جرعه 39 ● زندگیِ عاریتی
Description
جرعه سیونهم: زندگی عاریتی
شوپنهاور برای ما یک دوراهی ترسیم کرده است. او گفته یک راه بهسمت تنهایی میرود و راه دیگر بهسوی فرومایگی. ما تنها در یکی از این دو مسیر میتوانیم حرکت کنیم. پس باید انتخاب کنیم
در جرعه قبل، سعی کردیم این جمله و این نما از مسیر پیشِ رو را نقادانه بررسی کنیم. نقادانه یعنی چه؟
یعنی در گام اول، همه سعیمان بر این باشد که بفهمیم او چه میگوید و از زاویه نگاه او بتوانیم جمله را تماشا کنیم. در قدم دوم پرسشگری کنیم، سوالاتمان را نسبت به این گزاره مطرح کنیم و ببینیم آیا برای ما کنج پرسشبرانگیزی باقی مانده یا نه، همه زوایا را دیدهایم
حال، گام سومی از بررسی انتقادی این جمله باقیست که در این جرعه میخواهم آن را با شما در میان بگذارم
منابع:
- کتاب در باب حکمت زندگی – صفحه ۴۲ و ۴۳
تقدیم از: حسام ایپکچی
خُم اول: حکمت زندگی – آرتور شوپنهاور
این اپیزود را همچنین میتوانید در سایت مِی به نشانی
mey.ir
بشنوید
@Mey_podcast | ©️ @Ensanak
Hosted on Acast. See acast.com/privacy for more information.
سلام عزیز نام استاد ملکیان رو آوردید در این اپیزود و هایدگر رو. من تقریبا تمام کنفرانس ها درس گفتارهای ایشون رو که منتشرشده رو شنیدم. بارها در سوال پرسش گران در مورد هایدگر گفته اند که من هایدگر رو نمیشناسم و با توجه به اینکه حتما ایشون اشراف دارند به عنوان فیلسوف به ایشون این موضع رو شما چطور میبینید.یکی دوجاهم که از هگل روایتی کردند بیشتر اشاره به غیر قابل فهم بودن او داشتند.در حالی که بارها اشاراتی و نقل قول هایی از شوپنهاور و بودا رو از ایشون شنیده ام.نظر شما چیست؟
ضمن سپاسگزاری از کار گرانمایه و پر ارزش شما،میخواستم درباره ی زندگی زیست نشده که در مباحث روانشناسی عمقی مطرح میشه یه کامنت بزارم. ما موظفیم،در ادامه ی سفر قهرمانی زندگیمون،هر آنچه از امیال پایدارمون به دلیل اوضاع و شرایط حذف کردیم ،بررسی و تامل کنیم و مفهوم آن میل رو ،به زندگی دعوت کنیم.
اينكه ميفرماييد ما در جمع باشيم اما رنگي از جمع نگيريم،درست…اما عزيز دل اين خودش صرف انرژي و زمان نياز داره،مراقبت نياز داره،حالا كسي كه نيازي به جمع نداره چرا بايد اين وقت و انرژي رو بزاره،كسي كه ميتونه با اون وقت و انرژي در تنهايي خودش از خودش لذت ببره چرا بايد اون رو هدر بده،و اگر هم شما در جمعي هم رنگ نشوي(حتي به تظاهر) بايد انتظار حمله و هجمه حسادت ديگران رو داشته باشي …پس چ نيازي به رفتن ب جمع و صدمه ديدن
یا تنهایی رو میپذیرید یا فرومایه میشید .نقد من به شما اینه که معنی این جمله این نیست که هرکی تنهاست فرومایه نیست میگه لازمه فرامایه گی تنها بودن هست ولی کفایت نمیکنه این موضوع برای فرا مایگی.میگه همش دنبال شلوغ کردن دورتون باشید فرو مایه میشید ولی اونی که تنهاست قطعا فرامایه نیست.تمثیل شما از معکوس حرفی که زده رو نمیپذیرم
جالبه این پادکستت ازون یکی خیلی بهتر شده ، قسمتهای اول نامید کننده بود ولی الان واقعا این غوله
مثل همیشه لذت بردیم و استفاده کردیم درود بر شما و سپاس از زحماتتون جناب ایپکچی💜👍
بی دیگری بودن ممکن نیست ، برای کسی که در این جهان زیست میکند
به پایان که رسیدم ایستاده تشویقتون کردم...💙
جناب ایپکچی، واقعا ممنون، از اینکه وقت میذارید واپیزودهایی با این سطح برای ما آماده میکنید، فهم یک انسان دیگر و یک عقیده دیگر را برای من سهل کردین، جرعه جرعه مینوشم همراه بیان شما...زندگی اصیل...زندگی کردن بخاطر زندگی نه برای دیگران، با دیگران بودن نه برای دیگران...سپااااس
سپاس بسیار🙏🙏
خیلی زیبا و قابل تامله ممنون از بیان دلنشین و شیوای حسام ایپکچی عزیز💐
یچیزی بگم، راستش شناخت زمانی بوجود میاد که من دو سر طیفی رو تجربه کنم! این تجربه یه سنگ محک خوب میده به ترازوی درونت، یجورایی کالیبره آن می کنه این لمس کردن تو تجربه. زندگی اصیل یکی از گسترده ترین مفاهیم که آنقدر ابعاد مختلف داره، فکر میکنم بهترین تعریف یه پایه مستحکم با این پی که توجه ات رو از بیرون به درون متمرکز کنی، و دوباره به شکل بخشنده اون رو تماما به بیرون انعکاس بدی چون منبع توجهت دیگه درونی شده و نیاز به گرفتن نداری، بلکه تماما میشی عشق به هدیه دادن مهر و توجه خودت.
آخ که چقدر من دوس دارم از هایدگر بشنوم و دو گویندهی مورد علاقه برای این مهم دارم ، یکیش شما هستید آقای ایپکچی و دیگر هم آقای فرزین رنجبر .
آقا وعده جرعه خوانی هستی و زمان و هایدگر ، از همین الان قند در دل ما آب کرده. منتظریم حسام عزیز دم شما گرم
درود و سپاس بیکران🙏💟
شوپنهاور :حسام حواست هست مردم ایران این روزها حواسشان باید به خیلی چیزها باشد.... حسام :حواسمان هست شوپن جان شوپنهاور :پس چرا اینقدر پیچیده ساده میکنی 😒 حسام :پیچیده گویی کردم 🙄نه شوپن جان انسانکی ها و می باز ها مرا بعد از سه سال رفاقت خوب میشناسند 😁 شوپنهاور :بین خودمان بماند حسام... بعد از گوش دادن حرفهای خودم از زبان تو.... بسی لذت بردم....😁 انسانکی ها و می بازها خطاب به شوپن جان :شوپن جان اگر حسام در زمان زنده بودنت بود تو الان فیلسوف بدبین نامیده نمیشدی.... فیلسوفی بودی رقاص نه به جهت حرکات موزون بدن 🤭به جهت رقصیدن با کلمات.... کمی از حسام جان یاد میگرفتی 😁 خوش بحال ما 💃
مرحبا 👏❤