با من صنما دل یکدله کن - ناظری
Update: 2011-11-19
2
Description
با من صنما دل یکدله کن گر سر ننهم، آنگه گله کن
مجنون شدهام؛ از بهر خدا، زآن زلف خوشت، یک سلسله کن
سیپاره به کف در چلّه شدی سیپاره منم! ترک چله کن
مجهول مرو، با غول مرو زنهار! سفر با قافله کن
ای مطرب دل زآن نغمهٔ خوش این مغز مرا پُرمشغله کن
ای زهره و مه زان شعلهٔ رو دو چشم مرا دو مَشعله کن
ای موسی جان، شُوْبان شدهای بر طور برو، ترک گَله کن!
نعلین ز دو پا بیرون کن و رو در دشت طُویٰ پا آبله کن
تکیهگه تو حق شد نه عصا انداز عصا! وآن را یله کن
فرعون هَویٰ چون شد حَیَوان در گردن او، رو زنگله کن
دیوان شمس - مولوی
مجنون شدهام؛ از بهر خدا، زآن زلف خوشت، یک سلسله کن
سیپاره به کف در چلّه شدی سیپاره منم! ترک چله کن
مجهول مرو، با غول مرو زنهار! سفر با قافله کن
ای مطرب دل زآن نغمهٔ خوش این مغز مرا پُرمشغله کن
ای زهره و مه زان شعلهٔ رو دو چشم مرا دو مَشعله کن
ای موسی جان، شُوْبان شدهای بر طور برو، ترک گَله کن!
نعلین ز دو پا بیرون کن و رو در دشت طُویٰ پا آبله کن
تکیهگه تو حق شد نه عصا انداز عصا! وآن را یله کن
فرعون هَویٰ چون شد حَیَوان در گردن او، رو زنگله کن
دیوان شمس - مولوی
Comments
In Channel