Discoverbooksound | بوک ساند
booksound | بوک ساند
Author: book
Subscribed: 1,798Played: 42,173Subscribe
Share
Description
کتابهای گویا و نمایشنامههای رادیویی قدیمی
کتابهای صوتی یا نمایشی مثل
خاطرات خانه اموات - فئودور داستایفسکی - بادبادک باز - آناکارنینا - مرغ دریایی - آنتون چخوف
لئو تولستوی - رومن گاری - خداحافظ گری کوپر - مرگ ایوان ایلیچ - دل سگ - میخائیل بولگاکف
اسلاومیر مروژک - توفان برگ - گابریل گارسیا مارکز - صد سال تنهایی - اتحادیه ابلهان - خاطرات یک گیشا - تاب صوتی آلن دوباتن - دبی فورد - انسان خردمند - ملت عشق - قلعه حیوانات
ناطور دشت - دو قرن سکوت - هری پاتر - من پیش از تو - دنیای سوفی - یوستین گوردر - آلبر کامو
بوف کور - وری - ژوزه ساراماگو - چهار اثر - فلورانس - میلان کوندرا - فرانس کافکا - جی دی سالینجر
اسکاول شین - شازده کوچولو - سقراط - افلاطون - ژان ژاک روسو - بربادرفته اثر مارگارت میچل - خودت باش دختر - ملت عشق - جزء از کل - چهار اثر - پدر پولدار پدر فقیر - مرغ دریایی - مکبث - شکسپیر -
گتسبی بزرگ - اسکات فیتزجرالد - جُرج اورول - خوشههای خشم - جان اشتاین بک - خشم و هیاهو - ویلیام فاکنر
پرتقال کوکی - آنتونی برجس - ارباب حلقهها - سالار مگسها - ویلیام گلدینگ - گراهام گرین - ارنست همینگوی
به سوی فانوس دریایی - ویرجینیا وولف - هرگز رهایم مکن - کازوئو ایشیگورو - آدمکش کور - مارگارت اتوود
ماجراهای اوگی مارچ - سال بلو - تراژدی آمریکایی - تئودور درایزر - عشق - تونی موریسون - لولیتا
فیلیپ راث - سلاخخانه شماره پنج - کرت وانهگت کورت ونه گوت گات - چارلز بوکوفسکی - جین ایر - شارلوت برونته
رسیدن به آرزوهای بزرگ - چارلز دیکنز - دافنه دوموریه - چارلی و کارخانهی شکلاتسازی - رولد دال
تس دوربرویل - توماس هاردی - محاکمه - سالار مگسها - ویلیام گلدینگ - جوزف کنراد - شازده کوچولو - آنتوان دوسنت اگزوپری
پائولو کوئیلو - یوستین گردر - راهنمای کهکشان برای اتواستاپزنها - داگلاس آدامز - هنر شفاف اندیشیدن
هنر خوب زندگی کردن - رولف دوبلی - تئوری انتخاب - روابط از دست رفته - هنر ظریف بیخیالی بی خیالی
چارلی چاپلین - در رویای بابل - ریچارد براتیگان - زن در ریگ روان - کوبو آبه - هاینریش بل
سال بلو - کجا ممکن است پیدایش کنم؟ - هاروکی موراکامی - سهشنبهها با موری - میچ آلبوم
محمود گلابدرهای - بهروز رضوی - صادق هدایت - بزرگ علوی - بهرام ابراهیمی - رضا عمرانی
عقاید یک دلقک - نیکولای گوگول - چشمهایش - شب پیشگویی - پل استر - جنایت و مکافات -
برادران کارامازوف - دنیای قشنگِ نو - آلدوس هاکسلی - الفبای فلسفه - نایجل واربرتون
تربیت اروپایی - مردی با کبوتر - غروب بتها - فردریش نیچه - آرتور شوپنهاور - ولادمیر ناباکوف
رودین - ایوان تورگنیف - هزار خورشید تابان - تنهایی پر هیاهو - بهومیل هرابال - ابله داستایوفسکی
زندگی من - نفوس مرده - خواب بزرگ - ریموند چندلر - ابلوموف - ایوان گنچاروف - کیمیاگر
بابا گوریو - اونورهدو بالزاک - دختر سروان - الکساندر پوشکین - جورج اورول - رابرت کیوساکی
- تاریخ بی خردی - باربارا تاکمن
کتابهای صوتی یا نمایشی مثل
خاطرات خانه اموات - فئودور داستایفسکی - بادبادک باز - آناکارنینا - مرغ دریایی - آنتون چخوف
لئو تولستوی - رومن گاری - خداحافظ گری کوپر - مرگ ایوان ایلیچ - دل سگ - میخائیل بولگاکف
اسلاومیر مروژک - توفان برگ - گابریل گارسیا مارکز - صد سال تنهایی - اتحادیه ابلهان - خاطرات یک گیشا - تاب صوتی آلن دوباتن - دبی فورد - انسان خردمند - ملت عشق - قلعه حیوانات
ناطور دشت - دو قرن سکوت - هری پاتر - من پیش از تو - دنیای سوفی - یوستین گوردر - آلبر کامو
بوف کور - وری - ژوزه ساراماگو - چهار اثر - فلورانس - میلان کوندرا - فرانس کافکا - جی دی سالینجر
اسکاول شین - شازده کوچولو - سقراط - افلاطون - ژان ژاک روسو - بربادرفته اثر مارگارت میچل - خودت باش دختر - ملت عشق - جزء از کل - چهار اثر - پدر پولدار پدر فقیر - مرغ دریایی - مکبث - شکسپیر -
گتسبی بزرگ - اسکات فیتزجرالد - جُرج اورول - خوشههای خشم - جان اشتاین بک - خشم و هیاهو - ویلیام فاکنر
پرتقال کوکی - آنتونی برجس - ارباب حلقهها - سالار مگسها - ویلیام گلدینگ - گراهام گرین - ارنست همینگوی
به سوی فانوس دریایی - ویرجینیا وولف - هرگز رهایم مکن - کازوئو ایشیگورو - آدمکش کور - مارگارت اتوود
ماجراهای اوگی مارچ - سال بلو - تراژدی آمریکایی - تئودور درایزر - عشق - تونی موریسون - لولیتا
فیلیپ راث - سلاخخانه شماره پنج - کرت وانهگت کورت ونه گوت گات - چارلز بوکوفسکی - جین ایر - شارلوت برونته
رسیدن به آرزوهای بزرگ - چارلز دیکنز - دافنه دوموریه - چارلی و کارخانهی شکلاتسازی - رولد دال
تس دوربرویل - توماس هاردی - محاکمه - سالار مگسها - ویلیام گلدینگ - جوزف کنراد - شازده کوچولو - آنتوان دوسنت اگزوپری
پائولو کوئیلو - یوستین گردر - راهنمای کهکشان برای اتواستاپزنها - داگلاس آدامز - هنر شفاف اندیشیدن
هنر خوب زندگی کردن - رولف دوبلی - تئوری انتخاب - روابط از دست رفته - هنر ظریف بیخیالی بی خیالی
چارلی چاپلین - در رویای بابل - ریچارد براتیگان - زن در ریگ روان - کوبو آبه - هاینریش بل
سال بلو - کجا ممکن است پیدایش کنم؟ - هاروکی موراکامی - سهشنبهها با موری - میچ آلبوم
محمود گلابدرهای - بهروز رضوی - صادق هدایت - بزرگ علوی - بهرام ابراهیمی - رضا عمرانی
عقاید یک دلقک - نیکولای گوگول - چشمهایش - شب پیشگویی - پل استر - جنایت و مکافات -
برادران کارامازوف - دنیای قشنگِ نو - آلدوس هاکسلی - الفبای فلسفه - نایجل واربرتون
تربیت اروپایی - مردی با کبوتر - غروب بتها - فردریش نیچه - آرتور شوپنهاور - ولادمیر ناباکوف
رودین - ایوان تورگنیف - هزار خورشید تابان - تنهایی پر هیاهو - بهومیل هرابال - ابله داستایوفسکی
زندگی من - نفوس مرده - خواب بزرگ - ریموند چندلر - ابلوموف - ایوان گنچاروف - کیمیاگر
بابا گوریو - اونورهدو بالزاک - دختر سروان - الکساندر پوشکین - جورج اورول - رابرت کیوساکی
- تاریخ بی خردی - باربارا تاکمن
121 Episodes
Reverse
یک دانشمند ایتالیایی قصد دارد از راه دریا از ونیز به ناپل سفر کند که توسط ناوگان امپراتوری عثمانی دستگیر شده و به بردگی گرفته میشود. مرد نخست در خطر اعدام قرار میگیرد، اما با مردی عجیب به نام «استاد» آشنا میشود و ....
