Discover
خاطرات یک افسرده
17 Episodes
Reverse
فلن واژه ای ، که خیلی باید استفاده کنیم
مدتهاست که احساس میکنم زندگی برایم به کابوسی بیپایان تبدیل شده. هر روز سنگینی بیشتر را حس میکنم، انگار درون منجلابی گیر افتادهام که نمیتوانم از آن رها شوم. دیگر چیزی مثل عشق یا خوشی برایم معنایی ندارد و همهچیز بیارزش شده. هر تلاشی برای بهتر شدن بینتیجه است و این دردهای زندگی به نظر پایانناپذیر میآیند، طوری که حتی بیحسی هم برایم یک آرزو شده است.
.......................................................................................................................................................................................................................................
خواستم براتون از جدایی یک رابطه بگم هر چند خیلی نتونستم حرف بزنم
چون خالی خالی ام
این قسمت پادکستو نمیدونم با چه حسی اپلود کردم خودمم موندم
یه جایی وسط ناکجا ،خودت و میبینی خودت
یه جایی وسط ناکجا ،خودت و میبینی خودت
خستمون کردن دیگران
مردیم از بس نصیحت شنیدیم
بسه دیگه
جایی که حالمون خوب نیست جایی که همه داریم میجنگیم سر هیچ..................................................
باید همه بس کنیم باید همه برویم یک مسیر نرفتنی دیگر را بارها با خودم گفتهام که کوتاه بیا خودت را قبول کن ولی نمیشود که نمیشود پس کجای کار میلنگد
حس بد بی پایان برای ماافسرده ها واژه جدیدی نیست ،چیزی که هر روز تجربش میکنیم
زمان مهم ترین عنصری که یک ادم باهاش روبرو میشه
سرما میتونه تو همه چی باشه
عشق
رابطه
حتی خودت
پاییز فصلی که قرار توش حسابی به فنا بریم
یک خستگی مفرط
کاش میشد لحظه ای شاد باشیم کاش
قضاوت میکنم و زجر میکشم
اینجا صحبت میکنم از افسردگیم و زندگی خودم
نظرات خودمو غالبا میگم و قطعا علمی نیست












من از ١٧ سالگی افسردگی ماژور رو تجربه کردم ١١ ساله باهاش دارم زندگی میکنم پزشک هستم شما درمان دارویی در کنار روان درمانی نیاز دارید و امیدوارم بتونم کمکتون کنم
سلام وقت بخیر،چطور میشه باهاتون در تماس بود؟داستانی دارم که شاید خوشتون بیاد.
سلام من نمیشناسمتون ولی امیدوارم حالتون بهتر شده باشه💓
حرفایی که میزنیو خیلی دوس دارم
باورم نمیشه اصن:)) حتی یسری حرفاتو من قبلا توی ذهنم بارها و بارها تکرار کردم و الان یهو توی پادکستات دارم میشنوم
برای اولین بار هم حس میکنم درک میشم هم درک میکنم
آرزو میکردم دوست صمیمیم بودی
خیلی خوشحالم که پادکست تورو گوش میدم حس میکنم برای اولین بار یچیز واقعی بین این همه حس فیک و مسخره توی دنیای مجازی وجود داره
نمیدانم افسرده ام یان ولی هیچی خوشحالم نمیکنه خسته شدم از تلاش و نرسیدن ها خسته شدم از شرایط اقتصادی خسته شدم ازاینده و حال و گذشته ...
الان کجایی؟ بیداری؟
سلام راه ارتباطی با شما چیه من واقعا افکارم شبیه شماست حالم شبیه شماست
میشه بگین الان حالتون چطوره دارو میخورین؟ منم دقیقا مثله شمام نمیدونم چکار کنم انگار دارم غرق میشم
چرا بازنمیشه..
شما چطور
وحشت کردم از اینکه چقدر بعضی مشکلاتم با شما مشترک بود... هیچوقت دوس نداشتم قبول کنم افسردم. با اینکه 10 ساله دنبال درمانم 😔
چرا هیچ کدوم از پادکست ها برای من باز نمیشه
💔
چقدر منم😬🫠
حسی ک هرروز باهامه💔مرسی بابت ۲۰ دیقه صحبت کردنت میدونم چقد سخت بوده انرژی بزاری....شاید یک روزمام خوب شیم
سلام چرا هیچ چیز جدیدی پست نشده چه جوری از حالتون با خبر بشم