Discoverردرام | Redrum
ردرام | Redrum
Author: شنوتو | Shenoto
Subscribed: 39,326Played: 630,096Subscribe
Share
© شنوتو | Shenoto
Description
پادکست ردرام، بررسی پرونده جنایات قاتلین سریالی
در هرشماره از این پادکست، شما رو با معروفترین قاتلین سریالی جهان آشنا می کنیم و پرونده ی قتل را مورد بررسی قرار میدیم.
اگر علاقمند به موضوعات جنایی و ترسناک هستید، شنیدن این پادکست را از دست ندید.
شنیدن این پادکست برای افراد زیر 15 سال توصیه نمیشود.
ارتباط با پادکست ردرام: podcast@shenoto.com
در هرشماره از این پادکست، شما رو با معروفترین قاتلین سریالی جهان آشنا می کنیم و پرونده ی قتل را مورد بررسی قرار میدیم.
اگر علاقمند به موضوعات جنایی و ترسناک هستید، شنیدن این پادکست را از دست ندید.
شنیدن این پادکست برای افراد زیر 15 سال توصیه نمیشود.
ارتباط با پادکست ردرام: podcast@shenoto.com
17 Episodes
Reverse
من اشتباه طبیعت هستم، یک هیولای دیوانه.این نظری ست که قصاب روستوف درباره خودش داشت. قاتلی که بسیار عجیب و غریب بود، برای خانواده اش ارزش قائل بود، به همسر و فرزندانش وابسته بود، متواضع و حتی خجالتی و ترسو بود، ولی هنگام محاکمه رفتارهای خشنی داشت، فریاد میزد، دشنام میداد و خودش رو به میلههای قفسش تو دادگاه میکوبید.آندری رومانوویچ چیکاتیلو Andrei Romanovich Chikatilo یک قاتل زنجیره ای اهل شوروی با نام مستعار قصاب روستوف بود که بین سال های 1978 تا 1990 حداقل پنجاه و دو زن و کودک را به ضربات چاقو به قتل رساند، مُثلِه کرد، چشماشونو از کاسه درآورد و اعضای داخلی بدنشونو پاره کرد و خون اونا رو نوشید. او در طی این عملیات وحشیانه به اوج لذت جنسی می رسید.
«به هیچکس بدهکار نیستم و از کسی طلبکار نیستم و از همه طلب بخشش دارم» این ,متن وصیت نامه ای بود که خفاش شب بعد از خوردن ۲۱۴ ضربه شلاق و قبل از گره خوردن طناب دار به گردنش در ساعت ۴۵: ۷ روز چهارشنبه ۲۲ مردادماه سال ۱۳۷۶ در انبار روباز ورزشگاه آزادی در سه راه دهکده المپیک روی یه تیکه کاغذ نوشت.
خفاش شب که به گفته وکلای پرونده تو برخورد اول یه مرد باوقار، مودب و متین بود و در برخورد با دیگران آدم خوب و آرومی به نظر می رسید ولی در خلوت شخصیت دیگه ای از خودش نشون می داد. اون اختلال دو شخصیتی داشت.
خونه شماره 213 در خیابان 25 شمالی در میلواکی بیشتر شبیه به یه موزه از اعضای بدن انسانه تا صحنه جرم. خانه فقط وسایل اولیه زندگی رو داره. یک آکواریوم پر از ماهی گوشه آپارتمانه و بوی عجیبی که ترکیبی از بوی تعفن، بوی خون و یک نوع بوی شیمیاییه تو خونه حس می شه. توی تلویزیون فیلم جن گیر داره پخش میشه. روی دیوار اتاق خواب چند پوستر از مردهای برهنه نصب شده و توی کشوی یک میز 74 تا عکس از اجساد قطعه قطعه شده در حالات مختلف وجود داره. گالن های بزرگ آبی رنگ در خانه وجود دارن که داخل اونها بدن 3 انسان در حال تجزیه شدن داخل اسیده. پلیس، آشپرخونه رو جستجو می کنه. تو یخچال یک سر انسان که تقریبا تازه ست روی یکی از طبقات قرار داره. در طبقه پایین قسمت هایی از پوست و گوشت دست و پای انسان، یک قلب و چند آلت تناسلی در یک کیسه پلاستیکی پر از یخ نگهداری میشه و روی سینی کف یخچال پر از خونه. توی کابینت 7 جمجمه وجود داره که پوست و گوشت آنها از اسکلت جدا شده و بعضی از آنها رنگ شده هستند.