دربارهی کتاب«کاندید» جوانی است که در قلعهای در آلمان زندگی میکند. او زیرنظر معلمش، پانگلوس، به این باور میرسد که جهان در بهترین شکل خود ساخته شدهاست. کاندید بهسبب علاقه به دخترِ خان، از قلعه اخراج میشود. او بهصورت اتفاقی و بهناچار به ارتش بلغار میپیوندد و در جنگی که میان بلغارها و آوارها در میگیرد، فرار میکند و به هلند میرود.او با پانگلوس که اکنون در وضعیت گدایی درحال مرگ است، روبهرو میشود و از او میشنود که بهدلیل حملهی بلغارها به قلعه، کونهگوند (دختر خان) وخانوادهاش کشته شدند
باربارا تاکمن در "تاریخ بی خردی" با ترکیب نمونه هایی گسترده، از تسلیم شدن غیر منطقی امپراتوری مونتزوما در سال 1520 تا حمله ژاپن به پرل هاربر، حماقت را بررسی و آن را به عنوان سیاست های غیر عاقلانه دولت ها و بر خلاف منافع آنها تعریف می کند. او در " تاریخ بی خردی" با جزئیاتی واضح چهار نقطه عطف تعیین کننده در تاریخ را که نشان از بی خردی دارند روشن می کند: جنگ تروجان ، تجزیه ی Holy See که توسط پاپ های رنسانس هدایت شد، از بین رفتن مستعمرات آمریکایی توسط جورج سوم و انگلیس و اشتباهات مداوم دولت امریکا در ویتنام. باربارا تاکمن در کتاب "تاریخ بی خردی" استعداد بالای خود را برای نشان دادن مردم، مکان ها و وقایع تاریخی به نمایش گذاشته است.
دربارهی کتاب:این کتاب پس از انتشار در کشور فرانسه بهسرعت محبوب شد و بارها تجدید چاپ شد. پاپیون به مدت ۲۱ هفته در صدر جدول پرفروشترین کتابهای فرانسه قرار گرفت و ۱,۵ میلیون نسخه از آن به فروش رسید. این کتاب نهتنها در فرانسه، بلکه در بسیاری از کشورهای دنیا نیز مورداستقبال قرار گرفته و به ۲۱ زبان ترجمه شدهاست. نویسنده ادامهی داستان پاپیون را با عنوان «بانکو» به چاپ رساند. این کتاب زندگی پاپیون را، بعد از رهایی از زندان، روایت میکند.فیلمی سینمایی در ژانر درام، جنایی، و بیوگرافی به کارگردانی «فرانکلین جی. شافنر» است. این فیلم محصول سال ۱۹۷۳ فرانسه و ایالات متحده آمریکاست و براساس رمان پاپیون و با بازی «استیو مککوئین» و «داستین هافمن» ساخته شدهاست. این فیلم در رشتهی بهترین موسیقی متن نامزد جایزهی اسکار شد. «جری گلدسمیت» موسیقی متن این فیلم را ساختهاست.* دربارهی نویسنده:هانری شاریر (آنری شاریر) در سال ۱۹۰۶ میلادی در یکی از شهرستانهای فرانسه به دنیا آمد. او در دهسالگی مادر خود را از دست داد و پس از آن به همراه دو خواهر خود زندگی کرد. در سال ۱۹۲۳ بهعنوان داوطلب به نیروی دریایی فرانسه رفت و به مدت دو سال در آنجا فعالیت کرد.هانری شاریر در اکتبر ۱۹۳۱ به اتهامِ قتل دستگیر شد و پس از اثبات جرم، به ده سال زندان و کار سخت محکوم شد. او دو سال از دوران محکومیت خود را در «زندان کن» فرانسه گذراند و پس از آن به «زندان سنت لوران» در آمریکای جنوبی فرستاده شد. او از اولین روزهای زندان اتهام قتل را تکذیب کرد و معتقد بود که جرمی انجام ندادهاست.شاریر تمام دورانی که در زندان سپری کرد، در فکر فرار کردن بود. او در زندان سنت لوران اولین اقدام به فرار را انجام داد که دو نفر دیگر از زندانیان هم با او همراه شدند، ولی این فرار ناموفق بود. شاریر بعد از سالها فکر، برنامهریزی و یک تجربهی ناموفق، توانست از زندان فرار کند و خود را به «ونزوئلا» برساند. او با همسرش «ریتا» آشنا شد و رستورانی در «کاراکاس»، پایتخت ونزوئلا، راهاندازی کرد.در سال ۱۹۶۹ هانری شاریر پس از سالها به فرانسه بازگشت و کتاب «پاپیون» را که سرگذشت خود بود، به نگارش درآورد. او یک اثر داستانی دیگر به نام «بانکو» نوشت که داستان آن در ادامهی اتفاقات کتاب پاپیون و زندگی قهرمان داستان در بیرون از زندان است.شاریر در اواخر عمر به اسپانیا رفت و در آنجا مقیم شد و در ۲۹ جولای ۱۹۷۳، در شهر مادرید اسپانیا، بهدلیل ابتدا به سرطان درگذشت.* کتاب:Papillon (۱۹۶۹)*فیلم:Papillon (۱۹۷۳)
این کتاب گویا دربردارندهی پنج داستان کوتاه از نویسندهی نامآور ادبیات آمریکا «ادگار آلن پو» است.داستانهایی که در این کتاب خواهید شنید، عبارتاند از:۱- دستنویس پیدا شده در یک بطری؛۲- سقوط در گرداب مالسترو؛۳- حقیقت قضیهی آقای والد مار؛۴- لیجیا؛۵- متسون گرشتاین.دربارهی نویسنده:ادگار آلن پو (به انگلیسی: Edgar Allan Poe) (زادهٔ ۱۹ ژانویه ۱۸۰۹ - درگذشتهٔ ۷ اکتبر ۱۸۴۹) نویسنده، شاعر، ویراستار و منتقد ادبی اهل آمریکا بود که از او بهعنوان پایهگذار جنبش رمانتیک آمریکا یاد میشود. داستانهای پو بهسبب رازآلود و ترسناک بودن مشهور شدهاند.پو از اولین نویسندگان داستان کوتاه آمریکایی به حساب میآید و او را مبدع داستانهای کارآگاهی نیز میدانند.پو همچنین از نخستین افرادی بود که از ژانر علمی - تخیلی استفاده کرد.او اولین نویسندهی مشهور آمریکایی بود که سعی کرد تنها از راه نویسندگی مخارج زندگیاش را تأمین کند و به همین دلیل دچار مشکلات مالی در کار و زندگیاش شد.وی در ۱۸۳۵ در بالتیمور، با دخترخالهی ۱۳سالهاش «ویرجینیا کلم» ازدواج کرد. در ژانویهی ۱۸۴۵ شعر «کلاغ» را منتشر کرد و به موفقیت دست یافت. دو سال بعد همسرش براثر بیماری سل درگذشت. با مرگ همسرش دچار سرخوردگی و ناامیدی بسیاری شد که این غم و اندوه وی بر آثارش نیز اثر گذاشت. پو سالها تلاش کرد تا مجلهای راه بیندازد و پیش از اینکه موفق شود، از دنیا رفت.پو علاقهی خاصی به رمزنگاری داشت. او در سال ۱۸۴۱ مقالهای به نام «چند کلمه در رمزنویسی» در مجلهی گراهام منتشر کرد. بهسبب علاقهی عمومی به این موضوع داستان «سوسک طلایی» را، که سایفر بخش عمدهای از آن بود، نوشت.در هفتم اکتبر ۱۸۴۹، پو در ۴۰سالگی در «بالتیمور» درگذشت. او را درحال خلسه و روی نیمکتی در پارک پیدا کردند و به بیمارستان بردند. چهار روز در حال مرگ و زندگی به سر میبرد و هذیان میگفت. از چیزهایی وهمی و شبحی بر دیوار حرف میزد، اما نتوانست بگوید که چه بر سر او آمدهاست. علت مرگش مشخص نیست و از دلایل زیادی همچون الکل، انسداد شریان، مواد مخدر، بیماری قلبی، وبا، هاری، خودکشی و سل نام بردهاند.جسد ادگار آلن پو، بههمراه استخوانهای ویرجینیا پو (همسرش)، در مقبرهای در گورستان «وستمینستر هال» دفن شد.
