به یاد بانو مهستی
Description
افتخار دَدِهبالا (۲۵ آبان ۱۳۲۵ – ۴ تیر ۱۳۸۶) که با نام هنری مهستی شناخته میشد، خوانندهٔ موسیقی سنتی و پاپ ایرانی بود. او در طول بیش از چهار دهه فعالیت بیش از ۲۰۰ ترانه اجرا کرد. مهستی دارای گسترهٔ صوتی متزوسوپرانو بود.او ابتدا توسط اکبر گلپایگانی کشف شد و در ۱۸ سالگی نیز با پرویز یاحقی آشنا شد و در سن ۲۰ سالگی اولین اجرای خود به نام «آنکه دلم را برده خدایا» (گلهای رنگارنگ شماره ۴۲۰) را منتشر کرد که در مقام شوشتری اجرا شده بود.
وی کمی پیش از انقلاب ۱۳۵۷ از ایران خارج شد. ابتدا به لندن و سپس برای همیشه به ایالات متحده آمریکا رفت و تا زمان درگذشت در شهر سانتاروزا زندگی میکرد. بیشتر آثاری که او پس از انقلاب اجرا کرد در قالب ترانههای پاپ، سنتی و مردمی هستند. مهستی خواهر کوچکتر هایده، خوانندهٔ ایرانی بود.
مهستی در ۲۵ آبان ۱۳۲۵ در تهران، خیابان ایران (خیابان عینالدوله)، زاده شد.پدر وی محمد ددهبالا که متولد روستای ددهبالا از توابع شهر تبریز بود و مادرش از ثروتمندان اهل رشت بود. او خواهر هایده، یکی از خوانندگان سرشناس ایرانی بود. پرویز یاحقی استعداد خوانندگی او را در نوجوانی کشف کرد. یاحقی صدای او را در یکی از نشستها بهطور اتفاقی میشنود و بسیار به صدایش علاقهمند میشود و وی را به خوانندگی و موسیقی تشویق میکند. اکبر گلپایگانی در مصاحبهای عنوان میکند که هایده و مهستی را او آموزش داده و سپس به آهنگسازان معرفی کرده است.هایده از مهستی بزرگتر بود اما مهستی بهعلت تجرد، زودتر از خواهر خود پا در وادی هنر گذاشت. وی نام هنری خود را از مهستی گنجوی شاعر معروف ایرانی برگرفت.
شروع کار مهستی در سن ۱۹ سالگیدر برنامهٔ گلها شمارهٔ ۴۲۰ و با خواندن ترانهای به نام آن که دلم را برده خدایا ساختهٔ بیژن ترقی در سبک موسیقی سنتی ایرانی بود اما پس از طی زمان و همراه با گرایش عمومی برای موسیقی پاپ بهخصوص در دوران پس از انقلاب ۱۳۵۷، آهنگهایی نیز در این سبک اجرا نمود. نخستین کار وی در این زمینه ترانهٔ بچه نشو ای دل ساختهٔ جهانبخش پازوکی بود.
پیش از انقلاب، همسر نخست مهستی پس از مدتی زندگی با او، عاشق فیروزه خوانندهٔ کوچهبازاری شد و از مهستی جدا شد. مهستی علاقهٔ زیادی به همسرش داشت و با این رخداد بسیار غمگین شد و ترانههای بیا خونه، بازیچه و سرانجام دلقک را خطاب به کورس ناظمیان، همسر نخست خود خواند ولی پس از مدتی با همسر دومش ازدواج کرد. مهستی دو بار ازدواج کرد و سرانجام هر دو ازدواج، جدایی بود. بعد از این دو جدایی تصمیم گرفت که تنها زندگی کند و با مادر خود در فرمانیهٔ تهران زندگی کرد. وی از ازدواج نخست با کورس ناظمیان صاحب دختری به نام سحر ناظمیان شد. ازدواج دوم او با بهرام سنندجی صاحب کارخانهٔ کفش بود. مهستی از تنها دختر خود یعنی سحر دو نوهٔ دختری به نامهای ناتاشا و ناتالی داشت.
در سال ۲۰۰۵ میلادی، آکادمی جهانی هنر، ادبیات و رسانه از وی برای بیش از ۴۰ سال فعالیت در زمینهٔ موسیقی سنتی ایرانی و مردمی و پاپ ایرانی تقدیر به عمل آورد و به وی نشان شیر طلایی اهدا گردید.
از او با احتساب گلهای رنگارنگ حدود چهل آلبوم برجای مانده است. مردمی بودن و شرکت در بسیاری از کارهای عامالمنفعه و همچنین برخورد صمیمانهٔ وی با مردم در کنسرتها باعث علاقهٔ زیاد مردم به وی بود که باعث شد نسلهایی که بعد از مرگ وی بهدنیا آمده بودند تا به امروز، وی و ترانههای او را بهخوبی بشناسند و از آنها استقبال کنند.
دوران بیماری
مهستی تا حدود چهارسال بیماری خود را از اطلاع عموم مردم پنهان نگاه داشت؛ اگرچه تحت شیمیدرمانی خفیف قرار گرفته بود. پزشکان به او هشدار داده بودند که در صورت مداوا با دوز بالاتر که مورد نیاز شرایط اوست، امکان ایجاد مشکل در صدایش وجود خواهد داشت. با این وجود، در نوروز ۱۳۸۶ بعد از چندین روز اجرای برنامه در کنسرتی که بههمراه ستار و گلپا قرار بود در دبی انجام دهد بهعلت ظهور مجدد علائم بیماری و وخامت حال عمومی از اجرای کنسرت بازماند. وی به سرعت به لس آنجلس بازگشت و در برنامهای تلویزیونی با اجرای نادره سالارپور (برادرزادهٔ خود)، بههمراه دختر و نوههای خود و پزشک خانوادگی شرکت کرد و اعلام کرد که به بیماری سرطان مبتلا است و باید پرتودرمانی شود. به همین دلیل پس از انجام مداوا بههمراه دخترش به شمال کالیفرنیا رفت و در مجهزترین بیمارستان سانتا روزا که متعلق به همسر سحر بود بستری گردید.
مهستی پس از انتشار
بازم نشستی روبروم مات تماشای تو ام خیلی اهنگ قشنگیه حتما گوش بدید
عالی کارت بیست@
جناب صیاد ، هرچند که کم کار شدی ولی با سلیقه ت حال میکنم .
مه هستی ما فقط تو هستی