Discover
راهِ ابریشم
راهِ ابریشم
Author: ار.اف.ای / RFI
Subscribed: 18Played: 216Subscribe
Share
© France Médias Monde
Description
این مجلۀ رادیوئی اخبارِ رویدادهای هنری و فرهنگی را با گزارشهای مختلف به آگاهی می رساند و هر هفته در جهت بررسی گستردهتر رخدادهای هنری به گفتگو با هنرمندان، صاحب نظران و منتقدان دنیای فرهنگ و هنر می پردازد.
24 Episodes
Reverse
اگر جشنواره فیلم فجر تا چند سال پیش در کارنامه جوایز خود فیلمهایی چون "به همین سادگی" و "خیلی دور، خیلی نزدیک" و "مهمان مامان" را داشت و علاقمندان به سینما میتوانستند به انتخاب هیئت داوران اعتماد کرده و برای تماشای این فیلمها به سینما بروند، در سه- چهار سال گذشته نگاه هیئت داوران چنان تغییر کرده که دیگر هیچ ردپایی از انتخابهای گذشته در آن نیست؛ برعکس بیشتر از هرچیز میتوان نگاه امنیتی را در آثاری که از سوی داوران به عنوان بهترین فیلم انتخاب میشوند یا برنده جایزه بهترین کارگردانی میشوند، پیدا کرد. ماجرا به طور جدی شاید از سال 1395 آغاز شد، با انتخاب فیلم "ماجرای نیمروز" به عنوان بهترین فیلم جشنواره سی و پنجم که برنده سیمرغ بلورین بهترین فیلم از نگاههای مختلف شد. فیلمی که موضوع آن ترورهای سازمان مجاهدین خلق ایران در سال 1360 و اتفاقات بعد از برکناری ابوالحسن بنیصدر است. هرچند انتقادات بسیاری به این فیلم شد اما طرفداران و موافقانی هم داشت که آن را میپسندیدند. اما یک سال بعد که فیلم تنگه ابوغریب، محصول سازمان هنری رسانهای اوج متعلق به سپاه پاسداران برنده بیشترین سیمرغ جشنواره شد، نگاهها به نحوه انتخاب داوران بیشتر جلب شد. "شبی که ماه کامل شد" به کارگردانی نرگس آبیار دیگر نه فقط جایزه بهترین فیلم را گرفت، بلکه بازیگران آن هم گوی سبقت را از دیگر بازیگران پیشکسوت جشنواره ربودند. این فیلم درباره زندگی برادر عبدالمالک ریگی، سردسته گروه جندالله و تاثیر او بر سرنوشت خانوادهاش است.اما آنچه انتخاب هیئت داوران را زیر سوال میبرد، نه برگزیدن هوتن شکیبا که در نقش برادر عبدالمالک ریگی ظاهر شد و پیش از این نیز توانایی خود را در بازیگری اثبات کرده و نشان داده، بلکه انتخاب الناز شاکردوست به عنوان بهترین بازیگر زن جشنواره بود. این درحالی است که نه تنها به عقیده منتقدان بازی او در این فیلم در کنار کسان دیگری در همان فیلم از جمله فرشته صدرعرفایی و شبنم مقدمی چندان تعریفی نداشت بلکه الناز شاکردوست طی پانزده سال بازیگری و نقش آفرینی در بیش از سی فیلم، حتی یک بازی درخور و قابل توجه هم نداشته است. علاوه بر این همکاری محمد حسین قاسمی، تهیه کننده این فیلم با محمد امامی، مفسد اقتصادی هم بحث برانگیز بود. هرچند پاسخ تهیه کننده شبی که ماه کامل شد به خبرنگاران درباره این نزدیکی و همکاری چنین بود: امسال هم در جشنواره سی و هشتم فیلم "روز صفر" به کارگردانی سعید ملکان، رکوردار دریافت بیشترین جایزه شد.داستان این فیلم هم در مورد چگونگی دستگیری عبدالمالک ریگی توسط وزارت اطلاعات ایران است. این فیلم از سوی مسعود فراستی، فعال و زندانی سیاسی سابق و منتقد سینما نیز ستایش شد. منتقدان مسعود فراستی او را "حکومتی" میخوانند. از سوی دیگر در حالی که موضوع فیلم " روز صفر" به خوبی نشاندهنده و معرف نهاد حامی ساخت آن است، کارگردان فیلم از پاسخ دادن به این موضوع در نشست خبری فیلم خودداری کرده است.
