سال ۸۳ ، من لیسانسم رو گرفتم. چقدر کم سن هستی دکتر 😉
Sep 5th
Reply
Omid
ایمان بیاوریم به آغاز فصل سرد
چونان که در شکفتن یک شگوفهٔ سپید
در خلوت درختان
ایمان بیاوریم به زمینِ تهی
ایمان بیاوریم به گاوهای تنها
و به تپش گیوهٔ روستایی که میرود
ایمان بیاوریم به این مهِ آلود
پیروز و پاینده باشید
Aug 28th
Reply
آراد کرمی
مجتبی شکوری
Aug 19th
Reply
maryam barzanooni
واقعا خونه ی ما نیاز به خبر خوب داره
Aug 18th
Reply
Sahar Shahverdi
جنگجوی اندوهگین😓😓😓
Aug 9th
Reply
Sahar Shahverdi
چقدر قشنگه🥹🥹🥹
Aug 9th
Reply
Pouria kimiaee
سلام نمی دونم دفعه چندمم که گوش دادم و باز هم برام تازگی داشت . چقدر خدا بزرگ کسی که لکنت داشته و سعی می کرده حرف نزنه حالا اینقدر تو دهن شیرینی داره که واقعا جدای از محتوای متنش با صدای قشنگ و دلنشینش به آدم آرامش می ده
و تبارک الله احسن الخالقین
Jul 29th
Reply
Mahtaabi
دلم میخواد هر روز این پادکستو گوش بدم.....
مجتبی جان اگه این پیامو خوندی بدون که کلی با حرفهات گریه کردم
خیلی ها بهم خندیدن.....
ولی بدون من جوک رو کامل تعریف میکنم
دارچین 🥹💔🫂
Jul 25th
Reply
Mahtaabi
عزیزم🥹
چقدر خالم خوب شد با شنيدن این اپیزود 🥹🫂❤️
Jul 24th
Reply
Rozi
تعجب میکنم از اینکه اکثرا توی پادکست ها آقای دکتر شکوری رومخاطب قرار دادن.. در صورتی که منتشر کننده پادکست ها فرد دیگریه باید از ایشون تشکر کرد که وقت گذاشتن برای انتشار این اپیزودها
Jul 2nd
Reply
ali baba
دکترجان پدرم یک چوپان بیسواد متولد ۱۳۱۰ بود اواسط دهه بیست اومدتهران یکروز مدرسه نرفته تازه اومد تهران شروعکرد فارسی یادبگیره بعد خواندن نوشتن با پرسیدن از با سوادها چون فرصت کلاس نداشت تا میره تربت حیدریه برای کامیون خاک ببره اونجا امتحان میده میگن بیا مدرک پنجم ابتدایبگیرکه نمیشه بعدها درتهران راننده شرکت پیچ میشه و خواندن نوشتن مکالمه و مطالعه انگلیسی شروع میکنه کارمندوزارتخارجه میشه بعدامیفهمن بیسواده بعدانقلاب پاکسازی وراننده تاکسی همیشه سرنوشتپدرم مصیبت من بود هرکاری کردم کمتراز باباهیستم
Jun 30th
Reply
Mehrsana M
💔😢
May 31st
Reply
elena delaram
چقدددر اشک ریختم و بیش از ۳ بار گوش دادم اینو🥺🥺 دکتر شکوری بی نظیره
May 31st
Reply
zhilakarimian
تو اوج نا امیدی امشب ارزوهامو نوشتم. یادآوری کردم که میخوام چیکار کنم .باید اون دارچینو تا آخر بگم.ممنون ممنون بابت این امیدی که بهم دادین....
May 23rd
Reply
Aghdas Karimi
هرجا هستی ،خیلی عزیزی ، تو برنامه اکنون منتظرت هستیم آقای دکتر
May 23rd
Reply
yoneshonarigg Honari
دردا قویتر و پوست کلفتر مون میکنه منم واسه ی چی مو گرو گذاشتم ک زیر قولم نزنم،
May 22nd
Reply
seti.alavi
واقعا عالی، اینجا پادکست های طولانی یک ساعت مثلا نداره؟ ( از اقای مجتبی شکوری) البته
May 19th
Reply
narges امید
بغض ته گلو ، امیدی که یهو فوران میکنه یهو از بین میره
نگاه آدمی که به آسمونه و التماس میکنه
آدمی چیست؟ همونی که میتونه هزاران بار بمیره ولی فقط دوبار متولد شه....
