بررسی کتاب وقتی پیشگویی به خطا می رود - آذرخش مکری
Description
این کتاب الهام بخش مشهورترین کشفیات روانشناسی اجتماعی پنجاه سال اخیر از جمله ناهمخوانی شناختی گردید. کتاب که مانند یک داستان شیرین تالیف شده است روایت مستند یک فرقه نوظهور کوچک در آمریکاست. یک فرقه که سردستگان آن یعنی خانم ماریان کیچ و توماس آرمسترانگ به این باورند که در ساعت دوازه شب بیست و یکم دسامبر بشقاب پرنده ها به زمین آمده و افراد عضو گروه را نجات خواهند داد و روز بعد وقایع شدیدی در زمین بوقوع پیوسته و کره ما بطرز ناگواری آسیب خواهد دید. کیچ و آرمسترانگ از حدود یکسال قبل مدعی می شوند که از سیاره کلاریون با آنها تماس گرفته شده و اخبار ناگواری درباره آینده زمین به آنها می رسد. بخصوص خانم کیچ از راه نگارش اتوماتیک پیامهای روزانه از آنها دریافت می دارد. بتدریج بر تعداد اطرافیان ایندو افزوده شده و عده ایی با آنها هم اعتقاد می شوند. فستینگر و گروه وی بعد از اطلاع از ادعاهای این فرقه بصورت ناشناس به جمع آنها پیوسته و نظاره گر دقیق رفتار آنها می شوند. در واقع این کتاب گزارش گروه فستینگر از باورها و رفتارهای اعضای فرقه است. بخصوص فستینگر کنجکاو است که بداند واکنش اعضا به نیامدن بشقاب پرنده ها و بر ملا شدن ادعاهای توهم گونه کیچ و آرمسترانگ چه خواهد بود. هرقدر به ساعت دوازده نزدیک می شوند رفتار گروه هیجانی تر و مکانیسم های دفاعی شدیدتر می گردد. برای اینکه واکنش فرقه به ساعت مقرر و همچنین مخالفتها و تمسخرهای دیگران را بدانید، کتاب را بخوانید. فستینگر شالوده های تفکر خود درباره ناهمخوانی شناختی را در کتاب معرفی می کند و بکمک نظریه مشهور خود، سعی دارد رفتار سردسته فرقه و اعضای آن به ناکامی را توضیح دهد.
سلام و ارادت، نام پادکست سخنرانی های دکتر مکری را نتوانستم پیدا کنم من از سرج خاص به این اپیزود دست یافتم