Discover
be hamin sadegi dar nor o labkhand-به همین سادگی در نور و لبخند

27 Episodes
Reverse
درود به تو دوست دوست داشتنی من
چند تا اتفاق باحال افتاده توی کتاب مقدس افتاد که میخوام با همدیگه بخونیمش
طبق انجیل مرقس فصل 5
۲۵ آنگاه زنی که مدت دوازده سال به استحاضه مبتلا میبود، ۲۶ و زحمت بسیار از اطبّای متعدد دیده و آنچه داشت صرف نموده، فایدهای نیافت بلکه بدتر میشد، ۲۷ چون خبر عیسی را بشنید، میان آن گروه از عقب وی آمده، ردای او را لمس نمود، ۲۸ زیرا گفته بود: «اگر لباس وی را هم لمس کنم، هرآینه شفا یابم.» ۲۹ در ساعت چشمه خون او خشک شده، در تن خود فهمید که از آن بلا صحت یافته است.
اینجا بود که دلش رو داد و گفت:
این منم اون ساده دل که به عشقت داده دل
آی نیگاه کن زیر پات زیر پات افتاده دل
یه جای دیگه توی مرفص 14
۳ و هنگامی که او در بیت عنیا در خانه شمعون ابرص به غذا نشسته بود، زنی (مریم خواهر ایلعازر) با شیشهای از عطر گرانبها از سنبل خالص آمده، شیشه را شکسته، بر سر وی ریخت.
و با تمام وجودش خوند
آی به دل آتیش نزن عشق تو امیدشه
غم شده مهمون دل چه عزیزی پیششه
توی انجیل یوحنا فصل 11 میخونیم
۲۹ مریم تا فهمید که عیسی اومده، از جاش بلند شد و به سرعت پیش او رفت
و درمورد بردارش برا ی عیسی گفت:
ساده دل پشت خونت آو مدش سر به دیوارا زدش
عاشق عشق تو بود با همون خوب و بدش
آره دوست خوبم
کتاب مقدس سرتاسرش پر از این ساده دلا
ساده دلایی که با تمام روج و جسم با خدا قدم میزنن
ساده دلایی که حکم بزرگ عیسی رو هر روز اجرا میکنن
اگه تو هم دوست داری هم قدم عیسی راه بری
و از دنیای بدون محبت خسته شدی
اول درب قلبت رو به روی عیسی باز کن و اون و مهمون دلت کن
و با من بخون:
ساده دل اون یه رنگ نابلد خسته از دنیای بد
دل به عشقت داد و رفت سر به کوه و دره زد
این منم اون ساده دل که به عشقت داده دل
آی نیگاه کن زیر پات زیر پات افتاده دل
آی به دل آتیش نزن عشق تو امیدشه
غم شده مهمون دل چه عزیزی پیششه
آی به دل آتیش نزن عشق تو امیدشه
غم شده مهمون دل چه عزیزی پیششه
سلام به تو دوست دوست داشتنی من
توی کتاب قران سوره نسا آیه ۱۵۸ در مورد عیسی میگه: بلكه خدا او را به سوى خود بالا برد و خدا توانا و حكيم است
یعنی تو دوست مسلمان من قبول داری که عیسی زنده هست.
حالا من یه سوال دارم ازت
فکر کن آخر زمان هست و همه مردم زمین مُردن و فقط تو و یک نفر دیگر زنده اید.
با کی مشورت میکنی و سوالاتت رو میپرسی و یا حتی کمکی بخوای از چه کسی کمک میگیری.
من که باشم از اون زنده ه کمک میگیرم.
و فکر کنم تو هم مثل من فکر میکنی.
