اپیزود 167: شبی که آسمان گریست
Update: 2025-07-08
21
Description
داستان در شب ملتهب خردادماه تهران جریان دارد شبی که جنگ آغاز شد و در این حین ، سه موقعیت و افراد مختلف درگیر یک داستان و ماجراجویی مشترک میشوند.
💀
با آرزوی سلامتی برای همه دوستان و ابراز همدردی ، برای دسترسی به اپیزودهای بیشتر ، به کانال یوتیوب سرگیجه مراجعه کنید.
💀
همچنین برای دانلود آهنگهای پادکست به کانال تلگرام مراجعه کنید.
💀
برای حمایت از سرگیجه و ادامه دار شدن این پادکست ، لایک و کامنت و اپیزود رو با دوستاتتون یا توی صفحات مجازی به اشتراک بگذارید.
In Channel
چه خوب که از شرایط برای ایده گرفتن در داستان نویسی استفاده میکنید. افرین به خلاقیتتون.
خسته نباشید عالی بود موفق باشید
"هر کسی در این داستان از چیزی میگریخت: از عشق، از ترس، یا از خودش. اما هیچکس از سرنوشتش فرار نکرد."
تراژدی انسانهایی که در چرخهی ترس و گناه اسیرند؛ حمید با گذشتهاش میسوزد، بیژن در انکارِ خودخواهانهاش زندهبهگور میشود، و حاجی، پیرمردی که یک عمر از اجنه گریخت، در نهایت تسلیمِ تاریکیِ درونش میگردد. ارواح، تنها بازماندگانِ این سوگنامهاند.
عالی مثا همیشه خدا خسته نباشی 🥰🥰🥰🥰
مثل همیشه عالی و دلنشین . خدا قوت
چرا عنوان اپیزود با اسم داستان متفاوته؟!
💗💗
✨️🎐🎐🎐🎐🎐🎐🎐🎐🎋☯️
یادش بخیر یه زمانی داستان مارگیر میزاشتی 😥😣