در حالی که لندن برای کریسمس آماده میشود، روزنامهها از سرقت یک سنگ قیمتی تقریباً گرانبها، «یاقوت کبود» از سوئیت هتل «کنتس مورکار» خبر میدهند. کنتس مورکار ۱۰۰۰ پوند جایزه برای برگرداندن یاقوت گمشده تعیین کرده و پلیس «جان هورنر»، یک لولهکش با سابقهی کیفری را که در اتاق کنتس مشغول تعمیر شومینه بوده، دستگیر میکند. در همان حال در خیابان بیکر، هولمز درحال فکر کردن به کلاه قدیمی لگدخوردهای است که پیترسون، دربان هتل برای او آورده و از هولمز برای بازگرداندن کلاه به همراه «غاز کریسمس» به صاحب واقعیاش کمک میخواهد.اگرچه این غاز برچسبی با نام «هنری بیکر» دارد، اما امید چندانی برای یافتن مالکی با چنین نام معمولیای وجود ندارد. پترسون غاز را برای شام به خانه میبرد و هولمز کلاه را برای «تحقیق» نگه میدارد، اما ساعتی بعد پترسون با عجله بازمیگردد و چیز عجیبی را که در شکم غاز پیدا کرده به هولمز نشان میدهد.
شرلوک هولمز، با تیزبینی و شم کارآگاهی قوی خود، زودتر از دیگران به قلب معماهای جنایی میرسد و دکتر واتسون، پزشک بازنشستهی ارتش، بهترین یار و یاور هولمز در این ماجراهاست. این دو همراه هم و با حل معماهای پیچیده و مبهم جنایی و سپردن جنایتکاران به دست عدالت، به نسلهای مختلف مخاطبان این داستانها لذت میبخشند... اگر به شنیدن ماجراهای پلیسی علاقهمندید، از شما دعوت میکنم شنوندهی این داستان باشید.
جان فریر برای به دست آوردن طلا همراه خانواده اش و گروهی دیگر وارد کالیفرنیا می شود، اما جز صحرا چیزی پیدا نیست. تشنگی و گرسنگی باعث مرگ همراهان جان ازجمله همسرش میشود. جان برای نجات دخترش (یوت) او را به دوش می گیرد و راهی صحرا می شود.جان و دخترش (یوت) به طرز معجزه آسایی توسط یک گروه کولی نجات پیدا میکنند. شرط کولیها این است که جان هیچ وقت از قانون آنها سرپیچی نکند. او این شرایط را قبول میکند، چون در لحظات آخر زندگیاش جز این چاره ای ندارد.جان همراه کولیها دهکدهای را پایهگذاری می کنند. شورای کولیها قطعه زمینی را به جان می دهند که روی آن کار کند و با تلاش و کوشش جان، مزرعهی گندم به ثمر می نشیند.همسایههای حسود که این وضع را می بینند، جک جفرسون را به مزرعهی جان می فرستند. جان که درباره تصاحب زمین و ثروت همسایه مجاورش شنیده، میفهمد که این کار اعضای شورای چهارنفره بوده است. بنابراین جان خودش را آمادهی مقابله با آنها میکند که بتواند زودتر پول زمین را پس بدهد تا این شورا دست از سر او و دخترش بردارند.۱۲ سال بعد، وقتی یوت ۱۷ ساله میشود، با برایان (معدنچی جوان) پسر یکی از دوستان صمیمی پدرش آشنا می شود و به او دل میبندد. وقتی برایان، یوت را از جان خواستگای می کند، جان با اینکه حاضر نیست دخترش از او جدا شود، با ازدواج او و برایان موافقت می کند تا به این ترتیب دخترش را از فضای رعبآور دهکده نجات دهد.ازطرفی، رئیس شورای دهکده برای خواستگاری از یوت به خانهی جان می رود. جان که می داند یوت به برایان علاقهمند است، حاضر نیست دخترش را به هیچ کدام از اهالی دهکده بدهد. او این موضوع را فاش نمی کند و برای تصمیمگیری از رئیس شورا مهلت میخواهد.روز بعد از طرف شورا دو مرد جوان که هر دو از پسران اعضای شورای دهکده اند، برای خواستگاری یوت به خانه ی جان می روند. جان که سماجت این دو نفر را میبیند، با اسلحه آنها را بیرون می کند و این مردان انتقام جو، هر روز مهلتی را که شورا به جان داده، به او یادآوری می کنند.دو روز قبل از پایان مهلت مقرر، برایان مخفیانه به دهکده برمی گردد و جان و یوت را با خود به کوهستان فراری می دهد. برایان روزی که برای شکار به کوهستان می رود، وقتی برمیگردد می فهمد که گروهِ تعقیب، جان را کشتند و یوت را با خودشان بردند.برایان به دهکده برمی گردد و متوجه می شود که جوزف جفرسون اموال جان را مصادره و با یوت ازدواج کرده است. یوت از غصه ی مرگ پدرش میمیرد و برایان قسم می خورد که انتقام مرگ جان و دخترش را از جوزف بگیرد...****«حلقه گم شده» با نگاهی به داستانی کوتاه اثر آرتور کانن دویل تهیه و تولید شده است.
