Discoverامیرعلی ق
امیرعلی ق

امیرعلی ق

Author: امیرعلی ق

Subscribed: 12,051Played: 115,913
Share

Description

خوانش نوشته های کوتاه من
8 Episodes
Reverse
نامه ی صدم

نامه ی صدم

2023-08-0105:06356

من به همه میگم این نوشته ها مخاطب ندارن اما تو تنها کسی هستی که داستانمونو میدونی. داستان فروغ و پرویز رو شنیدی؟ من همه ترسم اینه که تو مثل فروغ باشی. رها و سرکش. من همون پرویز نگرانتم، تو اما فروغ نباش... آیدا باش مثل آیدای احمد، مثل سیمین باش، برا جلال. یعنی مثل اونها میخونن نامه هامون رو بعدها؟ خواب دیدم، خواب دیدم صدمین نامه ازدواج کردیم.امیرعلی ق
قمار

قمار

2023-06-2003:46215

اومدم برات بنویسم که داری ترسناک میشی دختر. داری مرز رها شدنی بودنت رو رد می‌کنی. یعنی دیگه نمیتونم ولت کنم... بخوامم نمیتونم. میدونم از این حرفا خوشت نمیاد‌ ولی اولش طوری حس می کردم بهم نمیخوریم که انگار من راهبم و تو یه بالرین، نشسته بودم چشم‌هایش بزرگ علوی رو می خوندم بفهمم چرا عاشق تو شدم. زهره گفت بخون. بعد از اونجا که تو ترافیک ولیعصر، نور چراغ ترمزِ ماشین جلویی صورتت رو قرمز کرده بود، اونجا که با چشم های پر نگام کردی، دیدم من، من... هیچوقت دوست ندارم ناراحتت کنم. امیرعلی ق
آخرین صورت

آخرین صورت

2023-05-2703:12216

بهم بگو اگه تو رنگو بوی اولین اتاق قلب من، اگر تو رنگو بوی اولین عشق رو میدی، اگر تو دیر کردی اما انقدر عجیب و به موقعی، نکنه اون صورت آخر، نکنه اون چشمهای معصوم مال توئه؟ 
زخم کهنه

زخم کهنه

2023-05-1602:24204

یه طوری از تو دورم که برای یاداوری صدای خنده هات، برای اینکه یادم بیاد چطور حرف می‌زدی باهام باید کلی فکر کنم اما خاطراتم باهات رو خوب یادمه. خوب یادم میارن. از کنار اون کتابخونه که رد میشم یادم میاد سال کنکورت از خونه غذا کش می‌رفتم برات که بیارم پشت در سالن مطالعه، از رستوران های یوسف آباد که رد میشم یادم میاد غذای مورد علاقه ات رو. هربار که از همت برمی‌گردم خونه به سردر دانشگات طور دیگه ای خیره ام. یادم میاد چقدر دوست داشتی باهات بیام سر کلاسای دانشگاهت. رد نمیشم از سمت پارکینگ دریاچه چیتگر، اونجا که قبول کردی دوباره منو دوست داشته باشی، یاداوریش اذیتم می‌کنه.نه فکر کنی دیگه منتظرت باشم برگردی. تو برای اشتباهات کوچیک من رفتی که اشتباهات بزرگتری رو با آدمهای دیگه تجربه کنی. نه فکر کنی دیگه دلم برات تنگ میشه یا چک می‌کنم صفحتو هنوز که کجایی چیکار می‌کنی. حتی دیگه کنجکاو هم نیستم بفهمم به چه کسی تبدیل شدی. فقط نمی‌دونم چرا هربار میام بنویسم، هربار که می‌خوام بشم همون آدم خوشحال و پرکار گذشته، باز باید از تو شروع کنم. انگار برای نوشتن فقط به غم هام تکیه کردم همیشه و تو همچنان، بزرگترین غم حل نشده ی زندگی منی.کاش هیچوقت پیدات نشه زخم قدیمی و کهنه. آدما وقتی هستن شادی و خوشحالی موندگارشون می‌کنه و وقتی میرن فقط با غم موندگار میشن. تو عجب موندگاری ای داشتی، زخم کهنه. عجب غمی شدی که بعدت هرکی اومد و رفت، نفهمیدم کی اومده و رفته. من هنوز وقت نوشتن، از تو شروع می‌کنم پس، به موندگاریت ادامه بده، که من هنوز وقت نوشتن، از تو شروع می‌کنم. از تو شروع می‌کنم که هیچوقت تموم نشی، تموم‌ نمیشی، زخم کهنه.#امیرعلی_ق
هفته ی پیش قرار شد تو گلفروشی به سلیقه ی خودت بهت یک گلدون گل هدیه کنم اما اصرار داشتم گیاهی رو انتخاب کنی که گل داشته باشه. دلیل داشتم. گلدون ها رو وقتی میبری خونه شبیه روز اول که خریدی نمی مونن. گاهی دیگه گل نمیدن. گاهی خشک میشن. بعد از یک مدت میفهمی هر گل شرایط خودشو داره. نمیشه به سلیقه و برنامه ی خودت بهش رسیدگی کنی. هرکدوم یک جور نور میخوان، هرکدوم یک جور آب میخورن. درست مثل آدما که هرکدوم یک طورن. یا انتخاب میکنی حفظشون کنی، یا انتخاب میکنی خشک بشن.اگر انتخابت حفظ کردن یک گل یا آدم بود، بهش همونطور که میخواد عشق بده. اگر انتخابت، شرایط خودت بود بدون تا آخر عمر باید گلدون عوض کنی. اگر هم عشق دادی و باز خشک شد و گل نداد، بدون تو باغبون بدی نبودی... بعضی گل ها فصلی ان. درست مثل بعضی از آدم ها، و دوستی هاشون. امیرعلی ق
خوابتو دیدم