دربارهی کتاب«اسکات کری»، شخصیت اول داستان، درگیر یک بیماری شده؛ بهطوریکه ظاهر او تفاوتی نکرده، ولی وزنش کم میشود. او هرچه بیشتر غذا بخورد، به همان اندازه وزنش کم میشود. چیز عجیب و غریبی که دربارهی بدن او وجود دارد این است که وزنش با لباس و بدون لباس فرقی ندارد! این موضوع او را نگران میکند و از یک پزشک مشورت میگیرد، ولی او نیز از این کاهش وزن سر در نمیآورد.دربارهی نویسندهاستیون کینگ (Stephen King) در شهر پورتلند آمریکا چشم به جهان گشود. پدر و مادر استیون، زمانی که او تنها کودکی نوپا بود، از یکدیگر جدا شدند و تربیت استیون و برادرش را مادرشان برعهده گرفت.استیون در سال ۱۹۷۰، با کسب مدرک کارشناسی در رشتهی زبان انگلیسی (در دانشگاه مین) دانشآموخته شد. پس از اتمام دانشگاه، کینگ نوشتن داستان کوتاه را بهطور جدی آغاز کرد.در سال ۱۹۷۱، او با تابیتا اسپروس، همدانشگاهیاش، ازدواج کرد. در این برههی زمانی، استیون کینگ برای تأمین مخارج زندگی خود و همسرش ناچار بود که در کنار نویسندگی و فروش داستانهایش به مجلات، مشاغلی از قبیل تدریس و سرایداری را نیز تجربه کند.اولین رمان استیون کینگ با عنوان «کری» در سال ۱۹۷۴ به انتشار رسید. کری در مدت زمان کوتاهی، با استقبال و فروش کمنظیری مواجه شد و نام خالق خود را در بین مخاطبان ژانر وحشت بر سر زبانها انداخت. کینگ، پس از موفقیت چشمگیر اولین رمانش، معلمی را رها و تمام زمان و تمرکز خود را وقف نویسندگی کرد. از آن زمان تا به امروز، استیون کینگ دهها رمان و داستان کوتاه به انتشار رسانده و نام خود را در زمرهی یکی از بزرگترین نویسندگان گونهی وحشت ماندگار کردهاست.
دربارهی کتاببرخلاف باور همگانی، تغییر در زمینهی تجاری و شغلی یا زمینههای شخصی سخت نیست؛ از اینرو نویسنده در این کتاب چگونگی بهکارگیری «قدرت کایزن» را شرح میدهد. نویسندهی کتاب میآموزد که وقتی تمایلات ذهنی مورد تشویق قرار میگیرند، تغییر آسان میشود. همچنین در مثالهای کتاب چگونگی انگیزه و قدرت دادن به کارمندان با روشهای الهامبخش تبیین میشود.
دربارهی کتاب:رمان «دور از مردم شوریده» یا «دور از اجتماع خشمگین» در سال ۱۸۷۴ منتشر شد. این اثر بهحدی موفق بود که نویسندهاش توانست پس از آن کار معماری را رها کند و بهصورت تماموقت به ادبیات بپردازد و در مدت ۲۵ سال بعد از آن بیش از ده رمان بنویسد.دربارهی نویسنده:توماس هاردی (Thomas Hardy) رماننویس و شاعر جنبش طبیعتگرایی اهل انگلستان بود. آثار او معمولاً در جنبش طبیعتگرایی طبقهبندی میشوند، اما در چندین شعر او رگههایی از ادبیات عصر روشنگری و رمانتیسیسم دیده میشود.توماس هاردی در حوالی دورچستر انگلستان به دنیا آمد. پدرش سنگتراش و مادرش زنی با مطالعه بود. هاردی سال ۱۸۷۰ با «اما لاوینیا گیفورد» آشنا و به دام عشق او گرفتار شد. توماس و اما سال ۱۸۷۴ ازدواج کردند. مرگ اما در سال ۱۹۱۲ تأثیر عمیقی بر توماس هاردی گذاشت. پس از مرگ اما، توماس به کورنوال سفر کرد تا خاطرات پیشینش با همسر درگذشتهاش را تجدید کند. اشعاری که هاردی در سالهای ۱۹۱۲ و ۱۹۱۳ سرود متأثر از مرگ اِماست. پس از آن در سال ۱۹۱۴ با فلورانس امیلی داگدل که ۳۹ سال از او جوانتر بود ازدواج کرد. در آن زمان او همچنان درگیر مرگ همسر نخستش بود و سعی میکرد با سرودن شعر بر این غم چیره شود.هاردی دسامبر سال ۱۹۲۷ به ذاتالجنب (آب آوردن ریه) مبتلا شد و در ژانویه سال ۱۹۲۸ درگذشت. در گواهی فوت، علت مرگ ایست قلبی و کهولت سن ذکر شد. تدفین توماس هاردی بحثانگیز بود، وصی او مایل بود پیکر هاردی در قطعهی شاعران دفن شود، ولی خواستهی قلبی هاردی این بود که در کنار همسر نخستش بیارامد. درنهایت قلبش در کنار مزار همسرش در استینسفورد و خاکسترش در قطعه شاعران کلیسای وست مینیستر دفن شد. کمی بعد از مرگ هاردی، وصی اموال او نامهها و دفترچهی یادداشتش را سوزاند. تنها ۱۲ قطعه باقی ماند که یکی از آنها شامل بریده روزنامههای سالهای دههی ۱۸۲۰ میلادی است. تحقیقات بعدی نشان داد که هاردی چطور از این داستانها در آثارش استفاده میکرد.آثار هاردی موردتوجه و تحسین نویسندگان نسل بعد از او، مانند ویرجینیا وولف و دی. اچ. لارنس قرار گرفت. هاردی درابتدا حرفهی معماری را انتخاب کرد، اما در دههی پنجم زندگیاش به نوشتن و سرودن شعر روی آورد. او دهها رمان و شعر نوشت و اشعارش همسنگِ رمانهایش موردتوجه و تقدیر دوستداران ادبیات قرار گرفت و تأثیر چشمگیری بر شعر مدرن انگلیسی گذاشت. امروزه از او بهعنوان یکی از شاعران و نویسندگان مطرح قرن بیستم یاد میشود.هرچند توماس هاردی خود را بیشتر شاعری میدانست که برای منفعت مادی رمان مینویسد، اما او بیشتر برای رمانهایی که نوشته، شناخته شدهاست. «تس» و «به دور از مردم شوریده» از آثار اوست که براساس هردوی آنها فیلم ساخته شدهاست. ویژگی اصلی نوشتههای هاردی توصیفات شاعرانه و جبرگرایی است و شخصیتهای داستانهایش با احساسات تند و شرایط اطراف خود مبارزه میکنند.