خوب سوالم اینجاست
حالا چرا دست به دامن این همه امام و امام زاده و پیامیر و ... که زنده نیستن، میشی؟ و از اونها کمک میخوای؟
بهتر نیست از اونی که زنده هست کمک بگیری؟
بهتر نیست از عیسی که کتاب آسمونیت گفته زندست کمک بگیری؟
اگه دوست داری بیشتر در مورد عیسی بدونی
میتونی ما رو فالو کنی و یا مستقیم پیام بدی
درود خدمت تو دوست دوست داشتنی من
خیلی وقتها ندونستن برای خیلی ها بهتره
تو انگلیسی میگن مثل شتر مرغ ولی معادل فارسیش میشه مثل کبک
مثل فیلم ماندولین کاپیتان کورلی
داستانش اینطوریه که یه مرد ناشنوایی بود که توسط پزشک ده معالجه میشه و بعد مدتی دوباره میره پیش پزشک و میگه منو ناشنوا کن
چون توی این مدت شنوایی چیزهایی از زنم میشنوم که داره به زندگی مشترکمون آسیب میزنه.
بله دوست من
توی کنیسه و مسجد و کلیساها چیزهایی شنیدی که بهت آسیب زده
مثلا پارتی نرو، دیسکو نرو، مشروب نخور و ...
و همون تفکر افراطی گردی رو ترویج دادن
و تو رو
بعنوان یه فرزند
از پدر آسمونتیت ترسوندن
امروز برات یه مژده دارم
نور و لبخند راه اندازی شده و میتونی بیای، ببینی، بشنوی، شاد باشی، پر از انرژی روح القدس بشی و غصه هات رو فراموش کنی.
از الان
به انتخابت تبریک میگم.
امروز موضوع داغ ده یک داریم
اول بریم ببینیم قانون ده یک چیه
"ده یک"، یک مفهوم مربوط به عهد قدیم هست.
مطابق حکم شریعت، همۀ بنی اسرائیل موظف بودند ده درصد آنچه را که کسب کرده و یا از محصولات خود برداشته بودند به معبد تقدیم نمایند
(لاویان فصل 27 آیه 30 اعداد فصل 18 آیه 26؛ تثنیه فصل 14 آیه 24؛ دوم تواریخ فصل 31 آیه 5).
در واقع، "ده یک" عنوان شده در عهد قدیم یکی نبود بلکه یک «ده یک» برای لاویان، «ده یک» دیگر برای معبد و جشن ها و "ده یک" دیگری برای فقرا باید پرداخت می شد.
پس ۳ تا ده یک داشتیم
خوب الان چطوره؟
آیا باید بدیم؟
منم میگم بله باید پرداخت بشه ولی به شکلی که عیسی گفته.
چطوری؟ الان میگم.
عیسی گفت: مال قیصر را به قیصر بدهید، مال خدا را به خدا بدهید
این خلاصه ده یک هست.
میگی یعنی چی؟
توضیحش اینه که اگر در جسم زندگی میکنی مثل فریسی ها باید از درآمدت ۳ تا ده یک بدی
اما اگر در روح زندگی میکنی مثل عیسی، باید از روحت ده یک بدی اونم نه سه تا بلکه حداقل ۳۰ سه تا
ده یک روح یعنی محبت، کمک از دل، عشق و ...
تو انجیل مرقس 9 آیه 38 یوحنا میگه:
۳۸ آنگاه یوحنا ملتفت شده، بدو گفت: «ای استاد، شخصی را دیدیم که به نام تو دیوها بیرون میکرد و متابعت ما نمینمود؛ و چون متابعت ما نمیکرد، او را ممانعت نمودیم.»
و
متی 24 آیه 4 میگه
۴ عیسی در جواب ایشان گفت: «زنهار کسی شما را گمراه نکند! ۵ زآنرو که بسا به نام من آمده خواهند گفت که من مسیح هستم و بسیاری را گمراه خواهند کرد.
بنام من تو هر دوتا جمله هست.
میدونی چه فرقی میکنه؟d
در نام من اولی موصوعش خدمت
ولی مورد دوم تعلیم هست
و تعلیم دهنده اشتباه گناهکار هست
عیسی در مورد معلم بد نوی متی 18 گفته:
۶ و هر که یکی از این صغار را که به من ایمان دارند، لغزش دهد او را بهتر میبود که سنگ آسیایی بر گردنش آویخته، در قعر دریا غرق میشد!
