سی و دوم | تک نهال شهر خاکستری
Description
دوباره گفت: این روزا دیگه توی شهر هیچ پرندهای پر نمیزنه... نگاش کردم و گفتم اونا مثل ما نیستن که بمونن توی شهر آلوده و تحملش کنن... میرن... میرن یجای بهتر... عین ماها کنار نمیان...
گفت خب تو چرا میمونی؟ گفتم اون نهال رو میبینی؟ گفت کدوم... گفتم دقت کن... وسط اون همه غبار خاکستری فقط یک نقطه سبز وجود داره... گفت آره دیدم، گفتم اون تبدیل به نهال شه، نهال تبدیل به درخت شه من هم رفتم... گفت دیر نیست؟ گفتم نه، واسه بزرگ کردن امید هیچ وقت دیر نیست حتی اگه اونامید یک دروغ سفید باشه.. گفت خوبه که هنوزم داری میخندی... دیگه چیزی نگفتم.. خودش دید و صورتش رو برگردوند... به همون نهالی زل زد که....
✏️نویسنده: امیرعلی مهاجری
🎙گوینده: رضا جعفرپور
🎨طراحی پوستر: پدرام شهرآبادی
✨تهیه و تولید توسط استودیو نووُ
📻پخش اختصاصی از رادیو تاسیان
🎛️طراحی و میکس صدا توسط امین منصوری
📻پخش اختصاصی از رادیو تاسیان
#حرف_دل #خاکستری - هیچ وقت نمی تونی بفهمی پشت خنده های کسی چقدر بغض جمع شده . . . پشت بیخیال گفتنش چقدر حرف نگفته . . . پشت بی تفاوتیاش چقدر دلتنگی . . . پشت قیافه منطقیه یه آدم چقدر جنون . . . پشت عصبانیت یه آدم چقدر مهربونی . . . پشت سر شلوغیای یکی چقدر تنهایی . . . پشت انزوای یکی چقدر دلیل . . . تو خیلی وقتا، خیلی جاها، توو خیلی شرایط نبودی اما راجبش گفتی قضاوت کردی، رای دادی، محکوم کردی...
میشد وسط کلمه ها غرق شد واقعا 👌
عالی بود سپاس👌🌹🌹🌹🌹