اگه توانیابها یا افراد داری معلولیت با هم و برای هم کار کنن چی میشه؟ میگن؛ به دریا رفته میداند مصیبتهای توفان را... درواقع کسی که خودش رنجهای زندگی یه معلول رو تجربه نکرده نمیتونه به اندازه یه معلول برای افراد توانیاب دیگه کارآفرین باشه. کارآفرینی برای افراد دارای معلولیت مزیتهای زیادی داره و از همه مهمتر اینه که امکان اشتغال دائم رو براشون فراهم میکنه. اما متاسفانه توی بیشتر نظریهها و تحقیقاتی که در حوزه کارآفرینی انجام شده هیچ اشاره ای به معلولین نمیبینیم. توانیابها معمولا خوداشتغالی رو برای ایجاد تعادل بین وضعیت معلولیت و زندگی کاری انتخاب میکنند. چون خوداشتغالی طبیعتا انعطافپذیری بیشتری از مشاغل معمولی داره به این معنی که افراد در زمینه انتخاب ساعت کاری، نوع کار و شرایط و محیط کاری آزادی عمل بیشتری دارن و میتونن این شرایط کاری رو منطبق با شرایط شخصی و جسمی خودشون انتخاب کنن... در این قسمت به کارآفرینانی از افراد دارای معلولیت پرداختیم که در ساختار شهری و خدمات آن نقش موثری داشته اند...
یکی از موضوعات مهم که موقع هوشمندسازی شهرها و استفاده از اینترنت تو زندگی روزمره شهری باید مدنظر قرار بگیره مسئله مناسب بودن این بهینه سازی برای افراد دارای معلولیته. تعداد زیادی از افراد معلول گفتن که مانع اصلیِ حضورشون تو جامعه برای فعالیتهای مختلف اجتماعی ترس از اینه که امکان حرکتشون توی محیط های شلوغ وجود نداشته باشه. در واقع نبودن امکاناتی که برای دسترسی معلولین ضروریه باعث میشه شهر برای اونا تبدیل به یه محیط ترسناک و دلهره آور بشه. حرکت تو پیچ وخم شهرهای شلوغ برای معلولین دردسرای زیادی داره. خوشبختانه توی دهه اخیر، نوآوری های فناوری اینترنت یه ابزاری شده برای توانمندی افراد دارای معلولیت و تونسته استقلال شون رو تا حد قابل قبولی بیشتر کنه. یکی از مهمترین راهکارها برای مناسب سازی شهرهای هوشمند درست کردن نقشه های دیجیتالی که اماکن مناسب سازی شده برای معلولین توشون مشخص شده باشه. اما باید دید که این فناوریها واقعا میتونن سطح کیفیت زندگی معلولین رو بالا ببرن؟...
با گذشت زمان و علیالخصوص بعد از جنگ هشت ساله، ضرورت پرداختن به مسائل معلولین و جانبازان توی ایران نمود عینیتری پیدا کرد. از نمونه اقداماتی که میشه بهش اشاره کرد تصویب "دستورالعمل و ضوابط مناسبسازی برای معلولین جسمی و حرکتی" مصوب شورای عالی معماری و شهرسازی تو سال ۱۳۷۸ که تا هنوز هم مالک عمل مناسبسازی در سراسر کشور است. این ضوابط در کنار "قانون جامع حمایت از معلولان" و آییننامههای اجرایی اون در حکم سند زرینی برای مناسب کردن فضای شهری و معماریه. منظور از مناسبسازی اینه: اصلاح محیط و تدارک وسایل حمل و نقل به طوریکه افراد معلول قادر باشند تا آزادانه و بدون خطر در محیط پیرامون خود اعم از اماکن عمومی، معابر، محیط شهری و ساختمانهای عمومی حرکت کنند و از تسهیلات محیطی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی با حفظ استقلال فردی لازم بهرهمند شوند. خب هدف از مناسبسازی محیط شهری چیه؟ هدف ایجاد دسترسی برای افراد دارای معلولیته، یعنی اینکه معلولین بتونن به استقلال نسبی برسن و در استفاده از فرصتها، تساوی و عدالت برقرار شه و افراد معلول هم بتونن با جامعه همراه بشن...
توی بحث درباره حقوق شهروندی یکی از مهمترین مسائل، حقوق شهروندی اون دسته از افرادیه که دچار نقص عضو یا مشکلات خاص هستن، در واقع کسایی که به علتهای مختلف نیاز به حمایت مضاعف دارن. پرداختن به وضعیت و شان اجتماعی افراد داری معلولیت به تشریح و تبیین تعریف ما از شهروندی خیلی کمک میکنه. شهروندی مجموعه ای از حقوق رو به افراد اعطا میکنه که هم از طرف تمامی اعضای یک اجتماع سیاسی مطالبه میشه و هم به اونها اختصاص پیدا میکنه. افراد معلول برای زندگی مثل سایر افراد جامعه، حقوق یکسان دارن و هیچگونه استثنایی نباید باعث عدم دستیابی به حقوق انسانی اونها بشه؛ در واقع تمام موضوعاتی که به بقیه جامعه مربوطه به افراد دارای معلولیت هم ارتباط داره. وقتی افراد معلول به محیطی که برای اونها مناسبسازی نشده دعوت می شن، شکاف بین معلول بودن و نبودن کامالً آشکار میشه. البته باید یادمون باشه اینکه معلولین نمیتونن از تسهیلات و فضاهای شهری مثل باقی شهروندها بهرهمند بشن، در واقع نه به خاطر معلولیت اونها بلکه به خاطر معلولیت و ناتوانی اجتماع در سازگاری امکانات شهری با نیازهای این طیف از شهرونداست...