Discoverسفر سینما
سفر سینما
Author: الکساندر اوانسیان
Subscribed: 327Played: 2,496Subscribe
Share
© الکساندر اوانسیان
Description
اجازه بدهید به ریشههای سینما رجوع کنیم - رنه کلر ۱۹۲۷
بی شک دسامبر ۱۸۹۵ اغاز یک حرکت نبود، بلکه یک نقطه بسیار مهم برای ادامه یک حرکت بود، رویایی که جان گرفته بود و حرکتش دیگر ازحالت مقطع و سکتهوار در گوشه و کنار دنیا، تبدیل به ایستادن شده بود، ایستادنی که با لنگرهای زیادی همراه بود، اما اتفاق به واقع افتاده بود و به سمت رشد در حرکت
و ما قراره این قصه حرکت رو برای شما نقل کنیم.
اینجا سینما اعتبار دارد.
بی شک دسامبر ۱۸۹۵ اغاز یک حرکت نبود، بلکه یک نقطه بسیار مهم برای ادامه یک حرکت بود، رویایی که جان گرفته بود و حرکتش دیگر ازحالت مقطع و سکتهوار در گوشه و کنار دنیا، تبدیل به ایستادن شده بود، ایستادنی که با لنگرهای زیادی همراه بود، اما اتفاق به واقع افتاده بود و به سمت رشد در حرکت
و ما قراره این قصه حرکت رو برای شما نقل کنیم.
اینجا سینما اعتبار دارد.
6 Episodes
Reverse
همیشه حرف زدن در باره آنها مناقشه برانگیز است
چه موافق باشی
چه مخالف!
دامنه گسترده پیشروهای فرانسوی از آغاز، همیشه و همه وقت منتقدان سرسخت مختلف و موافق خودش را داشته است. پیشروهایی که میخواستند دگرگونیهای عمده و مهم اجتماعی را به نمایش بگذارند یا دست کم خودشان این گونه فکر میکردند.
فقیر شدن طبقه متمکن
تولد نوکیسهها
تار و مار شدن زندگی
حقوق بگیران و اعتصاب های عمومی
امکان تازه ای را فراهم کرد برای تا عدهای از فیلمسازان بخواهند مرزهای تازه را کشف و ثبت کنند
و
نخواهند تا که در مسیر راه و رسم سینمای تجاری آن زمان فیلم بسازند.
سال های بعد از جنگ اول جهانی و تحولات پس از جنگ باعث متولد شدن فیلمهایی شد که گونه دیگری از اکران را در آن سال ها رقم زد.
آغاز دهه بیست در پاریس و مسکو زمان اعتراض به سیستمی بود که در امن و امان دست به تجاری سازی در سینما زده بود. سینمایی رایج با مخاطب انبوه و بازگشت سرمایه!
اما دیگر برای عدهای از اهالی سینما این روند کافی بودو
هر چند در ابتدا در گرد و خاک بازی بازار مکاره ای هم از قرار معلوم داشت سر و شکل می گرفت اما همه چیز خیلی زود در چهارچوب های این فرم تازه خوب جا افتاد و این روایت داستان فیلمسازان یا انسان های خلاقی است که راه را برای دهه های بعد هموار کردند تا این جنبش توانست در دو مرکز عمده با سینماگران راستین و کلاشان کار بلد راهش را ادامه دهد.
هر چند آنانی که باز ماندند همان تردستان چرک دستی بودند که سینما را با کلاهی که می توانستند از دل تاریکی آن خرگوشی را بیرون بیاورند اشتباه گرفته بودند. تاریخ سینمای آوانگارد کم و بیش آوردگاه جدال این دو جبهه بوده و هست.
دگر چه کاری مانده بود که مسیو ملیس انجام نداده باشه.
جهان سینمای نگاتیو و دیجیتال بعد از گذشت بیش از یک قرن هنوز در تهیه و تدارک و بازتولید افکار بلند پروازانه این مسیوی فرانسوی بر پرده است.
