اپیزود هفدهم: حرفهایی با خود جانیار
Description
ای که مرا خوانده ای راه نشانم بده در شـب ظـلـمــانی ام، مـاه نــشـانـم بـده
يوسـف مصری ز چـاه، گـشت چنـان پادشـاه گـر کـه طـريـق ايـن بُـود، چـاه نـشـانـم بـده
بر قـدمت همچـو خاک، گريه کنـم سوزناک گِل شد از آن گريـه خاک، روح به جـانم بده
از دل شـب می رسـد، نـور سـرا پـرده ها در سـحــراز مشرقت،صـوت اذانـم بــده
سر خـوشـی اين جـهـان، لـذت يک آن بُـود آنچـه تو را خـوشـتـر است، راه بـه آنـم بـده
(مولانا)
قطعا اون کسی که تو رو انتخاب می کنه و فرا می خونه، در دل تاریک ترین شبها، نور و روشنایی ماه رو نشونت میده، فقط کافیه خودت رو بهش بسپری.
باز هم از تیم قوی و خانواده ی مهربون استدیو انعکاس برای زحماتی که جهت ضبط و ادیت پادکست م می کشند، بی نهایت سپاسگزارم. با اینکه فقط دو روز از ضبط این اپیزود میگذره ولی تمام تلاش شون رو کردن که به موعد زمان پخش برسه.https://www.enekastudio.com/
تاریخ انتشار: نوزدهم مهرماه سال 1403
از اینکه همچنان در معرفی این پادکست همراهی می کنید و برام کامنت میزارین، سپاسگزارم.
ممنون که من رو می شنوید.
مرضیه علی محمدی
وقتي ميخوان چيزي رو ازت بگيرن يا گرفتن تازه معني داشتنش رو كه حواست بهش نبوده ميفهمي…. اينو با همه سلولهاي بدنم درك ميكنم مرضيه عزيزم مطمئنم روزي مياد كه جانيار بهت افتخار ميكنه و با غرور ميگه اين مامان منه♥️ فكر ميكنم با همه وجودم دارم حستو درك ميكنم و اشك ميريزم ولي چون بچه ندارم قطعا ذره اي نتونستم حستو درك كنم با كل قلبم از خدا سلامتي ميخوام براي جانيار عزيزم🙏🏼
وقتي ميخوان چيزي رو ازت بگيرن يا گرفتن تازه معني داشتنش رو كه حواست بهش نبوده ميفهمي…. اينو با همه سلولهاي بدنم درك ميكنم مرضيه عزيزم مطمئنم روزي مياد كه جانيار بهت افتخار ميكنه و با غرور ميگه اين مامان منه♥️ فكر ميكنم با همه وجودم دارم حستو درك ميكنم و اشك ميريزم ولي چون بچه ندارم قطعا ذره اي نتونستم حستو درك كنم با كل قلبم از خدا سلامتي ميخوام براي جانيار عزيزم🙏🏼
خیلی قشنگ حرف دلتو زدی واقعا به تو قهرمان آفرین میگم وآفرین دوم رو به پسر کوچولو صبور ومهربان داستان میگم که با خنده هاش باصبوریش به پدر ومادرش امید میده
مرضیه، عزیزِ دلِ من، نمیدونی چقدر حالم با گوش دادن به این اپیزود دگرگون شد بازم با شنیدن حُزن صدات اشک روی گونه م اومد و با تک تک سلولهای بدنم حالتو درک کردم... شاید یه دلیلش این باشه که خودمم یه پسری تقریبا هم سن و سال جانیارِ عزیزم دارم در حین گوش دادنم به اپیزود از ته قلبم از خدای بزرگ شفای عاجلِ جانیار عزیزم رو خواستم
چقدر این اپیزود به دل می نشیند باگوشت و پوستم حس کردم .همه کسم .فرزندم ❤️
💔💔💔
وای قلبم ...