خوابتو دیدم

2021-08-1501:58478

خواب دیدم توی یک مهمونی دیدمت. وانمود می‌کردی منو ندیدی، اما آخرش یک جا رو مبل کنارم نشستی و دیگه نشد وانمود کنی. فکر کردم قراره بداخلاق باشی، مث روز آخر که دیدمت. دیدم نه، یهو چشم تو چشم شدی باهام. نگاه کردی. بعدم خنده‌ت گرفت، از اون خنده‌ها که از سر ناچاری داشتی. شروع کردی باهام حرف زدن. نه که فقط مهربون بودی، نه، حتی تو حرفات پشیمونی بود. یه طوری پرسیدی اینها کین باهات اومدن که جمله بعدیت با یک کنایه این باشه: همین دوستات مارو جدا کردن. یه‌طوری که بعدش منتظر باشی بگم آره، حق با تو بود. من در حق تو جفا کردم. که بگم من خیلی وقت‌ها‌‌ حواسم بهت نبود و بعد واسه این‌که دست تو رو آخر مهمونی گرفته‌ باشم، به تموم اشتباهات کرده و نکرده اعتراف کنم. امیرعلی ق
بار آخر

بار آخر

2020-08-1702:291,532

بگو چرا باید برم جلوشو بگیرم، جلو کسی رو که هربار دستایی که برا من بود رو خالی میکنه برا دستای دیگه؟ چرا هربار که میره من برش گردونم، بذار بره حالا که فکر میکنه بار آخره... حالا که دستای من جواب سوالش نیست. بذار بره پیدا کنه اونی رو که فکر میکنه باهاش قرار نیست «رنج» بکشه. آدم بی رنج داریم؟ تو بگو...من که پیدا نکردم. هی هرچی بیشتر دوست داشتم بیشتر اذیت شدم، نمونه اش خودش. من که خوب فهمیدم آدمها رنجهاشون تموم شدنی نیست، بذار دور شه اصن، بره تا بفهمه دستاش برای کی میشه .
خيلي شيطون بودم، هيچ جوره نميشد منو كنترل كرد. هميشه بايد يه چيزي ميشكست، يكي شكايت ميكرد ازم يا ميخواستن از مدرسه مامانمو. مامانم اما خيلي صبور بود.. وقتايي كه كلافه ميشد تو چشمام نگاه ميكردو دستشو نشونم ميداد. بهم ميگفت: "رگاي دستمو نگاه كن؟ دارم پير ميشم تو منو خيلي اذيت كردي ديگه امسال ميميرم از دست تو!" مامانم بر خلاف تو، خيلي خوب ميشناخت ترس هامو. به ساعت نميكشيد، كه وقتي خواب بود، ميرفتمو دستشو از زير پتو ميكشيدم بيرون. انقدر رگهاشو ميبوسيدم تا بيدار ميشد و من رو با لبخند ميكشوند زير پتو. خوب ميدونست من رو فقط ترسِ از دست دادن ميترسوندامروز، من.. هنوز دارم اون ترس هامو. وقتي خداحافظي ميكني و در ماشين رو ميبندي نگاه ميكنم كه فقط ميري يا مث اوايل وسطش برميگردي و چند بار نگاهم ميكني. اگه رفتي، كه رفتي.. اگه نه.. اگه از دور برگشتي و نگاهم كردي اونوقت مث بچگي هام، مث رگاي دستاي مامان، ميبوسم نگاهاتو از دور.#اميرعلی_ق
Comments (841)