حسین رجبیان، فیلمساز ساکن ایران که تقریباً یک ماه پیش در اعتراض به سرنگونی هواپیمای ۷۵۲ توسط سپاه پاسداران، خبر از انتشار رایگان فیلم تازهاش در اینترنت داده بود، بالاخره این فیلم را روز پنجشنبه ۲۴ بهمن در یوتیوب منتشر کرد. هرچند انتشار آن، اندکی بعد با حاشیههایی مواجه شد. حسین رجبیان، سال ۱۳۹۲ به هنگام ساخت نخستین فیلم بلند داستانیاش بازداشت و اندکی بعد برای گذراندن دوران حبس روانه زندان شد. پس از آن، او در اعتراض به این حکم زندان و مصادره متریال فیلم خود با نام "مثلت واژگون"، آن را به رایگان در اینترنت منتشر کرد. اکنون او دومین فیلم بلند خود را هم در اعتراض به کشته شدن ۱۷۶ مسافر هواپیمای اوکراینی منتشر کرده است.در بیانیهای که به مناسبت این اقدام خود منتشر کرده، میگوید: «فیلم "آفرینش بینِ دو سطح" که به تازگی به اتمام رسیده و تاکنون در هیچ جا به نمایش درنیامده است را با افتخار جهت ایجاد امید و همدلی برای هموطنان خود در این بزنگاه تاریخی بزودی بصورت رایگان در اینترنت منتشر خواهد کرد تا گامی بسوی آزادی هنر و سینمای بدون سانسور برداشته باشد»."فیلم آفرینش بین دو سطح"، نگاهی روانکاوانه به زندگی یک زوج جوان دارد. مرد در آستانه ورود به تیمارستان با اتفاقاتی مواجه میشود که زندگی او و همسرش تحت تأثیر آن اتفاق، از حالت عادی خارج شده و رو به زوال میرود. این فیلم چند روز پس از انتشار، از صفحه یوتیوب برداشته شد. حسین رجبیان، در گفتوگوی مکتوب خود با بخش فارسی رادیو بینالمللی فرانسه، درباره ایده ساخت این فیلم و همچنین نحوه ساخت آن، با وجود ممنوعیت کار و حکم زندان خود و نیز دلیل برداشته شدن آن از شبکه یوتیوب میگوید. برای شنیدن این گفتوگو روی فایل صوتی بروید.
انجمن فرهنگی ایرانی-فرانسوی کافه خیام از میانه زمستان سال ٢٠١٦ آغاز به كار كرده و اکنون چهارمین سال فعالیت خود را جشن میگیرد. موسس و برگزارکننده جلسات ماهانه و برنامههای فرهنگی و هنری آن در گفتوگو با بخش فارسی رادیو بینالمللی فرانسه از ایده شکلگیری، تاریخچه و برنامههای پیشین و آینده آن میگوید.
تازهترین نمایشنامه محسن یلفانی با عنوان "بهار هرسال" به موضوع اعدامهای سیاسی پیش و پس از انقلاب ۵۷ و همچنین تسویه حساب جمهوری اسلامی با گروههای سیاسی مختلف به ویژه فدائیان خلق میپردازد. محسن یلفانی، نمایشنامهنویس شناختهشده از تقریبا چهار دهه پیش در فرانسه زندگی میکند و مینویسد. او در گفتوگوی خود با بخش فارسی رادیو بینالمللی فرانسه درباره انگیزه خود از نوشتن نمایشنامه "بهار هرسال" میگوید که "انقلاب اسلامی ما را با معضلی با عنوان عادی و بیاهمیت شدن اعدام در جامعه مواجه کرد."این نویسنده تاکید میکند: " تا زمانی که هرجامعهای به این درجه از فهم نرسیده باشد که اعدام هر فردی حتی یک مجرم، چه زخمی در آن جامعه ایجاد میکند، به امور دیگر آن نمیتوان اعتماد کرد."یلفانی میگوید که این نمایشنامه، اشاره و پاسخی به همین موضوع است. نمایشنامه "بهار هر سال" از سوی انتشارات ناکجا در پاریس منتشر شده است.
هفتههای آخر پاییز و روزهای نخست زمستان امسال، پاریس میزبان نمایشگاهی از شیرین نشاط، عکاس و کارگردان ایرانی ساکن آمریکا بود.نمایشگاهی از آثار اشیرین نشاط با عنوان " در جستوجوی ام کلثوم" در گالری عزالدین علیة که برای بزرگداشت امکلثوم، خواننده بزرگ جهان عرب برگزار شد. در این نمایشگاه 8 عکس مربوط به فیلم " در جستوجوی ام کلثوم" از شیرین نشاط به همراه دو ویدئوی کوتاه از او برای بازدیدکنندگان به نمایش گذاشته شده است. ژروم دو نوارمون، برگزارکننده این نمایشگاه در گفتوگو با بخش فارسی رادیو بینالمللی فرانسه درباره این نمایشگاه بیشتر توضیح میدهد.برای شنیدن این برنامه روی پیکانک بالا بروید.
