Discover
Bimarz / بی مرز

64 Episodes
Reverse
اینبار مفصل درباره مهاجرت معکوس با دامون و احسان
اپیزود شصت و دوم
پس از جنگ و حال و هوای ایرانیان خارج از کشور
مهاجرت و گشت و گذارهای تنهاییتجربیات احسان درباره سفرهاش در استرالیاتروماهای مهاجرت
ادامه اپیزود 58 و گفت و گو با دکتر خالصی
دامون و آرین همراه با یک مهمان ویژه از دل جامعه
گفت و گو با یک مهاجر یا یک مربی کشتی ایرانی
چه افرادی استرالیایی محسوب میشن ؟گردش تو تاریخ استرالیا
از کانادا چه خبر ؟با دامون و احسان و ایمان درباره وضعیت فعلی کاناداساخت و سازهای استرالیا
همه ما از یک مبدا مهاجریم قوانین مصرف کانا.بیس در استرالیا
چی تو جهان و اطرافمون میگذره ؟ شرایط مهاجرت به کدوم سمت میره ؟
خدمات بهداشت و درمان در استرالیا به همراه میهمان متخصص
رابطه این روزهای دولتها با مهاجرت
گپ و گفت از حال و هوای این روزها و معرفی سیستم حقوقی و دادگاههای استرالیا
اهمیت سلامت روانی در مسیر مهاجرت
زنگها برای كه به صدا در میآیند؟
واقعا سنگفرش خیابان از طلاست ؟
گفتگوي احسان با كاوه دلايل مهاجرتت رو قبل از رفتن بنويس
گفت و گویهای شنیدنی ادامه اپیزود در رابطه با تجربه مهاجرت و شکست و پیروزیهاش به همراه میهمان عزیز شهروز شفیعی
گفت و گوی دامون و احسان با میهمان این اپیزود شهروز شفیعی به همراه تجربههای شنیدنی
























یه پدیده روانشناختی هست به نام "نگاه رنگی به گذشته"، اینجوری هست که آدم ها وقتی به چیزی در گذشته فکر می کنند جنبه های مثبت رو پر رنگ تر به یاد میارن ولی جنبه های منفی رو کم رنگ و یا حذف می کنند. خیلی از کسایی که مهاجرت کردن و به فکر برگشت هستند شاید درگیر همین موضوع شدند (شاید خیلیا بگن ما به جایی که ازش اومدیم مسافرت می کنیم ولی واقعا مسافرت چند روزه با زندگی کردن خیلی فرق میکنه). محض اطلاع اون خواننده ای که دلش برای فلافل خوردن تو اهواز تنگ شده باید بگم ما اینجا تو اهواز (بغیر از تورم و مشکلات اقتصادی که همه درگیرش هستند) جرات نداریم تلفن همراهمون رو توی کوچه و خیابون و حتی توی ماشین توی دستمون بگیریم چون ممکن هست دزدیده بشه، ماشین رو حتی جلوی درب منزل خودت به راحتی می دزدن، همسرم و دخترم جرات نمی کنن طلا به خودشون آویزون کنن، وقتی میری حمام باید با آب قهوه ای حمام کنی، سر ظهر توی تابستون با بیش از 50 درجه گرما، بین 2 تا 4 ساعت برق نخواهی داشت، الان سه ماه از شروع سال تحصیلی می گذره ولی دانش آموزها روی هم رفته 10 روز مدرسه نرفتن چون بخاطر آلودگی هوا کلا مدارس تعطیل هست. اگر اینجا به
آقا دم شما گرم کیفیت صدا ها خیلی بهتر و متوازن شده حتی اونجاهایی که احسان صداش بالا میره هم نویزی نمیشه مطالب هم که مثل همیشه عالی و پر مغز پیشنهاد آخری رو من هستم دور همی ضبط کنید ما هم بشینیم با شوخی های شما با صدای بلند از ته دل ریسه بریم مثل برنامه رادیویی صبح جمعه باشما که دوشنبه ها ضبط می شد
دامون جان بعضا حرفایی میزنی که کله آدم رو خراب میکنی اینکه یه عده با ریسک خودشون و به خاطر شجاعتشون حجاب رو رعایت نمیکنن که اونم باز تو به سری شهرای بزرگه و کل ایران هم نیست معنیش این نمیشه ایران دیگه آزادی های مدنی داره
سلام وقت بخیر به عنوان یک روانپزشک، به نظر میرسه اختلالات روان پزشکی در مهمان برنامه (بخصوص افسردگی و احتمالا احساس تردید یا معنا در زندگی) باعث بخشی از تصمیمات ایشون در روند مهاجرت هاشون شده.خوب بود برای این بعد از داستانشون سهم قائل میشد و درموردش صحبت میشد.