میدونستی معلما دوبرابر تنبیه میشن
اگه خوب دقت کنی متوجه میشی که،
فریسی ها و علمای دین در تعلیمشون ریاکاری داشتن
نه در رفتارها
بلکه رفتارشان کاملا درصد درست و مطابق شریعت بود.
تو زمان ما هم از این کشیش و شبان ها وجود داره
و امروز میخوام راه تشخیصش رو بهت میگم
اول تز خدا یه دیو ساختن و با اون همه رو میترسونن
دوم همشون موعضهاشون رو از هم کپی میکنن و جملات و حرفهای تکراری میزنن
سوم هیچ ایده و فکری ندارن
حالا وقتی یکی از اینارو دیدی
همونجا پاشو و با صدای باند بخون
توی کتاب مقدس
میگه بره باشید و معلم ها رو شبان مینامه
میدونی چرا؟
چون دامداری شغل اصلی و مهم قبیله یهود بود
در تمام عصرها،
و برای فهموندن مطالب آموزنده باید به زبون گله داری صحبت میکردن.
یه واقعیت از آفریقا
من شنیدم
در خانواده شام پانزه
قویترین رییس نمیشه
بلکه مهربونترین، و خادمترین شامپانزه رییسه
اونی رییسه که میتونه شپش بیشتری از بقیه بکنه و بخوره
همونطور که متی ۲۰ آیه ۲۸ میگه
چون پسر انسان نیز نیامده تا کسی به او خدمت کند، بلکه آمده است تا به دیگران کمک کند و جانش را در راه آزادی دیگران فدا سازد.»
حالا میخوای به عیسی بگو حضرت،
بگو استاد
بگو خدا
بگو پسر خدا
هر چی دوست داری بگو
به نظر من
عیسی اومد که به ما خدمت کنه
و با شام آخر به ما یاد داد که ما هم باید به دیگران خدمت کنیم
و هر چه سمتت بالاتر باشه
قدرتت بیشتر باشه
باید بیشتر خدمت کنی
و کارهای پست تر هم باید انتخاب کنی
مثل شستن پای شاگردات
اونم بصورت کاملا رایگان
وقتی اینکارها رو کردی
میشی حضرت عشق
و بهت میگن
میدونی وقتی تو عهد عتیق میخونیم که یعقوب با خدا کشتی گرفته،
پیدایش 32 - 25
یعنی چی؟
تازه خیلی هم تاکید داره بر فن فیتیله پیچ و سالتو
ولی تو عهد جدید
پلوس میگه: ما را کشتی گرفتن با جسم و خون نیست.
افسسیان 6 - 12
به نظرت این تناقضه؟
باید بگم
دوتا نگاه به کتاب مقدس هست،
اولی میگه : هرچی که در کلام هست، جز به جز و کلمه به کلمه اتفاق افتاده.
و این کلام خداست و اگر ما متوجه نمیشیم و یا فهمش رو نداریم باید با ایمان بپذیریم. که به این میگن مسیحیت اصول گرا که تا اوایل قرن ۲۰این گونه تفکر ، زیاد بود.
دومی میگه: حالا که تو قرن ۲۱ وارد جامعه مدرن ، علم ، تکنولوژی و اکتشافات شدیم ، باور یه چیزهایی سخت شد.
و باید الاهیات هم باید،
با درک جامعه رشد کنه.
حالا این ها چه ربطی به شنگول و منگول داره
به قول ایکیوسان عجله نکن الان میگم.
بابا بزرگ و مامان بزرگم برای پدر و مادرم شنگول و منگولُ تعریف کردن.
و پدر و مادرمامون هم برای ما.
و ما هم برای بچه ها مون.
و اونها هم برای بچه هاشون.
در تعاریف این نسلها،
شنگول همونه شنگوله و
منگول هم همون منگول
و نام این ماشین فرهنگی که در حال حرکته
و اطلاعات فرهنگی رو از نسلی به نسل بعدی انتقال پیدا میده
داستان و حکایت هست
بله درست شنیدی
داستان یا حکایت ماشین انتقال فرهنگ هستش
و داستان هر چی که باشه زیباست
مثل این
درود به تو دوست دوست داشتنی من
اومدم با یه خبر داغ
برای اونهایی که همش میگن
نمیشه
افسسیان 4 میگه
تا آن هنگام که همۀ ما در ایمان و در شناخت پسر خدا به یگانگی برسیم و بالغ شویم،
و قدّ و قامت روحانیمان به اندازۀ قامت کامل مسیح برسد.