این خانه که شبیه به سکانسی از یک فیلم ترسناک و تخیلی به نظرمیاد متعلق به جفری دامر، آدمخوار میلواکی است.
کتابخونه مرکزی لوس آنجلس در دهه هشتاد، خیلی شلوغ بود. آدمای زیادی وارد کتابخونه می شدند ولی یه مرد با بدنی تنومند و ظاهری عجیب توجه متصدی کتابخانه رو جلب کرد، یه مرد قدبلند و لاغر با موهای بهم ریخته و کثیف که یک تیشرت سیاه کهنه پوشیده بود و تنش بوی به شدت تندی داشت. دندوناش پوسیده بودند و توی چشماش هیچ حسی نبود. مستقیم به سمت متصدی کتابخانه اومد و پرسید از کجا می تونه کتاب طالع بینی و کتابهایی درباره شکنجه پیدا کنه.
اون کسی نبود جز ریچارد رامیرز.
تا به امروز ریچارد رامیرز یکی از بدنام ترین و سنگدل ترین قاتلان سریالی تلقی میشه. صحنه های جنایات اون سراسر خون و آشفتگی بود. بین سال های ۱۹۸۴ و ۱۹۸۵ این قاتل سریالی حداقل ۱۳ نفر را در لس آنجلس به قتل رسوند. معمولا قبل از سپیده دم قربانیان خودشو هدف قرار می داد برای همین به قاتل شبگرد معروف شد.
در 31 ژوئیه 1968، جسد برایان هاو سه ساله، در زمین های بایر خیابان اسکاتسوود پیدا شد. اون خفه شده بود و روی بدنش آثار بریدگی های کوچک متعددی داشت. پلیس، تحقیقاتی رو شروع کرد که در اون با 1200 کودک مصاحبه شد. دو دختر به نامهای نورما جویس و مری فلورا بل، پاسخهای مشکوک یا طفرهآمیزی دادند. هر کدوم چندین بار مورد بازجویی قرار گرفتند و دو بار داستان خودشونو تغییر دادند.
در نهایت، هر کدوم اون یکی رو به "فشار دادن" گلوی برایان هو متهم کرد. هر دو دختر در 5 آگوست 1968 دستگیر و وقتی که متهم به قتل شدند، مری که اون زمان فقط 11 سال داشت در کمال خونسردی گفت: "این از نظر من درست نیست."
فلورنسیو دنبال یه دختر بود، یه قربانی خوب. پس بی سرو صدا در حالیکه سعی می کرد خیلی جلب توجه نکنه، شروع کرد به قدم زدن توی خیابونای شهر و از پنجره های خونه ها، داخلشون رو نگاه می کرد تا ببینه کی توشون زندگی می کنه. دیگه تابستون بود و بخاطر گرمای بی سابقه هوا، اکثر مردم شبا پنجره هاشون رو کاملا باز میذاشتن. چند متری راه رفت تا اینکه کنار یه خونه وایستاد. پیداش کرده بود. یه خانم خوشگل و جوون که سرحال و پر انرژی به نظر می رسید و انگار که تنها زندگی می کرد. فلورنسیو بلافاصله تو نزدیکی خونه اش توی تاریکی قایم شد و چند ساعتی اونو زیر نظر گرفت. بعد که مطمئن شد تنهاست و کسی قرار نیس بهش سر بزنه، لبخند موذیانه ای زد. خودش بود. حالا دیگه نوبت اجرای نقشه اش رسیده بود. فلورنسیو اصلا قصد نداشت از این دختر سوءاستفاده کنه یا اونو مود آزار و اذیت جنسی قرار بده. نه. اون دنبال یه چیز بهتر بود که میتونست عطشش رو بخوابونه. اون دنبال خون بود؛ و تا به هدفش نمی رسید، دست بردار نبود.