شخصی به نام «هیلتون کابیت» به دیدار «شرلوک هلمز» میرود و به او یک تکه کاغذ نشان میدهد که روی آن آدمکهای چوبی رقصان مرموزی کشیده شدهاست.کابیت به هلمز و دکتر واتسون توضیح میدهد که اخیراً با زنی آمریکایی به نام «السی پاتریک» ازدواج کردهاست. پیش از ازدواج، السی از همسرش قول گرفته بود که هیچگاه دربارهی گذشتهی او چیزی نپرسد. او میگوید که در زندگیاش ارتباطات تلخی وجود داشته، هرچند هیچکدام از آنها باعث سرافکندگی او نمیشود. ازدواج آنها بسیار خوب پیش میرفت، تا زمانی که پیامهایی برایشان فرستاده شد... .درباره ی نویسندهسِر آرتور ایگناتیوس کانن دویل، (زاده ۲۲ مه ۱۸۵۹ - درگذشته ۷ ژوئیه ۱۹۳۰)، نویسنده، پدیدآور و پزشک اسکاتلندی بود. وی آوازهی خود را مدیون خلق شخصیت شرلوک هلمز، کارآگاه خصوصی، است. آرتور تا نهسالگی در گروه مذهبی مدرسه مشغول فعالیت بود. از سال ۱۸۷۶ تا ۱۸۸۱ در دانشگاه ادینبرو در رشتهی پزشکی تحصیل کرد. مدتی بهعنوان پزشک یک کشتی در سفرهایی به غرب آفریقا کار کرد و سرانجام در سال ۱۸۸۵ مدرک دکترای خود را از دانشگاه دریافت کرد.او در کنار پزشکی، برای روزنامهها مطالب ادبی و مقاله و نیز کتاب مینوشت. جاودانترین کتاب او داستانهای شرلوک هلمز است که اکنون بیش از خودش شناخته شدهاست. در ابتدا خوانندگان زیادی حاضر نبودند برای خواندن چنین داستانی پول خرج کنند و کتاب بخرند، به همین دلیل او برای چاپ کتاب اتود در قرمز لاکی مجبور شد به مجلاتی روی آورد که داستانهای مختلف و کمفروش را در کاغذهای ارزانقیمت چاپ میکردند، اما رفتهرفته بر محبوبیت داستانهای شرلوک هلمز افزوده و داستانهای شرلوک تبدیل به کتاب شد. شاید حتی خود آرتور کانن دویل هم تصور نمیکرد که رمانهایش دربارهی یک کارآگاه عجیب و باهوش چنین جاودانه شوند.بین سالهای ۱۸۹۰ تا ۱۸۹۳ سری کتابهای شرلوک هلمز و دکتر واتسن او چاپ شدند. سالهای ۱۸۹۳ در معمای آخر شرلوک هلمز توسط دکتر موریاتی کشته شد، اما کانن دویل دوباره شخصیت محبوبش یعنی هلمز را زنده کرد و آثار ماندگار دیگری از بازگشت شرلوک هلمز به جای گذاشت.۹ سال بعد در سال ۱۹۰۲ شاهکار خود، یعنی سگ شکاری باسکِرویل، را نوشت. کانن دویل نویسندهی پرکاری بود و آثار زیادی دارد. علاوه بر کتابهای شرلوک هلمز، تعداد بسیاری رمان تاریخی، کتاب تاریخ، ازجمله کتاب مفصلی درباره بوئرهای آفریقای جنوبی و نیز کتابی دربارهی احضار ارواح (که در اواخر عمر سخت بدان معتقد شده بود) نوشتهاست.
الماس سلطنتی معروفبه سنگ زرد مازارین از کاخ سلطنتی انگیس به سرقت رفتهاست.دکتر واتسن برای دیدار با شرلوک هلمز به خانهی او میرود و خانم هاتسون به او میگوید که این روزها رفتار شرلوک خیلی عجیب شده، حتی غذا خوردن را هم فراموش میکند. پروندهی جدید او مربوط به سرقت الماس بزرگ سلطنتی است که توسط کنت نگرتو سیلویوس دزدیده شده و احتمال قتل شرلوک هم در این ماجرا وجود دارد؛ به همین دلیل دکتر واتسن باید خیلی زود نزد پلیس برود و آنها را به خانهی شرلوک بیاورد. سِر آرتور ایگناتیوس کانن دویل، (زاده ۲۲ مه ۱۸۵۹ - درگذشته ۷ ژوئیه ۱۹۳۰)، نویسنده، پدیدآور و پزشک اسکاتلندی بود. وی آوازهی خود را مدیون خلق شخصیت شرلوک هلمز، کارآگاه خصوصی، است. آرتور تا نهسالگی در گروه مذهبی مدرسه مشغول فعالیت بود. از سال ۱۸۷۶ تا ۱۸۸۱ در دانشگاه ادینبرو در رشتهی پزشکی تحصیل کرد. مدتی بهعنوان پزشک یک کشتی در سفرهایی به غرب آفریقا کار کرد و سرانجام در سال ۱۸۸۵ مدرک دکترای خود را از دانشگاه دریافت کرد.او در کنار پزشکی، برای روزنامهها مطالب ادبی و مقاله و نیز کتاب مینوشت. جاودانترین کتاب او داستانهای شرلوک هلمز است که اکنون بیش از خودش شناخته شدهاست. در ابتدا خوانندگان زیادی حاضر نبودند برای خواندن چنین داستانی پول خرج کنند و کتاب بخرند، به همین دلیل او برای چاپ کتاب اتود در قرمز لاکی مجبور شد به مجلاتی روی آورد که داستانهای مختلف و کمفروش را در کاغذهای ارزانقیمت چاپ میکردند، اما رفتهرفته بر محبوبیت داستانهای شرلوک هلمز افزوده و داستانهای شرلوک تبدیل به کتاب شد. شاید حتی خود آرتور کانن دویل هم تصور نمیکرد که رمانهایش دربارهی یک کارآگاه عجیب و باهوش چنین جاودانه شوند.بین سالهای ۱۸۹۰ تا ۱۸۹۳ سری کتابهای شرلوک هلمز و دکتر واتسن او چاپ شدند. سالهای ۱۸۹۳ در معمای آخر شرلوک هلمز توسط دکتر موریاتی کشته شد، اما کانن دویل دوباره شخصیت محبوبش یعنی هلمز را زنده کرد و آثار ماندگار دیگری از بازگشت شرلوک هلمز به جای گذاشت.۹ سال بعد در سال ۱۹۰۲ شاهکار خود، یعنی سگ شکاری باسکِرویل، را نوشت. کانن دویل نویسندهی پرکاری بود و آثار زیادی دارد. علاوه بر کتابهای شرلوک هلمز، تعداد بسیاری رمان تاریخی، کتاب تاریخ، ازجمله کتاب مفصلی درباره بوئرهای آفریقای جنوبی و نیز کتابی دربارهی احضار ارواح (که در اواخر عمر سخت بدان معتقد شده بود) نوشتهاست.
