DiscoverRadio D 2| قسمت دوم | یاد‌گیری آلمانی | Deutsche Welle
Radio D 2| قسمت دوم | یاد‌گیری آلمانی | Deutsche Welle
Claim Ownership

Radio D 2| قسمت دوم | یاد‌گیری آلمانی | Deutsche Welle

Author: DW.COM | Deutsche Welle

Subscribed: 197Played: 1,642
Share

Description

در قسمت های ۱-۲۶ پاولا و فیلیپ از قصر نوی شوان شتاین دیدن می کنند و با پادشاه لودویگ رو به رو می شوند۰ از بندر هامبورگ گزارش دیده شدن یک کوسه ماهی را می دهند و در جشن کارناوال با چند جادو گر اشنا می شوند
25 Episodes
Reverse
اتومبیل فیلیپ خراب است۰ به همین دلیل این دو خبر نگار Radio D باید با قطار به محل ماموریت بعدی خود عازم شوند۰ آنجا مسایل عجیبی رخ می دهد۰ یک مورد درست و حسابی برای پاولا و فیلیپ۰ همين كه فيليپ اتومبيلش را به تعمير گاه برد، ماموريت جديدي يه آنها محول شد. در ينا فرد نا شناسي با نور ليزري در جاهای مختلف خسارت بار مي آورد. فيليپ و پاولا می خواهند مساله را روشن كنند. به همين جهت با قطار به محل واقعه می روند. اما بعضی مواقع كارها آن طور كه بايد پيش نمي رود. آقاي پروفسور در اين بخش به بررسي فعل كمكي ""بهتربودن، بايستن"" (sollen)مي پردازد و معنی آن را در جملات سوالی و خبري توضيح می دهد.
درس ۵۲ - معما

درس ۵۲ - معما

2008-10-0215:00

برای اتمام کار زبان آموزان می‌توانند با یک امتحان کوچک توانایی شنیداری خود را در زبان آلمانی به آزمایش بگذارند. اویلالیا و کومپو چهار تکلیف شنیداری را عرضه می‌کنند که باید به آنها جواب داده شود. چه کلماتی جستجو می‌شوند؟ برای آخرین قسمت خود "Radio D" فکر جالبی کرده است: اویلالیا مسابقه‌ای برگزار می‌کند که در آن شنوندگان باید کلمات مشخصی را حدس بزنند. کومپو هم در این باره شنوندگان را راهنمایی می‌کند. کسانی که در این 25 قسمت به خوبی حواسشان جمع بوده است، بدون این راهنمایی‌ها هم به مشکلی بر نمی‌خورند. جوابهای درست را می‌توانید به ایمیل bildung@dw.de بفرستید. بعد از این همه تکالیف سخت پروفسور از دادن درس جدید دستور زبان به شنوندگان چشم‌پوشی می‌کند.
"یک بار دیگر وقت خداحافظی رسیده: متاسفانه دوره کارآموزی یان رو به پایان است و پاولا و فیلیپ در فکر نوشتن مدرکی برای دوره کارآموزی او هستند. امروز یان خیلی دست و دل باز شده است. " آخرین روز یان به عنوان کارآموز در رادیو ""د"" باید جشن گرفته شود. برای همین هم او همکارانش را با نوشیدنی و چیپس غافلگیر می‌کند. پاولا و فیلیپ هنوز مشغول نوشتن مدرک یان هستند. برای همین آنها باید جمله‌بندی‌های درست پیدا کنند، چون اگر یان مدرک خوبی داشته باشد، احتمال دارد که بتواند به مدرسه خبرنگاری برود. با حروف ربط """" falls و"" wenn"" پروفسور جملات شرطی را برای شنوندگان توضیح می‌دهد.
یان این بار از یک مدرسه بازدید می‌کند که پروژه مخصوصی را درارتباط با زبان آلمانی برای شاگردانش برگزار می‌کند. او از شاگردان درباره زبان مادری‌شان، اینکه چرا زبان آلمانی یاد می‌گیرند و شغل مورد علاقه‌شان سوال می‌کند. یان گزارشی از یک مدرسه تهیه می‌کند که حدود ۸۰ درصد شاگردانش بچه‌های خارجی و مهاجر هستند و پروژه جالب آنها را در ارتباط با زبان آلمانی معرفی می‌کند. او در آنجا ولادیمیر(Vladimir)، ین لین(Yen-Lin) و گولسرن(Gülseren) را ملاقات می‌کند که درباره تجربیاتشان با دوزبانه بودن و مشکلاتشان در یادگیری زبان آلمانی تعریف می‌کنند. پروفسور این بار ملاحظه زبان‌ آموزان را کرده و فقط به بخش کوتاهی از دستور زبان اکتفا می‌کند. او درباره جملات زمانی با حرف ربط ‌"" bevor"" ( قبل از) توضیح می‌دهد که نشان دهنده انجام عملی در زمان گذشته است.