دربارهی کتابکتاب «راز شاد زیستن» شامل شش بخش است که هر بخش با روح و افکار ما چنان بازی میکند که گویی ما همان فردی نبودیم که تا دیروز گوشهنشین یا کمی افسرده بودیم و اکنون برآنیم تا فطرت شاد بودن و امید و انگیزه را در خود بیدار کنیم و آنگونه که میخواهیم در جهت پیشرفت و انگیزهی مضاعف زندگیمان را بسازیم.شوخ طبعی، بخشش، تلاش و کوشش، در زمان حال زندگی کردن، خطرپذیری، منتظر اتفاقات جالب و شاد بودن، قانون جذب، قدرت کلمات و نحوهی بیان، شکرگزاری، اصرار کردن، ارزش دادن به زندگی، از مباحثی است که به ما انگیزه و امید میدهد تا ارزشهای زندگی را بشناسیم و بدانیم که چطور آنها را به کار گیریم.دربارهی نویسندهاندرو متیوس (Andrew Matthews) در چهار نوامبر سال ۱۹۵۷ در شهر ویکتور هاربور استرالیا به دنیا آمد. او از سال ۱۹۸۸ نویسندگی را آغاز کرد و تا به امروز ۱۱ کتاب نوشته که تصویرسازی آنها را نیز خود انجام دادهاست. یکی از کتابهای او «راز شاد زیستن» نام دارد که تا به امروز ۷ میلیون نسخه از آن فروخته شده و به ۴۲ زبان ترجمه شدهاست. اندرو متیوس یکی از مشهورترین نویسندگان کتابهای خودیاری است.بهترین کتابهای اندرو متیوس عبارتاند از:- دنبال دلت برو! (Follow Your Heart): کتابی در زمینهی روانشناسی که به رازهای موفقیت در خانواده میپردازد. یکی از ویژگیهای این کتاب سادگی آن است.- شاد ماندن در روزگاران سخت (Happiness in Hard Time): متیوس در کتاب شاد ماندن در روزگاران سخت میکوشد تا توضیح دهد چگونه میتوان از ناکامی گریخت و به مسیر موفقیت بازگشت. اندرو متیوس در این کتاب داستان کسانی را روایت میکند که با مشکلات بزرگی چون اعتیاد و بیماری مواجه شدهاند و توانستهاند آنها را بهخوبی پشت سر بگذارند.از کتابهای دیگر اندرو متیوس میتوان به خوشبختی در یک کلام (Happiness in a Nutshell) و درخت دوستی بنشان (Making Friends) اشاره کرد.
دربارهی کتاباگر از پنجرهی مربیگری (کوچینگ) به زندگی بنگریم، منظرهای سرشار از شناخت و تلاش آگاهانه پیش رویمان خواهد بود، تلاشی که حال خوبی را به ارمغان خواهد آورد. زندگی با عادتهای مربیگری جذاب و راحت است و ما را به تمامیت خودمان نزدیک میکند، دستیابی به نهایت آنچه میخواهیم، نتیجهی عادت به آن است.
دربارهی کتابنویسنده با بیان هفت عادت برای تغییر و اصلاح شیوهی زندگی، به رشد فردی مخاطب و بهبودِ نقش او در خانواده و جامعه کمک میکند.سه عادت اول، مخصوص رشد فردی و سه عادت دوم، مخصوص رشد همگانی و اجتماعی است؛ عادت هفتم هم به نوسازی و پایداریِ شش عادت پیش میپردازد.در پایان هر فصل، تمرینهایی برای هر عادت مطرح شده که به یادگیری این عادتها و خوگیری به قوانین آنها کمک میکند.دربارهی نویسندهاستفان کاوی در سال ۱۹۳۲ در آمریکا بهدنیا آمد و در سال ۲۰۱۲ از دنیا رفت. او آموزگار، نویسنده، تاجر و سخنران انگیزشی بود. کتابهای «عادت هشتم»، «راهحل سوم» و «هفت عادت افراد مؤثر» شناختهشدهترین آثار اوست.
دربارهی کتاب«اثر مرکب» دربارهی موفقیت و دستیابی به موفقیت است. «دارن هاردی» همان ابتدا میگوید که قرار نیست یکشبه موفق یا پولدار شویم. او سعی دارد تا با واقعبینی و صراحت به ما بگوید که رسیدن به موفقیت به عوامل مختلفی بستگی دارد و صرفاً با دانستن راز موفقیت نمیتوانیم موفق شویم. او که از تبلیغات و وعدههای بیهودهی رسیدن به موفقیت در اینترنت خسته و کلافه شدهاست، معتقد است ما بینشمان را دربارهی اصول ساده اما عمیقی که برای موفقیت لازم و ضروری است از دست دادهایم. او میخواهد ما را برگرداند به اصول اولیه. قرار است بیاموزیم چگونه قدرت اثر مرکب را رها کنیم؛ همان سیستمعاملی که زندگی ما را اداره میکند، چه در جهت بهترشدن و چه در جهت بدترشدن. اگر از این نظام به نفع خودمان استفاده کنیم، میتوانیم تحولات چشمگیری را در زندگیمان به وجود آوریم.دارن هاردی که یکی از رهبران صنعت موفقیت و پیشرفت شخصی بوده است، با نمونههای متعدد و ساده از زندگی افراد مختلف به موفعیتهای مبتنی بر زندگی و نتایج واقعی میرسد و آن را برای ما تبیین میکند. در اثر مرکب از مطالب بیهوده و اضافی خبری نیست و فقط میخواهیم متوجه شویم که چه چیزهایی واقعاً کارساز است و به کار میآید. دارن هاردی تاکید دارد که هیچوقت دیر نیست و در هیچکاری نباید عجله کرد.دربارهی نویسندهدارن هاردی متولد اول فوریهی ۱۹۷۱ در کالیفرنیای آمریکاست. او نویسنده، مربی برجستهی موفقیت، مشاور، سخنران و صاحب کسبوکار است و اثر مرکب مشهورترین کتاب اوست. در دوران حرفهای زندگی خود سه شبکهی تلویزیونی و هزاران ساعت برنامه تلویزیونی موفق تولید کردهاست. او هشت سال ناشر و سردبیر مجلهی موفقیت نیز بودهاست. هاردی بخش اعظم ثروت خود را از طریق فروش کتابهایش، بهخصوص در سایت آمازون، بهدست آورده است.