reyhan

من میتونستم تا آخر عمر دوستش داشته باشم:)

Apr 17th
Reply

Ramin

دوست دارمn دوست دارم دوست دارم دوست دارم دوست دارم دوست دارمnnnnnnnnnnعاشقتم

Apr 16th
Reply

Ramin

بابا به‌به چقد این منم چقدددددد منمم اینننن خودش میدونه دوسششششش دارممم عاشقشم

Apr 16th
Reply

youtabb

نمیدونم چطور بگم خوب بود

Apr 15th
Reply

youtabb

همچنان بزرگ ترین غم حل نشده زندگیه منی

Apr 15th
Reply

youtabb

دیدمش

Apr 15th
Reply

youtabb

چقدر قشنگ بود اینبار سفر اخره

Apr 15th
Reply

「𝐇𝐨𝐬𝐧𝐢𝐞𝐡ै٠ღ🦋」

مرسی از ایپزود قشنگت .. راسش الان اومدم اینجا ازتون تشکر کنم بابت کتابتون واقعا اینقدر قشنگ بود که کلا تو دستم بود رو خوندم و دلم نیومد بزارم زمین و باز هم میخونم خیلی ازتون ممنون

Apr 14th
Reply

homa sharafi

چقدددد قشنگ بود👌👌👌👌

Apr 11th
Reply

Yasaman

امیرعلی اینجارو یادت هست..؟

Apr 10th
Reply

Sara Aryan

خیلی زیباست باگوشت وپوستم حسش کردم خیلی مرسی امیرعلی عزیز

Apr 5th
Reply

مصی

هممون درگیر بچگیامونیم

Apr 5th
Reply (1)

خانومِ وِزوِزی👩‍🦱

صداتون غم تزریق میکنه :)

Apr 2nd
Reply (1)

خانومِ وِزوِزی👩‍🦱

درود نویسنده این متنا هم خودتونید؟! قلمتون به جان میچسبه

Apr 2nd
Reply

Atena

زیباترین بود.

Mar 26th
Reply

ATefeh Salamaat

خواهش میکنم نرید ، حتی اگ بار اخر دوستت نداشت ، بخدا ادما وقتی هم رو دارن ، قدر همو نمیدونن ، خواهش میکنم اگ ذره ای بهم علاقه دارین، تمونش نکنین

Mar 23rd
Reply (13)

𝒇𝒂𝒕𝒆𝒎𝒆𝒉🖤

نمیخواستم اما اشکم دراومد چقدر قشنگ بود چقدر زیبا عشق میدی فقط اونجایی که گفتی: (همه آدما میتونن کسی رو دوست داشته باشن اما فقط دوست داشتن بعضیا قشنگه) . چِقَدرِ زیبایَندِ آنانِ کِه ازِ ریشِه خوبَند!🤍🍃

Mar 21st
Reply (1)

invisible string

بعد این همه سقوط عجیب نیست...؟!

Mar 19th
Reply

Mahdiye Sheykhadeh

خیلی قشنگ بود...🙃✨

Mar 18th
Reply

Faezeh

به اپیزود های بیشتری از این چنل نیاز دارم.🥲

Mar 13th
Reply
Download from Google Play
Download from App Store