مسیو سفر به ناممکن رو با سینمای خودش ممکن کرد. به تصویر کشیدن اتوبوسهای فضایی، موجودات تخیلی مکانیکی در ابعاد غول آسا، سفر به اعماق قطب شمال، نمایش فانتزی گونه ساخت یک تونل عظیم در زیر دریای مانش که در آمیخته با تخیل کودکانه ملیس در همان سالهای ابتدایی تولد سینما، بعد دیگری از آنچه که لومیرها نشان مردم داده بودند را به پرده نقرهای تاباند و حتی آن روی سکه این خیال پرداز بی پروا تلخی سینمای سیاسی و به تصویر کشیدن شکاف بین مردم فرانسه و پیش بینی یک جنگ داخلی!
ملیس جوان در جبهه آناتول فرانتس، امیل زولا و ژان ژورس بود تنها با یک تفاوت که ابزار ابراز اندیشههاش نه با قلم و سخنرانیهای آتشین که با نگاتیو بود و نور! ملیس این یکه سوار صور خیال را در این قسمت بشنویم و متصور شویم و بعد بریم سراغ دانلود فیلمهاش و سفر کنیم به جهانی که بعد از بیش از یک قرن هنوز تر و تازه و شگفت انگیز میتونه ما رو به وجد بیاره...
تمام رقبا و نگاتیوهایشان پشت به پشت به ورطه نابودی می فرستاد
البته دست تاریخ برخی از اداهای ادیسون را مثل لاک غلط گیر پاک کرد
بی شک ادیسون بزرگ بود و است اما همه کاره اوردگاه نگاتیو نبود
در افتادن با برادران لومیر، برادران اسکلادانفسکی، خاندان ریشه دار و اصیل لاتام و نابود کردن زحمات بیرت ایکرز، رابرت پال، ژان ایمه لروی و توماس جی آرمت
شاید در اول راه جواب های مثبتی برای ادیسون بود ولی در طول تاریخ ورق برگشت و در عالم سینما همیشه در کنار واژه بزرگ از حقه باز هم استفاده شد و این دو واژه ترکیب عجیبی با اسم ادیسون در جهان نگاتیو به وجود اورد
اما هر انچه که هست هرگز و هیچ گاه نمیتوان
توماس ال ادیسون جهان سینما را فراموش کرد و نادیده اش گرفت
این داستان ادیسون و رفقای زخم خوردهاش است.........
اروپاییان در تب و تاب ثبت و ضبط تصویر متحرک بودند. از هر گوشه و کناری در قاره سبز بوس اختراعی تازه میآمد،
بوی نگاتیو، بوی نوار سلولوئید...
که یکی پس از دیگری در بن بست محاسبات اشتباه گرفتار میشد و هم زمان در هزاران کیلومتر آن سو تر و در رقیبی سر سخت و حرفهای
پا به آوردگاه اختراع تصویر متحرک گذاشته بود.
توماس ادیسون!
و شاید بتوان گفت در جنگی نابرابر رو در روی همکاران مخترع اروپایی خودش ایستاده بود.
اما تقدیر برای ادیسون خواب دیگهای دیده بود...
قسمت اول پادکست سفر سینما منتشر شد.
در پاریس، بر زیباترین درگاه فرود میآیم. این جا خانه لومیرهاست. نقطه آغاز سفر، نقطه آغاز سینما، نقطه آغاز تمام مناقشات بر سر ثبت دوربین فیلمبرداری و اکران اولین فیلم، اولین تجربه پرده نقرهای. تجربه سرک کشیدن، تماشاچیان تهِ سالن برای بهتر دیدن پرده از لا به لای تن و بدن تماشاگران ردیف اول. ثبت اولین تجربههای تلخ، تلخکامی سوختن 100 تن در آتش ، تلخکامی تجربه اولین دادگاه و واگذاری حقوق دوربین...