به دختری جوان به نام «وایولت هانتر» در یک مؤسسهی کاریابی پیشنهاد شغل معلمی سرخانه، با حقوق بسیار بالا و شرایط عجیب، میشود.«شرلوک هلمز» نامهای را از «وایولت هانتر» با این عنوان دریافت میکند: «بسیار مایلم که در رابطه با پذیرفتن یا نپذیرفتن شغلی که بهعنوان معلم سرخانه به من پیشنهاد شدهاست، با شما مشورت کنم. اگر اسباب ناراحتی شما نباشد، فردا صبح ساعت دهونیم به خدمت شما خواهم رسید.»شرلوک درابتدا فکر میکند که این ماجرا بسیار کماهمیت است، اما با ورود خانم جوان و صحبت کردن با او ماجرا برایش جذاب میشود و بهدنبال حل معمای آن میرود. سِر آرتور ایگناتیوس کانن دویل، (زاده ۲۲ مه ۱۸۵۹ - درگذشته ۷ ژوئیه ۱۹۳۰)، نویسنده، پدیدآور و پزشک اسکاتلندی بود. وی آوازهی خود را مدیون خلق شخصیت شرلوک هلمز، کارآگاه خصوصی، است. آرتور تا نهسالگی در گروه مذهبی مدرسه مشغول فعالیت بود. از سال ۱۸۷۶ تا ۱۸۸۱ در دانشگاه ادینبرو در رشتهی پزشکی تحصیل کرد. مدتی بهعنوان پزشک یک کشتی در سفرهایی به غرب آفریقا کار کرد و سرانجام در سال ۱۸۸۵ مدرک دکترای خود را از دانشگاه دریافت کرد.او در کنار پزشکی، برای روزنامهها مطالب ادبی و مقاله و نیز کتاب مینوشت. جاودانترین کتاب او داستانهای شرلوک هلمز است که اکنون بیش از خودش شناخته شدهاست. در ابتدا خوانندگان زیادی حاضر نبودند برای خواندن چنین داستانی پول خرج کنند و کتاب بخرند، به همین دلیل او برای چاپ کتاب اتود در قرمز لاکی مجبور شد به مجلاتی روی آورد که داستانهای مختلف و کمفروش را در کاغذهای ارزانقیمت چاپ میکردند، اما رفتهرفته بر محبوبیت داستانهای شرلوک هلمز افزوده و داستانهای شرلوک تبدیل به کتاب شد. شاید حتی خود آرتور کانن دویل هم تصور نمیکرد که رمانهایش دربارهی یک کارآگاه عجیب و باهوش چنین جاودانه شوند.بین سالهای ۱۸۹۰ تا ۱۸۹۳ سری کتابهای شرلوک هلمز و دکتر واتسن او چاپ شدند. سالهای ۱۸۹۳ در معمای آخر شرلوک هلمز توسط دکتر موریاتی کشته شد، اما کانن دویل دوباره شخصیت محبوبش یعنی هلمز را زنده کرد و آثار ماندگار دیگری از بازگشت شرلوک هلمز به جای گذاشت.۹ سال بعد در سال ۱۹۰۲ شاهکار خود، یعنی سگ شکاری باسکِرویل، را نوشت. کانن دویل نویسندهی پرکاری بود و آثار زیادی دارد. علاوه بر کتابهای شرلوک هلمز، تعداد بسیاری رمان تاریخی، کتاب تاریخ، ازجمله کتاب مفصلی درباره بوئرهای آفریقای جنوبی و نیز کتابی دربارهی احضار ارواح (که در اواخر عمر سخت بدان معتقد شده بود) نوشتهاست.
دکتر واتسون نامهای از یکی از همشاگردیهای قدیمیاش به نام «پرسی فلپس» دریافت میکند که از واتسون خواسته بود شرلوک هلمز را به منزل او بیاورد... .تفاهمنامهی مهم بین ایتالیا و بریتانیا برقرار شده و هیچکس، بهویژه در کشورهای همسایه، نباید از مفاد این تفاهمنامه آگاه شود، اما همان روز این تفاهمنامه از دفتر وزارت امور خارجه دزدیده میشود و کارآگاه خصوصی،شرلوک هلمز، به همراه همکارش، دکتر واتسون، مأمور رسیدگی به این پرونده میشوند.دکتر واتسون نامهای از یکی از همشاگردیهای قدیمیاش، پرسی فلپس، دریافت میکند که از او خواسته بود شرلوک هلمز را به منزل او بیاورد.پرسی که خواهرزادهی وزیر امور خارجه است، در نامهاش نوشته بود بنا به مشکلی، مدت ۹ هفته در بستر بیماری افتادهاست و اکنون تنها امید او برای حل مشکل شرلوک هلمز است.وقتی دکتر واتسون و شرلوک هلمز به منزل او رفتند، درابتدا با جوان نیرومندی به نام «جوزف هریسون» روبهرو شدند که برادر دختری به نام «آنی» بود و قرار بود پرسی با آن دختر ازدواج کند و … .درباره ی نویسندهسِر آرتور ایگناتیوس کانن دویل، (زاده ۲۲ مه ۱۸۵۹ - درگذشته ۷ ژوئیه ۱۹۳۰)، نویسنده، پدیدآور و پزشک اسکاتلندی بود. وی آوازهی خود را مدیون خلق شخصیت شرلوک هلمز، کارآگاه خصوصی، است. آرتور تا نهسالگی در گروه مذهبی مدرسه مشغول فعالیت بود. از سال ۱۸۷۶ تا ۱۸۸۱ در دانشگاه ادینبرو در رشتهی پزشکی تحصیل کرد. مدتی بهعنوان پزشک یک کشتی در سفرهایی به غرب آفریقا کار کرد و سرانجام در سال ۱۸۸۵ مدرک دکترای خود را از دانشگاه دریافت کرد.او در کنار پزشکی، برای روزنامهها مطالب ادبی و مقاله و نیز کتاب مینوشت. جاودانترین کتاب او داستانهای شرلوک هلمز است که اکنون بیش از خودش شناخته شدهاست. در ابتدا خوانندگان زیادی حاضر نبودند برای خواندن چنین داستانی پول خرج کنند و کتاب بخرند، به همین دلیل او برای چاپ کتاب اتود در قرمز لاکی مجبور شد به مجلاتی روی آورد که داستانهای مختلف و کمفروش را در کاغذهای ارزانقیمت چاپ میکردند، اما رفتهرفته بر محبوبیت داستانهای شرلوک هلمز افزوده و داستانهای شرلوک تبدیل به کتاب شد. شاید حتی خود آرتور کانن دویل هم تصور نمیکرد که رمانهایش دربارهی یک کارآگاه عجیب و باهوش چنین جاودانه شوند.بین سالهای ۱۸۹۰ تا ۱۸۹۳ سری کتابهای شرلوک هلمز و دکتر واتسن او چاپ شدند. سالهای ۱۸۹۳ در معمای آخر شرلوک هلمز توسط دکتر موریاتی کشته شد، اما کانن دویل دوباره شخصیت محبوبش یعنی هلمز را زنده کرد و آثار ماندگار دیگری از بازگشت شرلوک هلمز به جای گذاشت.۹ سال بعد در سال ۱۹۰۲ شاهکار خود، یعنی سگ شکاری باسکِرویل، را نوشت. کانن دویل نویسندهی پرکاری بود و آثار زیادی دارد. علاوه بر کتابهای شرلوک هلمز، تعداد بسیاری رمان تاریخی، کتاب تاریخ، ازجمله کتاب مفصلی درباره بوئرهای آفریقای جنوبی و نیز کتابی دربارهی احضار ارواح (که در اواخر عمر سخت بدان معتقد شده بود) نوشتهاست.