نصرت کریمی، بازیگر و کارگردانی که ۴۰ سال مجسمهسازی کرد روز دوشنبه ۱۲ آذر در ۹۵ سالگی درگذشت. نصرت کریمی در حالی در خانه خود در تهران چشم از جهان فروبست که ۴ دهه به دلیل انتقاد از باورها و عقاید خرافی جامعه ، اجازه کار کردن نداشت و حتی ممنوعالتصویر بود.
۱۳۵ مستندساز ایرانی با انتشار بیانیه مشترکی، با خانوادههای داغدار و آسیبدیده اعتراضهای آبان همدردی و اعلام کردند که آنچه در ایران در آبان ماه گذشته رخ داده را ثبت و حفظ خواهند کرد.در بیانیه این مستندسازان آمده که نه فقط چشم بر روی واقعیتهای امروز سرزمین خود نمیبندند، بلکه آنها را روایت خواهند کرد. اما چگونه میتوان با توجه به محدودیتهای داخل ایران چنین مستندهایی ساخت؟ و این آثار چقدر میتوانند در انتقال دقیق واقعیت تاریخی نقش داشته باشند؟ مشکلات ساخت چنین مستندهایی با توجه به اعمال محدودیت از سوی حکومت چیست؟آثاری که پیش از این و در چند دهه اخیر پس از انقلاب، اعتراضات ایران را موضوع کار خود قرار دادهاند، از چه کیفیتی برخوردارند؟برای شنیدن این برنامه روی پیکانک بالا بروید.
اگرچه از مرگ ژان قوش، مستندساز و مردمشناس فرانسوی 15 سالی میگذرد اما میراثی که این سینماگر به جا گذاشت؛ همچنان زنده است. ژان قوش که توانست علاوه بر ساخت فیلمها و مستندهای مختلف، سینماگران بسیاری را هم تربیت کند؛ نه فقط به دلیل روش فیلمبرداری خود شناخته شده و ویژه است بلکه نگاه او به جهان و به جایگاه سینماگران نیز ویژه و متفاوت بود. هرچند عمده مستندها و آثار ژان قوش به آفریقا مربوط است اما این فیلمساز سه بار هم به ایران سفر کرد و حاصل این سفرها، ساخت فیلمی در این کشور بود.مینا راد، مستندساز ایرانی و از شاگردان مدرسه سینمایی ژان قوش، کارگردان فیلمی است که به روایت حضور ژان قوش در ایران و شاگردان ایرانی او میپردازد. این فیلم با نام "روایتهای فارسی، ژان قوش در ایران" حاصل چهار سال گفتوگوی مینا راد با شاگردان ایرانی ژان قوش است که در مجموعهای جای دارد که به آثار این فیلمساز برجسته فرانسوی اختصاص دارد و به تازگی از سوی انتشارات مونپارناس در پاریس تولید شده است. مینا راد در گفتوگو با بخش فارسی رادیو بینالمللی فرانسه از تجربه فیلمسازی درباره ژان قوش میگوید.برای شنیدن این برنامه روی پیکانک بالا بروید.
اخبار مربوط به فیلم " خانه پدری" ساخته کیانوش عیاری طی تقریبا هفت سال گذشته هراز چندی منتشر میشود. فیلمی که تقریبا یک دهه پیش ساخته شد، سه سال در توقیف ماند، سپس به جشنواره فجر رفت و در آنجا نمایش داده شد. دی ماه 93 یعنی تقریبا چهار سال پس از ساخت در سینماها اکران شد و همان روز هم از پرده پایین کشیده شد. فیلم عیاری نزدیک به یک دهه توقیف بود تا چند وقت پیش که خبرآمد فیلم رفع توقیف شده و از ابتدای آبان ، نمایش داده میشود.اما روز دوشنبه ۶ آبان روابط عمومی سازمان سینمایی ایران اعلام کرد: "با ابلاغ دستور قضایی بازپرس شعبه ۱۶ دادسرای فرهنگ و رسانه تهران به سازمان سینمایی، اکران فیلم خانه پدری متوقف شد." همزمان رسانهها و روزنامههای اصولگرا و تندرو همچون "کیهان" و "فارس" با اکران فیلم، به کیانوش عیاری و مدیرانی که فیلم را رفع توقیف کردهاند، تاختند و "خانه پدری" را "ضد ایرانی" و ارائه دهنده "تصویری موهن و متوحش" از ایرانیان خواندند که با "غفلت" مسئولان سینمایی روی پرده رفته است. اما موضوع فیلم خانه پدری چیست که آن را هم ضد ایرانی میخوانند و هم ضد دین؟فیلم با نمایش قتل دختری به نام ملوک به دست پدر و برادرش در سال 1308 آغاز میشود. پدر به دلیل شک و بدبینی نسبت به دخترش، قبر او را آماده میکند و دختر را برادرش به قتل میرساند. بعد هم پسر عموی ملوک با فروکردن شمشیر تعزیه در خاک و خونی شدن آن از مرگ دختر مطمئن میشود. لوکیشن فیلم خانهای قدیمی است که بر جنازه دختری بیگناه که با شمشیر تعزیه مرگی قطعی مییابد، بنا شده و فرش بافی حرفه اهالی این خانه است. خانه قدیمی، فرش و تعزیه به عنوان نمادهایی که گردشگران خارجی، ایران را با آن میشناسند، در فیلم با تولید و بازتولید خشونت علیه زنان معرفی میشوند. همین امر موجب شده که خانه پدری نمادی از جامعه ایران به نظر بیاید و اینکه در این جامعه خشونت و قتل زنان، یک ویژگی جدایی ناپذیر آن است.
