مرگ ایوان ایلیچ - لئو تولستوی
Subscribed: 11,522Played: 267,353
Subscribe
Description
کتاب شامل چهار فصل و دوازده بخش است که تداعیگر فصول وماههای سال است. مرگ ایوان ایلیچ در آخرین روزهای سال، اشارهای به زمستان عمر ایلیچ است.
نویسنده: لئو تولستوی
برگردان: سروش حبیبی
گوینده: محسن زرآبادی پور
نشر: چشمه
شمارِ برگ: 104
برآورد کوتاه:
کتاب مرگ ایوان ایلیچ داستان قاضی صاحب منصب روسی، ایوان ایلیچ است و ماجرای کتاب با مرگ او آغاز می شود.
این کتاب راجع به مرگ و فناپذیری انسان است. چالش اصلی داستان از شروع بیماری لاعلاج ایوان آغاز می شود. بیماری که او را به سمت مرگ سوق می دهد. مرگی که تنها حقیقت موجود در زندگی است و از هیچ بنی بشری دور نیست.
همانطور که ارسطو می گوید: “لایوس انسان است، انسان فانی است. پس لایوس فانی است.” این جمله ی ساده را هم ما میدانیم هم ایوان ایلیچِ داستان. ولی انگار هیچ کس به معنای واقعی باورش ندارد.!
ایوان در زندگی اش یک قاضی ریاکار و ظاهر طلب بوده، کسی که زندگی و حتی ازدواجش را ماشین وار و با منطق مطلق پیش میبرد، بدون هیچ احساسی. و جوری به زندگی چسبیده بود که انگار هیچ وقت قرار نیست بمیرد.
مانند همه ی اطرافیان ریاکارش که بعد از مرگ ایوان تنها به فکر گرفتن صندلی خالی ایوان بودند و خوشحال از اینکه هنوز زنده اند و این ایوان است که مرده، نه آنها!
درباره کتاب مرگ ایوان ایلیچ:
ایوان وقتی به مرگش نزدیک می شود، مراحل انکار، ترس، خشم، انزجار و در آخر پذیرش را پشت سر می گذارد.
ابتدا نمی خواهد مرگش را قبول کند، به زندگی گذشته و لذت های بچگی اش چنگ می زند، مرگ را شبیه چاهی می بیند که انتهایش تاریکی مطلق است.
ولی رفته رفته مرگ آینه ای مقابل زندگی پیشین خودش می شود، اشتباهاتش را مثل پتکی به صورتش میکوبد و او را به خودشناسی می رساند.
ایوان در راه رسیدن به مرگ، مراحل معرفت و شناختش را طی می کند. و در آخر، انتهای همان چاه سیاهی که انتظارش را می کشید، روشنایی را میابد.
تولستوی در این کتاب از مرگ به عنوان ابزاری برای نشان دادن ارزش زندگی استفاده کرده است و چه خوب و دقیق هم کارش را بلد بوده. “ایوان ایلیچ” که معادل واژه اش “انسان فانی” یا همان “آدمیزاد” است، تک تک ما انسان ها هستیم، بدون استثنا. و سرنوشت زندگی ایوان ایلیچ، سرنوشت بشر است. که همه طرز زندگی اشتباهی را پیش میگیریم، و وقتی بوی مرگ به مشاممان خورد، همه ی ما به این سوال برمیخوریم که “آیا واقعا زندگی کرده ام؟” و انگار چیزی بهتر از مرگ، نمیتواند نشانگر زندگی ما باشد.
•P o d c a s t : P h i l o S h o w
•T e x t : K a f e b o o k . i r
نویسنده: لئو تولستوی
برگردان: سروش حبیبی
گوینده: محسن زرآبادی پور
نشر: چشمه
شمارِ برگ: 104
برآورد کوتاه:
کتاب مرگ ایوان ایلیچ داستان قاضی صاحب منصب روسی، ایوان ایلیچ است و ماجرای کتاب با مرگ او آغاز می شود.
این کتاب راجع به مرگ و فناپذیری انسان است. چالش اصلی داستان از شروع بیماری لاعلاج ایوان آغاز می شود. بیماری که او را به سمت مرگ سوق می دهد. مرگی که تنها حقیقت موجود در زندگی است و از هیچ بنی بشری دور نیست.
همانطور که ارسطو می گوید: “لایوس انسان است، انسان فانی است. پس لایوس فانی است.” این جمله ی ساده را هم ما میدانیم هم ایوان ایلیچِ داستان. ولی انگار هیچ کس به معنای واقعی باورش ندارد.!