فلیپه مونترو، تاریخدان جوان و جویای کار، در کمال ناامیدی به یک آگهی استخدام برمیخورد که با تحصیلات و علایق او همخوانی کامل دارد. او بلافاصله خود را به نشانی نوشته شده در آگهی میرساند و ماجرای حیرتانگیز رمان از همان لحظه آغاز میشود.«فلیپه مونترو» که جویای کار است، با این آگهی روزنامه برخورد میکند: «تاریخدان جوان، جدّی، باانضباط، با تسلّط کامل بر زبان فرانسۀ محاورهای. چهار هزار پسو در ماه،خوراک کامل، اتاق راحت برای کار و خواب».این آگهی، مسیر زندگی فلیپه را تغییر میدهد؛ او به نشانیِ دادهشده مراجعه میکند و با خانهای اسرارآمیز مواجه میشود که پیرزنی بیمار و دختری زیبا در آن زندگی میکنند.«خانم کونسوئلو» برای تدوین خاطرات همسرش، «ژنرال یورنته»، حاضر شده در روزنامه آگهی بدهد و یک تاریخدان جوان را استخدام کند. «آئورا»، برادرزادۀ خانم کونسوئلو و تنها مونس اوست که حضورش در خانهای قدیمی و غبارگرفته، عجیب و اسرارآمیز است؛ خانهای که در تاریکی فرو رفته است و از گوشه و کنارش صداهایی عجیب شنیده میشود، با خدمتکاری که هرگز کسی او را ندیده و یک صندلی اضافه بر سر میز غذاخوری و ...* رمان آئورا اثر کارلوس فوئنتس، رمان نویس مکزیکی، است که در سال ۱۹۶۲ میلادی آن را منتشر کرد و یکی از آثار بسیار موفق ادبیات آمریکای لاتین است. به سبب فضای جادویی کتاب، شنیدن آن برای گروه سنی نوجوان پیشنهاد نمیشود.
درباره کتاب:«ژوزوىه دو کاسترو» کتاب «انسانها و خرچنگها» را در سال ۱۹۶۷ نوشت. داستان دربارهی دوران سخت کودکی نویسنده در برزیل است. این کتاب با دیگر آثار نویسنده تفاوت دارد. در کتابهای دیگرش پدیدهٔ گرسنگی را از نظرگاههای علمی و اجتماعی بررسی کرده است، اما در این کتاب بیداد گرسنگی را در خلال یک داستان لطیف نمایانده است. این داستان به تنهایی بیش از همهٔ رسالههای اقتصادی و سیاسی از چهره زشت و نفرتبار گرسنگی پرده بر میدارد.نویسندهی «انسانها و خرچنگها» در گذر عمر شاهد زندگی وابستهی انسانها و خرچنگها در کنار هم بود؛ آدمهایی که مرگ و زندگی آنان به بود و نبود خرچنگ وابسته بود. کاسترو در مقدمهی کتابش می گوید: «من داستان کودک بینوایی را برای شما نقل میکنم که چشم به مناظر این جهان میگشاید، اما چشماندازش محدود است به شاخهی بزرگی از یک دریا، دریای بینوایی و سیهروزی که سراسر یک قاره را در بر گرفته است. برای شما حکایت خواهم کرد که چگونه در باتلاقهای «رسیف» در میان غریقهای این دریا گرسنگی را کشف کردم. من پدیده گرسنگی را در دانشگاه سوربن یا در دانشگاههای دیگر نشناختم؛ در باتلاقهای «کاپی باریب» و محلات محروم « آفوگادو»، «پیتا» و «سانتو آمارو» و در جزیرهی «لیت» گرسنگی وجود خود را بر من آشکار ساخت».کاسترو برای نخستین بار از این دیو نابکار سخن میگوید و به انسانها هشدار میدهد تا از وجود دشمنی که در کنارشان کمین کرده است، آگاه شوند. شاید کاسترو نمیخواهد در این کتاب روشِ درمان را نشان دهد، بلکه با تجسم درد میخواهد راه پیشگیری را گوشزد کند.دربارهی نویسنده:«ژوزوئه دو کاسترو» پزشک، متخصص علم تغذیه، نویسنده، استاد دانشگاه و رئیس پیشین سازمان خواربار جهانی(فائو) و فعال اجتماعی در زمینهی مبارزه با گرسنگی جهانی بود.او در سال ۱۹۰۸ میلادی در منطقهی رسیف برزیل بهدنیا آمد و در سال ۱۹۷۳ میلادی در پاریس از دنیا رفت. او که در پزشکی، جامعهشناسی و دانش جغرافیا شهرت و اعتباری دارد، در سرزمینی فقیرنشین که زادگاه هزاران گرسنه بوده و هست، از شکم این دیو وحشت و مرگ به دنیا آمد. در گرسنگی زاده شد و با گرسنگی بزرگ شد.مهمترین آثار او کتاب «جغرافیای گرسنگی» (منتشر شده در سال ۱۹۴۶ میلادی) و «ژئوپلتیک گرسنگی» است که در سال ۱۹۵۲ میلادی در برزیل و به زبان پرتغالی منتشر شد. کتاب اخیر در سال ۱۳۴۱ خورشیدی به نام «انسان گرسنه» ترجمه و منتشر شد.*کتاب: انسانها و خرچنگها (۱۹۶۷)*لازم به ذکر است قسمت ششم کتاب با صدای راوی دیگری روایت شده است.