توی این اپیزود قراره با هم پرونده پدرو آلونسو لوپز رو بررسی کنیم. لقب های زیادی تا حالا برای این قاتل سریالی در نظر گرفته شده مثل هیولای کوه های آند یا شیطانی ترین متجاوز در طول تاریخ. پدرو تو دهه 70 میلادی، بیشتر از 350 دختر بچه رو گروگان گرفت، مورد شکنجه و آزار جنسی قرار داد و بعد به شکل وحشیانه ای به قتل رسوند. همین باعث شد در سال 2006، تو کتاب رکوردهای گینس، اسم پدرو بعنوان مخوف ترین قاتل سریالی تاریخ ثبت بشه. ترسناک ترین قسمت داستان پدرو اینه که این قاتل سریالی، با وجود تمام وحشی گری ها و قتل هایی که مرتکب شده، 23 سال پیش برای همیشه از زندان آزاد شد و امروز هم آزادانه در میان مردم عادی به زندگیش ادامه میده و احتمالا هنوز هم دست از جنایت هاش برنداشته.
شاید خیلی ها فک کنن دلقک ها بامزه و خنده دارن و شاید حتی خیلی ها از دلقک ها خوششون بیاد، اما از اونطرف یه سری ها هم هستن که از دلقک ها حس بدی می گیرن و انگار نمیتونن بهشون اعتماد کنن، خب حق هم دارن، چون یکی از معروف ترین دلقک های چند دهه اخیر، یه قاتل سریالی بیرحم از آب در اومد که 33 تا پسر نوجوون رو به طرز وحشیانه ای مورد شکنجه قرار داد و به قتل رسوند. جان وین گیسی، بخاطر شیوه خاص قتل هاش و تعداد زیاد قربانی هاش، ترسناک ترین قاتل سریالی آمریکا در دهه 70 میلادی لقب گرفت. گیسی تمام قربانی هاش رو توحیاط یا زیر زمین خونه اش دفن می کرد اما نکته عجیب اینکه وقتی بالاخره دستگیر شد، همه ی همسایه هاش و دوستاش حسابی شوکه شدن، چون جان گیسی ای که اونا میشناختن یه مرد موفق و مهربون بود که با کلی تلاش تو شغلش موفق شده بود و بخاطر همین همه بهش احترام میذاشتن؛ بدون اینکه بدونن این ظاهر محبوب و دوست داشتنی یکی از مخوف ترین قاتلان سریالی رو پنهان کرده. توی این اپیزود از ردرام همراه ما باشین تا داستان زندگی، سابقه قتل ها و جزییات پرونده عجیب جان وین گیسی رو با هم بررسی کنیم.
جوانا برازا، یکی از قهرمانان کشتی مکزیک بود و 4 تا بچه داشت. بین سال های 1999 تا 2008، جوانا حدود 49 نفر رو به قتل رسوند. بیشتر قربانی های جوانا مادربزرگهای مسنی بودن که تنها زندگی می کردن. جوانا اعتماد این افراد رو جلب می کرد، وارد خونه هاشون می شد و بعد تا سرحد مرگ کتک شون میزد یا خفه شون می کرد و بعد اشیاء قیمتی خونه شون رو می دزدید.
هشتمین قسمت از پادکست ردرام رو می شنوید که پرونده های قاتلین سریالی رو برای شما بررسی میکنیم.
