پادکست بلوط سرخ

مهمان این اپیزود از پادکست بلوط سرخ، حسن سیرانی، یکی از چهره‌های برجسته کارآفرینی در ایران است. او که در ۸ اسفند ۱۳۴۶ در تهران متولد شده، از کودکی با روحیه‌ای کنجکاو و خلاق شناخته می‌شد.تحصیلات او از مهندسی برق و الکترونیک دانشگاه شیراز آغاز شد، با کارشناسی ارشد صنایع از امیرکبیر ادامه یافت، و در نهایت با دکترای مدیریت کسب‌وکار از دانشگاه بوردو فرانسه تکمیل شد. اما زندگی حرفه‌ای او فراتر از مدرک‌های دانشگاهی بود؛ حسن سیرانی با بنیان‌گذاری برندهایی مانند لاکی تویز و کیکو تویز و همچنین فروشگاه زنجیره‌ای ماتیلوس، بزرگ‌ترین فروشگاه اسباب‌بازی ایران، نقشی کلیدی در صنعت اسباب‌بازی کشور ایفا کرد.او همچنین مدیرعامل گروه بهداشتی فیروز و شرکت لیندو بوده و علاوه بر آن، در زمینه آموزش نیز فعال بوده و بازاریابی را در دانشگاه تهران تدریس کرده است.در این اپیزود، با حسن سیرانی از مسیر حرفه‌ای او، درس‌هایی که از چالش‌ها آموخته، و نگاه منحصربه‌فردش به خلاقیت و نوآوری صحبت کرده‌ایم.کانال یوتیوب پادکست صفحه اینستاگرام پادکست 

مهمون این قسمت، علی فروتن از شناخته‌شده‌ترین چهره‌های برنامه‌ی کودک و نوجوان، بازیگر و کارگردان تأتره. علی که متولد ۳ بهمن ۱۳۴۶ هست، حاضر نیست ارتباطی که با دنیای کودکان داره رو با ثروت ایلان ماسک عوض کنه. در این اپیزود از ترس‌ها و تردید‌های علی می‌شنویم، از انتخاب‌های تأثیر گذاری که در زندگی داشته برامون می‌گه و در خصوص از دست‌دادن و نحوه کنار اومدن با اون برامون صحبت می‌کنه. علی برادرش رو از دست می‌ده و روزهای سخت و تلخی رو سپری می‌کنه.علی فروتن را بیشتر از همه به خاطر برنامه‌ی عمو فیتیله‌ای‌ها می‌شناسیم اما بازی در تأتر‌های مردی به نام اوه و پشت‌هم‌انداز‌ها، وجهه‌ی دیگری از علی روبه ما نشون می‌ده.کانال یوتیوب پادکستصفحه اینستاگرام پادکست

مهمون این اپیزود بلوط سرخ محمدرضا قلمبر، برای بسیاری از افراد علاقه‌مند به رادیو و حوزه‌ی صدا، نام و صدایی آشنایی داره. محمدرضا که متولد ۱۳۶۰ هست، اولین بچه‌ی خونواده بوده و به گفته‌ی خودش (قاعدتاً اطرافیان) شیطنت رو به حد اعلی از کودکی تا الان همراه خودش داشته و داره.محمدرضا در زمینه‌ی اجرا و بازیگری رادیویی، از اواسط دهه هشتاد مشغول به فعالیت مستمره، محمدرضا تئاتر خونده و این بازیگر تئاتر، این روزها نویسندگی و کارگردانی رو یکی از مهم‌ترین دغدغه‌های اصلی خودش می‌دونه. علاوه بر اینکه مدرس حوزه‌ی اجرا و گویندگی هم هست، در تلویزیون هم به عنوان مجری ظاهر شده.از برنامه‌هایی که محمدرضا به عنوان مجری و گوینده حضور داشته، می‌شه به جوونی دربست، باشگاه جوونی، اینجا شب نیست، توپ، دوطرفه، صبح صبا و خورجین در شبکه‌های جوان، صبا و نمایش اشاره کرد.با محمدرضا قلمبر در این اپیزود از بلوط سرخ در مورد زندگی و فراز و فرودهاش، خاطره‌های تلخ و شیرینش و تجربه‌هایی که اون رو ساخته گفتگو کردیم.کانال یوتیوب پادکستصفحه اینستاگرام پادکستصفحه اینستاگرام محمدرضا قلمبر

در قسمت سوم از پادکست بلوط سرخ میزبان سعید اسلامی بیدگلی که بیشتر در حوزه‌ی مالی و بازار سرمایه شناخته شده است بودیم. با اینکه سعید دوران تحصیل و کار را در حوزه مالی سپری کرده، اما شنیدن کارهای نکرده و تجربه‌هایش آدم را سر وجود می‌آورد.سعید طی این سال‌ها یک انیمیشن بین حرفه‌ای شده و در مورد نقد و تحلیل انیمیشن حرف زدیم. سعید از اسطوره‌هایش گفت، از ترس‌‌ها و آرزوهایش. از اینکه چرا مرمت خانه‌های تاریخی برایش اهمیت داشته.سعید معتقده که این قصه‌ها هستند که به زندگی معنا می‌دهند. حتی از تجربه‌هایش در تدریس دانشگاه با روایت قصه‌های پشت پرده‌ی بازارهای مالی برایمان تعریف کرد.راستی سعید در زندگی فقط به یک نفر حسودی می‌کنه و در پادکست این رو بازگو کرده .برای دیدن ویدیو‌های این اپیزود ما را در یوتیوب و اینستاگرام دنبال کنید.کانال یوتیوب پادکستصفحه اینستاگرام پادکستصفحه اینستاگرام سعید اسلامی بیدگلی

در قسمت دوم از پادکست بلوط سرخ میزبان مرتضی کاظمی هستم. مرتضی اقتصاددان با یک لبخند همیشگی، با اینکه یک برنامه‌ی دقیق ۵ ساله برای خودش دارد، اما به سفرهای بدون برنامه‌ریزی علاقه داشته و مکرر انجام می‌دهد.مرتضی بعد از عصیان سی‌سالگی که منجر به ادامه‌ی تحصیل در مالزی شده است، روزهای پر فراز و نشیبی طی کرده و اکنون بعد از سال‌های مطالعه، خودش را مدیون ویلیام گلاسر می‌داند.مرتضی معتقد است که تهران یکی از زیباترین شهر‌ها برای سکونت است.شاید سفرهای بی‌برنامه داشته باشد، اما ۳۰۰ جلسه تراپی را در سال‌های گذشته با نظم خوبی دنبال کرده است.جمله‌ی بی قراریت در طلب قرار توست، طالب بی قرار شو تا که قرار آیدتصفحه‌ اینستاگرام مرتضی کاظمیکانال یوتیوب پادکست

در اولین قسمت از پادکست بلوط سرخ، میزبان میرهادی سید موسوی هستم. میرهادی از فراز و نشیب‌های ناگفته‌ی زندگیش برایمان می‌گوید. برایمان شعر می‌خواند، بغض می‌کند، می‌خندد و کمی از نگاه خودش جهان را برایمان تعریف می‌کند. این جهان زندان و ما زندانیان، حفره‌کن زندان و خود را وارهان