دکتر مهدی حمیدی شیرازی | نامهای به دخترم
Description
▨ نام شعر: نامه ای به دخترم
▨ شاعر: مهدی حمیدی شیرازی
▨ با صدای: مهدی حمیدی شیرازی
▨ پالایش و تنظیم: شهروز
ــــــــــــــــــ
از تهران به نیویورک
ــــــــــــــــــ
نازنین، ای سپیدیِ روزم
واپسین شادیِ شبافروزم
ای ز یک لحظه اشتباهِ پدر
چون پدر، غرق در گناهِ پدر
بیگنهتفته ز آتشِ هستی
داده کفارّهٔ دمی مستی
از که نالم، که دشمنِ تو منم
اهرمن کیست؟ من خود اهرمنم
ما همه کشتگانِ یک نفسیم
در قفسماندگانِ یک هوسیم
از بنِ خاک تا برِ افلاک
خاک بر فرق هرکه آمد، خاک
خرّما کشورا که آن عدم است
نه در آن شام، نه سپیدهدم است
چند در بندِ این ریا بودن
که نبودن به است یا بودن؟
گفت دانا که «بود» رنجکشیست
کاهشِ رنج، لذّت است و خوشی است
هر که را در بلایِ بود شکیست
خوبوبدناشناخته محکیست
گر کسی بنگرد به باریکی
هست کمبودِ نور، تاریکی
نور و ظلمت چو تار و پود نیَند
ناخوشی و خوشی، دو بود نیَند
ناخوشیها همه ز هستیهاست
دردِ هستی خمارِ مستیهاست
گر مرا پایِ این خمار نبود
دستِ تو در دهانِ مار نبود
ور گناهی مرا به عالم نیست
گر همین یک گنه بوَد کم نیست
چه گناهی بتر ز کاشتن است؟
زرد کردن ز تشنهداشتن است؟
گر نه دانستهای و نه دانی
اینْت گفتارهای یزدانی
خلقِ حوا و آدمِ شیدا
رمزِ پنهان و قصهٔ پیدا
معنیِ آن نکویِ زشتشده
چون شده خلق، از بهشت شده
معنیِ گولخورده و تفته
چون به خود آمده ز خود رفته
از بلندی خزیده زی پستی
یعنی؛ از نیستی سوی هستی
گندمی داده دردِ کاستنش
یعنی؛ آتش کشیده خواستنش
من تو را میلِ کاستن دادم
هستی و دردِ خواستن دادم
از حریم نهانیات کندم
در ضمیرِ جهانَت افکندم
عینِ شیطان شدم به راهبری
راندمت از بهشتِ بیخبری
▨
دکتر مهدی حمیدی شیرازی
بیستودوم اسفند ۱۳۴۴ - تهران
ــــــــــ
پینوشت: این شعر بسیار طولانیتر است و شاعر تنها ابیاتی از آن را به انتخاب خود دکلمه کرده است.
😊😊😊😊 دخترم ♥️❤️🔥♥️❤️🔥♥️❤️🔥♥️ ❤️🔥♥️❤️🔥♥️ پسرم 😊😊😊😊😊😊😊