سی و نهم _ کلئوپاترا ( غلط کردم / قسمت پایانی)
Update: 2024-02-26
234
Description
آخرین اپیزود از پروندهی سه قسمتی یک تجارت پر حاشیه
مدیر اجرایی: اشکان هنرمنديان
دستیار: سعیده معتضدیان
موسیقی: علی قبادی
طراح جلد: بهناز علیان
لطفا اين پادکست رو با دوستان خود به اشتراک بگذاريد
همچنين نظرات و پيشنهاداتتون رو براي ما توي قسمت کامنت ها بنويسيد.
راه هاي ارتباطي مستقيم
EMAIL: darolvokalaa@gmail.com
Telegram: 09128435492
https://t.me/Mohammadjavadaayanisani
Hosted on Acast. See acast.com/privacy for more information.
In Channel
عالی، سپاس بابت آگهی بخشی.
سلام قسمت پایانی ۶ دقیقه است
فقط عاشق تمام قواعد شرعی شدم
همیشه ضربه را آدم ازخودی میخوره، جای حمزه بودم نسرین وپاره میکردم
بخدا باورنمیکنین ازهمون اول که گفتین نسرین مخ شمیم وزده فهمیدم میخواد یه ضربه ازطریق شمیم بزنه که بگه نگاه خودت این وجورکرده بودی دردسرشد چه پدر سوخته ای بوده نسرین
خیلی جذاب بود،ممنونم از شما🌱❤️
محمد جواد عزیز اول بگم فوق العاده و بی نظیر بود این پادکست دوم اینکه کاش میذاشتی این حمزه اشغال لجن به زمین گرم میخورد تا دیگه هوس نکنه بره پی عیاشی به پشتوانه پولش بخاد هر وز با یکی باشه سوم اینکه بازم دلم خنک شد که این عنتر هول سرش اینجور به سنگ خورد کاش زن احمقشم بفهمه چقدر شوهرش هرز و بی بندوبار
عالی بود.دمتون گرم
شم کارآگاهی تون عالی بود👌🏻
👏👏👏👏
بسیار عالی زیبا و جذاب...خسته نباشید آقای اعیانی
عالی بود ممنون
باید میزاشتید این مرد تو لجنزار خودش غرق میشد
عاااالی بود واقعا احسنت دارید شما
خوب بود ولی ادم لجش میگیره که این جانورا رو از کثافت در میارین
كاش اپيزودها تموم نشه 🥲
حمزه این راه ادامه میده چون طعمش چشیده
عجب خورد سر پوز حمزه کاش زنشم فهمیده بود یه بلایی دیگهای سرش میومد که حسابی غلط کردن بیفته این کمش بود و احسنت به هوش تیز آقای عیانی
دلم میخواست آخرش یه جور دیگه تموم بشه.حداقل یه بلایی سر حمزه میومد.خیلی الکی قسر دررفت از این ماجرا.هرکثافت کاری که دلش خواست کرد تهش هیچی!بیچاره زنش که نشسته تو خونه بچه هاش را بزرگ میکنه ودلش خوشه که حاجی میره سرکار و سفر کاری!!!
سلام ، خدا قوت ، به نظر من ریسک بزرگی کردید که برای اثبات نظرتون به زنگ خوردن تلفن عصرین متوسل شدید ، و شانس آوردید، چرا که احتمال اینکه چنین زن 7 خطی احتمال اینکه مدرک محکومیتش که خط دیگری بود که برای خلافکاری ازش استفاده میکرد هنگام خلوت با حمزه با خودش همراه کنه و جای امنی نگذاره که بعدا بره سراغش