جبز ویلسون، پیرمرد امانتفروش اهل لندن، برای مشورت دربارهی آگهی عجیب استخدام انجمن سرخمویان، به دیدار شرلوک هولمز و دکتر واتسون میرود.آقای ویلسون به آنها میگوید که چند هفته قبل، دستیار جوانش، وینسنت اسپالدینگ، به او اصرار کرده تا به آگهی «انجمن موقرمزها» که کار پردرآمدی را فقط به متقاضیان مرد با موهای موقرمز پیشنهاد کرده، پاسخ بدهد.صبح روز بعد، ویلسون در صف طولانی مردان موقرمز منتظر مانده تا با او مصاحبه شود و او تنها متقاضیای بوده که استخدام شده. ویلسون به هولمز میگوید که چون کسبوکارش با مشکل مواجه شده و نیاز به درآمدی اضافه داشت، با حضور در این انجمن و دریافت هفتهای ۴ پوند دستمزد، خیلی از مشکلاتش حل میشد؛ بهویژه که هم ساعت کاری آن خیلی مناسب بود و هم کار خاصی نباید انجام میداد... اما پس از چهار هفته، یک روز صبح به تابلویی بر روی در قفل شدهی دفتر برخورد که به شکل عجیبی اعلام کرده بود: «انجمن موقرمزها منحل شدهاست. — ۹ اکتبر ۱۸۹۰.»سِر آرتور ایگناتیوس کانن دویل، (زاده ۲۲ مه ۱۸۵۹ - درگذشته ۷ ژوئیه ۱۹۳۰)، نویسنده، پدیدآور و پزشک اسکاتلندی بود. وی آوازهی خود را مدیون خلق شخصیت شرلوک هولمز، کارآگاه خصوصی، است. آرتور تا نهسالگی در گروه مذهبی مدرسه مشغول فعالیت بود. از سال ۱۸۷۶ تا ۱۸۸۱ در دانشگاه ادینبرو در رشتهی پزشکی تحصیل کرد. مدتی بهعنوان پزشک یک کشتی در سفرهایی به غرب آفریقا کار کرد و سرانجام در سال ۱۸۸۵ مدرک دکترای خود را از دانشگاه دریافت کرد.او در کنار پزشکی، برای روزنامهها مطالب ادبی و مقاله و نیز کتاب مینوشت. جاودانترین کتاب او داستانهای شرلوک هولمز است که اکنون بیش از خودش شناخته شدهاست. در ابتدا خوانندگان زیادی حاضر نبودند برای خواندن چنین داستانی پول خرج کنند و کتاب بخرند، به همین دلیل او برای چاپ کتاب «اتود در قرمز لاکی» مجبور شد به مجلاتی روی آورد که داستانهای مختلف و کمفروش را در کاغذهای ارزانقیمت چاپ میکردند، اما رفتهرفته بر محبوبیت داستانهای شرلوک هولمز افزوده و داستانهای شرلوک تبدیل به کتاب شد. شاید حتی خود آرتور کانن دویل هم تصور نمیکرد که رمانهایش دربارهی یک کارآگاه عجیب و باهوش چنین جاودانه شوند.بین سالهای ۱۸۹۰ تا ۱۸۹۳ سری کتابهای شرلوک هولمز و دکتر واتسن او چاپ شدند. سالهای ۱۸۹۳ در معمای آخر شرلوک هولمز توسط دکتر موریاتی کشته شد، اما کانن دویل دوباره شخصیت محبوبش، یعنی هولمز، را زنده کرد و آثار ماندگار دیگری از بازگشت شرلوک هولمز به جای گذاشت.۹ سال بعد در سال ۱۹۰۲ شاهکار خود، یعنی سگ شکاری باسکِرویل، را نوشت. کانن دویل نویسندهی پرکاری بود و آثار زیادی دارد. علاوه بر کتابهای شرلوک هولمز، تعداد بسیاری رمان و کتاب تاریخی، ازجمله کتاب مفصلی دربارهی بوئرهای آفریقای جنوبی و نیز کتابی دربارهی احضار ارواح (که در اواخر عمر سخت بدان معتقد شده بود) نوشتهاست.
