Discover
روایت های کتاب گویا/ داستان (به یاد حسین محمدیانی)

روایت های کتاب گویا/ داستان (به یاد حسین محمدیانی)
Author: hamid
Subscribed: 10,338Played: 923,320Subscribe
Share
Description
این کانال در زمستان ۱۴۰۰ با همراهی حسین محمدیانی عزیز شکل گرفت. پادکستی راه نیفتاد، اما اینجا به یادگار ماند.
امروز حسین دیگر در کنار ما نیست و این کار ساده برای من یادگاری از اوست.
📚 اینجا مجموعهای از داستانهای روایی را میشنوید؛ قصههایی که خودم دوست داشتم بشنوم.
🔸 ابتدا برای چند دوست نزدیک آغاز شد، اما کمکم جمع بزرگتری پیدا کرد. خوشحالم که امروز شنوندگانی دارم که شاید هیچکدامشان را نشناسم، اما همراه این قصهها شدهاند.
تمامی آثار متعلق به کتاب گویا در نشانی: http://book.iranseda.ir هستند و بهطور رایگان در دسترس عموم قرار دارند.
معرفی کتابها و مقالات برگزیده، در کانال تلگرام:
📌 t.me/ketaabjaleb
نوشتهها و نگاههای شخصیتر در اینستاگرام:
📸 instagram.com/babavand
امروز حسین دیگر در کنار ما نیست و این کار ساده برای من یادگاری از اوست.
📚 اینجا مجموعهای از داستانهای روایی را میشنوید؛ قصههایی که خودم دوست داشتم بشنوم.
🔸 ابتدا برای چند دوست نزدیک آغاز شد، اما کمکم جمع بزرگتری پیدا کرد. خوشحالم که امروز شنوندگانی دارم که شاید هیچکدامشان را نشناسم، اما همراه این قصهها شدهاند.
تمامی آثار متعلق به کتاب گویا در نشانی: http://book.iranseda.ir هستند و بهطور رایگان در دسترس عموم قرار دارند.
معرفی کتابها و مقالات برگزیده، در کانال تلگرام:
📌 t.me/ketaabjaleb
نوشتهها و نگاههای شخصیتر در اینستاگرام:
📸 instagram.com/babavand
681 Episodes
Reverse
نویسنده: گابریل گارسیا مارکزراوی: ابوالفضل شاه بهرامیبا گازگرفتگی ماریا با دندانهای سگی هار، زندگی او وارد مرحلهای عجیب و پرتنش میشود. پدرش مارکز، برای اولین بار احساس دلسوزی و نزدیکی میکند. ناگهان عوارض جسمی عجیبی در ماریا دیده میشود. محل دندان سگ، به رنگ عجیبی درمیآید. دختر بیچاره با تهوع و حالاتی از غش و دیوانگی و خشم و خشونت، اطرافیانش را درمانده میکند. ماجرا به گوش اسقف کلیسای شهر میرسد. اسقف به مارکز میگوید شیطان به شکل بیماری، وجودِ دخترش را تسخیر کرده است. پدر به ناچار میپذیرد. اسقف، دلاورا (مردِ روحانی باایمان) را مأمور درمان روحی و اعتقادی ماریا میکند. اما در میانهی مسیر ... .
نویسنده: آراویند آدیگاراوی: ایوب آقاخانیبا انتشار خبر سفر نخستوزیر چین به شهر بنگلور، «بالرام» برای او نامهای مینویسد و چگونگی تغییرش از یک راننده و خدمتکار به یک خانوادهی ثروتمند هندی را شرح میدهد.معرفی کتابها و مقالات برگزیده، در کانال تلگرام: 📌 t.me/ketaabjaleb نوشتهها و نگاههای شخصیتر در اینستاگرام: 📸 instagram.com/babavand
نویسنده: رولان توپورراوی: اصغر شریعتی«ترلوفسکی»، با ظاهر و برخورد مناسب، بهدنبال آپارتمانی با قیمت مناسب برای اجاره کردن است. در جستوجوی خود مورد مناسبی را برای اجاره پیدا میکند و برای بازدید به آنجا میرود. داستان از اینجا شروع میشود که نظافتچی خانه به او میگوید: «مستأجری که قبلاً اینجا زندگی میکرده، خودش را از پنجره به بیرون پرت کرده، ولی هنوز نمردهاست.»او برای پی بردن به وضعیت مستأجر قبلی، به بیمارستان میرود. سیمون شول را روی تخت بیمارستان، درحالیکه تمام بدنش باندپیچی شده، میبیند.سیمون میمیرد و او به آن آپارتمان عجیب نقلمکان میکند. اتفاقهای مرموزی که در آنجا رخ میدهد، باعث میشود که او احساس کند توطئهای در کار بوده که باعث خودکشی سیمون شده و حالا نوبت اوست.ترلوفسکی دچار کابوس میشود، سیمون شول را میبیند، خود را میبیند، شورشی میشود و مرز بین حقیقت و رؤیا برایش از بین میرود و ... .
