پروند‌ه های خاص رضا رنگرز

نورا در سایهٔ خلأ عاطفی ناشی از نبود حمایت پدر بزرگ شد. ناخودآگاه سرکش او همواره در جستجوی کسی بود که این کمبود را جبران کند. این جای خالی به‌ظاهر با آمدن فردی اشتباه به نام رسول پر شد؛ فردی که با ورودش، زندگی نورا را به‌کلی دگرگون کرد…Rangraz_reza@yahoo.com

یکی از مهمترین انگیزه های اکبر برای ازدواج داشتن فرزند پسر بود؛ پس زود ازدواج کرد؛ اما تقدیر چیز دیگری بود....Rangraz_reza@yahoo.com

محبوبه وارد كشور تركيه شد فكر مي كرد كه بهشت موعود براي او رقم خواهد خورد؛غافل از اينكه از چاله به چاه افتاده بود، تصميم گرفت كه به شهرش بر گردد؛اما پل هاي پشت سرش شكسته شده بود و خودش خبر نداشت...Rangraz_reza@yahoo.com

براي محبوبه هنوز زود بود تا مادر شدن را تجربه كند. او با كوله باري از احساسات سر کوب شده، مادر شد؛اما به يكباره نور اميدي غیر واقعی در فضای مجازی در دل او رخنه كرد؛او گمان كرد ه بو د ، تمام تنهايش را مي تواند با گوشی هوشمندش جبران کند ...Rangraz_reza@yahoo.com

روزگار قصد آوردن لبخند به لب هاي محبوبه را نداشت؛ هنوز با تغييرات ناشي از بلوغ دست و پنجه نرم می کرد که ناگهان تغییرات جدیدی را در بدنش احساس کرد.محبوبه چاره ای جز پذیرش این سرنوشت نداشت... Rangraz_reza@yahoo.com

اين فصل مربوط به قتل هاي ناموسي ...قتل هايي كه با برنامه ريزي قبلي و بدون هر گونه قبحي توسط قاتل انجام مي گيرد؛ من به عنوان وکیل به سراغ زندگي محبوبه رفتم تا با روايتي واقعي داستان يك قتل را بازگو كنم...Rangraz_reza@yahoo.com

اولياي دم مينا ،در جلسه حضور پيدا كردند و درخواست قصاص داشتند ؛مسعود در جلسه دادگاه با آرامشی خاص در خواست بخشش کرد ، چاقویی كه مينا با آن به قتل رسيده بود، در جلسه رسیدگی دادگاه به رویت همه ، رسید.رای دادگاه از این قرار بود ....Rangraz_reza@yahoo.com

مسعود متوجه جنايتش نشده بود ؛اما جسد مينا حکایت از يك قتل فاجعه بار داشت.شكاكيت مسعود واقعا منشا اختلال رواني داشت يا نه؟اين موضوع به شما شنوده عزيز واگذار مي شود .منتظر نظرات شما شنوندگان عزیز هستیم .راه ارتباطی ماRangraz_reza@yahoo.com

مسعود و مینا برای رسیدن به زندگی ایده آل تلاش می کردند؛ اما بعد دو سال زندگی، اختلاف سلیقه های جزیی حادثه آفرید. پل ارتباطی ماRangraz_reza@yahoo.com

در اولين برخوردم با قاتل تمام جزییات چهره ی اورا با داده هاي علمي خود تطبیق دادم؛ متفاوت بود .رفتار آرومي داشت در چهره اش خشمی نبود .نامش منصور بود …پل ارتباطی ماRangraz_reza@yahoo.com

داستان این پرونده زمانی اتفاق افتاد که من درحال سپری کردن دوران کار آموزی بودم؛ قتلی هراس انگیز که بعداز گذشت سالیان دراز هنوز با جزییات به خاطر دارم ...پل ارتباطی ماRangraz_reza@yahoo.com

قسمت دوم پرونده‌ی قتل بعد از ملاقات با مادر احمد حتما لازم بود که با احمد ملاقات داشته باشم؛اما دسترسی به احمد آسان نبود و باید به زندان رجایی شهر می‌رفتم...این پادکست پرونده‌ی واقعی را با زبانی ساده و روایت داستان‌گونه بیان می‌کند تا محتواهای حقوقی را به آسانی انتقال دهد.

رضا رنگرز وکیل پایه یک دادگستری روایت می کند.داستان هایی خاص از پرونده های واقعی .هدف پادکست پرونده های خاص، بالابردن معلومات حقوقی شنونده در بستر داستانی است .راه ارتباطی ماRangraz_reza@yahoo.com

بعد از مطالعه ي پرونده بايد محور هاي دفاع خودم را تهيه مي كردم ؛علت وقوع قتل مهمترين محور در دفاع از احمد بود تا با توسل به آن از انتساب قتل عمد به او خودداري شود اما در اين بين پيچيدگي هاي بسياري وجود داشت… راه ارتباطی ما Rangraz_reza@yahoo.com

پرونده را مطالعه کردم .حقایقی را متوجه شدم که غیر قابل باور بود. تلاش می کردم از بعد عاطفی و احساسی خارج شوم .باید نکات پرونده را به اطلاع مادر و پدر احمد می رساندم پس ... راه ارتباطی ما. Rangraz_reza@yahoo.com