ایوان در زندگی اش یک قاضی ریاکار و ظاهر طلب بوده، کسی که زندگی و حتی ازدواجش را ماشین وار و با منطق مطلق پیش میبرد، بدون هیچ احساسی. و جوری به زندگی چسبیده بود که انگار هیچ وقت قرار نیست بمیرد.
مانند همه ی اطرافیان ریاکارش که بعد از مرگ ایوان تنها به فکر گرفتن صندلی خالی ایوان بودند و خوشحال از اینکه هنوز زنده اند و این ایوان است که مرده، نه آنها!
درباره کتاب مرگ ایوان ایلیچ:
ایوان وقتی به مرگش نزدیک می شود، مراحل انکار، ترس، خشم، انزجار و در آخر پذیرش را پشت سر می گذارد.
ابتدا نمی خواهد مرگش را قبول کند، به زندگی گذشته و لذت های بچگی اش چنگ می زند، مرگ را شبیه چاهی می بیند که انتهایش تاریکی مطلق است.
ولی رفته رفته مرگ آینه ای مقابل زندگی پیشین خودش می شود، اشتباهاتش را مثل پتکی به صورتش میکوبد و او را به خودشناسی می رساند.
ایوان در راه رسیدن به مرگ، مراحل معرفت و شناختش را طی می کند. و در آخر، انتهای همان چاه سیاهی که انتظارش را می کشید، روشنایی را میابد.
تولستوی در این کتاب از مرگ به عنوان ابزاری برای نشان دادن ارزش زندگی استفاده کرده است و چه خوب و دقیق هم کارش را بلد بوده. “ایوان ایلیچ” که معادل واژه اش “انسان فانی” یا همان “آدمیزاد” است، تک تک ما انسان ها هستیم، بدون استثنا. و سرنوشت زندگی ایوان ایلیچ، سرنوشت بشر است. که همه طرز زندگی اشتباهی را پیش میگیریم، و وقتی بوی مرگ به مشاممان خورد، همه ی ما به این سوال برمیخوریم که “آیا واقعا زندگی کرده ام؟” و انگار چیزی بهتر از مرگ، نمیتواند نشانگر زندگی ما باشد.
•P o d c a s t : P h i l o S h o w
•T e x t : K a f e b o o k . i r
12 Episodes
Reverse
Top Podcasts
The Best New Comedy Podcast Right Now – June 2024The Best News Podcast Right Now – June 2024The Best New Business Podcast Right Now – June 2024The Best New Sports Podcast Right Now – June 2024The Best New True Crime Podcast Right Now – June 2024The Best New Joe Rogan Experience Podcast Right Now – June 20The Best New Dan Bongino Show Podcast Right Now – June 20The Best New Mark Levin Podcast – June 2024
من خودم این کتاب رو خوندم. و دوباره با صدای زیبای شما گوش کردم بسیار خوانش زیبایی داشتین و من برای بار دوم در قسمت پایانی با شنیدنش اشک ریختم.❤️
کتاب عالی خوانش هم عالی ممنونم 🌹
کتاب عالی خوانش هم عالی ممنونم 🌹
کتاب عالی خوانش هم عالی ممنونم 🌹
این عالم همه هیچ و هیچ ........
فوق العاده بود ممنونم
برادران کارامازوف هم به این لحن زیبا خوانده شده حتما گوش بدهید🫶🏼
مرگ هم تمام شد دیگراز مرگ اثری نیست.....🕊️
خوانش بی نظیر و تأثیر گذار👏👌
عالی بود .سپاسگزارم🙏
آخ. ویران شدم برای من که بزرگترین ترسم بیماری و پیری و مرگ هستش خیلی سنگین بود. کاش نمیشنیدمش😢
داستانی غمگین و پر از درس. قلم و صدای این داستان به طوری بود ک در درد کشیدن او درد کشیدم و با لحظه ی مرگش راحت شدم. انگار من هم نفسم ب سختی بالا می آمد و من هم سر آخر ب راحتی نفس کشیدم .. داستان طوری بود ک اشتیاق داشتم برای مرگ بلکه درد آرام بگیرد زاویه ی نگاه به مرگ و زندگی و جایگاه و خانواده در این کتاب تنظیم خواهد شد
بهبه ، چه صدای گوشنواز و زیبایی ، لذت بردم 😍
خوانش عالی ممنونم
😔😔😔عالی
چقدر عالی بود چقدر خوب مرگ توصیف کرد مرگ هم تمام شد
صداش عالیه ولی خیلی سریع میخونه
روایت بینظیر یک داستان بی نظیر . خسته نباشید .💐
ممنون از استاد زرآبادی پور با گویش عالی و حرفه ای
بهتر از این ممکن نبود