گردش در برلین برای پاولا، فیلیپ، یان و یوزفین با خوردن آرامش‌بخش و آموزنده غذا در باغ خانه هنرمندان تاخلس (Tacheles) به پایان می‌رسد. یوزفین در آنجا با فرد جالبی آشنا می‌شود. راه رفتن آدم را گرسنه می‌کند و اعضا‌ی دفتر تحریریه "Radio D" می‌خواهند به یک رستوران بروند. تازه بعد از یک گفتگو آنها می‌توانند بلاخره به یک اتفاق نظر برسند. در "تاخلس" یوزفین با هنرمندی آشنا می‌شود که از زباله‌ها مجسمه می‌سازد. او ازطریق این هنرمند کمی بیشتر با تاریخ تاخلس آشنا می‌شود. شنوندگان هم از پروفسور آماده به خدمت، بیشتر درباره جملات موصولی و نحوه جمله‌ساز‌ی آنها می‌آموزند.
پاولا این بار در استودیو Radio D به موضوع اتحاد دو آلمان می‌پردازد. به همین دلیل هم او چند مهمان دعوت کرده است تا در ارتباط با همین موضوع با آنها به بحث و گفتگو بپردازد. پاولا این بار در استودیو "Radio D" به موضوع اتحاد دو آلمان می‌پردازد. به همین دلیل هم او چند مهمان دعوت کرده است تا در ارتباط با همین موضوع با آنها به بحث و گفتگو بپردازد. متن: پاولا اجرای میزگردی را با موضوع " آلمان شرق و غرب" برعهده دارد. او با مکانیکی از آلمان شرقی سابق، یک روانشناس خانم و یک کارشناس امور اقتصادی صحبت می‌کند. سوالات او از میهمانان امروز این موارد است: - آیا هنوز هم پیش‌داوری وجود دارد؟ - چه چشم‌انداز مثبتی می‌توانست برای آلمان شرقی و غربی وجود داشته باشد؟ از پروفسور هم سوالات سختی پرسیده می‌شود: او درباره وجه شرطی (Konjunktiv) افعال "‌haben " و " sein" و همچنین ساختن وجه شرطی با شکل فعل "‌würde " توضیح می‌دهد.
گردش در برلین پاولا، فیلیپ، یوزفین و یان را به ساختمان پارلمان، دروازه براندنبورگ و محل دیوارسابق برلین که روند فرپاشی آن را نشان می‌دهد، می‌کشاند. Radio D یک نمایشنامه رادیویی از ساخت دیوار ارائه می‌دهد. شامگاه روز ۱۳ اوت ۱۹۶۱ پلیس آلمان شرقی شروع به ساخت دیواری در نقطه مرزی‌اش با آلمان غربی می‌کند. زوجی که خانه،شان درست در مرز قرار دارد، تصمیم به فرار ناگهانی می‌گیرند. در آلمان غربی آتش نشانی به محل آمده و آن دسته از افرادی را که از پنجره‌ها بیرون می‌پرند را نجات می‌دهد. در برنامه دستور زبان امروز حرف تعریف نامعین ""ein"" و ضمیر نامعین ""eins "" نوشته شده‌اند. پروفسور توجه همه را به چند قلق مهم که در این رابطه باید به آنها توجه کرد، جلب می‌کند.
پاولا و فیلیپ سرگرم پروژه هنری "United Buddy Bears" در برلین هستند که از آثار هنرمندان ۱۲۰ کشور مختلف تشکیل شده است. یک مصاحبه می‌تواند آنها را بیشتر با این پروژه آشنا کند. پاولا و فیلیپ همراه با یوزفین و یان به یک گشت شهری در پایتخت می‌روند. بیش از همه یوزفین مجذوب یک پروژه هنری شده است: ۱۲۰ مجسمه بزرگ خرسهای پلاستیکی به عنوان نماد صبر و شکیبایی به گردش دور دنیا برده می‌شوند. خبرنگاران از سخنگوی مطبوعاتی شرکت سازنده خرسها پرسشهایی را می‌کنند و از این خرسهای رنگی بیشتر دستگیرشان می‌شود. در حالی که دیگران در برلین در حال گردش هستند، پروفسور به کار مشغول است: او صرف صفت‌ها را توضیح می‌دهد.موضوعی که آسان نیست!