این کتاب گویا مجموعهی شش داستان کوتاه از نویسندهی سرشناس آمریکایی «جروم دیوید سلینجر» است.داستانهایی که در این مجموعه میشنوید، عبارتاند از:۱- قلب یک داستان پارهپاره؛۲- هفتهای یه بار آدمو نمیکُشه؛۳- این ساندویچ مایونز نداره؛۴- دخترکی در سال ۱۹۴۱ که اصلاً کمر نداشت؛۵- غریبه؛۶- نغمهی غمگین.* دربارهی نویسنده:«جروم دیوید سَلینجر» (زادهی ۱ ژانویهی ۱۹۱۹ – درگذشتهی ۲۷ ژانویهی ۲۰۱۰) نویسندهی معاصر آمریکایی بود. رمانهای پرطرفدار وی، مانند «ناطور دشت» در نقد جامعهی مدرن غرب و خصوصاً آمریکا نوشته شدهاند. سلینجر بیشتر با حروف ابتداییِ نام خود «جی. دی. سلینجر» معروف است.اطلاعات اندکی دربارهی زندگی سلینجر منتشر شدهاست. او با توجه به شخصیت گوشهگیر خود، همواره تلاش میکرد دیگران را به حریم زندگیاش راه ندهد.او در سال ۱۹۱۹ در منهتن نیویورک از پدری یهودی و مادری مسیحی (که پس از ازدواج با پدرش به یهودیت گروید) به دنیا آمد. در هجده نوزدهسالگی، چندماهی را در اروپا گذراند و در سال ۱۹۳۸، همزمان با بازگشتش به آمریکا، در یکی از دانشگاههای نیویورک به تحصیل پرداخت، اما آن را نیمهتمام رها کرد.نخستین داستان سلینجر به نام «جوانان» در سال ۱۹۴۰ در مجلهی استوری به چاپ رسید. چند سال بعد (در سالهای ۱۹۴۵ و ۱۹۴۶)، داستان «ناطور دشت» بهشکل دنبالهدار در آمریکا منتشر شد و سپس در سال ۱۹۵۱ روانهی بازار کتاب این کشور و بریتانیا گردید.ناطور دشت، نخستین کتاب سلینجر، در مدت کمی شهرت و محبوبیت فراوانی برای او به همراه آورد و بنگاه انتشاراتی راندوم هاوس (Random House) در سال ۱۹۹۹ آن را بهعنوان شصتوچهارمین رمان برتر سدهی بیستم معرفی کرد. این کتاب در مناطقی از آمریکا بهعنوان کتاب «نامناسب» و «غیراخلاقی» شمرده شده و در فهرست کتابهای ممنوعهی دههی ۱۹۹۰ ــ منتشرشده از سوی «انجمن کتابخانههای آمریکا» ــ قرار گرفت.«فرنی و زویی، نُه داستان (در ایران با عنوان دلتنگیهای نقاش خیابان چهلوهشتم (یکی از داستانهای آن) ترجمه و منتشر شدهاست) تیرهای سقف را بالا بگذارید، نجاران و سیمور: پیشگفتار، جنگل واژگون، نغمهٔ غمگین، هفتهای یه بار آدمو نمیکشه و یادداشتهای شخصی یک سرباز» از جمله آثار کمشمار سلینجر هستند. همچنین بعد از مرگ او، مجموعه داستانی به نام «داستانهای پس از مرگ» در ایران ترجمه و چاپ شد.داستانهای سلینجر شخصیتپردازی نیرومندی دارند. او بهطور ویژه «خانوادهی گلَس» را، که معروفترین شخصیتهای داستانهای او هستند، به عرصه کشاند و در داستانهای متفاوت از افراد این خانواده پردهبرداری کرد؛ خانوادهای که دارای هفت بچه هستند، نابغههایی که در یک برنامهی رادیویی بهطور پیاپی حضور دارند و در دورههای مختلف جزو شرکتکنندگان برنامهی «بچه باهوش» هستند؛ ولی در این خانواده بزرگترین برادر، مرشد دیگران است و او شخصیتی است با نام «سیمور». سیمور ابتدا با اشارهی کوچکی در یکی از داستانهای کوتاه با نام «یک روز خوش برای موز ماهی» حضور مییابد و همانجا پس از گفتوگو با دختری کوچک به اتاق خود میرود و خودکشی میکند.در فرنی و زویی نیز اشارههایی به او میشود، ولی در کتاب «تیرهای سقف را بالا بگذارید، نجاران» و سیمور: پیشگفتار، سلینجر از زبان بادی، پسر دوم خانواده، شروع به گسترش و بیان سیمور میکند. اینکه شباهتهای زیادی بین سیمور و خود سلینجر و بادی وجود دارد کمابیش در قهرمانهای دیگر سلینجر با خود او مشخص است. برای نمونه، شخصیت هولدن در ناطور دشت نیز از این قاعده مستثنی نیست.جنبهی مهم زندگی سلینجر، مبهم بودن او برای منتقدان و هواداران اوست. به بیان بهتر، نوعی دور از دسترس بودن است. به همین دلیل، اطلاعات زیادی دربارهی زندگی روزمره و عادی او موجود نیست.سلینجر در ۲۷ ژانویهی ۲۰۱۰ و به مرگ طبیعی در محل زندگی خود در شهر کوچک «کورنیش در نیوهمپشایر» درگذشت.مجموعه آثار او عبارتاند از:۱. رمانها و داستانهای بلند: ناطور دشت، فرنی و زویی، تیرهای سقف را بالا بگذارید، نجاران و سیمور و جنگل واژگون.۲. مجموعه داستانها: دلتنگیهای نقاش خیابان چهل و هشتم، هفتهای یه بار آدمو نمیکشه، نغمه غمگین، یادداشتهای شخصی یک سرباز، دختری که میشناختم، ۱۶ هپورث، ۱۹۲۴،۳. داستانهای چاپنشده: در روزهای پایانیِ ماه نوامبر ۲۰۱۳، اقیانوس پر از توپهای بولینگ، پائولا و تولد.۴. برداشتها: داریوش مهرجویی، کارگردان و فیلمنامهنویس ایرانی، فیلم «پری» را با برداشتی آزاد از رمان فرنی و زویی ساخت که بهدلیل اجازه نگرفتن از نویسنده، موجب شکایت او شد. همچنین، مهرجویی در فیلم «هامون»، از زبان شخصیت اصلیِ فیلم، اشارهای به آن دارد. به کتاب ناطور دشت نیز بهوفور در سریال «شبح درون پوسته» اشاره میشود.