خیلی دوست دارم باهاشون صحبت کنم ....
ولی متاسفانه نمیتونم ببینمشون
May 14th
Reply
arian ebrahimighane
عجب صحبت های زیبا و پر مفهومی آقای شکوری ای کاش بدونید چقدر تاثیرگذار هست. با تشکر از اینکه این تجربیات ارزشمند را با آدم ها در میان میگذارید.
عالی
سال ۸۳ ، من لیسانسم رو گرفتم. چقدر کم سن هستی دکتر 😉
ایمان بیاوریم به آغاز فصل سرد چونان که در شکفتن یک شگوفهٔ سپید در خلوت درختان ایمان بیاوریم به زمینِ تهی ایمان بیاوریم به گاوهای تنها و به تپش گیوهٔ روستایی که میرود ایمان بیاوریم به این مهِ آلود پیروز و پاینده باشید
مجتبی شکوری
واقعا خونه ی ما نیاز به خبر خوب داره
جنگجوی اندوهگین😓😓😓
چقدر قشنگه🥹🥹🥹
سلام نمی دونم دفعه چندمم که گوش دادم و باز هم برام تازگی داشت . چقدر خدا بزرگ کسی که لکنت داشته و سعی می کرده حرف نزنه حالا اینقدر تو دهن شیرینی داره که واقعا جدای از محتوای متنش با صدای قشنگ و دلنشینش به آدم آرامش می ده و تبارک الله احسن الخالقین
دلم میخواد هر روز این پادکستو گوش بدم..... مجتبی جان اگه این پیامو خوندی بدون که کلی با حرفهات گریه کردم خیلی ها بهم خندیدن..... ولی بدون من جوک رو کامل تعریف میکنم دارچین 🥹💔🫂
عزیزم🥹 چقدر خالم خوب شد با شنيدن این اپیزود 🥹🫂❤️
تعجب میکنم از اینکه اکثرا توی پادکست ها آقای دکتر شکوری رومخاطب قرار دادن.. در صورتی که منتشر کننده پادکست ها فرد دیگریه باید از ایشون تشکر کرد که وقت گذاشتن برای انتشار این اپیزودها
دکترجان پدرم یک چوپان بیسواد متولد ۱۳۱۰ بود اواسط دهه بیست اومدتهران یکروز مدرسه نرفته تازه اومد تهران شروعکرد فارسی یادبگیره بعد خواندن نوشتن با پرسیدن از با سوادها چون فرصت کلاس نداشت تا میره تربت حیدریه برای کامیون خاک ببره اونجا امتحان میده میگن بیا مدرک پنجم ابتدایبگیرکه نمیشه بعدها درتهران راننده شرکت پیچ میشه و خواندن نوشتن مکالمه و مطالعه انگلیسی شروع میکنه کارمندوزارتخارجه میشه بعدامیفهمن بیسواده بعدانقلاب پاکسازی وراننده تاکسی همیشه سرنوشتپدرم مصیبت من بود هرکاری کردم کمتراز باباهیستم
💔😢
چقدددر اشک ریختم و بیش از ۳ بار گوش دادم اینو🥺🥺 دکتر شکوری بی نظیره
تو اوج نا امیدی امشب ارزوهامو نوشتم. یادآوری کردم که میخوام چیکار کنم .باید اون دارچینو تا آخر بگم.ممنون ممنون بابت این امیدی که بهم دادین....
هرجا هستی ،خیلی عزیزی ، تو برنامه اکنون منتظرت هستیم آقای دکتر
دردا قویتر و پوست کلفتر مون میکنه منم واسه ی چی مو گرو گذاشتم ک زیر قولم نزنم،
واقعا عالی، اینجا پادکست های طولانی یک ساعت مثلا نداره؟ ( از اقای مجتبی شکوری) البته
بغض ته گلو ، امیدی که یهو فوران میکنه یهو از بین میره نگاه آدمی که به آسمونه و التماس میکنه آدمی چیست؟ همونی که میتونه هزاران بار بمیره ولی فقط دوبار متولد شه.... خیلی دوست دارم باهاشون صحبت کنم .... ولی متاسفانه نمیتونم ببینمشون
عجب صحبت های زیبا و پر مفهومی آقای شکوری ای کاش بدونید چقدر تاثیرگذار هست. با تشکر از اینکه این تجربیات ارزشمند را با آدم ها در میان میگذارید.