رسیدیم به عید نوروز و سفره هفت سین با قاطر ها.....بعدش هم ک جنگ و عملیات واقعی و پخش شدن بچه ها توی گردان های مختلف....و حلالیت قبل از جنگ
عملیات داشتیم چ عملیاتی.....البته ساختگی ولی با کلی تلفات
بریم ببینیم چجوری بچه ها از روی پل صراط رد میشن و یه اتفاق بد و ناراحت کننده....ولی بعدش هنرمندی بچه ها و خوردن ی بیسکویت ملس اونم چ بیسکویتی....
بریم سراغ عملیات با قاطر ها و ببینیم چرا حسین انقد از قاطر ها بدش میاد؟؟؟؟
بریم ببینیم بعد خشم شب چی شده و چی نشده....
بریم ببینیم سر مش برزو و بقیه چی اومد و چی جمع شد و نشد....
خب اینجا میریم سروقت هنرنمایی مش برزو و پسر و دامادش و آشنا میشیم با اسب چل چل..... و خشم روز🤣 (همون خشم شب خودمون ولی تو روز)....
با اصرار آقا یوسف به آقا ابراهیم خشم شب داریم.....مش برزو هم میره خونه و......
رخش رستم عصبانی بشه کار دستتون میده.... بریم تو مقر و گذروندن شب و تصمیم های فردا....
تو این قسمت «کرامت» که تو بخش قبلی باهاش آشنا شدیم میاد تو گردان ذوالجناح.... تقسیم بندی قاطر ها و آموزش و ......
تو این قسمت میرسیم به اونجایی ک رزمنده ها برمیگردن مقر و اتفاقاتی ک میوفته و اطلاعاتی رو بدست میاریم ک علی با کلی زحمت راجع به قاطر ها جمع کرده......
تو این قسمت میشنویم از هنرنمایی سیاوش و دانیال و بهم ریختن بازار.....
تو این بخش میریم سراغ خرید قاطر ها و آشنایی با آقا کرامت....
اولین حضور و یوسف به عنوان فرمانده گردان و ......
تو این بخش با عضو جدید گردان ذوالجناح یعنی دانیال که میشه برادر مارال، دختر خاله و نامزد یوسف آشنا میشیم و اتفاقاتی که میوفته تا دانیال عضو گردان میشه و ......
خودتون بشنوید که تو راه به محل آموزش چ اتفاقاتی میوفته و قاطر ها چجوری میرن تا اون محل.....
تو این بخش با اسامی قاطر های گردان آشنا میشیم و اتفاقاتی ک تو راه رسیدن ب محل آموزش میوفته....
اولین تجربه سیاوش و قاطر ها.....
omidok Dok
لُجِستیک
Aida.A
سلام و خداقوت مبشه لطفا کتاب رو به انتها برسونید؟😍
زهرا یعقوب کیش
سلام کتاب ناتموم موند 🥲
Amir raza Farid
کاش یکم رو صدای اپیزود ها یکم کار میکردی حداقل میفهیدیم چی میخونی
Sahar Sh
کتابام نصفه موندن چجوری باید پادکست جدید درست کنم