به تازگی در فرانسه کتابی درباره "کارلو زینلی" هنرمند فقید ایتالیایی منتشر شده که میتوان آن را نخستین اثر جامعه درباره آثار این نقاش و همچنین نخستین مجموعهای دانست که به بررسی تطبیقی تجربههای زندگی او با آثارش میپردازد. کارلو زینلی - معروف به کارلو - در سال 1916 در سان جیووانی لوپاتوتو ، ایتالیا متولد شد.او کار خود را مدتها از طریق نقاشیهای دیواری یا نقاشی روی زمین ادامه داد تا در سال 1957 که کارلو پس از گذراندن یک دوره بیماری اسکیزوفرنی و در جوانی به دلیل بیماری اسکیزوفرنی مدتها در یک بیمارستان روانی بستری بود و در آنها نقاشیهای دیواری یا نقاشی روی زمین انجام میداد. تا سال 1957 که بار دیگر به سراغ نقاشی با مداد یا گواش رفت. اما در تقریبا همه نقاشیهای کارلو اثر بیماری او هم مشهود است. در نقاشیهای او دو جهان اسکیزوفرنیک او با یکدیگر ملاقات می کنند ،از یکدیگر تاثیر میپذیرند و بعد فروکش می کنند. در آثار او میتوان به خوبی روند حرکت و جابجایی کم و بیش عجیب و غریب مردان ، زنان وحیوانات را تماشا کرد. این موجودات از مقابل ما عبور می کنند ، اما در واقع سایه هایی بدون صورت ، اجسادی مثله شده ، سوراخ شده ، مصلوب شده ، و دفن شده هستند.کارلو زینلی بخت این را داشت که نمایشگاهی از آثارش برپا شود و او را به عنوان هنرمند در زمان حیاتش بشناسند.از کارلو حودود 2000 اثر به جا مانده که بسیاری از آنها در مجموعههای خصوصی و همچنین در موزههای آمریکا و اروپا موجود است. نمایشگاه چشم و شب در موزه فرهنگهای اسلامی پاریس این روزها در پاریس و در موسسه فرهنگهای اسلام نمایشگاه "چشم و شب" برگزار شده که با نمایش برخی آثار هنرمندان معاصر نگاهی دارد به موضوع "شب" و همچنین "چشم" در فرهنگهای اسلامی مختلف برگزارکنندگان این نمایشگاه میگویند از آنجا که میان فرهنگ اسلامی و شب، ارتباطات ویژهای وجود دارد، از علم ستاره شناسی تا تجربیات عرفاتی، از شب زندهداری تا رویابینی، از متون مقدس تا آیینها، از کلمات تا جادو، به طور کلی دنیای شبانه در فرهنگ اسلامی با یک دنیای تخیلی همراه است.شب در این فرهنگ یک تجربه ناب و ویژه است. همچنان که در قرآن، کتاب مقدس مسلمان، پیامبر آنها طی یک سفر شبانه به نام معراج پیام الهی را دریافت میکند. آثار ارائه شده در این نمایشگاه تماشاگران را دعوت میکنند به اندیشیدن در تاریکی.مثلا بخش اول این نمایشگاه با عنوان "تجربه شب تاریک" از شب به عنوان منبع دانش و مکاشفه نگریسته است.همچنان که نخستین اثر ارائه شده در این نمایشگاه، تابلویی با موضوع معراج است. تجربه کار همزمان با یک نویسنده و یک بازیگر مشهور در فیلم "تالوسو" چرا "گیوم نیکلو" فیلمساز فرانسوی در تازهترین فیلم خود " جرارد دیپاردیو" بازیگر شناخته شده و "میشل ولبک" نویسنده شهیر معاصر را کنار هم گذاشته است؟ چون آنها را از خیلی پیش میشناسد؟ چون با هریک از ایندو پیش از این همکاری داشته و بعدها به دوست آنها بدل شده است؟