واقعا عالی هر اپیزود یک جلسه درس دمتون گرم
چقدر دلمون تنگ شده بچه ها چرا نیستین؟ 😢
ضمن تشکر از تلاشهای شما، من ۳۵ قسمت از پادکست رو گوش کردم. به نظر من پادکست زیاد محتوای دقیق نداره. بخش زیادی خاطرات تاحدی بی ارتباط به موضوع،جمله بندی های ناقص که مدام حاشیه پردازی و جزئی نگری غیرکاربردی داره و شنونده رو از اصل موضوع دور میکنه، توضیح بیش از حد واضحات که میتونه جاشو به ارائه ی فکت های مرتبط و دقیق تر بده، عدم مطالعه و پیش زمینه ی دقیق قبلی و هماهنگی کم دو میزبان از مشکلات اصلی هستن.علاوه بر این، این حس رو منتقل میکنه که پادکست جایی برای خودنمایی دوستان به جای تلاش برای کمک هست.
ضمن تشکر از تلاشهای شما، من ۳۵ قسمت از پادکست رو گوش کردم. به نظر من پادکست زیاد محتوای دقیق نداره. بخش زیادی خاطرات تاحدی بی ارتباط به موضوع،جمله بندی های ناقص که مدام حاشیه پردازی و جزئی نگری غیرکاربردی داره و شنونده رو از اصل موضوع دور میکنه، توضیح بیش از حد واضحات که میتونه جاشو به ارائه ی فکت های مرتبط و دقیق تر بده، عدم مطالعه و پیش زمینه ی دقیق قبلی و هماهنگی کم دو میزبان از مشکلات اصلی هستن.علاوه بر این، این حس رو منتقل میکنه که پادکست جایی برای خودنمایی دوستان به جای تلاش برای کمک هست.
خیلی جالب بود نفر سوم قشنگگگگ از ابتدا به ساکن شروع کرد به غر زدن تا آخر .ایشون چیزی به نام وفق دادن و انعطاف پذیر بودن به گوشش نخورده .آخه تنتظار چی داری جناب .مگه مهاجرت کردی بری جایی که ایران باشه و جالب اینکه این آدمها اصرار دارن بگن فقط ما نیستیم که ناراحتیم همه ناراحت و ناراضین فقط اونا نمیگن
ممنون میشم اسم رادیو و سریال ها رو بگید واسه تقویت زبان
ممنون.عالی
دامون جان تو این اپیزود انقدر بی رمق بودی حس میکردم اصلا حوصله احسان و خاطره هاش ( یا شاید هم ما و پادکست ) رو نداری ، برات روزهای پرانرژی تری آرزو دارم ، صحبت ها هم عالی ، آرزوی موفقیت برای هردو عزیز
سلام ممنون لطفا در مورد نحوه کار پیدا کار توی مناطق رجینال یک پادکست زحمت بکشید و این که چه کارهایی توی این مناطق بهتره.
🩷😆
بسیار عالی
ممنون از پادکست جدید ، فقط به قول آقای آرین مطالب ارزشمند تر ممنون میشویم
ایول اپیزود جدید . البته هنوز گوشش نکردم .فردا عصر گوش میدم . عالی هستید . پر قدرت ادامه بدید . با اینکه به شدت درگیر زبان خوندن هستم اما از پادکست شما نمیتونم بگذرم.
راستی امیر چی شد چیزی نگفتید ازش؟
دم شما گرم دلمون تنگ شده بود آقا صدا بهتر شده یه ارتباط اعدادی عجیب بین شمارش اپیزودها و من اتفاق افتاد اپیزود ۶۱ شد اولین اپیزود من که بعد از مهاجرت و توی سیدنی گوش کردم خیلی حال کردم صداتونو شنیدم دمتون گرم
قبل از ضبط پادکست حتی یه جرعه هم نخورید و یه «دم» هم نگیرید! همون یهذرهاش کافیه تا پردهها خودشون برن بالا! خروجی: پادکستی سرگردون و بیجهت، آمیخته با خوشمزگیِ تصنعی، یهودیستیزیِ پنهان، و شعارهای «فری پَلِستاین» که وسطش گم شدن.