نویسنده: ویلیام فاکنرراوی: بهروز خوش فطرتشخصیت اصلی رمان «زندانی لاغر» نام دارد؛ مرد جوانی که در پانزده سالگی بهخاطر اقدام به سرقت مسلحانه، به زندان محکوم شد. او حالا در بیستوپنج سالگی، همراه با بقیهی زندانیان برای کمک به سیلزدگان روانه میشود.او و «زندانی چاق»، قایق را برمیدارند و به آب میزنند، اما چندی بعد قایق واژگون میشود و زندانی چاق خبر میآورد که زندانی لاغر غرق شده است....داستان های دیگر ویلیام فاکنر:خشم و هیاهواسب های خالدار
نویسنده: دین کونتزراوی: سعید داخ ، مرتضی حسنلو ، گلچهره زندچشمان تاریکی رمانی دلهرهآور اثر نویسندهٔ آمریکایی، دین کونتز، است.مادری پسرش را با یک سردسته کوهنوردی به سفر میفرستد. سردسته، پیش از این، ۱۶ بار سفری بدون خطر به کوه داشته است؛ اما در این سفر اتفاقی میافتد. تکتک مسافران، سردسته و راننده بدون هیچ توضیحی میمیرند. وقتی مادر عزادار که شخصیت اصلی داستان است، شروع به پذیرفتن مرگ پسرش میکند، پیامهایی در قالب جملههایی دور از انتظار دریافت میکند. این پیامها شامل نوشتههایی با گچ روی تخته سیاه، پیامهای چاپشده در پرینتر و دیگر نشانههاست.مادر به همراه دوست جدیدش «کریستینا ایوانز» تصمیم دارد آنچه را که احتمالا در روز «درگذشت» پسرش اتفاق افتاد، کشف کند.
نویسنده: پرل باکراوی: فاطمه رکنیخانم «پرل باک» وقتی متوجه شد که نوزاد تازه متولدشدهاش کندذهن است و نمیتواند حرف بزند، ابتدا زندگی را تیرهوتار تصور کرد و دچار ناامیدی شد، اما رفتهرفته به نتایج مثبتی رسید. سعی کرد برای آموزش و پرورش کودکش قدمهای اساسی بردارد. درنتیجه به حرف دیگران گوش میداد و تجربههای آنها را به کار میبست، اما نتیجهای نمیگرفت. تا اینکه در یک سخنرانی به حرفهای خانم روانپزشکی گوش سپرد و نتایج روشنی از رهنمودهای او گرفت. او از خانم دکتر خواست به خانهاش بیاید و دخترش را معاینه کند و دکتر پذیرفت تا روز بعد دخترک را معاینه کند.
نویسنده: پریچهر سلطانیراوی: زرین کشاورزبیبی مریم، معروف به سردار مریم، دختر حسینقلیخان ایلخانی و بیبی فاطمه است. او در خردسالی پدرش را از دست داد و تحت سرپرستی برادران خود، بهویژه حاج علیقلیخان سردار اسعد بختیاری، قرار گرفت. بیبی مریم در دوران مشروطه یکی از فعالان مشروطهخواهی و بعد از آن، یکی از شخصیتهای فعال ملی و آزادیخواه بود و تا پایان عمرش بهعنوان یک شخصیت ضدّاستعماری در میدان مبارزه فعالیت کرد.بیبی مریم مادرِ علیمردانخان بود. علیمردانخان علیه رضاشاه قیام کرد و اعدام شد. این زن در تاریخ معاصر، یگانهاست و نمونهی یک زن تحولخواه و پیشرو است.