دو خبرنگار در پایان اقامتشان در ینا از موزه بسیار جالبی دیدن می‌کنند. آنها در موزه رمانتیسم‌ها با تعدادی از اندیشمندان مشهور آلمانی در قرن ۱۸ آشنا می‌شوند. موزه رمانتیسم در ینا به مکتب رمانتیسم آغازین اهدا شده است. بازدید کنندگان می‌توانند دراین مکان درباره طرز تفکر جدید این دوران و تلاش برای یک انقلاب روشنفکرانه و شاعرانه چیزهای بیشتری یاد بگیرند. دو خبرنگار رادیو "د" گوشی‌ها را بر می‌دارند و به گشت و گذار در موزه می‌پردازند و با فیشته (Fichte)، نوالیس (Novalis) و کارولین اشلگل (Caroline Schlegel‌) آشنا می‌شوند. با این همه اتفاق‌های همزمان، دیگر وقت آن است تا پروفسور حروف ربط "als " و "‌wenn " (هنگامی که) را توضیح دهد که هر دوی آنها اتفاقات همزمان را مشخص می‌کنند.
شهر ینا در قرن ۱۸ میلادی متفکران معروف زیادی را از شهرهای دیگر به خود جذب کرده بود. یکی از آنها فریدریش شیلر، شاعر معروف بود. پاولا و فیلیپ نمایشنامه‌ای رادیویی درباره اولین کلاس درس این شاعر اجرا می‌کنند. در این قسمت شنوندگان مطالبی را درباره شیلر و گوته می‌شنوند و می‌توانند به شهر ینای قرن هجدهم سفر کنند. اینجا بود که شیلر در ۲۹ سالگی اولین کلاس درسش را تشکیل داد. در اولین جلسه تدریس او ۵۰۰ دانشجو شرکت کردند. این هجوم غیرمنتظره شنوندگان موجب شد تا سریعا به دنبال مکان جدیدی برای تدریس او باشند. پروفسور شنوندگان را از زمان گذشته به زمان آینده می‌برد و این بار خود را با فعل ""werden‌"" سرگرم می‌کند که انجام کاری را در زمان آینده نشان می‌دهد.
معمای اشعه‌های اسرار آمیز لیزری تقریبا حل شده است. اما پاولا و فیلیپ دلیل کمی برای خوشحالی دارند، چون تمام ماجرا در روزنامه‌ای چاپ شده است. اما رقبا از کجا به این اطلاعات دست یافته‌اند؟ خبرهای بد برای پاولا و فیلیپ: در روزنامه به صورت مفصل درباره منشاء اشعه‌های لیزری گزارشی نوشته شده است. تنها این سؤال پیش می‌آید که چرا راه ورودی به آزمایشگاه نورشناسی تحت مراقبت کافی نبود. دو خبرنگاربه امید یک کنفرانس مطبوعاتی و اظهار نظر سخنگوی مطبوعاتی عازم آنجا می‌شوند. چه کسی چه چیز گفت؟ این سوال پروفسور است که به دلیل این درهم و برهمی می‌پرسد. او به گفتگوی مستقیم و غیرمستقیم می‌پردازد.
پاولا و فیلیپ یک قدم به حل معما نزدیک‌تر شده‌اند. حالا آنها می‌دانند که اشعه‌ها‌ی لیزری از کجا می‌آیند. اما اویلالیا هنوز از گشت تحقیقاتی‌اش برنگشته است. این چه معنایی می‌تواند داشته باشد؟ بعد از آنکه پاولا و فیلیپ مکان مرکز اشعه‌های لیزری را شناسایی کردند، به کارگاه نورشناسی خبر می‌دهند تا جریان بالاخره کاملا روشن شود. اما آنها قبل از هر چیز نگران اویلالیا هستند که ناپدید شده است. هر دو خبرنگار صدای فریاد مشکوکی را شنیده‌اند. آیا برای اویلالیا اتفاقی افتاده است؟ حالا بعد از این همه اضطراب، شنوندگان می‌توانند کمی با درس دستور زبان نفس تازه کنند. پروفسور ضمیر ملکی سوم شخص مفرد ""sein "" و ""ihr "" را آموزش می‌دهد.
