اپیزود سوم - رنج بی ثمری پزشکی
Description
پزشکی مدرن با همه پیشرفت ها و توانایی های شگرفی که در فرآیند درمان بیماریها مختلف به دست آورده، در موارد مختلفی به بن بست هایی هم رسیده است. در یک نگاه واقع گرایانه، پزشکی آن گلوله جادویی ای نیست که می تواند بر هر دردی، دوا باشد.
بن بست ها پزشکی علاوه بر آن که طبیعتاً رنجهایی را برای بیماری که نمیتواند درمان شود به همراه دارد، رنج مداومی را هم برای پزشکی که هر روز داخل کوچه پس کوچه ها بیماری ها سیر میکند، به ارمغان می آورد.
در اپیزود سوم، با محمد درباره رنج بی ثمری پزشکی صحبت کردیم. درباره رنجی که خیلی اوقات،لابلای کار پزشکی گم شده و حتی برای خود پزشکان هم آن چنان جدی گرفته نمیشود.
در این اپیزود، محمد از خاطرات خودش از روزهایی گفته که به عنوان پزشک مقیم یک روستا کار میکرده تا به امروز که پزشک خانواده است و هر روز، به شکلی با واقعیت بی اثر بودنش به عنوان پزشک مواجه شده است.
.
حال و هوای این اپیزود بیشتر یک گفت وگو دوستانه است که در طی آن سعی کردیم تا درباره جنبه ها مختلفی که به نوعی عارضه طبیعی پزشکی مدرن است، صحبت کنیم. درباره بی مهابایی بیماران در ابتلا به بیماری، درباره پزشکی سازی و البته درباره خیلی چیزهای دیگر... .
Hosted on Acast. See acast.com/privacy for more information.









واقعا نیاز به این پادکست حس میشد...یک نکته ای رو راجع به خودکشی پزشک ها میخواستم بگم...همونطور که خودکشیهر قشر دیگ جامعه حائز توجه هست یک نکته میس شده و این هستش ک امار خودکشی در پزشکان به شدت افزایش پیدا کرده...و خب یک عامل قطعی در این زمینه شرایط کاری و محیط کارشون هست و خب تا صحبت نشه میگن که این ک پزشک بود شرایط اش خوب بود خوشی زده زیر دلش...اون کارگر باشرفی هم ک خودسوزی کرده اون هم به واسطه شرایط شغلی هست ولی یکم قضیه جنرال تر هست چون فکر میکنم بیشتر شرایط اقتصادی مطرح هست در اون کیس
با سلام و عرض ادب آبدانان که فرمودید در خلال اپیزود در استان ایلام قرار دارد.
ممنون بابت اپیزود عالیتون..یکم کیفیت صدا برا منی که تو ماشین گوش میدم پایین بود..و اینکه چرا عذاب وجدان؟شما که قرار نیست بتونید واسه همه کاری کنید...خصوصا کسی که خودش به سلامتی خودش اهمیت نمیده..ولی در کل ای کاش همه ی پزشکان مثل شما با وجدان بودن..جسارت نشه به شما ولی پزشک خانواده ها و پزشک عمومیای صدرا افتضاحن...چه از لحاظ اخلاق چه علم..ما یه پزشک خانواده ی عالی داشتیم که پزشک خانوادگیمون بود متاسفانه امسال مهاجرت کردند و ازون به بعد پزشک خوب ندیدم مخصوصا تو صدرا...ای کاش همه مثل شما بودن
ایولا دمتون گرم❤️🙏🏻
سلام و ممنون از پادکست جالبتون، من یک مددکار اجتماعی هستم که به مدت دو سال در یک بیمارستان عمومی کار کردم، بسیاری از صحبتهاتون رو درک میکنم و امیدوارم این گفتمانی که شروع کردید ادامه داشته باشه❤️
شاید این رنج بی ثمری در کشورهای جهان سوم بیشتر حس میشه، مردمی که برخلاف اعتقادات دینی شون به شدت از مرگ میترسند و یک خودباختگی عجیبی در برابر بیماری های سخت علاج دارند. در مقابل انتظار درمان سریع سرماخوردگی رو دارند. در حالی که در کشوری مثله انگلیس همه ی تلاش شون کاهش مراجعه مردم به مراکز درمانی ه
مثل این میمونه که یه تعمیر کار خودرو احساس کنه مفید نیست چون نتونست فلان خودرو رو تعمیر کنه و یا فروشنده ای که نتونست فلان جنس رو بفروش البته که اگر به دفعات تکرار بشه و یا در موارد مشابه زیادی اینگونه باشه جای بازنگری داره ولی توی صحبت های شما حرفی از کثرت این مقوله نشد تا جایی که من متوجه شدم.
سلام پادکست جالبیِ و برای منی که از بیرون حرفه دکتری میشنیدم حرفهای تازه ای داشت اما سوالی که زیاد در ذهنم تکرار میشد این بود که اصلا چرا باید احساس بی ثمری کنید؟ درست ک با یکی از حساس ترین موضوع های بشر، مرگ و زندگی، سر و کار دارید اما ۱. برای خیلی ها هم ثمر بخش بودید ۲. اصلا مگه قرار برای همه ثمربخش باشید؟ از بیرون که نگاه میکنم کمی کمالگرایی و همچنین احساس شفق زیادی نسبت به دیگران رو میبینم که البته شرایط اجتماعی و حرفه ای شما باهاش مرتبط (توقع جامعه، سوگندی که میخورید و...)