فیلم یک روز در "تالاسو" ماجرای آشنایی و ملاقات این دو شخصیت است، آنهم وقتی هرکدام در نقش واقعی خود حضور دارند. دیپاردیو در این فیلم، همان بازیگر معروف است و میشل ولبک هم نویسنده فرانسوی معاصر با بیشترین تعداد خواننده.گیوم نیکلو ، کارگردان " تالاسو" درباره اینکه چطور توانسته اعتماد ایندو را برای حضور در این فیلم در کنار یکدیگر جلب کند، میگوید: " برای همه اینها یک ریشه و ابتدایی بوده است. چون واقعا مرحله اعتمادسازی باید سپری میشد. مثلا در مورد میشل ولبک این مرحله با ساخت فیلم ماجرای گرجی در سال 2012 و اینکه من به او نقش اول را پیشنهاد دادم، صورت گرفت." و خوب چرا به میشل ولبک نقش اول را پیشنهاد داده؟ چون نویسنده معروفی بود؟او میگوید: "ما چند سال قبل از آن هرکدام در انتشارات فلاماریون، رمانی چاپ کرده بودیم. او ذرات بنیادی را نوشته بود و من جک مغول را. جلسه امضای کتاب ما هر دو همزمان بود. کار من طی کمتر از پانزده دقیقه پایان یافت و برای او ساعتها طول کشید. من او را تماشا میکردم و همزمان شخصیتی را دیدم کاملا متفاوت. یک کیمیاگر عجیب میان آن چه در ظاهر هست، صدایش و شیوه حرکتش. چنین چیزی گاهی رخ میدهد و ما با ظرافت خاصی که در شخصیت و رفتار یک فرد وجود دارد مواجه می شویم. و بعد فیلم "امکان یک جزیره" را دیدم که میشل ولبک آن را براساس رمانی که خود نوشته، ساخته است. برای من چیزی که همیشه اهمیت داشته، شخصیتهاست نه بازیگران. و همین کار را کلید زد."گیوم نیکلو در سال 2014 نیز فیلم " ربایش میشل ولبک" را ساخت که باز همین نویسنده قهرمان آن است و در آن این نویسنده حضور دارداین کارگردان درباره تجربه این همکاری هم می گوید: "این ایده که میشل ولبک در نقش واقعی خودش در یک فیلم تخیلی ظاهر شود، خیلی زود شکل گرفت. به او بهانه این را میداد که پرسوناژی باشد که در هرحال خود اوست و به همین دلیل واکنشهای طبیعی خودش را داشته باشد. برای من هم راهی بود تا یکبار دیگر ببینم مستند را با چند پیشنهاد سرگرم کننده که جنبههای دیگری از میشل ولبک را نشان دهد که دیگران کمتر آن را میشناسند." گیوم نیکلو اطلاعات جالب دیگری هم درباره ساخت این فیلم میدهد که شنیدنش برای شما هم شاید جالب باشد.فیلم "تالاسو" با همان صحنهای آغاز میشود که " ربایش میشل ولبک" پایان مییابد. کارگردان گفته که پیش از نوشتن سناریوی ربایش، فقط و فقط یک سوال از میشل پرسیدم: چه کاری هست که دوست داری انجام بدهی اما جراتش را نداشتهای؟او گفت: " راندن با سرعت 300 کیلومتر بر ساعت"من گفتم: قبول است. این آخرین پلان فیلم بود. میشل از یک سال قبل از آن پشت فرمان ننشسته بود. خودرویی که زیر پای ما بود، برلین بود. تندروترین خودرو در دنیا. قبل از فیلمبرداری این صحنه، میشل وصیتنامه خودش را نوشت. چون میدانست که اگر تصادف کنیم، ممکن است اتومبیلمان آتش بگیرد. تکنسین صدا هم همراه ما در ماشین بود. البته توی صندوق عقب. من صندلی عقب نشسته بودم به همراه فیلمبردار و " لوک شوارتز" بازیگر دیگر فیلم به همراه میشل جلو نشسته بودند.سرعت ما به 280 کیلومتر رسیده بود. بیش از آن نرفتیم چون میشل نگران بود کنترل فرمان را از دست بدهد.