دو خبرنگار Radio D تنها با تحقیقات نمی‌توانند کاری از پیش ببرند. درست در لحظه مناسب اویلالیا در یک حرکت غافلگیرانه از ینا سر در می‌آورد. شاید او بتواند باری از دوش پاولا و فیلیپ بر دارد. کارگاه نورشناسی بسیار بلند است و فیلیپ و پاولا نمی‌توانند وارد آن شوند. در این جاست که اویلالیا به درد کار آنها می‌خورد. او باید از آن بالا ساختمان را زیر نظر بگیرد و بفهمد که آزمایشگاهای این کارگاه در کجا قرار دارند. اویلالیای باهوش کشف جالبی می‌کند. اما بعد اتفاق پیش‌بینی نشده‌ای رخ می‌دهد. با این همه اضطراب و ناآرامی پروفسور هم حسابی گیج شده است. به همین دلیل در این قسمت فعل انعکاسی konzentrieren (تمرکز کردن) را بررسی می‌کند؛ فرصت خوبی برای یک نگاه دقیق‌تر به ضمایر انعکاسی.
فیلیپ و پاولا به یک نفر مشکوک شده‌اند وتصمیم دارند کارشناس لیزر را که در "مرکز نورشناسی" ینا کار می کند، زیر نظر داشته باشند. علاوه بر این می‌دانند که از کجا اطلاعات کسب کنند. فیلیپ و پاولا می‌خواهند در کارگاه نورشناسی یک ردپا را چک کنند. یک مصاحبه در محل می‌تواند جوابی برای اولین سؤالشان باشد. اما سخنگوی مطبوعاتی به هیچ وجه حاضر به دادن اطلاعات نیست و فیلیپ و پاولا را رد می‌کند. فیلیپ و پاولا خودشان آستین بالا می‌زنند و شاهد اتفاقات مرموزی می‌شوند. خوش صحبت‌تر از سخنگوی مطبوعاتی، پروفسور است که این بار سرگرم مکالمه روزمره است: موضوع او جملات کوتاه شده در زبان گفتاری است.
بلافاصله بعد از رسیدن به شهر ینا پاولا و فیلیپ می‌خواهند به دنبال سرنخ حملات لیزری بروند که شهر را به جنب و جوش در آورده است. مدت زیادی نمی‌گذرد که حادثه بعدی اتفاق می‌افتد. این چه معنایی دارد؟ خبرنگاران "Radio D" در طول راه که با تاکسی به سمت هتل حرکت می‌کنند، از فرصت استفاده کرده و از راننده تاکسی درباره حوادث عجیبی که در شهر رخ می‌دهد، سوال می‌کنند. ناگهان یک خبر فوق العاده اعلام می‌شود: فرد ناشناسی در شهر راه افتاده و با اشعه لیزر آینه اتومبیل‌ها را خراب می‌کند. آیا ممکن است این حملات با کنگره اشعه لیزر که همزمان در ینا برگزار می‌شود، ارتباطی داشته باشد؟ پروفسور کم‌خطرتر با دستور زبان کنار می‌آید. او حروف اضافه "mit "، "in " و "zu " را که با Dativ (نوعی حالت مفعولی با واسطه) همراه می‌شوند، توضیح می‌دهد.
پروفسور به کمک مثالهای گوناگون نشان می‌دهد، که شنوندگان می‌توانند خیلی از مطالب را به خوبی متوجه شوند بدون اینکه تک تک کلمات را بدانند. این بار توجه و تاکید نامه‌های شنوندگان درک بهتر زبان گفتاری است. پروفسور دوباره به سوالات زبان آموزان پاسخ می‌دهد و راهنمایی‌های عملی و مفیدی را برای مهارت‌های شنیداری و تمرین واژگان ارائه می‌کند. او برای این کار از اطلاعاتی که از طریق بلندگو پخش می‌شوند، مکالمات تلفنی یا اخبار رادیویی کمک می‌گیرد. شنوندگان یاد می‌گیرند که چگونه از طریق آهنگ صدا، کلمات آشنا یا سر و صداهای پس زمینه، تصویری را بسازند و معانی کلمات ناآشنا را از بافت متن متوجه شوند.
