Discoverمغازه خودکشی
مغازه خودکشی

مغازه خودکشی

Author: Nilootorabande (نیلوفر ترابنده)

Subscribed: 3,783Played: 109,848
Share

Description

#کتاب_صوتی #مغازه_خودکشی

همیشه در کنار لذت دست گرفتن و خوندن کتابهای کاغذی، گوش کردن به کتاب‌های صوتی برام جذاب بوده و هست. مخصوصا اگر اون کتاب رو از زبان راوی/راوی‌های مورد علاقه‌ام بشنوم.
اولین کتاب صوتی که باعث شد به دنیای داستانهای صوتی علاقه‌مند بشم، شازده کوچولو با صدای گرم و گیرای احمد شاملو بود.
همیشه دلم می‌خواست بتونم جایی، زمانی فرصتی پیدا کنم که من هم کتاب صوتی درست کنم. دوست داشتم من هم روایت کنم، داستانهایی که برای خودم شنیدنی هستن. جملاتی که می‌تون خط بندازن گوشه‌ای از ذهنت رو، عوض کنن طرز فکری رو، جا بشن میان خاطرات و ... و این ایده همیشه گوشه ذهنم مثل یک شکلات خوشمزه باقی موند.

این روزها فکر کردم چطور می‌تونم مفید باشم، چطور می‌تونم از امید بگم، چطور می‌تونم گوشه‌ای از این اثربخشی جمعی باشم و ایده قدیمی تولید کتاب صوتی به یادم اومد.
کتاب اولی که شروع به خوندنش کردم‌ مغازه خودکشیه. برعکس عنوانش، این کتاب برایمان از تاثیر امید می‌گوید. در دنیایی که همه‌چیز انگار تمام شده‌، قدرت امید می‌تونه روی همه چیز رنگ زندگی بپاشه.
امیدوارم از شنیدن این کتاب لذت ببرید.
نیلوترابنده💜
✌️🕊
35 Episodes
Reverse
اگه خودت رو بکشی، منم خودم رو می‌کشم!منم همینطورمنم همینطور...
میدونم. خیلی خوب میدونم. دقیقا میدونم. نظر تو چیه؟ از وقتی افسرده شدم همه چیز تغییر کرده...
لوکریس روی تخت کنار شوهرش دراز کشیده بود. یک خاموشی مکرر...
وقتی مغازه خالی شد و سکوت شب بار دیگر فرا رسید، خانم تواچ به اتاق الن رفت
میشیما ابروهایش را در هم کشید و اخم کرد. سپس سرش را تکان داد و گفت : فکر کنم اگه دور دستات ببندیش خوب نباشه، ولی اگه زنجیرش رو دور پاهات چفت کنی، می‌تونی زیر این بلوک پلاستیکی سر و ته بشی
آن زن موجودی حقیقی به نظر می‌رسید. دست به سینه روبه‌روی صندلی نشسته بود. انگار واقعا توی اتاق حضور داشت. از هر سمت که به اون گاه می‌کردی، محضرش آشکار بود.
خانم تواچ که داشت دستانش را با دستمال پاک میکرد به اتاق خواب رفت. شوهرش عصبانی از او پرسید: چه بلایی داره سر این مغازه می‌آد؟ رستوران شده؟نه دیوونه، تازه قراره آهنگ هم بزاریم!
در بسته بود و میشیما پشت پنجره اتاق خواب ایستاده بود. پرده را با یک دست کنار زده بود و غروب خون‌آلود خورشید را تماشا می‌کرد. فلسفه زندگی‌اش پشت برج‌های بلند شهر در حال گم شدن بود
الن که بغل دست مادرش نشسته بود، تعجب کرد: ای وای مامان! الان به مشتری گفتی به امید دیدار؟
اول باید یاد بگیری خودت رو دوست داشته باشی...
مشتری از خنده به گریه افتاد. به زور نفسش در آمد. (دوباره ببینمش. آی، دیگه بریدم!)مشتری آنقدر خندید که خودش را خیس کرد.آخ من رو ببخشید. خیلی شرمندم. شنیده بودم ماسکهاتون خیلی عجیب و غریبند ولی نه دیگه اینقدر!
مشتری غمگین نفهمید قضیه از چه قرار است و دوازده یورو ین پرداخت. آهسته از کنار الن عبور کرد و مبهوت حال خوب او شد که نور تابان از سر رو رویش ساطع میشد. از در که بیرون رفت، همه غمش را جا گذاشت
بیرون مغازه جوان ولگرد را دید که به آن سوی خیابان رفت و روی نیمکت نشست. از پنجره دید که بی خانمان سرش را داخل نایلون کرد و بند چسب را زیر گردنش بست. مثل گل پاپیونی که به زودی پر پر می‌شد
میشیما فکر کرده بود میتواند راحت و تنها از روی میله بندبازی عبور کند. دیگر نمیدانست که عبور از آن بند، چوبدستی تعادل میخواهد...
همه چیز نابود شده و حتی تو لوکریس بیچاره من ...
Listen to my newest episode and discover more great content from my show!
Listen to my newest episode and discover more great content from my show!
Listen to my newest episode and discover more great content from my show!
Listen to my newest episode and discover more great content from my show!
Listen to my newest episode and discover more great content from my show!
loading
Comments (119)