این روزها همزمان با برگزاری جایزه بایو در نرماندی فرانسه که به عکاسان جنگ اختصاص دارد، میتوان بر دیوارهای شهر بایو نیز عکسهایی از آلفرد یعقوبزاده، عکاس شناخته شده ایرانی را تماشا کرد که طی چهار دهه کار عکاسی، در جنگهای مختلف در سراسر جهان به عنوان عکاس حضور داشته است.آلفرد یعقوب زاده در سال ۱۳۳۷ در تهران متولد شد.سال ۱۳۵۷ و همزمان با انقلاب در ایران، او که دانشجوی رشته طراحی و عکاسی بود، وارد دنیای عکاسی شد.در زمان جنگ ایران و عراق هم او برای آژانسهای معتبر جهانی عکاسی میکرد. عکسهای او از این جنگ، همچنین از بحران و جنگ داخلی در کشورهای مختلف چون افغانستان، ازبکستان، تاجیکستان، کوبا، هند، ترکیه، روسیه، عراق، چین، چچن، سریلانکا و آمریکا مورد توجه جهانی قرار گرفته است.یعقوب زاده همچنین در زمان حمله داعش به ایزدیهای عراق نیز به آنجا رفت و تصاویر این حادثه را ثبت کرد. آلفرد یعقوبزاده به مناسبت برگزاری نمایشگاه عکسهای خود در شهر بایو در فرانسه با بخش فارسی رادیو بینالمللی فرانسه گفتوگو کرده است. او در این گفتوگو از این نمایشگاه، سالها عکاسی کردن، برگزاری نمایشگاه در کشورهای مختلف جهان و تجربیات دیگر خود میگوید.برای شنیدن این گفتوگو روی پیکانک بالا بروید.
بیست و یکم سپتامبر جاری همایش "هنر در تبعید" با حضور هنرمندان مهاجر و تبعیدی در پاریس برگزار شد. در این همایش که ابتکار برگزاری آن از انجمن فرهنگی امید بود، سخنرانها از تاثیر تبعید در فعالیتهای خود گفتند. هنرمندان و نویسندگانی که به اجبار یا اختیار، زندگی در خارج از سرزمین مادری را برگزیده و تلاش کردهاند فعالیتهای خود را در کشور میزبان نیز حفظ کنند. برای شنیدن این برنامه روی پیکانک بالا بروید.
مسعود عربشاهی، نقاش و مجسمهساز شناخته شده ایرانی در آخرین روزهای شهریور ماه جاری در تهران درگذشت.هرچند آثار این هنرمند در دههای اخیر در جامعه هنری داخل و خارج ایران شناخته شده و برخی از تابلوهای او با قیمتهای بالا به فروش میرفت؛ اما فروش آثار را نمیتوان نشانه اهمیت یک هنرمند دانست. ارزش و اعتبار مسعود عربشاهی به نگاه ویژه او به هنر و همچنین نوگرایی او بود. این هنرمند با ایجاد ارتباط میان هنرهای باستانی و هنر مدرن، سبکی ویژه در کار خود ایجاد کرده بود که به آثار او تشخص میبخشید و او را از هنرمندان همعصرش متمایز میکرد.غلامحسین نامی، نقاش و رئیس پیشین انجمن نقاشان ایران درباره اهمیت این هنرمند و تاثیر او بر هنر نقاشی ایران با بخش فارسی رادیو بینالمللی فرانسه گفتوگو کرده است. برای شنیدن این برنامه روی پیکانک بالا بروید.
از کاروانهای مهاجران در آمریکای مرکزی تا بحران و ناامنی این روزهای لیبی و حتی اعتراضات جلیقه زردهای فرانسه، تصاویر متفاوت و گاه نابی از همه این وقایع را میتوان در "جشنواره ویزا برای تصویر" تماشا کرد که از روز شنبه ٣١ اوت در شهر "پرپینیان"*، در جنوب فرانسه برپاست.جشنواره ویزا برای تصویر در واقع تصویری همه جانبه از آن چیزی است که در گوشه کنار جهان و به ویژه در بخشهای کمتر دیدهشده آن میگذرد. در سی و یکمین دوره "جشنواره ویزا برای تصویر" که آن را مهمترین جشنواره عکاسی خبری در سراسر جهان میدانند، امسال بیش از یکهزار و٢۵٠ عکاس شرکت کرده، ٢٤ نمایشگاه برپاست و همچنین برنامههای جنبی مختلف مثل نمایش فیلم و جلسات دیدار و گفتوگوست.از برنامههای دیگر جشنواره امسال همچنین بزرگداشت " پاتریک شووِل" عکاس شناختهشده جنگ در نظر گرفته شده که امسال پنجاهمین سال فعالیت حرفهای خود را میگذراند.از میان جوایز مختلف این جشنواره هم مهمترینشان جایزه "ویزای طلایی" است که از سوی نشریه "پاری ماچ نیوز" روز ٧ سپتامبر اهدا میشود. جشنواره ویزا برای تصویر در طی چند دهه با گرد هم آوردن سالانه ٢٠٠ هزار بازدیدکننده، به یکی از پرطرفدارترین فستیوالهای عکاسی دنیا تبدیل شده است.Perpignan * چشمه به سبک آرتور هوفنر گالری سِور در پاریس نمایشگاهی از "چشمه"های اثر "آرتور هوفنر" را برگزار کرده است.این نمایشگاه که از نوزدهم ژوئن آغاز شده و تا 28 سپتامبر آینده ادامه دارد، در واقع سه مدل مختلف از اثر "چشمه" را معرفی میکند که "آرتور هوفنر"، هنرمند فرانسوی آن را به تصویر کشیده است.این آثار که به تعداد محدود است، ترکیبی از چینی گالری"سِور" به همراه چوب است.
