ما در زندگی شخصی و کاریمون روزهایی داریم که توشون با اتفاقات بد روبرو میشیم. اینجور وقتا چیکار کنیم
آدمی باهوشه که همه چیز رو خودش امتحان نمی کنه و از تجربه و دانش آدمهای دیگه استفاده می کنه
چشمتان رو ببندید و باز کنید فرض کنید الان تو یه کشور دیگه هستید هر جای این دنیا........
تو تمام رشته های دانشگاهی تو ایران خیلی از کلاسها فقط وقت جوننها را تلف می کنه،
به نظر من یکی از بهترین جملاتی که میشه درباره جامعه ایران گفتو ناصرالدین شاه قاجار گفته : همه چیزمون به هم میاد
بین شما مخاطب های عزیزم احتمالاً تعداد زیادی جوون دانشجو هست، امروز می خام برای شما حرف بزنم. تو سالهای زیادی که در دانشگاههای مختلف بودم، جوونهای زیادی رو دیدم که بنا به دلایل زیادی انگیزه درس خوندن نداشتن و فقط اسمشون دانشجو بود. خیلی از شما جوونها با رفتن دانشگاه دارید عمرتون رو هدر می دید
بنظر من تو 30 سال اخیر متاسفانه، یه ویژگی بد در جامعه مون شدت گرفته اکثر کاهامون برای حفظ ظاهر شده و دیگه هیچ کار پایه ای انجام نمی دیم.ایران شده کشور شو آف و نمایش، هرکی بهتر ظاهر کارشو درست کنه موفق تر و کیفیت دیگه مهم نیست
یکی از اصول اولیه برای برنامه ریزی: ثبات شرایط، یا حداقل ثباتتو ایران سالهای زیادیه که اساساً نمیشه خیلی برای آینده برنامه ریختانقدر پارامترهای مختلف تو زندگی و کارمون تاثیر دارن، بدون اینکه خودمون توشون نقش داشته باشیمتو چند سال آخر تدریسم تو دانشگاه یه جمله ای رو به بچه ها می گفتمهر روز صبح قبل از خارج شدن از خونه یه جمله از من یادگاری داشته باشید و بگید اینجا ایران است، اونوقت هر اتفاقی که بیوفته خیلی براتون عجیب و غافلگیر کننده نیست
آدمهایی که دکترای مدیریت دارن، بعضیاشون در رفتارشون، ارتباطاتشون و کلاً در زندگیشون، خیلی نشونه ای از درست مدیریت کردن وجود نداره.
از نیم قرن پیش تا الان، به خاطر شرایط فرهنگی جامعه ایران، بیشتر جوونای علاقمند به تحصیل، خصوصاً افراد نخبه، چه داخل ایران، چه خارج از کشور، به سراغ تحصیل در رشته های پزشکی و مهندسی رفتن. تائید این حرف هم، تعداد زیاد متخصصین صاحب نام ایرانی، در تمام گرایشات این دو رشته، تو دنیاست.شما اگه در هر تخصصی از دو رشته پزشک و مهندسی، 50 نفر اول دنیا را سرچ کنید، حتماً نام چند ایرانی به چشمتون می خوره. این موضوع درسته که خیلی افتخار آمیزه، اما اگه کمی فکر کنید، این اتفاق برای کشور ضرر هم داشته،
تا به خودمون اومدیم، دیدیم کسایی که درس نخوندن، با حداقلِ توانایی، به صرف داشتن رابطه، و تعلق به یک طیف فکری، خیلی راحت پله های طرقی رو طی می کنن.
الان خیلی از آدمها، میلیاردرن، ولی دیگه این کلمه، نه تنها نشونه پولداری نیست، بلکه خیلی از این میلیاردرها، فقیر هم هستیم.
من در یک دوره ای از زندگیم، فقط از راه تدریس در دانشگاههای مختلف، درآمد کسب می کردم، اون دوره برای من، اینطوری بود که، یک بنز چند میلیاردی داشتم، و باهاش تو اسنپ کار می کردم.