لودویگ فان بتهووندر ۲۲ سالگی آهنگ "چکامه شادی " را ساخت که شهرت جهانی پیدا کرد و اکنون سرود رسمی اتحادیه اروپا است۰ یک نمایشنامه رادیویی، شنوندگان را مستقیم از خانه بتهوون به حال و هوای قرن ۱۸ می‌برد۰ لودویگ فان بتهوون یکی از معروفترین فرزندان شهر بن است۰ پاولا و فیلیپ در باره پیدایش سمفونی معروف ۹ بتهوون و بزرگترین ضربه تقدیر در زندگی این آهنگساز معروف، یعنی از دست دادن شنوایی‌اش، یک نمایشنامه رادیویی ارایه می‌دهند۰ اگر کسی مطلبی را خوب متوجه نمی‌شود، بهتر است مطلب گفته شده را دوباره تکرار کرد۰ پروفسور درباره جملات نقل قول غیر مستقیم که با جملات پیرو و حرف ربط ""که"" ( dass) ساخته می‌شوند، توضیح می‌دهد۰
دو خبرنگار Radio D هنوز در این فکرند آیا حدس و گمان دانشجویان موسیقی می‌تواند درست باشد یا نه۰ اما اویلالیا یک بار دیگر از آنها یک قدم جلوتر است۰ او شبانه کشیک کشیده است۰ اویلالیا به صورت غیر منتظره در بن ظاهر می‌شود و به کمک پاولا و فیلیپ می‌آید۰ او نوازنده ناشناس پیانو را دیده و می‌داند صدای شبانه موسیقی از کجا می‌آید۰ با اطلاعات و راهنمایی‌های اویلالیا، خبرنگاران رادیو ""د"" می‌خواهند با بتهوون ""جوان"" یک مصاحبه انجام دهند۰ اما آیا آنها موفق می‌شوند این موسیقیدان را پیدا کنند؟ هرچند پاولا و فیلیپ هنوز موفق نشده‌اند علت کنسرت‌های عجیب و غریب را پیدا کنند، ولی پروفسور ما می‌تواند توضیح دهد، چگونه می‌توان چیزی را اثبات کرد. او برای این کار از جملات سببی استفاده می‌کند.
پاولا و فیلیپ می خواهند کشف کنند چه کسی است که شبها در خانه بتهوون به این زیبایی پیانو می‌نوازد. در یک کافه چیزهای جالبی دست گیرشان می‌شود. آیا آنها سرنخ درست و حسابی به دست آورده‌اند یا اینکه همه چیز فقط یک شایعه است؟ پس از خواب کوتاهی در شب پاولا و فیلیپ در یک کافه نشسته‌اند۰ آنها گفتگوی جالبی را از میز بغل دستی می‌شنوند۰ به نظر می‌رسد که سه دانشجوی موسیقی به فردی مظنون هستند که می‌تواند نوازنده شبانه پیانو باشد۰ پاولا و فیلیپ می‌فهمند که یک دانشجوی موسیقی با استعداد و نادر وجود دارد که همه او را ""بتهوون"" صدا می‌زنند. در حالیکه فیلیپ و پاولا از خود می‌پرسند چه کسی می‌تواند نوازنده با عشق و علاقه خانه بتهوون باشد، پروفسورهم با اشتیاق زیاد سرگرم جملات پرسشی غیرمستقیمی است که بدون کلمات سوالی می‌آیند.
یان روز اول کارش را در Radio D به عنوان کار آموز شروع می‌کند۰ اما پاولا و فیلیپ وقتی برای او ندارند، چون کومپو سوژه جدیدی برای آنها دارد۰خبرنگاران باید سریعا عازم شهر بن شوند۰ یان تازه با همه اعضای دفتر تحریریه آشنا شده است که اولین مورد تحقیقی پیش می‌آید۰ پاولا و فیلیپ باید سریع به سمت بن حرکت کنند۰ در خانه محل تولد بتهوون، آهنگساز معروف آلمانی شبها اتفاق‌های عجیبی رخ می‌دهد۰ آنها در محل حاضر می شوند تا ته و توی قضیه را در بیاورند. نحوه جمله سازی در جملات سوالی غیر مستقیم که پروفسور امروز آنها را بررسی می‌کند، پر رمز و رازتر از حوادث خانه بتهوون نیست.
loading