نویسنده: تورنتون وایلدرراوی: قطب الدین صادقیپلی در جمعه روزی در سال ۱۷۱۴ فروریخت و پنج مسافری را که درحال گذر از آن بودند، به کام مرگ کشاند.کشیشی که شاهد فروریختن پل است تصمیم میگیرد دربارهی زندگی این پنج نفر تحقیق کرند تا آنها را بهتر بشناسد و سر از بازی سرنوشت در بیارود. در آخر، آنچه از نتیجهی این حادثه میماند، ضمن سوگواری بر عزیزان ازدسترفته؛ ایمان و باور به عشق و محبت است.این داستان برنده جایزه پولیتزر سال 1928 شد.
نویسنده: شهلا دباغیراوی: مینو جبارزادهافسانهای از منطقهی اسکاندیناوی
نویسنده: دونالد ای. وست لیکراوی: اشکان صادقیفرد فیچ، محقق و پژوهشگر، تنها وارث دایی مت است و پس از مرگِ او صاحبِ سیصدهزار دلار میشود. داستانهایی پشتِ این ثروت نهفته است که فرد فیچِ سادهلوح، یکییکی با آنها مواجه میشود و در لحظهای طلایی، همهچیز را کشف میکند.
نویسنده: توشیکازو کاواگوچیراوی: رویا فلاحیکافهای قدیمی در یکی از محلات کوچک توکیو هست که با تمام کافههای دنیا فرق دارد. این کافهی منحصربهفرد قهوهای ویژه آماده میکند که مشتریان با آن میتوانند سفر در زمان را تجربه کنند.قسمت های قبلقبلِ آنکه قهوهات سرد شود!قبلِ آن که قهوه ات سرد شود - جلد دوم قصههایی از کافه
نویسنده: الکساندر دوماراوی: عباس نباتی«وان بیرل» قبل از انتقال به زندان، در زمینهی پرورش گل لالهی سیاه کار میکرد. لالهی سیاه گلی است که، با وجود تلاشهای افراد متعدد، تاکنون به دست نیامدهاست. مؤسسهی کشاورزی هلند، جایزهی نقدی هنگفتی برای کشف لالهی سیاه گذاشته. وانبیرل فقط قدمی با کشف لاله فاصله دارد که با توطئهی همسایهاش باکستل - که درصدد کشف لاله یا سرقت زحمات وانبیرل است - راهی زندان میشود. در زندان، وان بیرل با سه بذر لالهای که با خود آورده، لالهی اول را میکارد. اما زندانبان لاله را نابود میکند. وان بیرل با کمک دختر نجیب زندانبان، گل دوم را در باغچه و اتاق دختر (رزا) میکارد. پس از مدتی، لالهی سیاه یکدست گل میکند؛ اما شادی وان بیرل، دوام ندارد، زیرا... .
نویسنده: روث ورراوی: نگین خواجه نصیر ، فرشاد پارسا ، میلاد عندلیبی«لو بلکلاک»، روزنامهنگاری است که برای مجلهی گردشگری مطلب مینویسد و به تازگی با مأموریتی وسوسهانگیز مواجه شده است؛ گذراندن یک هفته در یک کشتی تفریحی پیشرفته با تعداد کابینهای محدود .در آغاز سفر، همهچیز بسیار عالی است و آسمان صاف، آبهای آرام و همسفران خوب و خوشبرخورد، نوید سفری بسیار لذتبخش را به لو میدهند. اما با گذشت چند روز، بادهای سرد و خشک شروع به وزیدن میکنند. آسمان تیره و تار میشود و «لو» صحنهای را میبیند که فقط میتواند آن را کابوسی ترسناک و تاریک بنامد.لو، زنی را میبیند که از کشتی به پایین پرتاب میشود، اما علت واقعی این اتفاق چه بوده است؟ کشتی تفریحی، به مسیر خود ادامه میدهد، اما لو با تمام وجود تلاش میکند تا از حقیقت ماجرا سر دربیاورد. از همین نویسنده داستان چرخش کلید را هم بشنوید
نویسنده: ژرژ سیمنونراوی: آرمان ضیائی مهرلویی مالووان، سوزنبان ایستگاه دریایی، مردی زحمتکش است. او خود را به ادارهی پلیس معرفی و ادعا میکند که بزرگترین آکروباتباز لندن، یعنی بران، که دزد معروف انگلیسی است، را به قتل رسانده است.صحنه را بازسازی میکنند و بهدنبال یافتن حقیقت این قتل میگردند. مالووان با همسر مقتول مواجه میشود و در کمال ناباوری متوجه میشود که او میدانسته همسرش یک دزد بزرگ است، اما هرگز به کسی چیزی نگفته است. حالا مالووان چندروز قبل از حادثه را مرور میکند؛ از همان روزی که از پشت پنجرهی اتاقک سوزنبانی بندر پُرمه را میبیند؛ آنجا که بران همراه با تدی چمدانی در دست دارند و ناگهان ...
