو سرمون بیاره
سلام درمورد گذشته رایلی هیچی نیومده... من گوش نکردم یا نبود؟
سلام و خداقوت ممنون صداتون و صداها رو خیلی دوست داشتم اما چون بعد پایان کتاب گوش میکنم متوجه فاصله افتاده، نشدم... ممنون که ادامه دادید هم کتاب و هم صدای شمارو دوست دارم. و متاسفانه همینطور که گفتید خیلی ها بااین چنین ازدواجهایی که بعد کم کم طرف ذات خراب و بیماریهای روانیش رو میشه طرف هستند. اما خوشم اومد که لیلی دوباره خودشو به حماقت نزد
بسیار لذت بردم از خوانش زیبای شما متشکرم بی صبرانه منتظر جلد دوم هستم سلامت و موفق باشین
ممنون از خوانش دانشينتون🌼
صداتون عالیه و من عادت کردم به این خوانش اگه براتون مقدوره بیشتر کتاب بزارید🫶🏼 کتابخانه نیمه شب و دلایلی برا زنده ماندن رو با صدای شما گوش دادم عالی بودن 👌🌹
مرسی بابت زحمتی ک کشیدین بانو🦋✨
۴-لیلی میگه به هفته اس به الن نامه ننوشته چون وقت هیچ کاریو ندارن فقط از مدرسه میان و تا شب فقط همون میبوسن و میک اوت میکنن و اطلسم به سینه هاش دست زده ولی کاری که معذب باشه لیلی نمیکنه تو اتوبوس اطلس برا اولین بار تو مکان عمومی میبوسدش و کیت میگه چندشم شد اون چطوری میذاره بهش دست بزنه؟ لیلی هم خم میشه لپ اطلس رو میبوسه تو خونه موقع کوکی پختن و بعدش کلی همو رو کابینت میبوسن.
۴-لیلی میگه به هفته اس به الن نامه ننوشته چون وقت هیچ کاریو ندارن فقط از مدرسه میان و تا شب فقط همون میبوسن و میک اوت میکنن و اطلسم به سینه هاش دست زده ولی کاری که معذب باشه لیلی نمیکنه تو اتوبوس اطلس برا اولین بار تو مکان عمومی میبوسدش و کیت میگه چندشم شد اون چطوری میذاره بهش دست بزنه؟ لیلی هم خم میشه لپ اطلس رو میبوسه تو خونه موقع کوکی پختن و بعدش کلی همو رو کابینت میبوسن.
۳- از اینجا فقط سه صفحه سانسور شده یهو لیلی احساس میکنه داره سکته میکنه،بعد اطلش همون انگشتو میبره بالا لای موهاش و موهاشو میده عقب و پیشونیشو میبوسه و همونطوری که روش خیمه زده به لباش نگاه میکنه میگه کسب تا حالا بوسیدتت؟ لیلی با سر میگه نه و دوست داشته اطلس ببوسدش، کله اش میاره بالا اونم میاد میبوسدش بعد دیگه کتاب با جزییات درمورد این و اینکه تبدیل به فرنچ کیس شده و یه مدت طولانی طول میکشه و لیلی چه احساسی داره میگه بعدش لیلی میگه دیگه راجع به بوستون حرف نزدیم
۲-شب موقعی که اطلس از پنجره میاد بالا بخوابه میگه اشک من کو که مینداختم زنین میخوابیدم؟ لیلی میگه انداختم تو ماشین لباسشویی، امشب باید بیای تو تخت پیش من بخوابی. اونم اول انگار میخواد برگرده ولی یهو پنجره رو میبنده میاد پیشش رو تخت میخوابه. اونجا ازش میپرسه کی ۱۶ سالت میشه؟ لیلی هم هی پیش خودش میگه که گرمای تنشو حس میکنه، دهنش بوی خوب میده.. وسط صحبتا هم که لیلی داره میپرسه چرا مطمئن نیستی بری پیش داییت یهو اطلس انگشتشو میکشه روی لب لیلی و اونجا نگه میداره و بهش میگه برای همچی ممنونم
تو این قسمت موقعی که میخوان در جستجوی نمو ببینن، دوتای بعل هم میشینن یه پتو میمشن روشون، بعد اطلس سرشو میذاره رو شونه ی لیلی بعد ایتخون ترقوه ی لیلی بین گردن و شونه اش رو یه بوس کوچک میکنه. لیلی میگه بوس رومانتیکی نبود. بیشتر انگار برای تشکر بود ولی برای من خیلی معنی داشت. هنوز که دارم مینویسم چند ساعته دستم روی جای بوسشه! (احتمالا همون حاییه که یه قلب تتو کرده الان)
۲-بعد هم که لیلی اطلس رو تو راهرو مییینه باهم دست میدن و اطلس دستشو میذاره رو شونه ی لیلی. شبم قبل اومدن تاکسی، رایل میگه یک دقیقه و نیم وقت داریم make out کنیم، کلی تو خیابون همو میبوسن. رایل هم میگه مریضم ممنون میشه اگه کل دیشب رو توی تو نبوده باشم.. بعد که رایل سوار تاکسی میشه و میره لیلی میبینه اطلس پشت ماشین وایساده بوده و نگاهشون میکرده.
۱-تو این بخش قسمت سانسور شده اینه که: رایل رو گل نوشته من دارم خماری بدی رو تجربه میکنم. (از اونجایی که لیلی گفته من مواد مخدرم) بعد میگه به دوز بعدی موادم نیاز دارم. قبل رفتن رستوران موقع سلام دادن رایل خیلی زیاد لیلی رو میبوسه بعد بهش میگه بهترین قسمت بدنت که دوست دارم لباته چون به قرمزی موهاته و اصلا نیاز به رژ زدن نداری. لیلی هم میکه پس باید مواظب باشم چون همه میگن مامانم لباش عین منه. بعد که میرسن رستوران رایل قبل دستشویی رفتن لیلی رو میبوسه و مامانش میگه شما چطوری فقط دوستید؟
۲- درادامه بیلی هم میاد پیشش میخوابه که رایل بوسش میکنه، میگه تو بهترین اتفاق زندگیمی. بعد دیگه حالا با جزییات میگه که رایل تا جای که میتونه بغلش میکنه و میچسبه بهشو همه جاشومیبوسه و اینا و دیگه لیلی خودش میگه بسه هرچی تا الان صبر کردیم باید امشب منو… (چون تا قبل اون باهم رابطه نداشتن) خلاصه رایل اصلا خستگی یادش میره و کتاب دیگه با جزییات و تب و تاب تعریف میکنه رابطشونو که بسیار موفقیت آمیز بود و بعد رابطه رایل میگه تو واقعا یه مواد مخدری که بهش معتاد شدم!
۱-دوستان من تا جایی که تونستم سانسورهای اپیزودهای قبلو کامنت گذاشتم. چون واقعا اصلا هیچ معنی ای نمیده کتاب بدون اون بخش ها! اصلا کتاب نه رمانتیکه نه درام ه نه هیچی با سانسورها. تو این قسمت وقتی رایل میاد خونه ی بیلی میگه من خسته ام و نیومدم هم باهات رابطه داشته باشم، فقط اومدم پیشت بخوابم چون وقتی پیش تو میخوابم خوابم عمیق تره و منم خیلی داغونم. بعد میرن رو تخت بخوابن که لیلی میره لوسیون میاره دستای رایل و ماساژ میده بعد میره رو کمرش شونه هاشو ماساژ میده. رایل هم چشماشو بسته بود هیچی نمیگفت ه