رهاکردن اینطوریه که یهو به خودت میای و میبینی آسمون آبی تره… آدما مهربونن چایی ت خوش طعم تره پرندهها برات میخونن و دنیا میگه بیا همه چیزای خوب مال تو
این احساس پوچ بودن که اکثر مواقع به سراغم میاد، بخاطر تاثیریه که تو روی من گذاشتی. تنها چیزی که نیاز داشتم یکم تشویق و احساس دوستانه بود، اینکه یکم واسم راهو باز کنی اما به جاش تو جلوی راه منو گرفتی و میخواستی که یه مسیر دیگه رو انتخاب کنم… ولی من مناسب اون مسیر نبودم… نامه به پدر - کافکا
آری خستهام و به نرمی لبخند میزنم بر خستگی، که فقط همين است؛ در تن آرزويی برای خواب، در روح تمنايی برای نيَنديشيدن... #فرناندو_پسوآ
تک تک کلمات فروغ فرخزاد رو میشه با تموم وجود حس کنی: در برابر بیمهری آدمها هیچ نمیگویم. سکوت و سکوت و سکوت. انگار که لال شده باشم؛ شاید هم کور و کر. دیگر نه انرژی توضیح دادن دارم و نه حتی حوصله اش را، میدانی؟ دیر دریافتم که مسئول طرز فکر آدمها نیستم. بگذار هر که هرچه خواست بگوید! چه اهمیتی دارد؟ من در لاک خود راحت ترم. آن جا میشود آرام و بیدغدغه زندگی کرد!
برای دوستی که از دست رفته 💔 جی کی رولینگ خالق هری پاتر راجع به افسرگی میگه؛ توصیف افسردگی برای کسی که هرگز آنجا نبوده بسیار سخت است، چرا که افسردگی اندوه نیست. غم و اندوه را میشناسم. اندوه، گریه و احساس است. اما افسردگی یخ زدن احساس است... احساسات کاملاً تو خالی... زیگموند فروید هم افسردگی رو اینطور تعریف میکنه: افسردگی از جنس"غم" نیست! خشم است، خشمی علیه خود! خشمی که رو به درون چرخیده و حمله میکند... دردناکترین قسمت ماجرا اینجاست که فرد افسرده این یخ زدن احساسات رو کاملا متوجه است و درک میکنه؛ سعی میکنه خوب شه، بخنده و رها باشه ولی همونطور که پائولو کوئیلیو نوشته افسردگی شبیه گرفتار بودن تو یک تله است، میدونی گیر کردی ولی نمیتونی رها بشی و این یکی از دقیق ترین تعریفها از حال آدم افسردهست... Movie: Cha Cha Real Smooth
دوباره همدیگر را ملاقات خواهیم کرد با این تفاوت که این بار برای ابدیت کنار هم میمانیم، و بهشت در کنار تو جایزهی تمام روزهایی است که بدون تو تحملشان کردم...
کافکا رو درک میکنم وقتی تو یکی از نامههاش مینويسه: «خوب نیستم، با تلاشی که الان میکنم که به زندگی بچسبم، میتونستم اهرام مصر رو بسازم»
تا قبل از "در آغوش گرفتنش" گمان میکردم، زندگی فقط زنده بودن است؛
نمیدانی چقدر تنها هستم. این تنهایی مرا اذیت میکند، میخواهم امشب با تو چند کلمه صحبت بکنم. چون وقتی که به تو نامه مینویسم، مثل این است که با تو حرف میزنم. اگر در این کاغذ "تو" مینویسم مرا ببخش. اگر میدانستی درد روحی من تا چه اندازه زیاد است! روزها چقدر دراز است؛ عقربک ساعت آنقدر آهسته و کند حرکت میکند که نمیدانم چه بکنم... آیا زمان بهنظر تو هم اینقدر طولانی است... صادق هدایت
غم و مظلومیت فقط اونجا که محمود درویش میگه: شاید برای تو چیز مهمی نبود، اما قلبِ من بود...
غیر از خدا ماییم و بس، کم عشوه آ با من برقص ای قد و بالایت هوس، بر آتشم آبی فشان گیسوی تو، چشمان تو، مژگان تو رنگ شبان بنگر مرا کز عشق تو، دیگر ندارم هیچ امان مولانا
چشمهايت را میبوسم؛ مىدانم هيچ كس هيچگاه در هيچ لحظهاى از آفرينش، آنچه را كه من در گرگ و ميش نگاه تو ديدم نخواهد ديد... فریدون_مشیری
یادت نره كه موندن تو یه رابطه فقط به این دلیل که اونو دوست داری، منطقی نیست. عشق تمام چیزی نیست که بهش نیاز داری؛ تو به احترام، زمانی که برات میذاره، اطمینان، امنیت، خوشبختی و آرامش هم نیاز داری.
ونسان ونگوگ در یکی از نامههایش به تئو، برادرش، مینویسد: «با قواعد جامعه زیستن و تظاهر به عادی بودن، جادهای کوبیده شده و راهی آسان برای طی کردن است. اما در چنین مسیری هیچ گلی رشد نمیکند!»
ولی درستش این بود شبهامون رو تویِ همچین بالکنی سپری کنیم؛
من توی دلتنگ ترین حالتمم... نه اینکه فقط به زبون بیارما... نه. با تک تک سلول های تنم واژه دلتنگی رو احساس میکنم، دلتنگی برای هرچیزی... برای برف سنگین و تعطیلی... برای دوستای مدرسه و کلی خاطره... برای آغوش اول صبحش... برای خنده های از ته دل... دلتنگم؛ برای هرچیزی که داشتیم و حالا نداریم...
گمان میکردم احساسم به او، چیزی فراتر از دوست داشتن بود. میخواستم درِ قلبم را باز کنم و او را درون قلبم بگذارم تا این چنین دلتنگ نباشم. مگر آدمیزاد چند بار میتواند کسی را در قلب خود پذیرا باشد؟!
Maryam Almasi
چرا دیگه موسیقی نمیزارید :)
parya kakaei
نخستین راه را مردی ساخت که راهی برایش نمانده بود از جایی که نمیتوانست بماند به جایی که نمیدانست کجاست راه ها جایگزین غرق شدن آدمها هستند در دریاچه ها در خودشان وقتی غمگین شدهاند و به پایان راه رسیدهاند
mehrdad tofighi
اینجا الان هوا مرطوب و سرد و تمیز است. ماه هم امشب بزرگ تر شبهای دیگه است. و این موسیقی هم فرصت و فضای خوبی پیدا کرده برای شنیده شدن.
نیوشا مهدوی
عالیه🥲
Sadegh ghadamkheir
🎶🦋