سیمین بهبهانی | پسته
Description
▨ نام شعر: پسته
▨ شاعر: سیمین بهبهانی
▨ با صدای: سیمین بهبهانی
▨ پالایش و تنظیم: شهروز
ــــــــــــــــــــــــــ
کودک روانه از پی بود، نقنقکنان که: من پسته
پول از کجا بیارم من؟ زن ناله کرد آهسته
کودک دوید در دکّان، پایی فشرد و عَرّی زد
گوشش گرفت دکاندار: کو صاحبت، زبانبسته
مادر کشید دستش را: دیدی که آبرومان رفت؟
کودک سری تکان می داد؛ دانسته یا ندانسته
یک سیر پسته صد تومان! نوشابه، بستنی... سرسام!
اندیشه کرد زن با خود، از رنجِ زندگی خسته:
دیروز گردوی تازه دیده است و چشم پوشیدهست
هر روز چشمپوشیهاش با روزِ پیش پیوسته
کودک روانه از پی بود، زن سوی او نگاه افکند
با دیدهای که خشمش را باران اشکها شسته
ناگاه جیب کودک را پر دید ــ وای! دزدیدی؟
کودک چو پسته میخندید، با یک دهان پر از پسته
▨
سیمین بهبهانی
Hosted on Acast. See acast.com/privacy for more information.
ولی این شعر واقعا نشون دهنده فقری هست که تاثیرات مخربی روی خانواده و بچه ها میزاره! سیمین سعی داشت شرمندگی والدین ، چرخه فقر و از همه مهم تر چجوری فقر ناخواسته باعث دزدی ناآگاهانه بچه ها میشه رو در قالب شعر بیاره...🫠
شعر غمگینی بود ، ولی غمش شامل حال بچه نبود ، شامل حال مادر بود🥺🫠
چی بود این آخه 🤦♀️