تا سال ۱۹۶۸ یعنی تقریبا دو دهه پس از مرگ دو هنرمند قرن نوزده و بیست، "کِر اگزاویه روسل" و " ادوارد وویارد" هیچ نمایشگاه مشترکی از آثار آنها برپا نشد.موزه اورانژری پاریس در واقع آغازگر کاری بود که اکنون موزه امپرسیونیسم شهر ژیورنی در نزدیکی پاریسآن را ادامه میدهد.نمایشگاهی از مجموعه آثار نقاشی این دو هنرمند."کِر اگزاویه روسل" و " ادوارد وویارد" که بودهاند و اهمیت آثار آنها در چیست؟در حالی که گفته میشود از ویژگیهای دیگر آثار این دو هنرمند نماندن در قالبهای روز و گذشتن از مرزهای آکادمیک بوده است. این ساختار شکنی را چگونه میتوان توضیح داد؟ آیا تشکیل گروه نبیها نیز بخشی از این گریز از قالبهای روزمره بوده است؟و بالاخره اینکه چند دهه پس از نمایشگاه موزه اورانژری پاریس، موزه امپرسیونیسم ژیورنی پس از شش سال مطالعه و بررسی آثار این دو هنرمند، چنین نمایشگاهی را برگزار کرده است.اما چرا بهتر است مخاطب نقاشیهای "کِر اگزاویه روسل" و " ادوارد وویارد" را در کنار هم تماشا کند؟ اهمیتاین امر در چیست؟نمایشگاه آثار "کِر اگزاویه روسل" و " ادوارد وویارد" در موزه امپرسیونیسم ژیورنی از ۲۷ ژوئن برپا شده و تا یازدهم نوامبر آینده، درهای آن به روی علاقمندان باز خواهد بود.
نمایش "اگر که عشق گناه است" تازهترین اثر نیلوفر بیضایی، نویسنده و کارگردان تئاتر قرار است در روزهای 21 و 22 سپتامبر و همچنین دهم نوامبر آینده در شهر فرانکفورت اجرا شود.مخاطبان این نمایش که کاری از گروه تئاتر "دریچه" است به جز فارسی زبانها، آلمانیها هم هستند که میتوانند از بالانویس آن به زبان آلمانی بهره ببرند.نمایش "اگر که عشق گناه است" درباره شاعران زن فارسی زبان از ایران، افغانستان و تاجیکستان است که در دورههای مختلف تاریخی با زبان شعرهای خود سخن گفتهاند.شخصیتهای این نمایش در قالب کسانی چون رابعه بلخی، مهستی گنجوی، ملک جهان خاتون، ژاله قائم مقامی، فروغ فرخزاد، ژاله اصفهانی و دیگران هرکدام از آرزوها، عشقها، رنجها و همچنین تبعیضهایی میسرایند که در طول تاریخ نه فقط بر شاعران زن بلکه بر همه زنان اعمال شده است.نیلوفر بیضایی، نویسنده و کارگردان تئاتر ساکن آلمان در گفتوگو با بخش فارسی رادیو بینالمللی فرانسه از این نمایش میگوید.برای شنیدن این گفتوگو روی پیکانک بالا بروید.
جهان تازه به قرن ۲۱ پا گذاشته است. جنجال درباره احتمال تلاش ایران برای دستیافتن به سلاح احتمالی شدت گرفته و نگرانیهایی در این زمینه ایجاد شده است.مامور پیشین موساد که قبلاً در تهران فعالیت میکرده به طور ناگهانی ناپدید میشود و داستان به جستوجو برای یافتن او و آنچه در ایران بر سر او آمده میپردازد.فیلم "جاسوس" که این روزها در سینماهای فرانسه به نمایش درآمده، اثر "یووال آدلر" کارگردان اسرائیلی و محصول مشترک ٣ کشور آلمان، اسرائیل و فرانسه است. "یووال آدلر" کارگردان و فیلمنامهنویس اسرائیلی است که در سال ۲۰۱۴ با فیلم "بیتلحم" برنده ساخت بهترین فیلم خارجی در اسکار شد."بیتلحم" هم مثل "جاسوس" فیلمی در ژانر جاسوسی و درباره یک نیروی سازمان اطلاعاتی اسرائیل است. برای شنیدن توضیحات بیشتر درباره این فیلم روی پیکانک بالا بروید.