نویسنده: فریدا مک فادنراوی: مسعود خواجه وند ، رویا فلاحیاز همان لحظهی ورود، حس سنگینی در هوا موج میزند؛ دیوارها انگار رازهایی پنهان دارند و هر صدا، گویی فریادی از گذشته است. وقتی طوفان آنها را در این عمارت زندانی میکند، تریشیا نوارهای صوتی قدیمی دکتر هیل را پیدا میکند که جلسههای درمانیاش با بیماران را ضبط کردهاست. هر نوار لایهای از حقیقت را افشا میکند؛ باید دید چه بر سر دکتر هیل آمده است.از فریدا مک فادن کتاب های دیگر را هم بشنوید:بخش دیهمکار
نویسنده: ژول ورنراوی: همت مومیونداواسط قرن نوزدهم میلادی است و وجود جسمی عجیب در دریا همه را متحیر کرده است. پروفسور گمان میکند این جسم عجیب نوعی وال است. او برای شکار وال، همراه ناو مجهز جنگی، به دریا میرود، اما دراثر حادثهای، اسیر زیردریایی ناتیلوس میشود. او متوجه میشود آن جسم عجیب زیردریایی فوقپیشرفتهی ناتیلوس بوده که توسط مردی موموز و باهوش به نام «ناخدا نمو» ساخته شده است.باز هم از ژول ورن بشنوید:فرزند معدن
نویسنده: آلساندرو باریکوراوی: سامان احتشامی«نووچنتو» نام پسرکی است که در یک کشتی مسافرتی به دنیا آمد و همانجا رها شد. ملوانی که او را یافت، این نام را بر وی گذاشت. نوچنتو بزرگ شد، اما هرگز پایش را ازکشتی بیرون نگذاشت.داستان از زبان راوی بینامونشانی روایت میشود که نوازندهی ترومپت است و شش سال در کشتی تفریحی ویرجینین بودهاست. در این کشتی مردی جوان به نام نووچنتو بوده که پیانو مینواخته. این مرد پدر و مادری نداشته و زمانی که نوزاد بوده، در کشتی رها شدهاست. او بسیار زیبا پیانو مینوازد؛ درصورتیکه کسی به او این هنر را یاد ندادهاست. نووچنتو تا حالا پایش را به خشکی نگذاشته و ... .
نویسنده: کریستوفر پریستراوی: مهبد قناعت پیشه , بهرام سروری نژاد , نگین خواجه نصیراین کتاب داستان درگیری طولانیمدت بین دو شعبدهباز جوان را در اواخر دههی ۱۸۰۰ در انگلستان روایت میکند.بخش دوم (انجییرها) با راوی بینام و مرموزی شروع میشود که به شیوهی روایی دومشخص با کیت انجییر حرف میزند.ظاهراً کیت انجییر در کودکی شاهد حادثهی قتل کودکی به نام اندرو وستلی بوده؛ اما حالا خبردار شده اندرو صحیح و سلامت در لندن زندگی میکند. پس اندرو را به عمارت اجدادیاش دعوت میکند تا در این باره از او پرسوجو کند؛ اما اندرو چیزی به خاطر ندارد؛ تنها خاطرهی اندرو این است که از سهسالگی به فرزندخواندگی پذیرفته شده و برادر دوقلویش را گم کردهاست. کیت و اندرو برای رسیدن به پاسخ سؤالاتشان ناچار باید دفتر خاطرات اجدادشان آلفرد بوردن و روپرت انجییر را بخوانند تا راز معما را کشف کنند.ادامهی بخش دوم پرستیژ، دفتر خاطرات روپرت انجییر است؛ پسری اشرافزاده که در کودکی شعبدهی یک تردست محلی را دیده و به حرفهی شعبده علاقهمند شدهاست. پس در جوانی به لندن آمده و در حرفهی شعبدهبازی فعالیت کردهاست.قسمت اول
نویسنده: کریستوفر پریستراویان: مهبد قناعت پیشه ، بهرام سروری نژاد ، نگین خواجه نصیرسال ۱۸۷۸ دو شعبدهباز جوان با هم درگیر میشوند. از این لحظه به بعد، زندگی آنها به تسلسلی از فریب و افشاگری تبدیل میشود، چراکه آنها به رقابتی نفسگیر با یکدیگر وارد شدهاند و تنها هدفشان افشای روش شعبدهی حریف است.رقابت آنها سرانجام هردو را به قلههای رفیع میرساند، اما عواقب وحشتناکی در پی دارد، چراکه آنها در مسیر تعقیب ویرانگر یکدیگر، تمام فریبکاریها را پی میگیرند و از تاریکترین علوم و گمراهکنندهترین راهنماییها یاری میجوبند.خون ریخته میشود، اما کافی نیست. در پایان، میراث آنها از نسلی به نسل دیگر منتقل میشود و نسلهای بعد باید بهسبب حفظ سلامت عقلشان، معمایی را که پیشرویشان قد علم کرده، حل کنند.