* دربارهی کتابکتاب «سفر در اتاق کتابت» رمانی ابهامآمیز است که اولین بار در سال ۲۰۰۶ چاپ شد. در اتاقی کوچک همراه با پل آستر، نویسندهی برجستهی آمریکایی، روایتی شفاف، خواندنی و درعینحال مبهم و رازآلود را شاهد هستیم که از دریچهی نگاه پیرمردی میگذرد. پیرمرد هیچچیزی بهخاطر ندارد و بهتازگی در این اتاق ناآشنا به هوش آمدهاست.* دربارهی نویسنده«پل بنجامین آستر» (زادهی ۳ فوریه۱۹۴۷) رماننویس، فیلمنامهنویس، شاعر آمریکایی و مترجم (زبان فرانسه) است. او متولد «نیوآرک» در «نیوجرسی» است، اما «بروکلین» را بهعنوان شهر اول و آخر خودش انتخاب کرد. شهری که بارها در رمانهایش به آن اشاره کردهاست. اکنون پل آستر بهحدی در بروکلین محبوب است که شهردار بروکلین به نمایندگی از مردم این ایالت، یک روز را به نام پل آستر نامگذاری کردهاست.آستر دانشآموختهی رشتهی ادبیات تطبیقی است. او پس از فارغالتحصیلی از دانشگاه کلمبیا در سال ۱۹۷۰ به پاریس رفت و به ترجمهی آثار ادبی فرانسوی روی آورد. او از زمان بازگشت خود به آمریکا در سال ۱۹۷۴، کتابهای شعر، مقاله و رمانهای متعددی را به چاپ رساندهاست.آستر تا سال ۱۹۸۰ چند کتاب شعر منتشر کرد که بعدها سرآغاز انتقال وی از مرز ظریف شعر به نثر شد.آستر برندهی جایزهی «بریکس مدیسیس»، جایزهی «پرنس استومریاس» و جایزهی «مورتون داون زیبل» است. آثار او به بیش از چهل زبان ترجمه شدهاند.پل آستر ابتدا با نویسندهای به نام «لیدیا دیویس» ازدواج کرد و از او پسری به نام «دنیل آستر» دارد. سپس در سال ۱۹۸۱ با همسر دوم خود به نام «سیری هوست وِت» که او هم نویسنده بود، ازدواج کرد و حاصل آن دختری به نام «سوفی آستر» است.شهرت او بیشتر بهسبب مجموعهی سهگانه نیویورک است که از سه داستان بههمپیوسته، اما بیپایان، با نامهای «شهر شیشهای»(۱۹۸۵)، «ارواح یا اشباح»(۱۹۸۶) و «اتاق دربسته»(۱۹۸۶) تشکیل شدهاست. این سهگانه یک تفسیر پستمدرن از داستان کارآگاهی و رمزوراز است و مضامین فلسفی را کاوش میکند.همچنین از فیلمنامههای او میتوان به «لولو روی پل» اشاره کرد. رمانهای پل آستر در دایرهی رمانهای «پستمدرن» طبقهبندی شدهاست، هرچند که خودش عنوان پستمدرن را دربارهی داستانهایش نمیپسندد.پل آستر نویسندهای پرمخاطب است که بهسبب سبک چندقالبی «داستان در داستان» شهرهی خاص و عام است. از آثار او که بسیاری هم به فارسی ترجمه شدهاند، میتوان به موارد زیر اشاره کرد:خاطرات زمستان، شهر شیشهای، ارواح، هیولای دریایی، کتاب اوهام، دیوانگی در بروکلین، اتاق در بسته، شب پیشگویی، مون پالاس، کشور آخرینها، سهگانه نیویورک، اختراع انزوا، هیولا (لویاتان)، سفر در اتاق تحریر، مردی در تاریکی، ناپیدا، تیمبوکتو، سانست پارک، دستبهدهان (گاهشماری شکستهای نخستین).
زندگی خانوادهای پرجمعیت روایت میشود که در آن عموزادههای متعددی حضور دارند؛ یکی از عموزادهها در حال مرگ است ...اعضای خانواده در تلاشاند از یکی از اعضای پرنفوذ خانواده بخواهند هزینه مراسم تدفین او را بپردازد. عموزاده مردی به نام «ایجاه» متهم شده و از او درخواست کمک دارد. ایجاه که با قاضی او دوست است، به خواهر متهم قول مساعد میدهد. ایجاه که درپی خدمت به عموزادگانش، است نامه توصیهای به قاضی می نویسد، اما خواهر متهم باز هم از او درخواست کمک دیگری میکند. ایجاه از این شرایط خسته شده و تصمیم میگیرد به زندگی خانوادگیاش بیشتر بپردازد. اما وقتی با همسرش روبهرو میشود مورد سرزنش او قرار میگیرد...*سال بلو در سال ۱۹۱۵، دو سال بعد از اینکه والدینِ یهودیاش از سنپترزبورگِ روسیه به کانادا مهاجرت کردند، به دنیا آمد. در هشتسالگی مدتی دچار عفونت ریه شد و بیماری هم اتکابهخود را به او آموخت و هم فرصتی برایش فراهم کرد تا عطشِ خواندنش را سیراب کند. وقتی برای اولینبار کتاب کلبهی عمو تم را خواند، تصمیم گرفت نویسنده شود.در سال ۱۹۲۴، در ۹ سالگی همراهِ خانوادهاش به شیکاگو مهاجرت کرد؛ شهری که پسزمینهی بسیاری از آثار او را تشکیل میدهد. در شیکاگو با خواندن آثار شکسپیر و نویسندگان برجستهی قرن نوزدهمِ روسیه بزرگ شد. در محیط خانواده در انزوا به سرمیبرد و نگران بود خیالها و رویاهایش تحقیر شود.وی در سال ۱۹۳۷ از دانشگاه نورث وسترن در رشتههای جامعهشناسی و مردمشناسی فارغالتحصیل شد. او مدارک دیگری هم از دانشگاههای معتبر آمریکا اخذ کرد.اولین رمانش، «مرد معلق»، در سال ۱۹۴۴ و رمان دوم او، قربانی، در سال ۱۹۴۷ منتشر شد. سفری دوساله به اروپا رفت و در آنجا ماجراهای یوگی مارچ را نوشت که در سال ۱۹۵۴ برندهی جایزهی ملی کتاب آمریکا شد. کتابهای بعدیاش عبارتاند از: دم را دریاب (۱۹۵۶)؛ هندرسون، سلطان باران (۱۹۵۹)؛ هرتزوگ (۱۹۶۴)؛ خاطرات موذبی و داستانهای دیگر (۱۹۶۸) و سیارهی آقای ساملر (۱۹۷۰).وی با رمان هدیهی هامبُلت (۱۹۷۵) برندهی جایزهی ادبی پولیتزر شد. داستانهای هرتزوگ و سیارهی آقای ساملر نیز هر دو برندهی جایزهی ملی کتاب شدند. او تنها نویسندهای است که شش بار کاندید این جایزه در آمریکا شد و ششبار آن را برد. سال بلو در سال ۱۹۷۶ برای آثار ادبیاش جایزهی نوبل گرفت.کتاب حاضر یک داستان بلند از مجموعه داستان کوتاه سال بلو است .
کتاب «غم نان» شرح زندگی و دشواریهای مرد جوانی است که در دوران قحطی جنگ زندگی میکند و یک ماجرای عاشقانه زندگی او را تغییر میدهد.دربارهی کتاب:«والتر فندریچ» تعمیرکار ماشین لباسشویی است. او در روزهای قحطی زمان جنگ زندگی میکند. روزگاری که نان، فقط یکی از اقلام سبد غذایی نیست، بلکه یکی از نیازهای اصلی برای زندهماندن انسانها است. در دل والتر آرزوی سیریناپذیر نان شکل گرفته است. او از زندگیاش میگوید که نشاندهندهی روزهای سخت جنگ و بعد از آن است. زندگی سیاهی که با فقر و خشونت همراه شده و زندگی را به مردم سخت کرده است. اما در همینحال زنی وارد زندگیاش میشود؛ عشقی که زندگی او را دگرگون میکند و والتر درمییابد که این عشق، او را بیشتر از هر نانی سیر میکند.دربارهی نویسنده:«هاینریش بل» در ۲۱دسامبر۱۹۱۷، یعنی در روزهای پایانی جنگ جهانی اوّل، در شهر کلن آلمان بهدنیا آمد. وقتی هیتلر به قدرت رسید، او ۱۵ساله بود. او در سال ۱۹۳۷ دیپلم گرفت و در کتابفروشی کارش را شروع کرد. بعد به سربازی رفت و حدود هفت سال از عمرش در جنگ سپری شد.هاینریش پس از جنگ، در رشتهی زبان و ادبیات آلمانی درس خواند. وی در ماهِ مه ۱۹۴۷ نویسندگیِ حرفهای را آغاز کرد و اولین داستان کوتاهش را نوشت.در سال ۱۹۵۱ کتاب «گوسفندان سیاه»، نوشتهی هاینریش بل، برندهی جایزهی گروه چهلوهفت شد و پس از آن جوایز بسیاری گرفت؛ جوایزی همچون «نوبل ادبیات» و «گئورگ بوخنر».