این یه داستان ترسناک نیست، بلکه پرونده ی مرموز دیوید پارکر ری (David Parker Ray) قاتل جعبه ی اسباب بازیه، یه قاتل زنجیره ای که پلیس تعداد قتلهاش رو 60 مورد تخمین زده ولی تا امروز حتی جنازه یکی از مقتولین پیدا نشده
در این قسمت از پادکست ردرام به سراغ یکی از قاتلین سریالی جهان به نام آیلین وورنوس رفتیم.
آیلین وورنوس زنی آمریکایی بود که بعد از گذروندن دوران کودکی با بدرفتاری و ترک شدن توسط والدین، تو دوران بزرگسالی تصمیم به انتقام از مردان گرفت و دست به کشتارهای خوفناکی زد که اون رو به ترسناک ترین قاتل سریالی زن تاریخ ایالات متحده و حتی جهان تبدیل کرد.
در اولین قسمت از پادکست قاتل کوره پز خانه با محمد بسیجه معروف به بیجه آشنا شدیم و تعدادی از جنایتهاش رو برای شما شرح دادیم. در قسمت دوم این پادکست از مابقی قتلهاش میگیم و نحوه دستگیریش رو براتون تعریف میکنیم
بیجه کارگر کورهپزخانهای در پاکدشت بود که به تجاوز و قتل بیش از 17 کودک و 3 بزرگسال اعتراف کرد. ماجرای قتل کودکان در اطراف تهران، به عنوان بزرگترین پرونده جنایی هفتاد و یک سال اخیر تو ایران شناخته شد و افکار عمومی را توی ایران به شدت تحت تاثیر قرار داد.
در این قسمت از پادکست ردرام به سراغ قاتلی رفتیم که در ایران سالهای خون باری رو به وجود آورد. محمد بسیجه معروف به بیجه متهم اصلی جنایات پاکدشت بود. اون کارگر کورهپزخانهای در همون منطقه بود که به تجاوز و قتل بیش از 17 کودک و 3 بزرگسال اعتراف کرد. ماجرای قتل کودکان در اطراف تهران، به عنوان بزرگترین پرونده جنایی هفتاد و یک سال اخیر تو ایران شناخته شد و افکار عمومی را توی ایران به شدت تحت تاثیر قرار داد.
قسمت دوم پادکست ردرام به داستان زندگی اد کمپر میپردازه، قاتل سریالی که اگر دست به جنایت نمیزد شاید تبدیل به یکی از باهوش ترین انسانهای این کره خاکی میشد. ولی گویا نیمه تاریک ما قدرت بیشتری برای تسلط روی ما داره.
در این قسمت پادکست ردرام به تد باندی می پردازیم کسی که بیش از 35 زن را در فاصله زمانی کوتاهی کشته بود و وحشت زیادی در آمریکا ایجاد کرده بود. در این قسمت به کودکی تدباندی و چگونگی شکل گیری شخصیتش می پردازیم.
در این قسمت پادکست ردرام به تد باندی می پردازیم کسی که بیش از 35 زن را در فاصله زمانی کوتاهی کشته بود و وحشت زیادی در آمریکا ایجاد کرده بود. د راین قسمت به قتلاش اشاره می کنیم و در قسمت بعدی به کودکی و چگونگی شکل گیری شخصیتش میپردازیم.
تا الان به این فکر کردید که قاتلین سریالی چه شکلی هستند و چطوری هدف هاشون را پیدا می کنند و اونها را می کشند؟
ما در پادکست ردرام شما رو با معروفترین قاتلین سریالی جهان آشنا می کنیم و به این می پردازیم که تحت چه شرایطی لقب قاتل سریالی روی یک انسان قرار می گیره.
