اپیزود اول - رنج آموزش پزشکی
Description
در اپیزود اول با علیرضا درباره رنج آموزش پزشکی صحبت کردیم. در این قسمت، علیرضا بیشتر از خاطرات خودش از روزها اولی میگه که وارد مقاطع مختلف پزشکی شده و از رنجهایی تعریف میکنه که به واسطه سیستم آموزشی پزشکی در ایران باهاش مواجه شده. در انتها، علیرضا با توجه به مهاجرتش به انگلیس، در باب مقایسه فضا آموزش پزشکی در ایران و انگلیس هم صحبت میکنه.
قطعا محتوای این اپیزود فقط راوی بخشی از رنج آموزش پزشکی ست و البته از یک زاویه دید خاص نیز به این موضوع نگاه کرده است. به گمانم افرادی که در ایران وارد دوره آموزش تخصصی پزشکی یا همان رزیدنتی شدهاند هم حرفها زیادی برای گفتن دارند. رنج آموزش پزشکی از آن دست موضوعاتی ست که احتمالاً نیاز باشد تا در آینده باز هم درباره آن صحبت کنیم.
در فصل اول پادکست مردمشناسی پزشکی، میخواهیم کمی به رنج پزشکان گوش کنیم...
Hosted on Acast. See acast.com/privacy for more information.









این اپیزود یکی از قشنگ ترین پادکست هایی بود که تاحالا شنیدم
از شنیدن پادکستتون لذت بردم...موفق باشید.
واقعا با هرلحظه از این پادکست همزادپنداری میکردم و چقدر قشنگ صحبت کردین و واقعا یه تابو هست انگار ک بخوای از رنج پزشکی بگی و همه میگن شما ک خوشی زده زیردلتون...واقعا نیاز به همچین محتوایی داشتیم تو این بحبوحه نفرت از پزشکا و سرخوردگی خودمون مخصوصا پزشکای جوون...شاید دردی دوا نکنه ولی همین صحبت کردن راحع بهش هم باعث میشه ادم ببینه چند نفذ دیگ هم مثل خودت هستن و از وضع شاکی ان و شاید بشه جو رو تغییر داد اندکی
دکتر چطور خودت ذات الریه (نومونی) رو متوجه نشدی؟ تو که تو اوج مطالعه و درس بودی؟
اینترن آی سی یو شدی بعد نمیدونستی ریتم AF چیه؟ خب معلوم شد علاقت تو چه سطحی بوده، این پادکست دچار بایاس سوگیری تایید هستش
اول میگه هاسپیتال ورکر و اسم محترمانه، بعد میگه عمله!، چقدر خود زنی میکنید دکتر، اینها همش فرآیند یادگیری داره؟ انتظار چی داری آخه؟
یه بد شانسی که آوردی این بوده که طرحت مصادف شده با کرونا، همین باعث شدی از پزشکی زده بشی دکتر
تو سلف بیمارستان غذا خوردی اذیت شدی؟
چقدر منفی گویی میکینی دکتر، کاملا مشخصه علاقه نداشتی و انتخاب خانوادت بوده نه انتخاب خودت و همه این رنج ها که میگی مربوط به عدم علاقت به پزشکیه، قرار نیست همه مثل شما بی علاقه باشن و مثل شما به پزشکی نگاه کنن، چه پادکست داغونیه، توسط یه شخص فراری از پزشکی و تنبل :) تولید شده
چقدر با شنیدن این رنج های پزشکان دید و قضاوتم نسبت به پزشکها تغییر کرد😔🥺وای چقدررررر سخت....
در خصوص تجربه روزای اول اکسترنی و اینترنی، دانشگاه شیراز رو نمیدونم ولی در دانشگاه ایران که من درس خوندم همیشه و هر لحظه برای اکسترنا، اینترن ، رزیدنت سال یک، دو ، سه، چهار و فلو بودن و در طول کشیک همشون سر میزدن و باید کمکمون میکردن. منتها روز اول طرح که دیگه خودت میشی و خودت خیلی ترسناک و وحشتناکه چون کیلومترها هم از اولین بیمارستان دوری. منتها خداییش ما خیلی عاشقانه اینقدر کشیک وایساده بودیم و خوره بودیم که همه چیو یاد بگیریم ترسمون کمتر بود
درود و سپاس از تهیه این پادکست ارزشمند. به نظرم چند نکته اصلا نباید فراموش بشه، برداشت من از بخشی از صحبتهای علیرضاجان این بود که ایشون اونقدرا پزشکی رو دوست نداشته و خیلی نمیدونسته که وارد چه مدل فضایی قراره بشه برای همین تحمل شرایطی که خیلی دوسش نداری سخت میشه. برای منی که عاشقانه دوسش دارم و حتی بعد از ۲۰ سال طبابت و سختی حاضر نیستم اگر فرصت دوباره داشته باشم اینو عوض کنم اندکی متفاوت میشه.
چطور میشه که اینقدر بغض جمع شده توو گلوم پاره میشه با هر دقیقه اش🥹🥹
این اپیزود خیلی برام نزدیک به حقیقت بود . تک تک حرفهای دکتر رو زندگی کردم.. ممنون از این گفت و گوی خوب
یه پیشنهاد دیگه هم که داشتم این بود که دربارهی این رنجها با یک پزشک باتجربه و پا به سن گذاشته هم صحبت کنید، خیلی کنجکاوم بدونم اون نسل ۲۴ ساعت کشیک وایسادن یا ۲۰۰ مریض در روز دیدن رو چجور تجربه و احساس میکردن...کنجکاوم بدونم تابآوری در ما کم شده، یا شرایط بیرونی بدتر شده که ما این قدر به قول شیرازیا پوکیدیم😅😅
ممنون بابت این تولید محتوای عالی...بیصبرانه منتظر قسمتهای بعدی هستم...متن پایانی چه بغض عجیب و تلخی داشت و به همون اندازه چقدر قشنگ بود...تو خلال حرفا از سختی بخشا گفته شد ولی نمیدونم چرا الان به عنوان یک اکسترن ۲ من اون سختیها رو نمیبینم، خیلی اوقات پرستارها خودشون کارایی مثل گاز خونی و abg و فولی رو انجام میدن و حتی به ما نمیگن که ما خدای نکرده یه try بکنیم. خیلی کارای دیگه رو هم خود رزیدنتا انجام میدن و ما هم عین خربزه یه گوشه بی مصرف وایسادیم...فشار کم شده ولی آموزش نیز
واقعا عالی بود اون لحظاتی که اقای دکتر داشت سختی های بخش هاشو میگفت انگار دوباره خاطراتم برام تداعی شد و این موضوع منو رنج میده که چرا بیمارا فکر میکنن پزشکا موجودات ماورا انسانی هستن و توانایی های خارق العاده دارن بخدا مام یه انسانیم مثل شماها واقعا بعضی وقتا انتظارات عجیبی از آدم دارن اینکه با یه بار مراجعه براشون معجزه ای اتفاق بیوفته که این موضوع منو رنج میده
گفتگوی خیلی خوبی بود. هیچوقت این جنبه از علم پزشکی و زندگی پزشکان دیده نشده متاسفانه. ضمنا آهنگ های پلی لیست دکتر فوقالعاده بودن 👌🏼😁