کتاب خاطرات پراکنده نوشته گلی ترقی
Subscribed: 256Played: 8,111
Subscribe
Description
کتاب خاطرات پراکنده نوشته گلی ترقی
30 Episodes
Reverse
Top Podcasts
The Best New Comedy Podcast Right Now – June 2024The Best News Podcast Right Now – June 2024The Best New Business Podcast Right Now – June 2024The Best New Sports Podcast Right Now – June 2024The Best New True Crime Podcast Right Now – June 2024The Best New Joe Rogan Experience Podcast Right Now – June 20The Best New Dan Bongino Show Podcast Right Now – June 20The Best New Mark Levin Podcast – June 2024
خانه مادربزرگ همان جای امنی که وعده گاه اخر هفته تمام خانواده ست ،همان جا که بوی زندگی و عشق میدهد و تمام کدورتها و نگرانی ها در آن فراموش می شوند. البته همه این نعمت برخوردار نیستند. خوش به حال آنها که شانس داشتن این خاطرات زیبا را داشته اند. در این قسمت خاطرات کودکی زنی که در میانسالی به دیار غربت رفته ولی دلش درایران جامانده است را از زبان گلی ترقی در کتاب خاطرات پراکنده میشنویم.
اوایل انقلاب همه چیز زیرورو شد. اونها که تا دیروز تا کمر خم می شدند عضو همونجاهایی شدن که عقده هایشان را برسر روسری خانمها در خیابان خالی میکردند و همانطور که به نام خدا بندگانش را شکنجه میکردند دیگر خدا را هم بنده نبودند وجه زیبا این برحه از تاریخ در داستان خدمتکار در کتاب خاطرات پراکنده نوشته گلی ترقی بیان شده است
خانه ای در آسمان از مجموعه داستانهای کوتاه کتاب خاطرات پراکنده نوشته گلی ترقی ،داستان غمناک زنی سالخورده ست که در روزهای پایانی عمر هیچکدام از بچه هایش که با خون دل بزرگشان کرده بود اورا گردن نمی گیرند و دیگر حتی خانه ای ندارد که دران آسوده بمیرد
دوست کوچک یکی دیگه از داستانهای نوستالژیک کتاب خاطرات پراکنده نوشته گلی ترقی ست که به زیبایی دنیای کوچک و گاهی تلخ دو دختر بچه دبستانی برایمان به تصویر می کشد …………شما ازین دوستها داشتید ؟؟از اونهایی که وقتی بچه بودیم واسمون در حد اسطوره بزرگ بودن و حالا در بزرگسالی دیگه خبری از اون جلال و شکوه در آنها نیست و چه بسا ارزو دارند که جای ما باشند ،همانها که در کودکی مارا ادم حساب نمی کردند .من چندتا دارم
پدر ،نامی که حتی شنیدنش میتواند پشت ادم را گرم کند یکی دیگر از داستانهای کوتاه کتاب خاطرات پراکنده نوشته گلی ترقی تقدیم به شما
اتوبوس شمیران از کتاب خاطرات پراکنده نوشته خانم گلی ترقی بکی دیگه از خاطرات خانمی که به پاریس مهااجرت کرده و چقدر قشنگ برامون این خاطره رو تعریف میکنه. حتی من که اون دوران رو ندیدم خودمو تو خیابونها ی برف گرفته شمیران دیدم
خانه مادربزرگ از کتاب خاطرات پراکنده نوشته گلی ترقی داستانی کوتاه و بسیار شیرین که از زبان دوران بچگی زن راوی کل داستانهای کوتاه کتاب بیان میشه
سلام سلام سلام تمام اپیزودها دوباره آپلود شدند
باز نمی شوند. حیف!
کلا باز نمیشه
چرا فایلی باز نمیشه
اره پخش نمیشه
چرا اپیزود باز نمیششه
کل فایل ها خراب است
همه فایلها رو امتحان کردم هیچکدوم باز نشدن
پخش نمیشه
فایل مشکل داره
سلام گویا فایل مشکل داره، باز نشد
کل این پادکست مشکل داره و پلی نمیشه😕
چرا اصلا پخش نمیشه ؟