شنبه صبح، شرلوک هولمز درحال انجام آزمایشهای شیمی برای حل یک پرونده، در حضور دکتر واتسون است که پیشخدمت خبر میدهد کسی به ملاقات آنها آمدهاست.خانم «ویولت اسمیت» اهل فارنهام است که پدرش بهتازگی فوت کرده و همسر و دخترش را در فقر رها کردهاست. خانم ویولت با دیدن آگهیای که بهدنبال او و مادرش میگردد، با آقای «کاروترز» و آقای «وودلی» ملاقات میکند. آنها از آفریقای جنوبی آمده بودند و «رالف اسمیت»، عموی ویولت، را میشناختند که بهتازگی او نیز در فقر مرده بود و ظاهراً میخواست ببیند که بستگانش از نظر مالی تأمین هستند یا نه. این مسئله برای ویولت عجیب بود، زیرا او و خانوادهاش از زمان خروج اسمیت از آفریقای جنوبی در ۲۵ سال پیش خبری از او نداشتند. کاروترز و وودلی توضیح دادند که رالف قبل از مرگ، خبر مرگ برادرش را شنیده بود و در برابر رفاه بازماندگان خود احساس مسئولیت میکرد. با این حال، نکتهی خاصی که ویولت را بهی دنبال خدمات هولمز کشاند، مرد عجیبی است که او را با دوچرخه تعقیب میکند. این مرد همیشه پشت ویولت راه میافتد و فاصلهی خود را از او حفظ میکند و بدون هیچ اثری ناپدید میشود. او هرگز اجازه نمیدهد ویولت به او نزدیک شود و همیشه تنها در امتداد همان مسیر قرار دارد.دربارهی نویسندهسِر آرتور ایگناتیوس کانن دویل، (زاده ۲۲ مهٔ ۱۸۵۹ - درگذشته ۷ ژوئیهٔ ۱۹۳۰)، نویسنده، پدیدآور و پزشک اسکاتلندی بود. وی آوازهی خود را مدیون خلق شخصیت شرلوک هولمز، کارآگاه خصوصی، است. آرتور تا ۹سالگی در گروه مذهبی مدرسه مشغول فعالیت بود. از سال ۱۸۷۶ تا ۱۸۸۱ در دانشگاه ادینبرو در رشتهی پزشکی تحصیل کرد. مدتی بهعنوان پزشک یک کشتی در سفرهایی به غرب آفریقا کار کرد و سرانجام در سال ۱۸۸۵ مدرک دکترای خود را از دانشگاه دریافت کرد.او در کنار پزشکی، برای روزنامهها مطالب ادبی و مقاله و کتاب مینوشت. جاودانترین کتاب او داستانهای شرلوک هولمز است که اکنون بیش از خودش شناخته شدهاست. درابتدا بیشتر خوانندگان حاضر نبودند برای خواندن چنین داستانی پول خرج کنند و کتاب بخرند، به همین دلیل او برای چاپ کتاب «اتود در قرمز لاکی» مجبور شد به مجلاتی روی آورد که داستانهای مختلف و کمفروش را در کاغذهای ارزانقیمت چاپ میکردند، اما رفتهرفته بر محبوبیت داستانهای شرلوک هولمز افزوده و داستانهای شرلوک تبدیل به کتاب شد. شاید حتی خود آرتور کانن دویل هم تصور نمیکرد که رمانهایش دربارهی یک کارآگاه عجیب و باهوش چنین جاودانه شوند.بین سالهای ۱۸۹۰ تا ۱۸۹۳ مجموعه کتابهای شرلوک هولمز و دکتر واتسن او چاپ شدند. سالهای ۱۸۹۳ در معمای آخر، شرلوک هولمز توسط دکتر موریاتی کشته شد، اما کانن دویل دوباره شخصیت محبوبش، یعنی هولمز، را زنده کرد و آثار ماندگار دیگری از بازگشت شرلوک هولمز به جای گذاشت.۹ سال بعد در سال ۱۹۰۲ شاهکار خود یعنی «سگ شکاری باسکِرویل» را نوشت. کانن دویل نویسندهی پرکاری بود و آثار زیادی دارد. علاوه بر کتابهای شرلوک هولمز، تعداد بسیاری رمان تاریخی، کتاب تاریخ، ازجمله کتاب مفصلی دربارهی بوئرهای آفریقای جنوبی و نیز کتابی دربارهی احضار ارواح (که در اواخر عمر سخت بدان معتقد شده بود) نوشتهاست.
سر جمیز دامری»، سیاستمدار مشهور، برا ی نجات دختر «ژنرال دومیر ویل» از عشقی خطرناک، نزد شرلوک هولمز میرود.«ویولت»، دختر ژنرال دومیرویل که در جنگهای هندوستان شهرتی جهانی کسب کردهاست، در یک مسافرت تفریحی با شخصی به نام «بارون گرونر» آشنا شده و دیوانهوار عاشق این شخص شدهاست. بارون متهم به قتل همسر سابق خود در پراگ است که توانسته از دست قانون فرار کند و حال ژنرال احساس میکند زندگی دخترش در خطر است.سِر آرتور ایگناتیوس کانن دویل، (زاده ۲۲ مهٔ ۱۸۵۹ - درگذشته ۷ ژوئیهٔ ۱۹۳۰)، نویسنده، پدیدآور و پزشک اسکاتلندی بود. وی آوازهی خود را مدیون خلق شخصیت شرلوک هولمز، کارآگاه خصوصی، است. آرتور تا ۹سالگی در گروه مذهبی مدرسه مشغول فعالیت بود. از سال ۱۸۷۶ تا ۱۸۸۱ در دانشگاه ادینبرو در رشتهی پزشکی تحصیل کرد. مدتی بهعنوان پزشک یک کشتی در سفرهایی به غرب آفریقا کار کرد و سرانجام در سال ۱۸۸۵ مدرک دکترای خود را از دانشگاه دریافت کرد.او در کنار پزشکی، برای روزنامهها مطالب ادبی و مقاله و کتاب مینوشت. جاودانترین کتاب او داستانهای شرلوک هولمز است که اکنون بیش از خودش شناخته شدهاست. درابتدا بیشتر خوانندگان حاضر نبودند برای خواندن چنین داستانی پول خرج کنند و کتاب بخرند، به همین دلیل او برای چاپ کتاب «اتود در قرمز لاکی» مجبور شد به مجلاتی روی آورد که داستانهای مختلف و کمفروش را در کاغذهای ارزانقیمت چاپ میکردند، اما رفتهرفته بر محبوبیت داستانهای شرلوک هولمز افزوده و داستانهای شرلوک تبدیل به کتاب شد. شاید حتی خود آرتور کانن دویل هم تصور نمیکرد که رمانهایش دربارهی یک کارآگاه عجیب و باهوش چنین جاودانه شوند.بین سالهای ۱۸۹۰ تا ۱۸۹۳ مجموعه کتابهای شرلوک هولمز و دکتر واتسن او چاپ شدند. سالهای ۱۸۹۳ در معمای آخر، شرلوک هولمز توسط دکتر موریاتی کشته شد، اما کانن دویل دوباره شخصیت محبوبش، یعنی هولمز، را زنده کرد و آثار ماندگار دیگری از بازگشت شرلوک هولمز به جای گذاشت.۹ سال بعد در سال ۱۹۰۲ شاهکار خود یعنی «سگ شکاری باسکِرویل» را نوشت. کانن دویل نویسندهی پرکاری بود و آثار زیادی دارد. علاوه بر کتابهای شرلوک هولمز، تعداد بسیاری رمان تاریخی، کتاب تاریخ، ازجمله کتاب مفصلی دربارهی بوئرهای آفریقای جنوبی و نیز کتابی دربارهی احضار ارواح (که در اواخر عمر سخت بدان معتقد شده بود) نوشتهاست.
