Discover
پادکست رکورد

4 Episodes
Reverse
آفتاب داره در افق لوبک به غروبش نزدیک میشه و یک مادر جوان به اسم ماریانا به شدت نگرانه دخترشه. هیچکس از دخترک خبر نداره. نه همسایه ها، نه آشنا ها و نه پلیس. دخترک از امروز صبح حتی به مدرسه هم نرفته و درواقع از اول صبح تا الآن، گم شده. ماریانا همچنان درحال تلاش برای پیدا کردن دخترشه و در همین حال یک زن جوان سراسیمه وارد اداره پلیس محلی میشه و اعلام میکنه که میخواد اتفاق افتادن یک جنایت رو گزارش کنه. جنایتی، که توسط نامزدش اتفاق افتاده ...
بیاید اینجوری بهش نگاه کنیم: تصور کنیم که یه شب خواب میبینیم که فردا توی محل کارمون، باعث مرگ یکی از همکارامون شدیم. آیا واقعاً فردا سر کار نمیریم؟ ممنون که همراه پادکست رکورد هستید. فرقی نمیکنه اهل ورزش هستید یا نه. این اپیزود رو با دقت گوش کنید. چون ما راجع به بوکس صحبت نمیکنیم.
در ژانویه ی 1973، مقاله ای در یک مجله علمی معتبر به چاپ رسید و نویسندش متن رو اینطوری شروع کرد:من باید عمدتاً راجع به موشها صحبت کنم. اما افکارم راجع به انسانهاست. راجع به زندگی و تکاملشون. زندگی و تکامل انسان رو، دو مرگ تهدید میکنه. مرگ روح و مرگ جسم.نویسنده حق داشت. تخصصش رفتار شناسی بود و بیش از همه روی موشها مطالعه میکرد. حتی عنوان مقاله هم در مورد جمعیتی از موشها بود. اما از زمان انتشار اون مقاله، هرکسی که مطالعه اش میکنه، افکارش ناخودآگاه متوجه انسانها میشه. درست همون اتفاقی که برای نویسنده افتاد. عنوان اون مقاله بود: مجذور مرگ: رشد انفجاری و مرگ جمعیتی از موشها.کانال تلگرام: t.me/RecordPodcastپیج اینستاگرام: Instagram.com/recordpodcast
سلامبه پادکست رکورد خوش اومدین.این پادکست توسط محمد و امیر آماده میشه. خوشحال هستیم که شما رو در کنار خودمون داریم.و خوشحال تر میشیم اگر از طریق لینکهای زیر ما رو در سایر پلتفرم ها هم همراهی کنید.کانال تلگرام: t.me/RecordPodcastپیج اینستاگرام: Instagram.com/recordpodcst
خوشحالم که دوباره شروع کردید. من تو رستوران تیپازا کار کردم اون اوایلی که اومده بودم آلمان. چیزهایی شنیده بودم اما جزئیات رو نمیدونستم
قتل عمد یا غیر عمد ... مهم این بود که با این کار آینده کلی دختر بچه رو نجات داد. اون آدم حتی اگه محکوم هم میشد به قول خود ماریانا دوباره آزاد میشد و این کارشو تکرار میکرد.
سپاس بیکران. خیلی انتظار شما را میکشیم. چقدر دیر به دیر اپیزود میگذارید.
۵ سال ۵ سال اپیزود میدید؟
چقدر منتظر بودیم درود بر شما
چهعجب؟ با گاد رفتیم تا ی اپیزود گذاشتی
چهار سال چهار اپیزود از یاس و هیچکس هم کم کارتری سلطان ❤️
اپیزود جذاب و بسیار خوبی بود. لذت بردم. از آهنگهای آلمانی و اخباری که گذاشتید هم لذت بردم. منتظر اپیزودهای پسین هستیم.
یاخدا! بالاخره اپیزود دادید🥲 امیدوارم دوباره نرید تا برگ پاییزی سال دیگه و دوباره بیاید.
آقا این آهنگ وسط پادکست خیلی صداش بلنده با هندزفری داری گوش میدی یهو پرده گوشت میخواد پاره بشه، کاش تنظیمش کنید با صدای پادکست یکسان باشه
سالی یه اپیزد ؟؟؟ سرکاریه ؟؟
جالب بود
قرار نیست دیگه رکورد ادامه پیدا کنه؟
خیلی پادکست خوبی بود چرا قطع شد؟
اپیزود بده
👍❤️❤️❤️💯👌
قصه بود و کودکانه
😴😴
خیلی عالی
سلام و وقت به خیر امیدوارم حالتون خوب باشه میدونم مشغله ها زیاده و... اما اگر امکان پذیره به این پادکست توجه ویژه داشته باشید، اخه اون اپیزود آرمان شهر موش ها باعث شده که زیاد سر بزنم اینجا و منتظر اپیزودهای این چنینی باشم لطفا اگر مقدوره براتون یه توجه ویژه به این پادکست داشته باشید، البته که پیگیر اون یکی پادکست هم هستم، نوع روایتتون و موضوعات شما انصافا عالیه . با تشکر از شما 🙏