نویسنده: کیگو هیگاشینوراوی: بهادر ابراهیمیوقایع کتاب معجزههای خواربارفروشی نامیا در مغازهای کوچک به همین اسم اتفاق میافتد. ابتدا با شوتا، آتسویا و کوهی ملاقات میکنیم؛ سه دزد تحتتعقیب که البته در این لحظه مشغول دزدی نیستند و بهدنبال جایی برای گذراندن شب میگردند. دست سرنوشت مغازهی نامیا را در مقابلشان میگذارد و آنها هم از این فرصت استقبال میکنند، بیخبر از آنکه زندگیشان بعد از این شب کاملاً دگرگون میشود.آنها نامههای عجیبی از گذشته دریافت میکنند و متوجه شکاف زمانی در مغازه میشوند. نامهها خطاب به صاحب مغازه نوشته شدهاست. صاحبهای نامهها مشکلاتشان را بیان کردهاند و از او توصیه میخواهند. شوتا، آتسویا و کوهی تصمیم میگیرند مثل آقای نامیا به آنها توصیه بدهند، اما سرنوشت هرکدام از این افراد چطور پیش میرود؟ سرنوشت افرادی که آقای نامیا قبلاً به آنها توصیه داده چه شد؟اصلاً خود آقای نامیا کیست؟
چقد کلاسش پایین بود نتونستم تا اخر گوش کنم اسمش بامسما بودناتمام
طعم تلخ واقعیت های جنگ، نفس گیر...
🙏🙏
به نظرم ارزش دانلودکردن رونداره توصیفات نویسسنده موجوجوداتی ازجنس یک ذهن پریشان وتصاویری تومایه های فیلمهای تخیلیه که شنونده رویادکابوسهای خواب میندازه داستان بسیارضعیف وابتداییه.اگه پنج درصدشنونده اهل مطالعه باشه کاملاضعف داستان مشهوده
من کتابش رو خوندم. انقدر قشنگ بود که ورژن صوتی شما رو هم گوش دادم. دستتون درد نکنه ولی چرا آخر داستان رو عوض کردید؟!😁
عالی بود ممنونم از شما 🥰💕
با این مدل خوانش، آدم دوست داره کتاب رو یک صرب گوش بده. دستتون دردنکنه.خسته نباشید
بسیار عالی❤️❤️❤️
غم انگیز و تاثیر گذار اما خانم نوژن.....
😍👌🏼💯
درود بانو مهیمنی واقعا عجب رنگ و لعابی داده بود به کتاب ،خود نویسنده هم فک نکنم انقد انتظار طنز و شیطنت رو از کتابش داشته باشه جزو کتابهای صوتی بود که راوی کارش از نویسنده هم بهتر بود ...سپاس و خسته نباشید
کاش یک نفر مینوشت پایان خوبی نداره.
بسیااااار زیبا👏👏👏👏
🤌🏼💜💭
👌🏼♥️✨
😭😭😭
فردریک بکمن واقعا زیبا احساسات رو توصیف میکنه. 👌🏼🥲
👏💥
💥👏👏👏💥
اهنگ و موسیقی خیلی طولانی بود