وکیل و مشاور مالی جوانی به دیدار موکل خود میرود، اما موکلش به قتل میرسد و وکیل جوان آخرین کسی است که با او دیدار کردهاست.«جان هکتور مک فارل»، مشاور مالی جوان، که متهم به قتل یکی از موکلانش به نام «جوناس اولداکر» است، به ملاقات شرلوک هولمز و دکتر واتسون میرود. مک فارلین به هولمز توضیح میدهد که اولداکر یک روز قبل به دفترش آمده و از او خواسته بود که وصیتنامهای برای او تنظیم کند. بسیار ناباورانه، مک فارلین دید که اولداکر او را تنها ذینفع و وارث اموال قابلتوجهش کردهاست و مک فارلین نمیدانست که او چرا چنین کاری میکند!مک فارلین برای بررسی برخی مدارک قانونی به خانهی اولداکر در نروود غربی میرود و شبهنگام خانهی اولداکر را را ترک و در یک مسافرخانهی محلی اقامت میکند. هنگام بازگشت به خانه، در قطار، خبر قتل موکل خود را در روزنامه میبیند و متوجه میشود که پلیس به دنبال او میگردد.سِر آرتور ایگناتیوس کانن دویل، (زادهی ۲۲ مه ۱۸۵۹ - درگذشتهی ۷ ژوئیه ۱۹۳۰)، نویسنده، پدیدآور و پزشک اسکاتلندی بود. وی آوازهی خود را مدیون خلق شخصیت شرلوک هولمز، کارآگاه خصوصی، است. آرتور تا نهسالگی در گروه مذهبی مدرسه مشغول فعالیت بود. از سال ۱۸۷۶ تا ۱۸۸۱ در دانشگاه ادینبرو در رشتهی پزشکی تحصیل کرد. مدتی بهعنوان پزشک یک کشتی در سفرهایی به غرب آفریقا کار کرد و سرانجام در سال ۱۸۸۵ مدرک دکترای خود را از دانشگاه دریافت کرد.او در کنار پزشکی، برای روزنامهها مطالب ادبی و مقاله و نیز کتاب مینوشت. جاودانترین کتاب او داستانهای شرلوک هولمز است که اکنون بیش از خودش شناخته شدهاست. در ابتدا خوانندگان زیادی حاضر نبودند برای خواندن چنین داستانی پول خرج کنند و کتاب بخرند، به همین دلیل او برای چاپ کتاب «اتود در قرمز لاکی» مجبور شد به مجلاتی روی آورد که داستانهای مختلف و کمفروش را در کاغذهای ارزانقیمت چاپ میکردند، اما رفتهرفته بر محبوبیت داستانهای شرلوک هولمز افزوده و داستانهای شرلوک تبدیل به کتاب شد. شاید حتی خود آرتور کانن دویل هم تصور نمیکرد که رمانهایش دربارهی یک کارآگاه عجیب و باهوش چنین جاودانه شوند.بین سالهای ۱۸۹۰ تا ۱۸۹۳ سری کتابهای شرلوک هولمز و دکتر واتسن او چاپ شدند. سالهای ۱۸۹۳ در معمای آخر شرلوک هولمز توسط دکتر موریاتی کشته شد، اما کانن دویل دوباره شخصیت محبوبش، یعنی هولمز، را زنده کرد و آثار ماندگار دیگری از بازگشت شرلوک هولمز به جای گذاشت.۹ سال بعد در سال ۱۹۰۲ شاهکار خود، یعنی سگ شکاری باسکِرویل، را نوشت. کانن دویل نویسندهی پرکاری بود و آثار زیادی دارد. علاوه بر کتابهای شرلوک هولمز، تعداد بسیاری رمان و کتاب تاریخی، ازجمله کتاب مفصلی دربارهی بوئرهای آفریقای جنوبی و نیز کتابی دربارهی احضار ارواح (که در اواخر عمر سخت بدان معتقد شده بود) نوشتهاست.
دختر جوانی با مراجعه به شرلوک هولمز میگوید نامزدش در روز ازدواج ناپدید شدهاست.دوشیزه «ماری ساندرلند» که با مادر و ناپدریاش زندگی میکند، از طرف عمویش اوراق بهاداری به ارزش ۲۵۰۰ پوند انگلیس برایش به ارث گذاشته شده، ولی او تا پیش ازدواج اجازه دارد که فقط ۱۰۰ پوند در سال از این ارث را بردارد که آن را هم به پدرخوانده و مادرش میدهد.شرلوک هولمز در پی مشاوره خواستن دختر از او، سرانجام همهچیز را درمییابد، ولی از آنجا که میداند دختر واقعیت ماجرا را باور نخواهد کرد، به او چیزی نمیگوید... .سِر آرتور ایگناتیوس کانن دویل، (زاده ۲۲ مه ۱۸۵۹ - درگذشته ۷ ژوئیه ۱۹۳۰)، نویسنده، پدیدآور و پزشک اسکاتلندی بود. وی آوازهی خود را مدیون خلق شخصیت شرلوک هولمز، کارآگاه خصوصی، است. آرتور تا نهسالگی در گروه مذهبی مدرسه مشغول فعالیت بود. از سال ۱۸۷۶ تا ۱۸۸۱ در دانشگاه ادینبرو در رشتهی پزشکی تحصیل کرد. مدتی بهعنوان پزشک یک کشتی در سفرهایی به غرب آفریقا کار کرد و سرانجام در سال ۱۸۸۵ مدرک دکترای خود را از دانشگاه دریافت کرد.او در کنار پزشکی، برای روزنامهها مطالب ادبی و مقاله و نیز کتاب مینوشت. جاودانترین کتاب او داستانهای شرلوک هولمز است که اکنون بیش از خودش شناخته شدهاست. در ابتدا خوانندگان زیادی حاضر نبودند برای خواندن چنین داستانی پول خرج کنند و کتاب بخرند، به همین دلیل او برای چاپ کتاب «اتود در قرمز لاکی» مجبور شد به مجلاتی روی آورد که داستانهای مختلف و کمفروش را در کاغذهای ارزانقیمت چاپ میکردند، اما رفتهرفته بر محبوبیت داستانهای شرلوک هولمز افزوده و داستانهای شرلوک تبدیل به کتاب شد. شاید حتی خود آرتور کانن دویل هم تصور نمیکرد که رمانهایش دربارهی یک کارآگاه عجیب و باهوش چنین جاودانه شوند.بین سالهای ۱۸۹۰ تا ۱۸۹۳ سری کتابهای شرلوک هولمز و دکتر واتسن او چاپ شدند. سالهای ۱۸۹۳ در معمای آخر شرلوک هولمز توسط دکتر موریاتی کشته شد، اما کانن دویل دوباره شخصیت محبوبش، یعنی هولمز، را زنده کرد و آثار ماندگار دیگری از بازگشت شرلوک هولمز به جای گذاشت.۹ سال بعد در سال ۱۹۰۲ شاهکار خود، یعنی سگ شکاری باسکِرویل، را نوشت. کانن دویل نویسندهی پرکاری بود و آثار زیادی دارد. علاوه بر کتابهای شرلوک هولمز، تعداد بسیاری رمان و کتاب تاریخی، ازجمله کتاب مفصلی دربارهی بوئرهای آفریقای جنوبی و نیز کتابی دربارهی احضار ارواح (که در اواخر عمر سخت بدان معتقد شده بود) نوشتهاست.
