★ برنامه هفتگی کلاب هاوس: کلاب «گفتمان براندازی» روز دوشنبه ۲۱ تیر ۱۴۰۰◉ موضوع: خمینی که بود؟┅┅┅┅┅┅┅┅┅┅┅┅┅┅┅┅┅◉ مهمان ویژه برنامه:✔️ دکتر مهناز شیرالی┅┅┅┅┅┅┅┅┅┅┅┅┅┅┅┅┅◉ دیگر میهمانان:✔️ ف.م سخن✔️ م.سحر (محمد جلالی)✔️ رایان عباس زاده✽ پارت اول
دروغ بزرگ خرافات مدرن نوشتۀ آبتین پوریا بخش یکم
سفسطه گران در حال قمار بر سر جان آرمیتا گراوند تانیا PART10
سفسطه گران در حال قمار بر سر جان آرمیتا گراوند تانیا PART9
سفسطه گران در حال قمار بر سر جان آرمیتا گراوند تانیا PART8
سفسطه گران در حال قمار بر سر جان آرمیتا گراوند تانیا PART7
سفسطه گران در حال قمار بر سر جان آرمیتا گراوند تانیا PART6
سفسطه گران در حال قمار بر سر جان آرمیتا گراوند تانیا PART5
سفسطه گران در حال قمار بر سر جان آرمیتا گراوند تانیا PART4
سفسطه گران در حال قمار بر سر جان آرمیتا گراوند تانیا PART3
سفسطه گران در حال قمار بر سر جان آرمیتا گراوند تانیا PART2
سفسطه گران در حال قمار بر سر جان آرمیتا گراوند تانیا PART1
#داستان_صوتی #مهمان #آلبر_کامو #مهرداد_محتشم #داستان_کوتاه معلم دو مرد را نگاه میکرد که در سربالایی به سوی او پیش میآمدند. یکی سوار بر اسب و دیگری پیاده بود. آنها از لابهلای تخته سنگها در میان برفهایی که تا چشم کار میکرد بر دامنه وسیع جلگه مرتفع و متروک دیده میشد آهسته آهسته و به زحمت پیش میآمدند. اسب گهگاه میلغزید. معلم بی آنکه هنوز چیزی بشنود، بخار را که از بینی اسب بیرون میزد به چشم میدید. دست کم یکی از دو مرد محل را میشناخت. آنها از کوره راهی میآمدند که از روزها پیش در زیر قشر نازکی برف سفید پنهان شده بود. معلم پیش خود حساب کرد که نیم ساعتی طول میکشد تا به بالای تپه برسند. هوا سرد بود از این رو وارد مدرسه شد تا ژاکتی بپوشد.
#داستان_صوتی #مهمان #آلبر_کامو #مهرداد_محتشم #داستان_کوتاه معلم دو مرد را نگاه میکرد که در سربالایی به سوی او پیش میآمدند. یکی سوار بر اسب و دیگری پیاده بود. آنها از لابهلای تخته سنگها در میان برفهایی که تا چشم کار میکرد بر دامنه وسیع جلگه مرتفع و متروک دیده میشد آهسته آهسته و به زحمت پیش میآمدند. اسب گهگاه میلغزید. معلم بی آنکه هنوز چیزی بشنود، بخار را که از بینی اسب بیرون میزد به چشم میدید. دست کم یکی از دو مرد محل را میشناخت. آنها از کوره راهی میآمدند که از روزها پیش در زیر قشر نازکی برف سفید پنهان شده بود. معلم پیش خود حساب کرد که نیم ساعتی طول میکشد تا به بالای تپه برسند. هوا سرد بود از این رو وارد مدرسه شد تا ژاکتی بپوشد.
#کتاب_صوتی #شب_وحشتناک #آنتوان_چخوف #امیراردلان_داوودی #داستان_کوتاه کتاب شب وحشتناک آنتوان چخوف نویسنده روس تبار که در سال 1860 دیده به جهان گشود را میتوان یکی از چهر ه های شاخص در زمینه داستان های کوتاه نویسی دانست چخوف در زمینه اثار نمایشنامه ای هم نیز آثار برجسته ای را از خود به جای گذاشته گرچه چخوف به دلیل بیماری در سن چهل و چهارسالگی بر اثر بیماری سل درگذشت اما در همین مدت کوتاه توانست حدود 700 اثر ادبی از خود به جای بگذارد شب وحشتناک یکی از آثار داستانی کوتاه چخوف است.
maziyar memarnezhad
فایل ها قابل بخش نیستند ⁉️
Mehrdad Gholaminejad
منظور از اینکه میگه شاه زن جوان را که دسته گل داشته با شش لول میزند ،یعنی شاه تفنگ داشته همراهش!؟یا کلت میبسته به خودش همیشه!!!؟جالب بود چون فکر میکردم نهایتش یه شمشیر تزیین شده به لباسشون اویزون میکردن!
Sadaf K E
به جای این صداهای مسخره و عجیب، روی خوانش تمرکز میکردید بهتر بود
Sadaf K E
لعنت بهتون با این خوانش تون ، بسیار بد و غیر حرفهای
M. Dashti
تنوع در ژن های ما و نحوه تکوین مغز ما باعث تفاوت در استعدادهای رفتاری ذاتی، یعنی تنوع در گرایش ها و ظرفیت های رفتاری ما می شود. بدون شک، این استعدادها بر شیوه رفتار ما در هر شرایطی تأثیر می گذارد، اما به خودی خود آن را تعیین نمی کند. #کوین_جی_میشل