در این کتاب با مردی نیمهدیوانه و از دنیا روگردانده مواجهایم که درصدد است همهی تلخی زندگیاش را سر بیچارهای تلافی کند. در این میان خود دچار شرارهی عشقی میشود که معتقد است زنی بیچاره تقدیم او میکند.دربارهی کتاب«اردینف» در جهان رویاهایش، یک شهریار قدرتمند است؛ اما از قدم برداشتن روی خاک عاجز است. بعد از پرسهزدن در شهر، ناگهان زنی را در کلیسا میبیند. دیدار «کاترینا» در کلیسا، او را عقلباخته میکند. اردینف پاک و حساس است. در عواطفش بیدفاع است. زندگی کاترینا آمیزهای از رویا و کابوس است. احوالش او را تا مرز دیوانگی میبَرَد. گهگاهی در داستان، مرز بین واقعیتِ پاک و رویا از میان میرود. نخستین عشقِ جوانِ داستان، خالی از هرگونه نور و نشاط است و مانند جنونی او را درهم میکوبد و او را از پا میاندازد. کاترینا سعی میکند خواهرانه او را نجات بدهد. اردینف حس میکند محکوم شده است تا در این کابوس و تشویشِ بیحاصل بهسر ببرد.دربارهی نویسنده«فئودور میخایلاویچ داستایفسکی»، زادهی ۱۱ نوامبر ۱۸۲۱ و درگذشتهی ۹ فوریهی ۱۸۸۱، نویسندهی مشهور و تأثیرگذار روس بود. پدر داستایفسکی پزشک بود و از اوکراین به مسکو مهاجرت کرده بود و مادرش، دختر یکی از بازرگانان مسکو بود.او در سال ۱۸۳۴ همراه با برادرش به مدرسهی شبانهروزی رفتند و سه سال آنجا ماندند. داستایفسکی در پانزدهسالگی مادر خود را از دست داد. او در همان سال امتحانات ورودی دانشکدهی مهندسی نظامی را در سن پترزبورگ با موفقیت پشت سر گذاشت و در ژانویه ی ۱۸۳۸ وارد این دانشکده شد.در تابستان ۱۸۳۹ نیز خبر درگذشتِ پدرش به او رسید. داستایفسکی در سال ۱۸۴۳ با درجهی افسری از دانشکدهی نظامی فارغالتحصیل شد و شغلی در ادارهی مهندسی وزارت جنگ به دست آورد.او در زمستان ۱۸۴۵ رمان کوتاه «بیچارگان» را نوشت و از این راه وارد محافل نویسندگان رادیکال و ساختارشکن بزرگ سنپترزبورگ شد و برای خود شهرتی کسب کرد. یک جاسوس پلیس در این محفل رخنه کرده بود و موضوعات بحث این روشنفکران را به مقامات امنیتی روسیه گزارش میداد. از این رو، پلیس مخفی در روز ۲۲ آوریل ۱۸۴۹ او را به جرم براندازی حکومت دستگیر کرد.داستایفسکی در آغاز سال ۱۸۷۳ سردبیر مجلهی «گراژ دانین» شد و تا ماه مارس سال بعد به این کار ادامه داد.فئودور داستایفسکی در جشن سهروزهی بزرگداشت پوشکین در پی سخنرانیاش به اوج شهرت و افتخار در زمان حیاتش رسید و سرانجام در اوایل فوریهی سال ۱۸۸۱ در اثر خونریزی ریه درگذشت.
این کتاب، داستان یک کارآگاه قدیمی است که از سرگیجههای همیشگی در عذاب است. او مأمور میشود تا همسر یکی از دوستانش را تعقیب کند؛ زیرا رفتارهای عجیبوغریب این زن در ذهن همسرش سؤالات متعددی ایجاد کرده است.دربارهی کتاب«پییر بوآلو» و «توماس نارسژاک»، جنایینویسان فرانسوی هستند که چندین اثر جنایی مشترک در کارنامهی خود دارند؛ از جمله چشمزخم، زنی که دیگر نبود، زیبای خفته و غیره. رمان «از میان مردگان» در سال ۱۹۵۴ به قلم این دو نویسنده منتشر شد.همچنین در سال ۱۹۵۸ «آلفرد هیچکاک» با اقتباس از همین داستان، یکی از بهترین و معروفترین فیلمهایش، یعنی «سرگیجه» را ساخت.دربارهی نویسنده«سرگیجه» یا «از میان مردگان»، روایت وکیلی به نام «روژه فلاویر» است که فوبیای ارتفاع دارد. او قبل از اینکه وکیل شود، پلیس بوده و در تعقیبوگریز به پشتبام خانهای، به این دلیل که نتوانسته مجرم را تعقیب کند، همکارش این کار را کرده و از بلندی پرت شده و جانش را از دست داده است. فلاویر هم از ادارهی پلیس استعفا کرده و به وکالت مشغول شده است.«ژوین»، رفیق قدیمیِ فلاویر که از جزئیات زندگیاش باخبر است، روزی به دیدنش میآید و از او میخواهد زنش را تعقیب کند؛ چراکه اخیراً رفتارهای عجیبی از او سر میزند که ژوین را نگران کرده.فلایر میپذیرد. چند روزی زن را تعقیب میکند و در این حین، به او علاقهمند میشود. فلاویر با مادلن، همسر ژوین آشنا میشود و با هم به گردش میروند.یکی از روزها، مادلن و فلاویر به کلیسایی میروند که برج ناقوس بلندی دارد؛ مادلن شتابان از پلهها بالا میرود؛ فلاویر دنبالش میرود، اما از جایی قادر به بالا رفتن نیست و سرگیجه به سراغش میآید... .
ممنون از عوامل عزیز و در مورد داستان 😐
ممنون از زحماتتون❤❤
کامل نیس فقط فصل آخره
ممنون ازتون
فوق العاده بود هم خود کتاب هم گویش زیبا و اهنگ های افغانستانی قشنگی که هوشمندانه انتخاب شده بود
کتاب خوبی بود مرسی🌹
فوق العاده بود
این پادکست خلاصه شده بینوایان هستش؟
خوب بود. تشکر
فقط صدای آقای رضوی 😍😍😍
عالی و دلچسب
عالی
عالی بود هم داستان و هم اجرا،ممنون
خیلی روایت سر راستی بود. مثل قصه تعریف کردن. اصلا بافت داستانی نداشت.گمونم از همون فرهنگ سریال سازی ترکیه میاد.
سلام آیا خلاصه کتاب هارو گذاشتین یا کاملا؟
صدا فوق العاده است
بسیار بسیار کتاب خوبی بود و فک میکنم جزو کتابهایی محسوب میشه که یکبار گوش کردنش کمه و با بخصوص این خوانش عالی. سپاسگزارم
شخصیت زن مگره عالیه :)
گوینده عزیز بزن بقل یه نفسی بگیر اینجور یاتاقان میزنیا
اسم کتاب یادداشتهای یک دیوانه اثر گوگول نوشته شده بود ولی من از شنیدنش خیلی لذت بردم شنیدن کتابی که قبلاً خونده بودم ولی خوانش و موسیقی عالی باعث شد بیشتر ازش لذت ببرم ممنون موفق باشید