کتاب جنگ و صلح رمانی است مفصل که در چند جلد منتشرشده است. تولستوی با این رمان پرشخصیت تلاش کرده تصویر کامل و درستی را از روسیهی آن زمان به خواننده ارائه دهد. این رمان از روسیهای میگوید که جنگ بهتدریج بر آن سایه افکند و کمکم گرفتارش شد. زندگی مردم تمامی طبقات، تهیدستان و اشراف، تحتالشعاع این اتفاق قرار گرفت؛ اما جنگ نهتنها بهخودیخود اتفاقی ناگوار بود که این بار دشمن فرانسهای بود که بسیاری از مردم روسیه دوستش میداشتند، به آنجا سفر کرده و یا قصد آن را داشتند و برخیشان به زبان آن آشنا بودند.نویسنده داستان خود را با پسزمینهای از جنگی که میآید و رخ میدهد، پیش میبرد. تولستوی در این رمان به زندگی چند خانواده اشرافی و تاثیر جنگ بر آنها پرداخته است و این جمع خط شاخص داستانی کتاب را پیش میبرند. توانایی تولستوی در شخصیتپردازیهای درست و حسابشده و حفظ یکپارچگی تمامی اتفاقها و اشخاصی که درگیر هر ماجرا میشوند، نشان از تسلط او بر جریان پیش رو و البته بر نویسندگی است
کتاب جنگ و صلح رمانی است مفصل که در چند جلد منتشرشده است. تولستوی با این رمان پرشخصیت تلاش کرده تصویر کامل و درستی را از روسیهی آن زمان به خواننده ارائه دهد. این رمان از روسیهای میگوید که جنگ بهتدریج بر آن سایه افکند و کمکم گرفتارش شد. زندگی مردم تمامی طبقات، تهیدستان و اشراف، تحتالشعاع این اتفاق قرار گرفت؛ اما جنگ نهتنها بهخودیخود اتفاقی ناگوار بود که این بار دشمن فرانسهای بود که بسیاری از مردم روسیه دوستش میداشتند، به آنجا سفر کرده و یا قصد آن را داشتند و برخیشان به زبان آن آشنا بودند.نویسنده داستان خود را با پسزمینهای از جنگی که میآید و رخ میدهد، پیش میبرد. تولستوی در این رمان به زندگی چند خانواده اشرافی و تاثیر جنگ بر آنها پرداخته است و این جمع خط شاخص داستانی کتاب را پیش میبرند. توانایی تولستوی در شخصیتپردازیهای درست و حسابشده و حفظ یکپارچگی تمامی اتفاقها و اشخاصی که درگیر هر ماجرا میشوند، نشان از تسلط او بر جریان پیش رو و البته بر نویسندگی است
کتاب جنگ و صلح رمانی است مفصل که در چند جلد منتشرشده است. تولستوی با این رمان پرشخصیت تلاش کرده تصویر کامل و درستی را از روسیهی آن زمان به خواننده ارائه دهد. این رمان از روسیهای میگوید که جنگ بهتدریج بر آن سایه افکند و کمکم گرفتارش شد. زندگی مردم تمامی طبقات، تهیدستان و اشراف، تحتالشعاع این اتفاق قرار گرفت؛ اما جنگ نهتنها بهخودیخود اتفاقی ناگوار بود که این بار دشمن فرانسهای بود که بسیاری از مردم روسیه دوستش میداشتند، به آنجا سفر کرده و یا قصد آن را داشتند و برخیشان به زبان آن آشنا بودند.نویسنده داستان خود را با پسزمینهای از جنگی که میآید و رخ میدهد، پیش میبرد. تولستوی در این رمان به زندگی چند خانواده اشرافی و تاثیر جنگ بر آنها پرداخته است و این جمع خط شاخص داستانی کتاب را پیش میبرند. توانایی تولستوی در شخصیتپردازیهای درست و حسابشده و حفظ یکپارچگی تمامی اتفاقها و اشخاصی که درگیر هر ماجرا میشوند، نشان از تسلط او بر جریان پیش رو و البته بر نویسندگی است
کتاب جنگ و صلح رمانی است مفصل که در چند جلد منتشرشده است. تولستوی با این رمان پرشخصیت تلاش کرده تصویر کامل و درستی را از روسیهی آن زمان به خواننده ارائه دهد. این رمان از روسیهای میگوید که جنگ بهتدریج بر آن سایه افکند و کمکم گرفتارش شد. زندگی مردم تمامی طبقات، تهیدستان و اشراف، تحتالشعاع این اتفاق قرار گرفت؛ اما جنگ نهتنها بهخودیخود اتفاقی ناگوار بود که این بار دشمن فرانسهای بود که بسیاری از مردم روسیه دوستش میداشتند، به آنجا سفر کرده و یا قصد آن را داشتند و برخیشان به زبان آن آشنا بودند.نویسنده داستان خود را با پسزمینهای از جنگی که میآید و رخ میدهد، پیش میبرد. تولستوی در این رمان به زندگی چند خانواده اشرافی و تاثیر جنگ بر آنها پرداخته است و این جمع خط شاخص داستانی کتاب را پیش میبرند. توانایی تولستوی در شخصیتپردازیهای درست و حسابشده و حفظ یکپارچگی تمامی اتفاقها و اشخاصی که درگیر هر ماجرا میشوند، نشان از تسلط او بر جریان پیش رو و البته بر نویسندگی است