به تازگی دادگاه انقلاب جمهوری اسلامی محمد رسول اف، فیلمساز ساکن ایران را به یک سال حبس تعزیری محکوم کرده است. محکومیت او همچنین شامل ممنوعیت خروج از کشور و محرومیت از فعالیتهای سیاسی و اجتماعی نیز میشود. شهاب عموپور، نویسنده و کارگردان ساکن پاریس در گفتوگو با بخش فارسی رادیو بینالمللی فرانسه درباره سینمای رسولاف، اهمیت آثار او و دلایل حساسیت بر روی این آثار میگوید.
بیست و پنجمین دوره جشنواره جهانی موسیقی مقدس از چهاردهم تا ۲۲ ژوئن در شهر "فاس" مراکش برگزار میشود.این جشنواره که سالهاست به یکی از فستیوالهای فرهنگی- مذهبی مبدل شده، هرساله مخاطبان مختلف را از کشورهای مختلف جهان به سوی خود جذب میکند و از طریق موسیقی آنها را به یکدیگر نزدیک میکند.
زندگی بودا، بنیانگذار آیین بودایی چنان در پرده ابهام و راز پیچیده شده که میتوان گفت اطلاعات دقیق بسیار اندکی درباره او وجود دارد و آنچه هست و روایت میشود بیشتر به افسانه شباهت دارد.درباره سرگذشت بودا بیش از آنکه منابع معتبر وجود داشته باشد داستانها و همچنین آثار هنری مختلفی هست که براساس همین روایتها شکل گرفته است.و این روزها در موزه هنرهای آسیایی پاریس ( گیمه) میتوان بخشی از این آثار هنری را مشاهده کرد که از خلال آنها زندگی بودا روایت شده است. هرچند بودا لقبی است که در آیین بودایی به هرکسی گفته میشودکه به روشنی رسیده باشد اما معمولا از آن برای اشاره به سیذارتا گوتاما بودا، بنیانگذار آیین بودا استفاده میشود.نخستین بار تصویری از مجسمه سنگی بودا از هندوستان به افغانستان و ژاپن و سپس چین و اندونزی رفت و برهمین اساس تصویرسازی از زندگی بودا به یکی از پایههای اصلی هنرهای مذهبی خاور دور تبدیل شد.نمایشگاه "بودا، افسانه زرین" نشاندهنده ارزش و اهمیت و همچنین غنای همین هنر است."تیِری زِفیر"، کارشناس آثار هنری مربوط به آسیا درباره آثار به نمایش درآمده در این نمایشگاه به بخش فارسیرادیو بینالمللی فرانسه توضیح میدهد. آیین بودا به تدریج از هندوستان به سراسر آسیا، آسیای میانه، تبت، سریلانکا، یمن، آسیای جنوب شرقی و نیز کشورهای خاور دور مانند چین، مغولستان، کره و ژاپن راه یافت. آیین بودایی به عنوان دین پاکان درنظر گرفته میشود و با ۵۰۰ میلیون پیرو یکی از ادیان اصلی جهان بهشمار میآید. آیین بودا بیشتر بر کردار نیک، پرهیز از کردار بد و ورزیدگی ذهنی تأکید دارد.هدف این تمرینات ورزیدگیها پایان دادن به چرخه تولد مجدد یا سمساره است که از طریق بیداری یا درک واقعیت راستین، رسیدن به رهایی یا نیروانا صورت میگیرد.بودا؛ از هندوستان تا افغانستان و چین و ژاپنچکیده آموزه بودا این است: "ما پس از مرگ در پیکری دیگر باز زاییده میشویم. این باززایی ما بارها وبارها تکرار میشود. این را چرخه هستی یا زاد و مرگ مینامیم. هستی رنج است. زایش رنج است. پیری رنج است. بیماری رنج است. غم و اندوه، ماتم وناامیدی رنج است. پیوند با آنچه نادلخواه است، رنج است. دوری از آنچهدلخواه است، رنج است؛ و خلاصه اینکه دل بستن رنجآور است." نمایشگاه «بودا، اسطوره زرین» شامل آثار هنری مختلف درباره زندگی بوداست که از کشورهای مختلف جمعآوری شده است.این نمایشگاه شامل بخش ابتدایی و پس از آن قسمتهای مختلف بودیسم، زندگیهای درونی بودا، سرگذشت بودا، صدای مردم، نخستین سخنرانی، جامعه، پدیدارشدن نظریه بودایی، نیروانا و استوپا، تصویر بودا در آسیا، حالاتنمادین و همچنین تصویرسازی بودا: ظاهر و لباسهاست.