در آن صورت، دیگر مانند اطفال نخواهیم بود که در اثر سخنان دیگران و دروغهایی که برای گمراهی ما میگویند، هر لحظه نسبت به ایمانمان تغییر عقیده بدهیم،
بلکه با عشق و علاقه، همواره در پی راستی خواهیم رفت.
راست خواهیم گفت،
راست عمل خواهیم کرد و
راست خواهیم زیست
تا به این ترتیب، به تدریج در هر امری مانند مسیح شویم که سر کلیسا میباشد
توی متی 17 عیسی گفته:
هرآینه به شما میگویم، اگر ایمان به قدر دانه خردلی میداشتید، بدین کوه میگفتید از اینجا بدانجا منتقل شو، البته منتقل میشد و هیچ امری بر شما محال نمیبود.
و نمونش توی اعمال رسولان فصل 5 میگه
۱۵ بقسمی که مریضان را در کوچهها بیرون آوردند و بر بسترها و تختها خوابانیدند تا وقتی که پطرس آید، اقلا سایه او بر بعضی از ایشان بیفتد. ۱۶ و گروهی از بلدان اطراف اورشلیم، بیماران و رنج دیدگان ارواح پلیده را آورده، جمع شدند و جمیع ایشان شفا یافتند.
و
دوست خوبم
اونهایی که میگن
ما نمیتونیم شبیه و مثل پلوس باشیم
یا
ما نمیتونیم شبیه و مثل پطرس باشیم
و یا
ما نمیتونیم شبیه و مثل عیسی باشیم
فقز و فقط دارن خودشون رو میبینن و به تو میگن نمیتونی
حالا دو تا راه داری
یا حرف همونها رو گوش کنی درجا بزنی
یا حرف عیسی رو گوش کنی و بری بالا
و تو میتونی براشون بخونی
میبینه منو وقتی که صفحه برگشت
اونم که بی مغزه بگو بهش که
پیدام می کنه توی عمق فکر بچش
بذار راکت بمونن بذار بهم پشت کنن
من انتخاب کردم که درد بکشم و رشد کنم
حتی تو زمستون مثل سرو سبز و تازه
زندگی تو شهر رخ من ماهی
انداختنم زندان که بکشنم پایین
همه میگفتن باید ساخت آره باید ساخت
از منو زندگیم فیلم
من اندیشه ام توی مد
من زندگیم تو هر لحظه م
هم مسیر بوده و هم مقصد
خوش به حال اونکه باهام موند و درکم کرد
وای به حال اونکه گرگ بود
ترسید از تحقیر و ترکم کرد
یادمه بچه که بودیم قصه غول چراغ جادو رو برامون گفتن
یه قول که خیلی گندیت
بعدها توی کارتون علی بابا، قول و چراغ رو دیدیم
توی کتاب مقدس از یه قولی صحبت میکنه بنام جولیات
که قهرمان فلسطینی بود
و همه اسرایئلی ها رو شکست میداد
تا اینکه داود رفت به مبارزه اش و با قلاب سنگ شکستش داد.
میدونی چرا داود تونست اینکار رو بکنه؟
چون خدا از بچگی بدای این روز آمادش کرده بود
در زمان گله داری
با قلاب سنگ حیونها رو فراری میداد و بعضی ها رو هم شکست میداد.
دوست خوبم، میدونی این بعنی چی؟
یعنی زمانش که برسه
خدا از تو هم در مکان درستش، استفاده میکنه
و با دستا و توان تو
کارهای بزرگی انجام میده
دوست خوبم
بدون خدا همینجاست
پس با من بخون:
خدا همینجاست تو قلب خونه،
تو عطر پاک گلای پونه…
خدا همینجاست؛
تو عطر بارون تو چشم خیس منو خیابون!