با اختراع دوربین توسط لومیرها در خدمت شما هستیم. ظهور هنر هفتم.
https://instagram.com/safarcinema
قراره به سینما سفر کنیم. به این رویاییترین هنر دنیا
پادکستر عزیز، پادکست شما در گروه " دنیای سرگرمی " پادکست استور معرفی شد. https://t.me/ziipodcaststore پادکست استور حامی پادکست هاست. (برای دیدن ادامه کامنت ضربه بزنید) در صورت اشتباه در ارائه اطلاعات مانند لینک پادکست یا نام پادکستر ما را از طریق پشتیبانی پادکست استور در تلگرام مطلع کنید. در ضمن شما دعوت هستید به دو گروه پادکستر ها https://t.me/ziiPcreationguide و شنوندگان https://t.me/ziicastboxLguide #پادکست #پادکستاستور....
زنده باد تاواریش اُوه
عالی بود.حیف که ادامه ندادی
👏👏👏دمتون گرم. با قدرت ادامه بدین
سلام ، اپیزودها برای من دانلود نمیشه ، چرا؟
الکسی جون اومدم برات کامنت بذارم دیدم دو سال پیش گذاشتم، سالم و سلامت باشی همیشه و ایشالا بیای داستانای آرژانتین رو تعریف کنی🤘🏻
تاواریش شما عالی هستی. به شدت منتظر ادامه این پادکست هستم
من فقط میخوام بگم انقد این قسمت از لحاظ روایت جذاب و محتوا عالی بود که واااقعا لذت بردم . کاملا واضحه که کسی اینارو انجام میده سینما میفهمه و بلده ازش استفاده کنه.عالیی عالی
انقدر باحاله که دلم نمیاد فایل رو بعد گوشدادن چند باره حذف کنم
😍😍
😍
عالی!
مشتاقانه منتظر ادامه این سفر هستیم😉
اومدی بالاخره 🤩🤩🤩
هزار هزار درود! من پادکست زیاد گوش میدم و با همون قسمت صفر فهمیدم پادکست شما قراره از پادکستهای محبوبم باشه. حالا در پایان قسمت دو بیصبرانه منتظر ادامهی داستان بینظیر شما هستم. پادکست شما حرفهای، هیجانانگیز و خوشتراشه. متن بسیار زیبا و گیراست. داستان میخکوبکننده و ماجراجویانهست. هرچیزی که اشتیاق شما به سینما رو میسازه، به مخاطب هم منتقل میشه. از همه مهمتر مخاطب پادکست همگانی است. این همون چیزیه که «سفر سینما» رو ضروری میکنه. پس خواهش میکنم، خواهش میکنم، خواهش میکنم «سفر» رو ادامه بدید. قطعاً مخاطبتون به مرور زمان پیدا میشه. پادکست دیگری به خوشساختی پادکست شما میشناسم دربارهی تاریخ موسیقی که تا چندین اپیزود مخاطب زیادی نداشت ولی حالا از پادکستهای پرمخاطب است. پس لطفاً ادامه بدید. پ.ن. برای پادکست هم صفحههای اجتماعی تلگرام، توئیتر و اینستاگرم اگر درست کنید و محتوای تکمیلی اونجا بگذارید بسیار به رشد پادکست و مخاطبش کمک میکنه.
😍😍
پر شور👌🏼👌🏼
بيان فوق العاده تصويرسازى بى نهايت دوست داشتنى و واقعى تو دل برويى خوده الكسى :))) بشدت پادكست فوق العاده انتظار ميره باشه در اينده مخصوصا واسه خودم كه چيزى از سينما حاليم نيست♡
عالي تاواريش مصفن🤘🏿
خیلی عالی بود :)) من ب سینما هیچ علاقه ای ندارم اما انقد با لذت و شور و شوق صحبت میکنین که ادم جذب میشه :))))) امید وارم پر قدرت جلو برید 🙂💪🏼