Hamed Razzazan

🙏🙏🙏

Aug 23rd
Reply

Hamed Razzazan

🙏🙏

Aug 23rd
Reply

fatemeh

❤❤

Aug 9th
Reply

farahnaz towhidkhah

هم کتاب عالی بود وهم خوانش زیبای شما🙏⚘️

Jul 27th
Reply

M

عالی میخونین،ممنونم

Jul 18th
Reply

Mina Alipoure

ممنونم بابت خوانش عالی کتاب قشنگی بود

Jul 14th
Reply

Yegane Navai

جذابیت کتاب با خوانش زیباتون خیلی بیشتر شد🌿✨

May 26th
Reply

mansoore pervas

سلام‌عزیزم موزیک آخر قسمتها خیلی عالیست ! ممنونم میشم اگرموزیک کاملش رو برام بفرستین!

May 12th
Reply

Homa Karimi

عالی بود 👏☺️

Apr 21st
Reply

Homa Karimi

👏👏 خیلی خوب بود

Apr 21st
Reply

mersedeh olaee

عاااالی بود 😇 رو دست نداره😁

Mar 28th
Reply

Alino8o

ممنون از خوانش زیبای شما 🤍🌱

Mar 4th
Reply

Sahar

دمت گرم واقعاً عالی و روان باز خوانی کردین 👏🏼👏🏼 خیلی دلنشین و خوب بود تمام حس و حال رمان و منتقل کردین 👏🏼👏🏼❤️

Feb 27th
Reply

Fatemeh Haghighat

واقعا عالی خوندین 👏🏻♥️

Feb 26th
Reply

Zohre

داسان متفاوت و جالبی بود ممنون از خوانش بی غلط و خوبتون ❤

Feb 18th
Reply

Narges Narouie

کاش من هم آلن زندگیه خودمو پیدا کنم.

Feb 16th
Reply

Samar Mohamadiyan

عالی.عالی. متشکرم 😘

Jan 29th
Reply

Mori.louyeh

عالی بود، درسته ماموریتشو انجام داد ولی درک نمیکنم چرا آدمی با اون نگاه دستشو رها کرد پس اون همه امید چی میشه اینجوری که همه چی برمیگرده سرخونه اولش

Dec 26th
Reply

reza mahmudi

سلام از کتاب خوشم نیومد ولی خوانش شما خیلی خوب بود خداقوت

Dec 14th
Reply

raha mehdikhani

ممنون از خوانش زیباتون ♥️🐳

Nov 10th
Reply