این بخش چهارم و پایانی از دومین اپیزود ویژۀ پادکست قصه گو است که با مشارکت جمعی از دوستان و همراهان پادکست تولید شده. در این اپیزود در مورد قصههای بیستودوم، بیستوسوم و بیستوچهارم صحبت کردیم. اگر هنوز این قصهها را گوش نکردید توصیه میکنم اول آنها را بشنوید و سپس شنوندۀ بخش چهارم از اپیزود ویژۀ دوم باشید.
این بخش سوم از دومین اپیزود ویژۀ پادکست قصه گو است که با مشارکت جمعی از دوستان و همراهان پادکست تولید شده.در این اپیزود در مورد قصههای نوزده، بیست و بیستویک صحبت کردیم.اگر هنوز این قصهها را گوش نکردید توصیه میکنم اول آنها را بشنوید و سپس شنوندۀ بخش سوم از اپیزود ویژۀ دوم باشید.
این بخش دوم از دومین اپیزود ویژۀ پادکست قصه گو است که با مشارکت جمعی از دوستان و همراهان پادکست تولید شده.در این اپیزود در مورد قصههای هفده و هجده صحبت کردیم.اگر هنوز این قصهها را گوش نکردید توصیه میکنم اول آنها را بشنوید و سپس شنوندۀ بخش دوم از اپیزود ویژۀ دوم باشید.
این بخش اول از دومین اپیزود ویژۀ پادکست قصه گو است که با مشارکت جمعی از دوستان و همراهان پادکست تولید شده.در این اپیزود در مورد قصههای سیزده تا شانزده صحبت کردیم.اگر هنوز این قصهها را گوش نکردید توصیه میکنم اول آنها را بشنوید و سپس شنوندۀ بخش اول از اپیزود ویژۀ دوم باشید.
قصۀ بیست و چهارم: مجموعۀ نامرئی. نوشتۀ اشتفان تسوایگ - ترجمۀ علیاصغر حداد. برگرفته از شمارۀ ٢۶ از مجموعه کتابهای تجربههای کوتاه - نشر چشمه
قصۀ بیست و سوم: وقتی رعد و برق میشود بیدارم کن. نوشتۀ جی.دی. سلینجر - ترجمۀ امید نیکفرجام و لیلا نصیریها. برگرفته از کتاب هفتهای یه بار آدمو نمیکشه و داستانهای دیگر - انتشارات نیلا
قصۀ بیست و دوم: پایان بحران. نوشتۀ ماری بولته - ترجمۀ حسن شهباز. برگرفته از کتاب داستانهای كوتاه از نويسندگان امريكا - انتشارات امیرکبیر.
قصۀ بیست و یکم: ای وطن. نوشتۀ عزیز نسین - ترجمۀ ثمین باغچهبان.برگرفته از کتاب فلان فلان شدهها - مؤسسه انتشارات نگاه
قصۀ بیستم: آدم پرست. نوشتۀ رومن گاری - ترجمۀ سمیه نوروزی. برگرفته از کتاب اوضاع در ارتفاعات کلیمانجارو رو به راه است - نشر چشمه
قصۀ نوزدهم: یک گل سرخ. نوشتۀ عباس معروفی. برگرفته از کتاب دریاروندگان جزیرۀ آبیتر - انتشارات ققنوس
این اپیزود ویژه با حمایت و مشارکت صمیمانۀ شنوندگان عزیز پادکست قصهگو تهیه شده است.
قصۀ هجدهم: چشم بادامیهای امریکایی.نوشتۀ توشیو موری - ترجمۀ اسدالله امرایی.برگرفته از کتاب برادر مُردهام به امریکا میآید - انتشارات نقش و نگار
قصۀ هفدهم: امنیت. نوشتۀ لیدیا فیتس پتریک - ترجمۀ مژده دقیقی. برگرفته از کتاب کیک عروسی و داستانهای دیگر - انتشارات نیلوفر
قصۀ شانزدهم: اعتراف اول. نوشتۀ فرانک اوکانر - ترجمۀ نیما م.اشرفی. برگرفته از کتاب سه نامه و یک قصه و چند داستان دیگر - انتشارات چترنگ
قصۀ پانزدهم: قربانی. نوشتۀ نرگس دالال - ترجمۀ جمال میرصادقی. برگرفته از کتاب پیشکسوتهای داستان کوتاه جهان - نشر نیلوفر
قصۀ چهاردهم: بالماسکۀ مرگ سرخ.نوشتۀ ادگار آلن پو - ترجمۀ زیبا گنجی.برگرفته از کتاب داستان های کوتاه ادگار آلن پو - موسسۀ انتشارات نگاه
قصۀ سیزدهم: مور مور.نوشتۀ بوریس ویان - ترجمۀ ابوالحسن نجفی.برگرفته از کتاب بیست و یک داستان از نویسندگان معاصر فرانسه - انتشارات نیلوفر
تحلیل قصۀ دوازدهم: آیا جادوگرباید مامان را بزند؟.نوشتۀ جان آپدایک
قصۀ دوازدهم: آیا جادوگر باید مامان را بزند؟.نوشتۀ جان آپدایک - ترجمۀ امیرمهدی حقیقت.برگرفته از کتاب مجموعه داستان خریدن لنین - نشر ماهی
avat seyf
بسم الله الرحمن الرحیم رنگین کمان را برای اولین بار توی فیلم دیدم سال بعدکە رفتم مدرسه واقعی اش را توی باغ بابابزرگ وقتی برای آجی نسرین عروسی گرفتند . آن روز باران بارید بجز من و شاهان که دو سال از خودم بزرگ تر است همه سوار ماشین هایشان شدند،تا باران بند بیاید. اززندگی اینهمه سال،تنها چیزی که یادم مانده صدای همان ساز و دهل زنها یی بود که بی توجه به باران عروسی را زنده نگه داشتند.واینکه گهگاهی صدای غرش رعدو برق با ضربه دهل جفت میشد.و دهلی چرخ میزد و به هوا می پرید. انگارمی خواست باخدا مسابقه بدهد شاید هم با این کارش تشکر میکرد. الان که می نویسم سیزدهمین روز آبان است و دانش آموزان برای فرار از فضای بی روح مدرسه بر علیه استکبار شعارمی دهند. با این جنگ جدید اسرائیل و حماس مرگ بر اسرائیل گفتن سر شاخش است . چهل و چهار سال گذشت انگار همین دیروز بود که خودم برای انقلاب شعار میدادم کودک بودیم و خوش باور چقدر سردم است باید پنجره را ببندم عجیب است این بچه ها سرما یشان نمی شود. پرنده ای از روی شاخه پرید باخودم گفتم فروغ پرنده همیشه پرواز نمیکند گاهی مجبور میشود به کوچ فکر کند. به طرف آشپزخان
رادیو شَویلا
خیلی خوشحال و خوشوقتم که تو دقیقه ۲۸ به بعد صدا دوستی آشنا را شنیدم خانم خوش صدا زهرا حیدری 😍🫶🏻ممنونم
Honey Delshakib
چقد غصه 😭
fateme derafshi
سلام و خسته نباشید میگم و ممنون از کار ارزشمندتون. درخواست من اینه که روایت شما کمی از حالت اخبارگویی در بیاد تا بیشتر حس قصه رو منتقل کنه. موفق باشید 🌱
Zahra Heidary
بسیار زیبا روایت شد و آهنگ بسیار دلنشینی انتخاب شده بود 🍀🍀