اپیزود۳۷- سووَشون؛ سوگ سیاوش
Update: 2025-06-21
390
390Description
به مراسم سوگ سیاوش خوش آمدید...
***
موسیقیها از آلبوم «نینوا» اثر استاد حسین علیزاده
***
حامی این اپیزود:
پادکست «توسعه فردی» و پادکست «مسیر»
***
با حمایت مالی در سایت حامیباش، به من کمک میکنید تا اپیزودهای بیشتر و باکیفیتتری تولید کنم: https://hamibash.com/shahname
In Channel
Download from Google Play
Download from App Store
United States00:00
00:00
1.0x
حس وطن پرستی تون ستودنیه ❤
عاالیی عالی به شما غبطه میخورم با این اطلاعات، وطرز بیان زیبا وجذاب👏👏👏👏
😭😭💔
آقا دمتون گرم هزاران بار دمتون گرم نفستون گرم امیدوارم جزو موفق ترین و سربلند ترینا ببینیمتون🙌🏻 انقدر که حرفا و کارتون درسته آدم کیف میکنه
مظلوم سیاوش🖤
دلم گرفت💔
بر مظلومیت این بچه سالها میشه گریه کرد
اقای گرسی گراز خدا ازت نگذرهه ما همممون عاشق ایرانیم ایین حرفا معنی ندارع
من عاشق این اپیزود شدم ولی دلیل گلایه از پیران به نظرم یکم منطقی نبود سیاووش جریره دختر پیران رو به هوای دختر شاه رها کرد با یه بچه توی شکم و این باعث تنها خودکشی شاهنامه شد
داستان سیاوش و افراسیاب خیلی زیاد شبیه داستان گاو و شیر کتاب کلیله و دمنهست. موفق باشی شاهنامه خودمونی.واقعا لذت میبرم 💓
مردم واسه سياوش🥲💔😭 چقدر غمگين بود اين قسمت😭 بچم سياوش
الان که این اپیزود رو میشنوم لازم میدونم بگم که امروز خاکسپاری جوانی بود که کشتنش. چون عکس ضحاک رو آتش زد. چون مثل قصه گوی شیرین بیان شاهنامه خودمونی نبود و دانش جدا کردن وطن از غاصبان وطن رو داشت. قصه گویی که نه برای بچه های این سرزمین که به دست عمال ضحاک کشته میشن، بلکه برای خود عمال ضحاک سوگواری میکنه. نه اسمی از بچه های جاویدنام تو پیجش هست نه پادکستاش و شاید نه حتی توی ذهن و قلبش. اما به هر حال شاهنامه خوانی کار ارزشمندیه اخوی. سپاس
💚 🤍 ❤️
من فکر میگردم با داستان رستم و سهراب گریم میگیره و نگرفت و به جاش با لحظه لحظه داستان سیاوش گریه کردم😭😭😭
سلام خسته نباشید دو بار اشک منو درآوردیم وسوگواری کردم برای مرگ سهراب و سیاوش
آفرین که مصرع آخر رو نخوندی.. خیلی کار درستی کردی
چقدر طفلی بدبخت بود این سیاوش، ای بیپناه سیاوش ای لعنت بهت سودی ای مظلوم سیاوخش ای لعنت بهت گرسیوزِ 😭😭😭😭 #سوگ_سیاوشان و #سووشون رو هم که دیگه این روزا کسی نمیشناسه و همه شده کربلا 😭😭😭😭😭 ز خونشان همه لالهگون شد زمین 💔🥺
این سناریوهای شاهنامه چرا اینجوریه اخه هیچ جای منطق آدم نمیشینه پر از باگه، اصن تصور کنیم پیران رفته استراحت از همه شبکه های اجتماعی هم لفت داده از هیچی خبر نداره، چرا واقعا سیاوش لباس رزم پوشید؟ چرا فرار کرد؟ خوب حاجی بشین سر جات اولا اومدن بهونه دستشون ندی، بعدم هزار نفر سپاهو الکی به کشتن ندی، تهش خودت از خودت دفاع کن، بعد سیاوش و افراسیاب هیچ جای کار با هم دو کلمه حرف نمیزنن؟ بعد حاجی حالا گرفتی سیاوشو اسیر نگه دار اول بهت ثابت بشه خیانت کرده بعد سر ببر، این همه هم مخالف سر بریدن داشتی
باور کنید اگه همین داستان سیاوش رو خوب میساختن، ۱۰ هیچ گیم آو ترونز و جان اسنو رو میزد ...
کارت ارزشمنده دمت گررررررررررم