کتاب جنگ و صلح رمانی است مفصل که در چند جلد منتشرشده است. تولستوی با این رمان پرشخصیت تلاش کرده تصویر کامل و درستی را از روسیهی آن زمان به خواننده ارائه دهد. این رمان از روسیهای میگوید که جنگ بهتدریج بر آن سایه افکند و کمکم گرفتارش شد. زندگی مردم تمامی طبقات، تهیدستان و اشراف، تحتالشعاع این اتفاق قرار گرفت؛ اما جنگ نهتنها بهخودیخود اتفاقی ناگوار بود که این بار دشمن فرانسهای بود که بسیاری از مردم روسیه دوستش میداشتند، به آنجا سفر کرده و یا قصد آن را داشتند و برخیشان به زبان آن آشنا بودند.نویسنده داستان خود را با پسزمینهای از جنگی که میآید و رخ میدهد، پیش میبرد. تولستوی در این رمان به زندگی چند خانواده اشرافی و تاثیر جنگ بر آنها پرداخته است و این جمع خط شاخص داستانی کتاب را پیش میبرند. توانایی تولستوی در شخصیتپردازیهای درست و حسابشده و حفظ یکپارچگی تمامی اتفاقها و اشخاصی که درگیر هر ماجرا میشوند، نشان از تسلط او بر جریان پیش رو و البته بر نویسندگی است
کتاب جنگ و صلح رمانی است مفصل که در چند جلد منتشرشده است. تولستوی با این رمان پرشخصیت تلاش کرده تصویر کامل و درستی را از روسیهی آن زمان به خواننده ارائه دهد. این رمان از روسیهای میگوید که جنگ بهتدریج بر آن سایه افکند و کمکم گرفتارش شد. زندگی مردم تمامی طبقات، تهیدستان و اشراف، تحتالشعاع این اتفاق قرار گرفت؛ اما جنگ نهتنها بهخودیخود اتفاقی ناگوار بود که این بار دشمن فرانسهای بود که بسیاری از مردم روسیه دوستش میداشتند، به آنجا سفر کرده و یا قصد آن را داشتند و برخیشان به زبان آن آشنا بودند.نویسنده داستان خود را با پسزمینهای از جنگی که میآید و رخ میدهد، پیش میبرد. تولستوی در این رمان به زندگی چند خانواده اشرافی و تاثیر جنگ بر آنها پرداخته است و این جمع خط شاخص داستانی کتاب را پیش میبرند. توانایی تولستوی در شخصیتپردازیهای درست و حسابشده و حفظ یکپارچگی تمامی اتفاقها و اشخاصی که درگیر هر ماجرا میشوند، نشان از تسلط او بر جریان پیش رو و البته بر نویسندگی است
کتاب جنگ و صلح رمانی است مفصل که در چند جلد منتشرشده است. تولستوی با این رمان پرشخصیت تلاش کرده تصویر کامل و درستی را از روسیهی آن زمان به خواننده ارائه دهد. این رمان از روسیهای میگوید که جنگ بهتدریج بر آن سایه افکند و کمکم گرفتارش شد. زندگی مردم تمامی طبقات، تهیدستان و اشراف، تحتالشعاع این اتفاق قرار گرفت؛ اما جنگ نهتنها بهخودیخود اتفاقی ناگوار بود که این بار دشمن فرانسهای بود که بسیاری از مردم روسیه دوستش میداشتند، به آنجا سفر کرده و یا قصد آن را داشتند و برخیشان به زبان آن آشنا بودند.نویسنده داستان خود را با پسزمینهای از جنگی که میآید و رخ میدهد، پیش میبرد. تولستوی در این رمان به زندگی چند خانواده اشرافی و تاثیر جنگ بر آنها پرداخته است و این جمع خط شاخص داستانی کتاب را پیش میبرند. توانایی تولستوی در شخصیتپردازیهای درست و حسابشده و حفظ یکپارچگی تمامی اتفاقها و اشخاصی که درگیر هر ماجرا میشوند، نشان از تسلط او بر جریان پیش رو و البته بر نویسندگی است
کتاب جنگ و صلح رمانی است مفصل که در چند جلد منتشرشده است. تولستوی با این رمان پرشخصیت تلاش کرده تصویر کامل و درستی را از روسیهی آن زمان به خواننده ارائه دهد. این رمان از روسیهای میگوید که جنگ بهتدریج بر آن سایه افکند و کمکم گرفتارش شد. زندگی مردم تمامی طبقات، تهیدستان و اشراف، تحتالشعاع این اتفاق قرار گرفت؛ اما جنگ نهتنها بهخودیخود اتفاقی ناگوار بود که این بار دشمن فرانسهای بود که بسیاری از مردم روسیه دوستش میداشتند، به آنجا سفر کرده و یا قصد آن را داشتند و برخیشان به زبان آن آشنا بودند.نویسنده داستان خود را با پسزمینهای از جنگی که میآید و رخ میدهد، پیش میبرد. تولستوی در این رمان به زندگی چند خانواده اشرافی و تاثیر جنگ بر آنها پرداخته است و این جمع خط شاخص داستانی کتاب را پیش میبرند. توانایی تولستوی در شخصیتپردازیهای درست و حسابشده و حفظ یکپارچگی تمامی اتفاقها و اشخاصی که درگیر هر ماجرا میشوند، نشان از تسلط او بر جریان پیش رو و البته بر نویسندگی است
ام سین اف
🤍🤍🤍
ام سین اف
عالی بود. با تشکر از زحماتتون ✌️
Mohamad_hosein Ghasempoor
سلام...بس چرا قسمت جدید نمیزارید...هر روز چک میکنیم خبری نیست
Fernando
تراژدی 🙂💥👏👏
محمد حسن میوند
ای بابا چقدر گاوه این ابراهیم گلستان هرچی ازش میپرسن میگه پرته اصلا گفتگویی نداره ازش می پرسه فروغ مرد چه حسی داشتی میگه هیچی چی بگم هیچی برو بمیر تو