اما بذارید این اپیزود اول رو با یک سوال مهم شروع کنیم. قاتل سریالی یعنی چی؟ و اون ها چه خصوصیاتی دارن؟
Top Podcasts
The Best New Comedy Podcast Right Now – June 2024The Best News Podcast Right Now – June 2024The Best New Business Podcast Right Now – June 2024The Best New Sports Podcast Right Now – June 2024The Best New True Crime Podcast Right Now – June 2024The Best New Joe Rogan Experience Podcast Right Now – June 20The Best New Dan Bongino Show Podcast Right Now – June 20The Best New Mark Levin Podcast – June 2024
United States
اگر دوست داشتید این پادکست رو هم درباره بیجه بشنوید https://castbox.fm/vua/51199543
منتظر اپیزود جدید هستیم
چرا قسمت دوم وسطش تموم میشه!
منتظر اپیزود جدیدتون هستیم🥲🤍
لطفا یکم بیشتر به توصیف جزئیات قتل ها و نحوه ی دقیق انجام شون بپردازیر (البته با ارجاع به مستندات موجود) خیلی ممنون🌹
من نمیفهمم آدمهای بدبخت چرا همش بچه دار میشن😡
چرا وقتي يه همچين موحودي ٥٠نفر رو به طرز وحشيانه ازبين ميبره. فقط يه اعدام؟؟؟ بنظرمن دوتا پا و دستاي اين موجود بايد جداكرد و درمان كرد و انداخت داخل اجتماع و به همه بگن كه چه كارهايي كرده
خدا قوت میگم به تیم ردرام
لعنتي اخهههه. چوا🤷🏻♂️🤷🏻♂️
حتما راجع به جمعه افغان یا جمعه خونخوارم تحقیق کنید اونم یه قاتل سریالی بود ک جنایات زیادی کرد
سلام.چرا ادامه نمیدید؟منتظرتونیم
با تشکر از پادکست جالب و موزیک مناسبتون
نمیدونم چرا کامنت من را پاک کردید؟ تا آخر خوندی ؟ نه
درود وادب باشما که روایتهای جنایی را تعریف میکنید درادامه یه نکته دوستانه دارم که امیدوارم جدی بگیریدخیلی مدتی بعداز قتلهای جفری دامر داستان آن درپاورقی روزنامه اطلاعات چاپ میشد. خیلی جذبش شدم. و تقریباً همزمان ابتدا گاهگاه و بعد به صورت منظم ودائمی کارم شده بودتیغ دست گرفتن بریدن قطع کردن ونگاه کردن به قلبی که درسینه آدمی میتپید دراول شروع کارم تیغ راگذاشتم روی مچدست زنی ولی اشتباهاًابتدا شریان را بریدم و چنان خونی پاشید که سر تاپا و چشمانم پرخون شد و از همان ابتدااز کارم لذت میبردم...
چنان خون به اطراف وسروصورتم پاشید،وحشت کردم بعدهااینکار رااصلاح کردم دیدن قلب درحال تپیدن همیشه برایم بسیارجذاب بود.وادرنالین آن لذتبخش بود تقریباً همیشه با خون انسانهاتیغ واره و طناب سروکار داشتم . این ابتدابرایم خیلیجذاب بودوبه همه آرزوهای دوران جوانی وثروت رسیدم ولی بعدگذشت سالهاروانم صدمه دیده حتی دیدن رنگقرمز برایم سخت شده ولی دست ازکار نکشیدم توصیه جدی میکنم شماهر ۶ ماه به روانپزشک مراجعه کنید.(مهدی پورباقری!...) اما حالاوقتی به گذشته فکر میکنم،ترجیح میدادم یک گلفروش میشدم تا یک پزشک
چه وحشتناک
کار جدید بدید. منتظریم💔
تیتراژتون شبیه فیلمای ترسناک ژاپنیه. کاش حداقل صداشو فید میکردین
Kojaiin khob?😕😕😕😕
همه چیز عالیه و از تلاشتون سپاسگذارم فقط من چون اکثرا پادکست هام رو موقع خواب میشنوم صدای اول اپیزودها منو می ترسونه اگه مقدور هست که عوض بشه همه چی عالی تر می شه .ممنونم 💚